تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۴۲
کد مطلب : 63125
*مسعودامیرزداهپديده حيات به غايت شگفت انگيز است. هرچند غرق درآنيم ،حتي در تعريف دقيق وكامل آنهم دچار لكنت ميشويم .
محدوديتهاي خانه ما
حيات درتنوع مافوق تصور خود وزمين با گستره وسيع خويش تداعي كننده قلمرويي بدون بي انتهاست اما واقعيت جزاين است كه به نظر ميرسد.زمين درمقايسه باكليت گيتي سياره اي بسياركوچك است وزندگي نيز پديده اي خاص كه دردايره اي بامرزهاي بسيار شكننده فرصت ظهور وبروز مي يابد. ازهمين روست كه موجودات زنده درتاريخ پيدايش زندگي باپديده فرگشت هماره درصدد انطباق خويش با شرايط متغير زمين وپيروي محض ازقانون خانه زيستي بوده اند.
شايد دراين ميان تنهاانسان دنياي مدرن يك استثناي خجالت اور بود.بخشندگي زمين وبزرگي پيكره هاي طبيعي از يكسووتوان تكنولوژي  باعث شد اين موجود پرمدعا دچار يك خطاي راهبردي مهم گردد.اين خطا انكار محدوديتهاي زمين وقوانين زيستن است كه درنحوه رفتار او با كره خاكي وساير مخلوقات  كاملا متجلي است.ما ميتوانيم برخي ازاين محدوديتها وانكار انهارا درعرصه عمل ياداورشويم.
۱-يكدانگي زمين
جهان لايتناهي درارايه نقطه اي ديگر بعنوان بديلي براي اين كره خاكي ناتوان ناتوان نشان   ميدهد.زمين تنها بخت زيست مندان براي ادامه
روند حيات است .برخي مدعيات براي جستجوي محل ديگري در ساير كرات را بايد ناشنيده گرفت وانهاراجزسوژه اي مناسب داستانهاي علمی -تخيلي به حساب نياورد..فعلا هيچ نشانه ای ازاقامتگاهي كه شايسته  حيات باهمه پيچيدگيها وزيباييهايش باشد درهيچ كهكشاني سراغ نداریم .بنابراين بايد تمام تمركزو كوشش ، حفظ وحراست زمين با تمام داشته هاي زندگي بخش ان باشد .اگر بشرنتواند زمين وقابليت زيستگاهي انرا حفظ كند لايق هيچ سياره فرضي ديگري براي ادامه حيات نخواهدبود.
۲-محدوديت منابع
برخلاف رويه اي كه بشر امروزه اي در پيش گرفته منابع روي زمين لايزال نيستند.برخي منابع مانند كوهها ،نفت ومعادن خاص وتنوع ژنتيكي  فقط يكبار توسط مادر زمين درسفره سخاوت قرارگرفته ونابودي انهابهيچوجه قابل جبران نيست.منابع تجديد پذير مانند اب،خاك ،جنگل وگونه هاي مختلف جاندارن زماني قابليت احياوبازگشت را داراهستند كه نرخ برداشت وپايداري انها رعايت شود وباچرخه هاي پيچيده طبيعت باحرمت كامل وانطباق زماني لازم برخوردشود.انسان مدرن درمواجهه باهردومنبع رفتاري خلاف اين محدوديت پيشه كرده است.
۳-محدوديت فضا
زمين بطورمعجزه اسايي الودگيهاي حاصل ازفعاليت خود وبيوسفر را پالايش كرده ومحيطي پاك براي ادامه حيات را فراهم ميسازد.اما اين ويژگي بادومحدوديت جدي مواجه است اول انكه برخي از موادمصنوعي وپسماندهاي ان درليست تواناييهاي زمين براي گوارد نيستندودوم انكه هرماده نياز به فرصت زماني مناسب وچرخه هاي پالايشي خاصي داردكه بايد مهلت لازم جهت اين  فرايند داده شود.تراكم ضايعات معمولي وياتحميل موادي كه براي طبيعت ناشناخته است عرصه زمين را تحقير كرده وانرا باانباشت الودگي مواجه ميكند.يكي ازبارزترين عوارض اين ناديده انگاري گرمايش زمين است كه نشان داد كه اتمسفر  براي تحمل گازهاي گلخانه اي حاصل فعاليت بشر جاي كوچكي است.
۴-محدوديت دانش
بادنخوت انقلاب صنعتي تاحدودي فروکش کرده وبشربا رد پياپي فرضيات ،علم را ابطال پذيربافته است.وليكن هنوز او با تواناييهاي تكنيكي دست به دخالتهاي متهورانه اي در طبيعت ميزند كه از عوارض ان بسيار كم ميداند.جهان داراي مكانيسم هاي بسيار پيچيده ايست كه دانش بشررا قامت رويت ان نيست، اما فن سالاري نوين به كمك برخي ابزارها ميتواند مسير برخي از اين مكانيسمها را به نغع بهره برداري بيشتر انسان در اختيارش بگذارد.
اين عدم همخواني بين انچه كه ميتوانيم انجام دهيم وعدم اگاهی ازواكنش هاي سيستمي كه عرصه عمل گرايي افراطي ماست باعث بزرگترين چالشهاي عصر جديد درعرصه محيط زيست ،مسايل اجتماعي وفرهنگي وحتي حوضه سلامت وپرشكي شده است.
لازمه حل چنين وضعيتي پذيرش تبعيت تام تكنيك از ميزان دانش وكاستن از عمل درحد فرودست نظراست.
۵-محدوديت يك گونه
ما بيش از هرچيز يك گونه ازانواع گونه هاي حيات هستيم ومانند تمامي انها نيازهاي طبيعي خاصي داريم كه در گروي همزيستي با ساير موجودات است .اگر انسان به حدنهايت دانش وتكنيك هم دست يابد از وجود ساير گونه ها بي نياز نيست.همچنين ادامه حيات ما درحفظ ارتباطات پيچيده بين سامانه هاي طبيعي وحتي خصوصيات ريخت شناسي زمين است كه مكانسيم اثر بسياري ارانها در حيطه ناشناخته هاي ماست.
اينكه ما به كمك لايه اي از تكنيك ,زندگي مصنوعي وبه ظاهر مستقل از طبيعت را براي خود وسايرين فراهم ميكنيم ، فريبي موقت بيشتر نيست.درشهرها ماچنين ظاهرسازي بدفرجامي رابه نمايش گذاشته ايم .امااين ريشه  هاي ماست كه دروجود تماميت گونه ها وسلامت ساختارها زمين كه زندگي را ممكن ميسازد. با نابودي هرگونه ويا ازميان رفتن يك داشته طبيعي اين ريشه هامتزلزل شده ويك گام به خكشيدن حيات نزديكتر ميشوم .

براي ماندگاري زندگي بايد با امساك دست درسفره زمين برد.ازالودنش پرهيزكرد،به نظمي كه اوساخته احترام گذاشت .عاشقانه اين سياره را دوست داشت وبراي حفاظت ازهمه ساكنين اوانديشه كرد.

https://zistonline.com/vdcgnq93.ak9wx4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما