مهندس محمدتقی زعفرانچیزاده مقدم، معاونت مشارکتهای بخش غیردولتی سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق (ساتبا) در حاشیه هفدهمین نمایشگاه بینالمللی «محیط زیست، انرژیهای تجدیدپذیر، بهرهوری و صرفهجویی انرژی» که از ۲ الی ۵ اسفند در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشود، درباره خصوصیسازی تولید برق با خبرنگار زیستآنلاین به گفتوگو پرداخت.
برای نهادینهکردن استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، معتقدیم که باید میان مردم و دولت همکاری صورت گیرد. اما چیزی که الان شاهد آن هستیم، جز معدود شرکتهای دولتی نتوانستهاند نیروگاههای بادی یا خورشیدی تاسیس کنند. برای چنین کاری به وامگرفتن و یا سرمایهگذاری خارجی احتیاج است اما در هر دوی این موارد بانکها همکاری لازم را ندارند. شما این موارد را تائید میکنید؟
حتماً خبر دارید که علیرغم همه مشکلات، پروژههایی به ثمر رسیده است که تا دو سال گذشته از تحقق آنها اطمینان نداشتیم. این میان یک اتفاق مثبت افتاده است که اگر بخواهیم بدبین باشیم، میگوییم کاملاً تصادفی است و بهزودی متوقف خواهد شد و یا اینکه تعبیرمان این است که برنامهریزی طوری بوده که امروز بذری جوانه زده است. پس بنابراین این روند میتواند ادامه هم داشته باشد. من البته تعبیر دوم را دارم و واقعاً کدام راه است که بیمانع باشد؟ اما اعتقاد ما این است که اگر طوری برنامهریزی کردیم که بخش خصوصی به میدان بیاید، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
آیا اتفاقی که گفتید، با سازوکاری که ضمانت آن باید در اختیار قراردادهای وزارت نیرو باشد، شدنی است؟ مثلاً درمورد بورس انرژی که جدیدترین پیشنهاد بخش خصوصی است، یایکی دیگراز گزینههای پیشنهادی این است که قراردادهای انرژیهای تجدیدپذیر را وزارت نفت ضمانت کند. آیا اینها درجریان است و یا شکست خورده؟
هر راهکار جدیدی یک دوره اولیه دارد. اما از جنبه دیگری به این مسئله نگاه میکنیم. ما ابتدا موانع را بررسی میکنیم. هدفمان هم که روشن است: توسعه نیروگاههای بخش خصوصی در کشور. این توسعه در برنامهریزی دو سال اخیر توسط وزارت نیرو با جدیت پیگیری شده است.
آیا این جدیت چیزی جز افزایش قیمت بوده است؟
قیمت را دستکم نگیرید. تعرفه ثابت، سیستمی است که طراحی شده و البته ابداع ما نیست و در جهان اجرا میشود. یکی از ابرازهای کنترل تعرفه همین قیمت است. همه در حال احداث هستند، دولت هم یک ریال هزینه نمیکند و فقط سعی میکند قوانین را اجرا کند. سرعت یا کندی این فرآیند پیشرفت بستگی به قیمت دارد. یکی از ویژگیهای این سیستم همین سهلالکنترل بودن آن است. وزارت نیرو در مصوبهای که از طریق آن تعرفهها را در سال ۹۵ اعلام کرده، آَشکارا گفته است با افزایش ظرفیت نصب شده قیمتها کاهش خواهد یافت.
با این کار مجدداً کار به دست دولت میافتد. چرا کاری نکنیم که بازار وجود داشته باشد؟ در این صورت مردم هم مشارکت خواهند داشت. چرا دولت میخواهد در تمامی حوزهها مستقیماً دخالت کند؟
من فکر میکنم ما کمترین دخالت را نسبت به طرحهای مشابه داریم. قبل از این وزارت نیرو بودجه میگرفت و خود دست به احداث نیروگاه میزد و تمامی مزایای آن هم از آن وزارت میشد. اما امروز یک قیمت مشخص برای جذب بخش خصوصی تعیین شده است و فضا برای مشارکت آنها باز است.
اما بخش خصوصی به تجارتی که یک سوی آن بخش دولتی است ورود نمیکند و به آن اعتماد ندارد...
ما نمیگوییم مشکلات وجود ندارند. ما دست به اقدامی میزنیم، اگر رویایی فکر کنیم، میگوییم مشکلی وجود ندارد. اما ما آمادهایم با مشکلات روبهرو شویم و این پروژهها را به دست خصولتیها ندهیم و به همین دلیل الان اولویت با پروژههای کوچک است چرا که امکان مشارکت بخش خصوصی در پروژههای خرد بیشتر است.
منظور از پروژه کوچک چیست؟
پروژههای زیر ۱۰مگاوات، بهترین است ولی آنهایی که میخواهند بازار را کنترل کنند، ۵۰۰، یا ۱۰۰۰ مگاوات درخواست میکنند و به این ترتیب بازار را قبضه میکنند. اما بر اساس سیاستهای ما، آن پروژه ۱۰ مگاواتی برای بخش خصوصی جذابتر است و بهتر میتواند در آن سرمایهگذاری کند اما نمیتوان انتظار مشکلات را هم نداشت. ما ابتدای راه هستیم.
در راستای بورس انرژی چه اقداماتی انجام شده است و اساساً به کدام بخش مربوط میشود؟
شخصاً اطلاعات دقیقی در این خصوص ندارم اما فکر میکنم معاونت اقتصادی وزارت نیرو در این خصوص مطلع باشند. من معتقد هستم تا وقتی که تنها خریدار برق در کشور دولت است، اگر ما این حمایت (ضمانت) را برداریم، اصلاً صنعت خصوصی پا نمیگیرد. بخش خصوصی در صورتی سرمایهاش را میآورد و برق تولید میکند، که مطمئن باشد خریدار دارد و نمیتواند آن را در بورسی که هنوز شکل نگرفته بفروشد. در چنین وضعیتی ما ناچاریم ضمانت را برعهده بگیریم و زمانی که بازار رونق بگیرد و پس از آن این عرصه را به بازیگران اصلی آن میسپاریم.
وزارت نیرو باید این ضمانت خرید را بردارد تا بورس رونق بگیرد یا اول بورس باید پیشقدم شود؟ چون سرمایه گذار تا دولت هست، اعتماد ندارد و وارد این عرصه نخواهد شد.
در شرایط کنونی اساساً برای تولید برق خصوصی باید تضمین خرید برق باشد، چرا که هیچکس دیگری این ضمانت را نمیدهد. هر زمان که مشتری خصوصی اقدام کرد برای خرید برق بخش خصوصی، میتواند به ما برق نفروشد. ما مکلف به خرید هستیم اما او مکلف به فروش نیست. در خصوص پرداختهای مربوط به ضمانت اما سازمان برنامه و بودجه اولویت را به کار دیگری داد و بودجه ما قطع شد و تا وقتی این مشکل رفع شود بسیاری از سرمایهگذاران را نگران کرده بود و در صورت تکرار، به ما اعتماد نخواهند کرد.
آیا هیچ صندوق مستقلی وجود ندارد که بودجه مستقیماً از خزانه در اختیار ساتبا قرار بگیرد؟
قرار بود سازمان برنامه و بودجه بهمنظور نظارت، اعتبار را تخصیص دهد و در مرحله بعد خزانه تائید کند که موجودی کافی وجود دارد و پس از آن ما بتوانیم به بودجه دست پیدا کنیم. دو مرحله سد راه ما شد که ما در مرحله اول متوقف شدیم و بعداً متوجه شدیم که بودجه ما صرف پرداخت یارانهها و حقوق کارکنان دولت شده است در حالی که تامینکننده اصلی این بودجه یعنی مردم، این پول را بابت انرژیهای تجدیدپذیر هزینه کرده بودند.