در مدیریت منابع آبی شهر تهران، مجموعه به هم پیوسته ای از مخاطرات وجود دارد که بزرگترین آن، بحث کیفیت آب، چه در منابع آب سطحی و چه زیرزمینی است و به هیچ عنوان نباید از آن غفلت کرد.
کیفیت آب مسئله مدیریت آب شهری تهران
28 مهر 1397 ساعت 1:00
در مدیریت منابع آبی شهر تهران، مجموعه به هم پیوسته ای از مخاطرات وجود دارد که بزرگترین آن، بحث کیفیت آب، چه در منابع آب سطحی و چه زیرزمینی است و به هیچ عنوان نباید از آن غفلت کرد.
مسئله آب و مدیریت آن در شهر تهران هر روز پیچیده تر و بغرنج تر می شود و تقریبا نگاه کلان، جامع و منسجم برای مدیریت آب شهر تهران مورد غفلت قرار گرفته است. رویکردها و تحلیل های موجود مولفه ها و اجزاء مدیریت آب شهری را جدا از هم می بینند و به صورت جزئی نگری و بخشی نگری به مدیریت آب نگاه میکنند. مدیریت تامین آب، فاضلاب، آب های سطحی، شبکه های توزیع و غیره به صورت مجزا در حال انجام است. برای روشن شدن وضعیت آب و شیوه مدیریت آن در شهر تهران، زیست آنلاین در نظر دارد که سلسله گفت و گوها و میزگردهایی را با صاحبنظران مدیریت آب شهری انجام دهد. در همین راستا، با آقای مهندس عباس شفیعی، از کارشناسان باسابقه و صاحبنظر در مدیریت و برنامه ریزی منابع آب و معاون سابق آب و فاضلاب وزارت نیرو، گفت و گویی را انجام داده است که در ادامه آورده شده است.
سوال: در ابتدا لطفا بفرمایید وضعیت کلی مدیریت آب شهری تهران را چگونه ارزیابی می کنید؟
ابتدا تشکر از اینکه به این موضوع مهم و مغفول مانده در حوزه مدیریت آب می پردازید. وضعیت مدیریت آب شهری را باید در راستای ارزیابی کل سیستم مدیریت آب کشور ارزیابی کرد. باید گفت که حال سیستم مدیریتی آب کشور اصلا خوب نیست. لاجرم مدیریت آب شهری کلان شهرها به خصوص تهران هم به عنوان یک مصداق مدیریت آب حال خوبی ندارد. این که می گویم حال مدیریت آب کشور خوب نیست به خیلی از عوامل و مسائلی برمی گردد که اتفاقا مصادیق آن در تهران وجود دارد.
نظام برنامه ریزی آب شهری بر پایه مدیریت یکپارچه نیست.نخست اینکه نظام برنامه ریزی آب شهری بر پایه مدیریت یکپارچه نیست. یعنی حوزه آبریز به عنوان واحد برنامه ریزی و مدیریتی منابع آب کشور دچار خدشه است. در تهران نیز بدان جهت که نیاز داریم تا به تامین آب برای خدمات و صنایع از جاهای مختلف بپردازیم، آب را منتقل کرديم و بيش از حد از منابع آبی برداشت مي کنيم. اينکه مديريت آب کشور وضعيت خوبي ندارد، همين بس که امروزه بيش از ۸۵ درصد منابع آب در حال برداشت هستند. شايد در تهران اين رقم بسيار بيش تر از ۸۵ درصد است. چون هم آب هاي مناطق همجوار را منتقل مي کنيم و هم منابع آب موجود در حوضه را برداشت مي کنيم. عمدا دشت ها منفي هستند. به همين دليل مي توان گفت که در تهران بيش از ۱۰۰ درصد منابع آب تجديد شونده را مصرف مي کنيم. شاخص ديگري که مي توان بر اساس آن گفت که وضع مديريت آب شهري تهران خوب نيست، سرانه آب تجديدشونده است. سرانه آب تجديده شونده در کشور به زير ۱۴۰۰ مترمکعب در سال رسيده است و اگر سهم آبهاي همجوار منتقل شده را به حساب نياوريم، اين رقم در تهران، به زير ۲۰۰-۳۰۰ مترمکعب در سال مي رسد. اما با احتساب آب هاي انتقال يافته از مناطق همجوار تهران اين رقم به زير ۵۰۰ مترمکعب در سال، يعني حدود يک سوم سرانه آب تجديدپذير در کشور، مي رسد. اين نشان دهنده مشکلاتي است که ما در تهران با آن مواجه هستيم.
انواع و اقسام پسماندها و هرزآب ها، به ويژه در جنوب تهران، با مخلوط در منابع آب ديگر به بيش از ۳۰ تا ۴۰ هزار هکتار زمين کشاورزي در جنوب تهران سرازير مي شوند.
از لحاظ آلودگي تقريبا منابع آب در تهران، به ويژه منابع آب زيرزميني، بسيار در معرض آلودگي هستند. انواع و اقسام پسماندها و هرزآب ها، به ويژه در جنوب تهران، با مخلوط در منابع آب ديگر به بيش از ۳۰ تا ۴۰ هزار هکتار زمين کشاورزي در جنوب تهران سرازير مي شوند. نمي خواهم بگويم که همه اين زمين ها با آب هاي آلوده آبياري مي شود اما به هر حال آلودگي آب دارد به منابع آب زيرزميني نفوذ پيدا مي کند و سالانه حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ ميليون مترمکعب، زه آب ها، پساب ها و هرزآب هاي داخل شهري به سمت جنوب سرازير مي شود که متاسفانه به صورت مستقيم مورد استفاده قرار مي گيرد. اين مسئله هم نتيجه سيستم مديريت منابع آب در تهران است.
يک الگوي توسعه درست در جانمايي اين مراکز حاشيه اي تهران وجود ندارد.از بعد حکمراني آب بايد گفت که حکمراني سه ضلع مشخص دولت، بخش خصوصي و جامعه مدني دارد. عموما در مديريت آب کشور موضوع حکمراني يک موضوع مغفولي است. شايد سالها طول بکشد تا اين موضوع جا افتد. در مديريت آب تهران هم همين شواهد مشخص است. جايگاه دستگاه هاي دولتي و هم افزايي آنها مشخص نیست، و به صورت بخشي نگري در حال فعاليت هستند و نظام برنامه ريزي اين بخش هاي مجزا خدشه وارد می کند. اين موضوع به ويژه در مورد جانمايي مراکز جمعيتي، فعاليتي و آمايشي و رشد مهاجرت و عدم چاره جويي در مورد آب بسيار برجسته است. يک الگوي توسعه درست در جانمايي اين مراکز حاشيه اي تهران وجود ندارد. نگاهي به شهرها و شهرک هاي غرب تهران، چون نسيم شهر، سادآباد، گلستان، اسلام شهر و غيره نشان مي دهد که اين ها همه شهرک هايي هستند که دربرگيرنده سرريزي هاي مهاجرتي است که از روستاهاي مختلف به سمت تهران براي معيشت و زندگي سرازير هستند و مديريت آب شهري در تهران را تحت شعاع قرار مي دهد. عوامل دولت در اين موضوع برنامه ريزي درستي را ندارند. جایی مثل شهرستان بهارستان در غرب تهران را داریم که رشد جمعیت ۷ الی ۸ درصد در سال دارد.
ضلع دوم، بخش خصوصی و حضور و مشارکت آنها در سرمایه گذاری پروژه های آبی است که همچون بقیه مناطق کشور، بسیار ناچیز و کم است. در تهران پروژه های هفت-هشت گانه بسیار بزرگی، مثل آبرسانی ها، توسعه تصفیه خانه ها، بازسازی و نوسازی شبکه های فرسوده و طرح جامع فاضلاب تهران و در بخش بهینه سازی و بهره وری در بخش کشاورزی، در حال حاضر در دست اجرا است. اما، حضور بخش خصوصی در این پروژه ها کم رنگ و یا کاملا بی رنگ است. شاید حداقل نزدیک ۵ الی ۶ هزار میلیارد تومان پروژه آبی هم اکنون در تهران در دست اجر است. اما وقتی نگاه می کنیم تقریباً بخش خصوصی هیچ جایگاهی ندارد. در مدیریت و بهره برداری از منابع آب، حضور مردم و تشکل های غیردولتی پررنگ نیست.
ضلع سوم، نهادهای مدنی هستند. نهادهای مدنی، اگرچه در چند سال اخیر حرکت هایی انجام شده است، اما هنوز خیلی جای کار دارد. کسانی که مسائل زیست محیطی، کیفیت آب، نشست زمین و چالش های اینچنینی در بحث های آلودگی رودخانه ها و منابع آب، استفاده درست از پساب ها و فاضلاب ها. و سازماندهی درون شهری را دنبال می کنند، بهتر در می یابند که این نهادهای مدنی آنطور که باید و شاید شکل نگرفته اند.
زمینه ای برای حضور پررنگ تر بخش خصوصی و جامعه مدنی وجود داردبه نظر می رسد یک رویکرد جدید در بحث حکمرانی در کل کشور و به ویژه در کلان شهرهایی که با مسئله آب از نظر کمی و کیفی مواجه هستند، باید در نظر گرفته شود و باور دارم که زمینه برای حضور پررنگ تر بخش خصوصی و جامعه مدنی وجود دارد. لازمه آن این است که دولت مردان باید این حضور را بخواهند و پیگیری کنند. به عنوان مثال اگر وزارت نیرو یا شرکت های آب منطقه ای و آب وفاضلاب در مجموعه شهری تهران، مشکلاتی برای سرمایه گذاری دارند، این موارد را صرفا به عنوان تامین مالی نگاه نکنند. بلکه به عنوان یک فعالیت و حوزه کسب و کار نگاه کنند و بخش خصوصی را به این مجموعه دعوت کنند. مجموعه این پروژه های آبی که در تهران انجام می شود، می تواند بسیار موثر بوده و به ایجاد کسب و کار منجر گردد. در تهران حدود ۶۰ تصفیه خانه کوچک و بزرگ باید احداث شود که هم اکنون حدود ۴ الی ۵ مورد از آنها ساخته شده است. و باید یک جمعیت ۲۰ میلیونی را حداقل پوشش دهد. در حال حاضر تنها یک پنجم این کار انجام شده است و هنوز خیلی جای کار دارد. یا در بحث بهره وری آب باید گفت که نزدیک ۲ تا ۳ میلیارد مترمکعب از منابع آب زیرزمینی برای بخش کشاورزی، خدمات، فضای سبز و صنعت برداشت می شود. این موارد همگی جای کار دارد و بخش خصوصی باید ورود پیدا کند. یا در زدایش ۳۰۰-۴۰۰ میلیون آب های آلوده در جنوب تهران و بیش از یک میلیارد و دویست میلیون مترمکعب فاضلابی که توسط مصرف شرب آب در شهر تهران تولید می شود، می تواند فضای کسب و کار جدیدی ایجاد کند.
بیشتر بخوانید: مدیریت آب شهری تهران و آثار تقسیمات سیاسی کشور بر آن
آب در سبد هزینه های خانوار برای کم مصرف ها حدود ۰.۵ تا ۰.۶ درصد و برای پرمصرف ها زیر یک درصد است.
جای بخش خصوصی که با محققین، پژوهشگران و دانشگاهیان و کارآفرین همراه شود، بسیار زیاد است. لازمه این آن است که دستگاه ها از این حالت تجردگرایی و بخشی نگری خارج شوند و مسائل خود را در چارچوب یک پنجره واحد تعریف کنند که همه ظرفیت ها را به خدمت بگیرند. اگر ما بتوانیم مسائل مردم را به نحوی حل کنیم، حتماً مردم حاضر خواهند شد تا هزینه خدمات را بپردازند. به عنوان مثال اقتصادی، سهم آب در سبد هزینه های خانوار در تهران بسیار پایین است. آب در سبد هزینه های خانوار برای کم مصرف ها حدود ۰.۵ تا ۰.۶ درصد و برای پرمصرف ها زیر یک درصد است. یعنی یک درصد از هزینه زندگی در تهران برای آب هزینه می شود و این رقم رقم بسیار پایینی است. توصیه سازمان های بین المللی این است که این رقم تا حدود سه درصد می تواند باشد. اگر این رقم به ۲ درصد برسد خیلی از زمینه ها برای حضور بخش خصوصی و سامان دادن مسائل کمی و کیفی آب فراهم می شود.
سوال: تا امروز مسئله تامین آب شرب شهر تهران را از طریقه عرضه بیشتر با انتقال آب از مناطق دیگر یا از بخش های دیگر مصرف حل کردیم. شما وضعیت مدیریت آب شرب در شهر تهران را چگونه ارزیابی می کنید؟
در مورد آب شرب نمی توان تنها به شهر تهران تمرکز کرد.در مورد آب شرب نمی توان تنها به شهر تهران تمرکز کرد. وقتی از مدیریت آب شرب شهر تهران صحبت می شود به ذهن من یک مجموعه شهری متصور می شود. سال های قبل که بحث می کردیم، مجموعه شهری تهران بزرگ را از غربی ترین نقطه استان قزوین تا شرقی ترین نقطه استان تهران، نزدیک فیروزکوه، از شمال به البرز و از جنوب به نزدیکی های قم، می دانستیم. باید مسئله آب را در تمام این مناطق به صورت یکپارچه و بهم پیوسته دید. اگر بخواهیم از این منابع آب در این مناطق به خوبی استفاده کنیم باید یک بازنگری اساسی در الگوی توسعه تمام این مناطق صورت گیرد. در حال حاضر تقریبا تمام این مناطق دارند بی ضابطه برای خود کار می کنند. در صورتی که هر اتفاقی در هر کدام از این مناطق تاثیر متقابل بر مناطق دیگر می گذارد. برای بهره برداری از منابع آب محدود در این مناطق، هر منطقه دارد برنامه ریزی جداگانه و انفرادی انجام می دهند. ما همچنان شهر کرج، شهر تهران و مراکز صنعتی قزوین را توسعه می دهیم و دنبال تامین آب از مناطق همجوار و برداشت از منابع آب زیرزمینی می رویم. در صورتی است که یک طرح آمایشی حاکم بر این مناطق شامل جانمایی مراکز مسکونی و فعالیت های اقتصادی نیست.
مباحث آمایش سرزمین مشخص نیست که کجا به سرانجام می رسد.در چند سال اخیر در حد فاصل قزوین تا کرج شهرک های صنعتی زیادی احداث شده است. حد و حدود، فازبندی، توسعه و کارکرد، صنایع آب بر و غیره در این مناطق مشخص نیست. به سمت شرق تهران که می رویم می بینیم که مناطق حاشیه نشین و مراکز صنعتی وجود دارد. در جنوب تهران هم روال همین طور است. بنابراین یک دورنمای روشنی وجود ندارد که چه سهمی از جمعیت و فعالیت اقتصادی در نظر داریم که در این مناطق جانمایی کنیم. سالیان زیادی در مورد این موضوع در وزارت نیرو مطالعاتی انجام شد، اما متاسفانه این مطالعات یا به سرانجامی نرسید ویا در زمان خود نتایج آن ها عملیاتی نشده است. به مرور زمان در اثر تصمیمات هیجانی دولتمردان معضلات بیشتر شده است. احداث شهرک پردیس، پرند و مناطق ۲۱ و ۲۲ شهر تهران از این موارد هستند. زمانی که به عنوان نماینده وزارت نیرو در کمیسیون ماده ۵ عضویت داشتم، میزان جمعیت پذیری مناطق ۲۱ و ۲۲ کمتر از ۷۰۰ یا ۸۰۰ هزار نفر پیش بینی شده بود. در حال حاضر بالای یک و نیم میلیون نفر در این مناطق بارگذاری جمعیتی می کنند. همچنین، جمعیت ساکن در شهرک های بهارستان و پرند و پردیس مشکلات آب و فاضلاب و غیره دارند. موضوع دیگر این است که مباحث آمایش سرزمین مشخص نیست که کجا به سرانجام می رسد. بنابراین این مجموعه شهر تهران و اثرگذاری آن در استان ها همجوار، مثل مازندران، باید دقیق بررسی شود.
اما اگر بخواهیم به آلمان های جزیی تر مدیریت آب در تهران نگاه کنیم باید گفت که فرسودگی تاسیسات یکی از مسائل و معضلات اساسی مدیریت آب در شهر تهران است. گفتنی است که از اول زیرساخت های آبی برای شهر تهران به خوبی طراحی شده است. یعنی زیرساخت های توزیع آبی که برای اسکان دو تا دو و نیم میلیون نفر در شهر تهران طراحی شده بود الان برای جمعیت ۸ الی نه میلیون نفر خدمات می دهد از بابت طراحی اولیه و زیرساخت های کلیدی است که دیگران خوب انجام دادند. اما در چندین دهه اخیر ما به زیرساخت های توزیع توجه چندانی نکردیم. این موضوع به این مفهوم نیست که برنامه ای وجود ندارد. بلکه برنامه ای وجود دارد اما به شدت کند پیش می رود. نبود اعتبارات یکی از مسائلی است که برای کند پیش رفتن اجرای برنامه همیشه بیان می شود اما تمام ماجرا به کمبود اعتبارات بر نمی گردد. توجه مدیریتی نیاز دارد. تکمیل برخی از طرح ها و پروژه ها مثل تصفیه خانه شماره شش ویا بهره برداری از تونل امیرکبیر به تهران که چندین سال است معطل مانده است. در مورد شبکه توزیع آب، بخشهایی از شبکه در نقاط مرکزی شهر، فرسوده شده اند که به دلیل هزینه بر بودن، امکان بازسازی آنها کم است. اما باید روزی در مورد آنها فکر کرد.
سوال: چنانچه گفتید باید در حکمرانی آب شهری به بخش خصوصی بیش تر از تامین منابع مالی نقش داد. حضور بخش خصوصی در این مسئله را چگونه می توان دنبال کرد؟
باید فکر اساسی برای اقتصاد ناسالم بخش آب و فاضلاب کرد.قطعاً اگر ما بخش خصوصی را وارد این ماجراها کنیم که جلوی هدررفت آب را بگیرید و از قبل جلوگیری از هدررفت منافعی برای خود متصور شود و برداشت کند و در کنار آن قیمت های آب اصلاح شود، چاره ساز خواهد بود. البته مهم این است که باید فکر اساسی برای اقتصاد ناسالم بخش آب و فاضلاب کرد. البته ممکن است به محض این که بحث قیمت مطرح شود، در مقابل بحث سیستم مدیریتی سازمان های مسئول را مطرح کنند. اینکه ساختار مدیریتی آب مناسب نیست و نیروی اضافی و هزینه های اضافی دارند و در حوزه اصلاحات ساختاری قرار می گیرد که باید مورد توجه قرار گیرد. متاسفانه این موضوع هم مبحثی است که دولتمردان به آن دامن زدند. یعنی شرکت های آب منطقه ای و آب و فاضلاب که بنگاه های اقتصادی هستند را به چشم یک بنگاه اشتغال زایی می بینند. به همین دلیل فشارهای بسیار زیادی است که افراد استخدام شوند و از این طریق هزینه های این سازمان ها بسیار بالا می رود. اگر اصلاحات ساختاری و مدیریتی را دنبال کنیم حتما در بازسازی شبکه های توزیع آب می توانیم اثربخش باشیم.
سوال: سیستم مدیریت آب شهری تهران در توجه به مدیریت خطرات آبی را چگونه ارزیابی می کنید؟
اولین بحث در مدیریت خطرات آبی در شهر تهران، مسائل کیفیت آب است مدیریت خطرات آبی ابعاد مختلف دارد. به نظر من اولین بحث در مدیریت خطرات آبی در شهر تهران، مسائل کیفیت آب است که نباید از آن غفلت کرد. در مورد مسئله کیفی، الان در سفره های آب زیرزمینی و رودخانه های ما در سطح کشور، به ویژه در تهران، گاها تا چهار الی پنج نوع آلودگی یافت می شود. اولین بحث در این موضوع پیشگیری است. جلوگیری از ساخت و سازها، رعایت حریمها و جلوگیری از ورود آلاینده ها که سازمان های متولی خود را دارد. باید ارزیابی شود که آیا این سازمان متولی وظیفه اش را به درستی انجام می دهد. ارزیابی اولیه نشان می دهد که عملکرد آنها ضعیف است. به نظر می رسد نقش نهادهای مدنی در این موارد میتواند پررنگ شود. برای این ساخت و سازها هم باید الگوی مناسب توسعه ای داشته باشیم. برای مثال وقتی ما در سد طالقان هیچ گونه ای الگوی گردشگری طبیعی نداریم، مردم به صورت نقطه ای در جایجای این حوزه ساخت و ساز می کنند. وقتی الگوی گردشگری مناسب در حوزه رودخانه کرج و لتیان نداریم هم برای ساخت و ساز ویلا ورود پیدا می کنند. پس از آن کنترل آلودگی آنها بسیار سخت می شود. یا در جانمایی محل دفن زباله ها که باعث سرازیر شدن شیرابه ها و ورود آن به رودخانه ها می شود. اینها مسائل مهمی است. امروزه در آبهای جنوب تهران انواع و اقسام این آلودگی ها وجود دارد که ناشی از هرزآب های داخل شهری شامل پسماندهای بیمارستانی، زهآبها، قصابخانه ها و احتمالا کارگاه های زیرزمینی که انواع اقسام فلزات سنگین را وارد این مسیل ها می شود و سر از جنوب تهران در می آورد. بنابراین پایش این مسائل، پیشگیری از ورود آنها به مسیلها و سپس زدایش آنها امر مهمی است.
مسئله اصلی بعدی بحث زدایش اینها است. تا آنجایی که من اطلاع دارم نزدیک ۱۶ الی ۱۷ سال است که راجع به آلودگی هرزآب های داخل شهر تهران مطالعه شده است. اما متاسفانه هیچ کدام از نتایج این مطالعات عملیاتی نمی شود. این در صورتی است که اجرای نتایج حاصل از این مطالعات می تواند بخشی از این مخاطرات را کاهش دهد. حداقل اینکه نگذاریم این هرزآبه ا به صورت مستقیم وارد زمین های کشاورزی در جنوب تهران شود. بنابراین، مجموعه به هم پیوسته ای از مخاطرات وجود دارد که به نظر من بزرگترین مخاطره آبی در تهران بحث کیفیت آب، چه در منابع آب سطحی و چه زیرزمینی است.
مسئله دوم در مورد مخاطرات آبی در تهران، بحث فرونشست ها است.مسئله دوم در مورد مخاطرات آبی در تهران، بحث فرونشست ها، چه در نقاط شهری و چه در دشت ها، است. بنابراین باید اول آب را کم مصرف کنیم، دوم کم آلوده کنیم و سوم بازیابی و تصفیه کنیم و در همان محل استفاده کنیم با به سفره های آب زیرزمینی برگردانیم. یعنی آبی را که در شمال تهران استفاده می کنیم، کم مصرف کنیم، کمتر آلوده کنیم و همان جا با تصفیه به سفره های آب زیرزمینی برگردانیم. بحث نشست یک مسئله بسیار پیچیده است. به نظر من بزرگترین کاری که در این خصوص می توان انجام داد جابه جایی بین منابع آب زیرزمینی با منابع آب حاصل از تصفیه پساب ها و فاضلاب های داخل شهری است که می تواند برای آبیاری فضای سبز تهران استفاده شود. مطابق آمار و اطلاعات میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی برای آبیاری فضای سبز شهر تهران حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب است. آیا می توان ۵۰ درصد از این آب را از طریق بازچرخانی و تصفیه پساب ها و فاضلاب تامین کرد؟
یکی دیگر از نقایص سیستم مدیریتی بحث آمار و اطلاعات متقارن و دقیق است.یکی دیگر از نقایص سیستم مدیریتی بحث آمار و اطلاعات متقارن و دقیق است. ما در مدیریت آب چه در بخش برداشت و تامین منابع آب و چه در بخش مصرف، کاملا مجهز به ابزار اندازه گیری نیست. وقتی ابزار اندازه گیری وجود نداشته باشد و وقتی برداشت های غیرمجاز انجام می شود همواره این اختلافات وجود دارد که آمار و ارقام اعلام شده در برداشت یا مصرف آب درست نیست.
با در نظر گرفتن مسائل مخاطرات طبیعی باید سیستم فاضلاب تهران را غیرمتمرکز طراحی کنیم.موضوع دیگر در حوزه مخاطرات این است که ما نمی توانیم شبکه فاضلاب تهران را به صورت یک مجموعه جامع و گسترده تک تصفیه خانه ای و متمرکز طراحی کنیم. حتما با در نظر گرفتن مسائل مخاطرات طبیعی باید سیستم فاضلاب تهران را غیرمتمرکز طراحی کنیم. در حال حاضر از تمرکز بر دو الی سه تصفیه خانه در کل شهر تهران به برنامه ریزی برای احداث ۱۴ تصفیه خانه رسیده ایم. به نظر من اگر بخواهیم بحث فضای سبز را مدنظر قرار دهیم جا دارد این تصفیه خانه ها به ۱۰۰ تصفیه خانه کوچک هم رساند. در تهران در حال حاضر حدود ۶ هزار کیلومتر شبکه فاضلاب احداث کرده ایم که نزدیک هزار کیلومتر آن خطوط انتقال هستند. از جای جای این خطوط انتقال می توان انشعاب فاضلاب خام گرفت و تصفیه کرد و در همان محل برای آبیاری فضای سبز، پادگان ها و غیره استفاده کرد. اما لازمه آن این است که سازوکار حضور بخش خصوصی و کارآفرینان را تسهیل کنیم و نه اینکه اینها را همه بخواهیم دولتی انجام دهیم. این موضوع سبب می شود که افت آب زیرزمینی و نشست زمین کمتر شود.
مسئله دیگر در بحث مخاطرات، برداشت بیش از حد از منابع آب است. قابل توجه است که ما بیلان منفی بسیار شدید در منابع آب داریم. در تهران حدود ۳۰۰ میلیون است و این رقم در مقایسه با دشت های کشور خیلی زیاد نیست. از نظر من می توان کارهایی را انجام داد که به سرعت این بیلان منفی را جبران کرد. اما در همه این مخاطرات بحث کیفیت آب مهمترین بحث است.
سوال: مسئله دست اندازی به حق آبه های کشاورزان، برای مثال در دشت کرج و طالقان، و انتقال آب بخش کشاورزی به بخش شرب را چگونه می بینید؟
سوال مهم و گسترده ای است و اگر بخواهم به طورخلاصه بگویم، در سیر تکمیلی مدیریت آب در کشور مراحل مختلفی طی شده است. ما دوره پرآبی یا فراوانی آب را پشت سرگذراندیم. در آن دوره مراکز جمعیتی و فعالیت های اقتصادی در حاشیه منابع آب شکل می گرفتند و به راحتی آب آنها تامین می شد. ما از این دوران تقریبا از حدود ۵۰ الی ۶۰ سال قبل به مرحله دیگری که به نام مدیریت عرضه شناخته می شود، وارد شدیم. در این مرحله به دنبال احداث سازه ها و تاسیسات آبی برای استحصال و تامین آب بودیم. این دوران از ۶۰ الی ۷۰ سال قبل شروع شده است. این دوران نیز به نظر می رسد که چند سالی است سپری شده و ما وارد دوران مدیریت تقاضا و کنترل مصرف آب شدیم. مدیریت تقاضا شقوق بسیار گسترده و پیچیده ای نبست و به مدیریت عرضه دارد و لازمه آن یک سری برنامه منسجم از جمله بحث های آمایشی است. از این رو باید کاری کنیم که جمعیت به صورت متمرکز در کلان شهرها ساکن نشوند و مراکز اقتصادی بزرگ آب بر ایجاد نشود. مقداری هم در بحث هدررفت و مباحث اینچنینی کار کنیم. این دوره شروع شده است و خیلی کند پیش می رود. اما یک چیزی در دنیا مرسوم است که دنباله مدیریت تقاضا می دانند و آن را مدیریت تخصیص می نامند. ما آن را دوره جدیدی تحت عنوان مدیریت بازتخصیص می نامیم. به این معنی که یک دوره تکوینی آب تحت عنوان مدیریت بازتخصیص آب باید به سرعت شروع شود. ما اگر بخواهیم مطابق برنامه ریزی های شورای عالی آب ۸۶ درصد برداشت از منابع آب تجدیدپذیر را در ظرف ۱۰ سال آینده به حدود ۷۰ درصد و بعد در یک دوره ۲۰ ساله به ۶۰ درصد برسانیم.
در بحث های بازتخصیص باید یک فکر اساسی شوداصل مبحث بازتخصیص استفاده مجدد و چندباره از آب است. در همه دنیا هم این روال وجود دارد که آب را یک بار استفاده نمی کنند. اگر در یک جایی ما مجبور می شویم که مراکز جمعیتی و فعالیت های اقتصادی را جانمایی کنیم، باید مصارف را کنترل کنیم اما باید آب را دوباره برای مصارف بعدی بازیافت کنیم. یعنی زمانی اگر سد می ساختیم که آب را برای کشاورزی تامین کنیم امروز این کاربری ها عوض شده است. ابتدا باید آب مورد نیاز شرب تامین شود و سپس بازیافت و تصفیه شود و مجددا به چرخه کشاورزی برگردد.
از این زاویه برای تامین آب برای حق آبه هایی در کرج و جاجرود و مناطق دیگر باید پساب شهری تصفیه شود و مجدد به کشاورزی منتقل شود. برنامه ها برای انجام این کارها وجود دارد اما به شدت کند پیش می رود. به عنوان مثال برنامهریزی شده است که نزدیک ۶۰ تصفیه خانه برای شهر تهران احداث شود که محل مصارف خروجی تصفیه خانه ها هم مشخص است. اما روند احداث این ها به شدت کند پیش می رود. مشکل اساسی کند بودن روند انجام این طرح ها است که باعث می شود هدف و کارکرد اساسی و اولیه طرح زیر سوال برود و صورت مسئله عوض می شود. مهمترین مسئله در این پروژه ها این است که لازم نیست دولت همه این ها را سرمایه گذاری کند. در دنیا، بحثی به نام مشارکت عمومی-خصوصی وجود دارد که اکثر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با بخش خصوصی در حال اجرای پروژه ها هستند. سرمایه گذاری مشترک انجام می شود و ریسک ها تقسیم می شود و این طرح ها به اجرا می روند.
سوال: چه راهکارها و سیاست های اصلاحی برای تغییر وضع موجود مدیریت آب شهری پیشنهاد می دهید؟
مهمترین موضوع در بحث اصلاحات مدیریت آب شهری، کوچک سازی دولت است.مهمترین موضوع در بحث اصلاحات مدیریت آب شهری، کوچک سازی دولت است. دولت اعتقاد داشته باشد که هر روز کوچکتر شود. من به این شرکت های آب منطقه ای و آب و فاضلاب با نیروهای بسیار زیاد اعتقاد ندارم. لازمه این کار این است که از امور تصدی گری به مفهوم واقعی دست برداریم. این اصلاح سیاستی انجام شود که با هدف فراهم کردن بستر کسب و کار دنبال مشارکت بخش خصوصی برویم. این بخش خصوصی مجموعه از محققین، پژوهشگران، شرکت های دانش بنیان و کارآفرینان و سرمایه داران هستند. در دنیا به این صورت عمل می کنند که از بنگاه های کوچک و استارتآپ ها شروع کنیم و آنها را وارد صحنه کنیم تا بعد وارد مرحله استفاده از شرکت ها و کنسرسیوم های بزرگتر، بازارهای مالی، سرمایه و هلدینگ برای پروژه های بزرگتر شویم. من فکر می کنم یکی از مسائلی که در تهران مغفول مانده است اصلاح کلی ساختار دولت است که اگر اتفاق افتد خیلی از مسائل را می توان حل کرد.
هزینه خرید و نگهداری دستگاه تصفیه آب حدوداً معادل هرینه یک سال مصرف آب خانواده به نرخ تعرفه فعلی آب شرب شهری می شود.
بیشتر بخوانید: وضعیت منابع آب در ایران
دومین مسئله، بحث های اقتصادی است. اینکه ما یک ارزیابی دقیقی کنیم که قیمت تمام شده آب چقدر است و هزینه های اضافی ناشی از مدیریت بد و سوء مدیریتی که دستگاه دارند را کنار بگذاریم. اما واقعیت امر این است که قیمت آب باید یک قیمت واقعی شود تا بخش خصوصی و دیگران بتوانند فعالیت کنند. این به این مفهوم نیست که به حق مردم اجحاف شود. سهم آب در سبد هزینه خانوار، بر اساس توصیه های سازمان های جهانی، می تواند در حدود سه درصد باشد. اگر همین عدد اصلاح شود، بسیار پروژه های فراوانی می توان انجام داد. راه آن گفت و گو با مردم، دولت، مجلس و شورای شهر است. به این معنی مجموعه از نخبگان از مقامات دولتی، استانداری ها، مجلس، شوراها و غیره باید دور هم جمع شوند و در مورد این موضوع فکر کنند. من اعتقاد دارم با پول نگرفتن از مردم، مردم در برخی از این زمینه ها فقیرتر می شوند. اگر مسائل آلودگی آب تهران در سرمنشاً حل نشود، برای یک مراجعه بیمارستانی در موضوع گوارشی که ناشی از آب آلوده باشد، هزارها تومان هزینه می شود. یا هر خانواده ای که یک دستگاه تصفیه آب نصب کند، باید حداقل ۲ میلیون تومان سرمایه گذاری کند و ماهانه ۴۰ هزار تومان هزینه بهره برداری و نگهداری بدهد. در صورتی که مصرف یک خانواده سه الی چهار نفری در روز ۲۰ مترمکعب آب باشد، هزینه خرید و نگهداری دستگاه تصفیه آب حدوداً معادل هرینه یک سال مصرف آب خانواده به نرخ تعرفه فعلی آب شرب شهری می شود. معادل ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان در سبد هزینه های یک خانوار عدد قابل توجهی نیست. یعنی به راحتی می توان با مردم گفت و گو کرد و از خود مردم کمک خواست و در چارچوب توصیه های سازمان های بین المللی هزینه های آب را حداکثر تا سه درصد سبد هزینه های یک خانوار افزایش داد. اگر در خصوص این موضوع با مردم گفت و گو کنیم و به اجماع برسیم خیلی از پروژه هایی که الان روی زمین مانده و می تواند برای بهبود رفاه مردم و بهداشت مردم کمک کند، به مرحله اجرا درآید و فضای کسب و کاری را ایجاد کند.
سوال: چالش اصلی پیش روی ما برای شروع این اصلاحات چیست؟
چالش اصلی این است که هماهنگی و انسجام بین دستگاه های دولتی وجود ندارد. چالش اصلی این است که هماهنگی و انسجام بین دستگاه های دولتی وجود ندارد. از این رو اولین گام شروع گفت و گو و مذاکره بین دستگاه های دولتی است. اینکه روشن شود که همه برای انجام خدمت واقعی به مردم هم راستا هستیم. اگر دستگاه ها و سازمان ها در تدقیق اطلاعات، آمار دادن به همدیگر، شفافیت در هزینه ها و برخوردها و برآوردها و عدم موازی کاری در اقدامات و از بین بردن انرژی های همدیگر همراه شوند، مردم نیز همراهی خواهند کرد. چیزی که مردم انتظار دارند، شفافیت و صداقت در نفس کار است. موضوع آب این قداست را دارد و می توان راحت مسائل آن را با مردم در میان گذاشت. بزرگترین چالش بر سر راه تغییرات، بخشی نگری دستگاه ها است. اگر بخشی نگری را کنار بگذاریم. اگر مردم، دولت، بخش خصوصی و نهادهای مدنی در کنار هم دیگر قرار گیرند و تصمیم سازی و تصمیم گیری کنند، مردم حاضرند هزینه های این تصمیمگیری مشترک را نیز بپردازند. اگر این پروژه ها و طرح هایی که برنامه ریزی شده است به درستی به اطلاع مردم رسانیده شود، مردم حتی حاضر خواهند شد که کمک کنند.
سوال: یعنی مهمترین چالش و عامل در پرکردن شکاف بی اعتمادی را اطلاع رسانی صحیح می دانید؟
بله. به نظر من گروهی از محققین، نمایندگان مجلس، پژوهشگران، کارآفرینان و سازمانهای مدنی و شوراها و بقیه اقشار دینفع دور هم بنشیند و یک فضای گفت و گویی را ایجاد کنند. هم برای تصمیم گیری در طرح ها و پروژه ها و هم برای اینکه چه راه حل هایی وجود دارد. قطعا اگر اینها دور یک میز بنشیند و از بخشی نگری عبور کنند، مردم کنار خواهند آمد و راه آن هم همین است.
کد مطلب: 79013