زیست آنلاین: ایران در سال ۲۰۱۰ حدود ۸۳۲ میلیون تن گاز گلخانهای تولید کرده و طبق پیشبینیها این انتشار تا سال ۲۰۳۰ با رشدی 117 درصدی به ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تن میرسد. اکنون میانه راهیم و طبق برنامه (INDC) ایران که در راستا توافقنامه پاریس تهیه کرده ایم این رقم را میتواند به ۱ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تن برساند و حدود ۷۲ میلیون تن کاهش دهد.این کاهش اما نسبی است که شامل حال کشورهای درحال توسعه می شود. اما باز هم ایران به دلایل مختلف در پیوستن به معاهده مذکور تردید دارد.
ایران در سال ۲۰۱۰ حدود ۸۳۲ میلیون تن گاز گلخانهای تولید کرده و طبق پیشبینیها این انتشار تا سال ۲۰۳۰ با رشدی 117 درصدی به ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تن میرسد. اکنون میانه راهیم و طبق برنامه (INDC) ایران که در راستا توافقنامه پاریس تهیه کرده ایم این رقم را میتواند به ۱ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تن برساند و حدود ۷۲ میلیون تن کاهش دهد.این کاهش اما نسبی است که شامل حال کشورهای درحال توسعه می شود. اما باز هم ایران به دلایل مختلف در پیوستن به معاهده مذکور تردید دارد.در این گفت و گو محمد صادق احدی، کارشناس ارشد تغییر اقلیم و معاون اسبق طرح ملی تغییر آب و هوای سازمان حفاظت محیط زیست، به تبیین توافق نامه پاریس پرداخته و از مضرات عدم الحاق به این توافقنامه میگوید.وی معتقد است: ترس مدیران در کشور ما از کاهش انتشار و تعهد نیست. در کشوری مثل ما که هیچوقت شفافیت در برنامهها و اجرای آن وجود نداشته، تنها ضرری که برای یک عده دارد همین گزارش دهی است.
* باوجود این که جمهوری اسلامی ایران هنوز به این توافقنامه نپیوسته است، آیا الحاق به آن تعهداتی را برای ایران به همراه دارد؟
در توافقنامه پاریس یک هدف نهایی مشخص شده است مبنی بر این که در انتهای قرن میزان افزایش دما را به زیر دو درجه سانتی گراد برسانند. برای رسیدن به این هدف در این توافقنامه یک رژیم حقوقی مشخص گردید. این رژیم حقوقی اقلام مختلفی دارد که در یک بخش آن گفته شده است که کشورها چطور انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهند، در این راستا کمکهای مالی به کشورهای در حال توسعه چگونه باشد، تخریب ناشی از تغییر اقلیم در سطح جهانی به چه شکلی است و مواردی از این قبیل. در این توافقنامه به خودی خود برای کشوری تعهد تعیین نشده است.
* این توافقنامه از لحاظ اقتصادی چه مضراتی برای اقتصاد ایران دارد و آیا سدی در برابر توسعه کشور است؟
پیش از توافقنامه پاریس از کشورها پرسیده شد که با این هدف کلی که افزایش درجه دما به ۱.۵ درجه برسد موافقاند یا خیر. زمانی که جامعه جهانی آری گفت، در این راستا از آن کشورها برنامه خواسته شد.
قرار بر این شد که کشورهای توسعه یافته انتشار گازهای گلخانهای خود را به طور مطلق کاهش دهند و کشورهای در حال توسعه به طور نسبی روند انتشار را کند کنند. دلیل آن هم این بود که مدت زمانی که کشورهای توسعه یافته گازهای گلخانهای تولید کردهاند بیشتر از مدت زمانی است که کشورهای در حال توسعه انتشار دادهاند. لذا برای این که به نوعی عدالت برقرار شود این طرح ارائه گردید.
*یک سال پیش از توافقنامه پاریس کشورها برنامه مشارکت ملی مدنظر (INDC) خود را ارائه کردند.منظور از این برنامه چیست و چه نتایجی حاصل شد؟
برنامه مشارکت ملی مدنظر کشورها (INDC)، یک سند کاملاً غیرالزامآور بود و بهصورت داوطلبانه توسط خود کشورها تهیه و برای دبیرخانه کنوانسیون تغییر اقلیم ارسال شد.
طبق برنامه آمریکا در این زمینه، این کشور میزان انتشار خود را تا سال ۲۰۳۰ تا ۲۶ درصد به زیر سطح سال ۲۰۵ میرساند.
*برنامه اعلامی ایران دارای چه اهدافی بود؟ و معتقدید که مانعی برابر توسعه نیست؟
ایران نیز که در سال ۲۰۱۰، ۸۳۲ میلیون تن گاز گلخانهای تولید کرده است، طبق پیشبینیها این انتشار تا سال ۲۰۳۰ به ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تن میرسد. طبق (INDC) ایران این رقم را میتواند به ۱ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تن برساند و حدود ۷۲ میلیون تن کاهش دهد. باید توجه کرد که بر این اساس میزان انتشار ایران به طور مطلق کم نشده است. پس این صحبت که گفته میشود این توافقنامه جلوی توسعه کشور را میگیرد کاملا بیمبنا است. چرا که در INDC ایران هیچ محدودیتی مبنی بر کاهش مطلق انتشار گازهای گلخانهای وجود ندارد.
*وزارتخانه های نفت، صمت و نیرو حوزه هایی هستند که نقش بیشتری در تولید کربن و طبعا در مسیر کاهش آن دارند برنامههای اجرایی این وزارت خانه ها در کاهش مصرف انرژی چیست ؟
پاسخ همان است که در (INDC) درج کردیم. درواقع آن چه که در (INDC) برای رسیدن به ۱۸ درصد کاهش انتشار درج شده، همان برنامههای مصوب دستگاهها بوده است. برخی برنامه ها هم مانند تبدیل نیروگاههای سیکل ۱۲۶ به ترکیبی هم هستند که بخاطر توافق پاریس انجام نمیدهیم اما چون در کاهش انتشار تاثیرگذار است در برنامه (INDC) آوردهایم. یا درمورد کاهش تلفات شبکه انتقال برق، برق را با هزار زحمت تولید میکنیم و ۱۴ درصد تلفات داریم. اگر این عامل از ۱۴ درصد به ۹ درصد کاهش یابد یک پیشرفت محسوب می شود. چون جلوگیری از هدررفت منجر به کاهش مصرف گازهای گلخانهای میشود در INDC ارائه شده است.
کاهش انتشارات فرار متان در خطوط انتقال نفت و گاز سالیانه حدود ۳۰ میلیون تن کاهش انتشار برای ما خواهد داشت. یعنی همین مورد به تنهایی نصف تعهد ما به INDC را پوشش میدهد. پس می بینید که در توافق پاریس عمل موجب توسعه و افزایش بهروری تولید و توزیع انرژی در کشور می شود.
* مقداری درباره روند اجرایی تهیه برنامه (INDC) در ایران توضیح دهید
پیش بینی رقم ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تن بر اساس برنامههای توسعه در معاونت انسانی سازمان محیط زیست احتساب شد. در آنجا ارزیابی کردیم که کشور در حدود 18.8 درصد پتانسیل کاهش انتشار اقتصادی را دارد و اقدامات کاهش انتشار از نظر اقتصادی توجیه پذیر است. این ارزیابی به کارگروه ملی تغییر آب و هوا که متشکل از معاونین و وزرا است، ارائه شد و آن را بررسی کردند. آنجا نیز در جمعبندی به این نتیجه رسیدندکه پتانسیل ما در اجرای پروژهها با توجه به سوابق قبلی و این که زمانبندی در برنامههای کشور هیچگاه کامل رعایت نشده است، اگر شرایط مالی هم فراهم باشد باز هم نمیتوانیم این 18.8 درصد کاهش انتشار را اجرایی کنیم. بنابراین این جمع به این نتیجه رسید که ۴ درصد بر اساس پتانسیلها و منابع داخلی و ۸ درصد با تکیه بر کمکهای مجامع بینالمللی کاهش انتشار داشته باشیم. این چیزی بود که به عنوان (INDC) از طرف ایران ارائه شد.
* مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در خصوص این برنامه و توافقنامه پاریس چه نظری دادند؟
این اعداد توسط مجلس تایید ولی در شورای نگهبان به آن ایراد گرفته شد. شورای نگهبان ایراد گرفت که چرا ضمائم آن درج نشده است. پاسخ سازمان محیط زیست این بود که توافق نامه پاریس در حال حاضر ضمیمهای ندارد و در آینده اتفاق میافتد. بحث تعهد شد و گفتیم تعهدی در این توافقنامه وجود ندارد.
بعدا در جمع بندی به این رسیدند که اگر جمهوری اسلامی ایران خواهان عضویت در توافقنامه پاریس است باید (INDC) به انضمام توافق نامه پاریس باهم به تصویب برسد.
سپس سازمان محیط زیست تصمیم گرفت این (INDC) را به روزرسانی کند. در به روزرسانی آمد که با توجه به این که مجلس شورای اسلامی جبهه گیری خاصی دارد، آن ۴ درصد که توسط منابع داخلی باعث کاهش انتشار میشد برداشته و اگر تحریمها رفع و از سمت مجامع بینالمللی کمک مالی شود، ۱۲ درصد کاهش انتشار داشته باشیم. درنتیجه در حال حاضر بر اساس INDC جدید، جمهوری اسلامی ایران هیچ تعهد کاهش انتشاری را قبول نکرده است.
* ایران در صورت نپیوستن به این توافقنامه متحمل چه ضرر و زیانهایی خواهد شد؟
عدم الحاق به این کنوانسیونها تبعات غیرمستقیم بسیار زیادی برای ایران دارد. گرچه در توافقنامه پاریس هیچ مکانیسم فشاری وجود ندارد، ولی همین که ما عضو این توافقنامه نشویم ممکن است در آینده برخی از مجامع مثل اتحادیه اروپا اجازه نمیدهند کشوری که انتشار گازهای گلخانهای بالایی دارد محصولات پتروشیمی خود را به داخل اتحادیه صادر کند. درواقع ممکن است بنگاههای اقتصادی و اتحادیههای تجاری کم کم کشور ما و محصولات ما را به دلیل عدم رعایت استانداردهای محیط زیستی و استانداردهای انتشار گازهای گلخانهای یا تحریم کنند و یا بر آن مالیات کربن ببندند.
*آیا تا کنون نیز این زیانهای مستقیم که می گویید را داشته ایم؟
جبهه گیریها توسط اتحادیه اروپا اقتصاد ایران را دچار مشکلات زیادی کرده است. مثلا در سال ۲۰۱۵، (Imo) پیش نویس مصوبه خود را در خصوص استاندارد سوختهای مصرفی در کشتیرانی بینالمللی تدوین کرد. در همان زمان جلسهای در سازمان محیط زیست با این موضوع و با حضور مسئولین وزارت نفت برگزار شد. با این حال این موضوع جدی گرفته نشد و با توطئه دانستن آن باعث همین معضلی شدند که امسال در زمستان مازوت روی دست ما ماند و در هوای شهرها دود شد. در حالی که اگر به مرور زمان خود را با استانداردهای جهانی تطبیق میدادیم میتوانستیم آن را به مازوت مطابق تبدیل و با استانداردهای بین المللی به بازارهای جهانی عرضه کنیم. درمورد توافق نامه پاریس هم این جهت گیری های بدون پشتوانه علمی و بدون آگاهی از فضای جامعه جهانی، ممکن است تبعاتی نظیر همین استاندارد سوختهای کشتیرانی را به دنبال داشته باشد.
*بنا بر نظر شما انتظار این است که مطابق با عقلانیت مجددا توافق نامه پاریس را بررسی کنیم. توصیه شما چیست؟
مجلس و شورای نگهبان هر نظری دارد کارشناسی شود و اگر جمع بندی بر این شد که این توافقنامه به ضرر اقتصاد کشور است عضو آن نشویم.
*موضوع دیگری که در بین مسئولین ما به آن پرداخته نمیشود، "اثرات اقدامات مقابلهای" است. منظور از این اثرات چیست؟
اقدامات مقابلهای یعنی جامعه جهانی تحت مکانیسمهای محیط زیستی تعیین میکند که گازهای گلخانهای خود را کاهش دهد. باتوجه به این که ۸۰ درصد از گازهای گلخانهای دنیا از بخش احتراق سوخت است، دو راه برای رسیدن به کاهش انتشار وجود ندارد. راه اول این است که کارایی انرژی را بالا ببریم و راه دوم این است که از انرژیهای کم کربن و بدون کربن استفاده کنیم. چه راه اول و چه راه دوم عملی شود، یعنی میزان تقاضای جهانی سوخت و نفت خام کاهش پیدا خواهد کرد. کاهش تقاضای جهانی سوخت و نفت خام باعث میشود که عرضه نفت خام در بازار جهانی افزایش و قیمت نفت خام در بازار کاهش پیدا کند. به همین سبب اقتصادهای کشورهای صادرکننده نفت مثل ایران آسیب خواهد دید.
* عدم الحاق ایران به این توافقنامه چه تاثیری بر اجرا شدن آن دارد؟
این توافق نامه بدون ما هم اجرا میشود و اگر قرار باشد تبعاتی برای ما داشته باشد این تبعات ناخودآگاه ایجاد میگردد. درنهایت دنیا اقتصاد خود را با این توافق همسو میکند و ما تافته جدا بافته میشویم و طبیعتا تبعات بسیاری برای ما خواهد داشت.
* رییس فراکسیون محیط زیست مجلس پیشنهاد قانونگذاری داخلی را به جای پیوستن به معاهده پاریس داده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
هرگونه قوانینی را میتوان در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای وضع کرد ولی مثل آش نخورده و دهان سوخته میماند. وقتی تمام اقدامات لازم انجام شده است ولی عضو مجامع بینالمللی نشویم یعنی هزینه آن را پرداخت کردهایم ولی از امتیازات جهانی بیبهره ماندهایم. مگر این که این قانونگذاری صوری باشد و عملی شدن یا نشدن آن خیلی مهم نباشد.
باید آگاه بود که گازهای گلخانهای یک موضوع جهانی است و موضوع داخلی نیست. سوال من این است که اگر میخواهیم در این راستا قوانینی وضع کنیم، این قوانین از لحاظ محلی و منطقهای چه نفعی برای ما دارد؟ انتشار گازهای گلخانهای که آلاینده محلی نیست. در این موضوع قوانین محلی را باید همسو با قوانین جهانی تنظیم کرد.
* مهمترین مانع را برای الحاق ایران به این توافقنامه چه میدانید؟
بخشی عمدهای از توافقنامه پاریس گزارش دهی و شفافیت در گزارش دهی است. از نظر من ترس مدیران در کشور ما از کاهش انتشار و تعهد نیست. در کشوری مثل ما که هیچوقت شفافیت در برنامهها و اجرای آن وجود نداشته، تنها ضرری که برای یک عده دارد همین گزارش دهی است.