آیا برای وضعیت جنگلهای کشور و حفظ این سرمایه ملی باید نگران بود یا خیر؟ آیا میتوان نسبت به آنچه که از پوشش جنگلی در ایران باقی مانده نگاه اقتصادی و بهره بردارانه داشت؟ این پرسشها سالهاست که با دو زاویه دید متفاوت، پاسخهای متفاوتی دریافت کردهاند و اظهار نظرهای اخیر مسئولان در دو سازمان جنگلها و مراتع و حفاظت محیط زیست نشان میدهد همچنان در نحوه مدیریت و حفظ جنگلها، این دو زاویه نگاه متفاوت حاکم است.
به گزارش زیست آنلاین به نقل از روزنامه ایران، هفته گذشته معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در مصاحبهای گفت: مساحت جنگلهای شمال رو به افزایش است و نباید این نگرانی ایجاد شود که این سرمایه ملی در حال نابودی است.
این مقام مسئول با استناد به عکسبرداریهای هوایی که در مقاطع مختلف از پوششهای جنگلی ایران انجام شده، اظهار داشته است: پس از انقلاب اسلامی در سال ۷۳ عکسبرداری هوایی از این جنگلها صورت گرفت که بر اساس آن جنگلهای شمال کشور یک میلیون و ۸۴۷ هزار هکتار برآورد شد که با کاهش هفت درصدی مواجه بود، اما عکسبرداریها در سال ۸۶ تکرار شد و میزان جنگلها به یک میلیون و ۹۲۹ هزار هکتار افزایش یافت.
بر این اساس در آخرین بررسی صورت گرفته، جنگلهای شمال کشور ۹۵/۴ درصد نسبت به دهه قبل افزایش یافت. وی با استناد به این نتایج عنوان کرده است: نباید به موضوع جنگلها نگاه احساسی، غیرمنطقی و غیرمستند داشته باشیم زیرا این موضوع بین مردم دغدغه ایجاد میکند. این اظهارات در حالی عنوان میشود که در مقابل رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان دیگر متولی حفظ جنگلها و منابع طبیعی کشور با اشاره به اینکه دولت به صراحت مصوب کرده که هیچ گونه برداشتی از جنگلهای طبیعی غیر از درختان آسیب دیده و قطع شده نباید انجام شود، گفت: این بدان معنی است که اگر در حال حاضر درخت سالم و طبیعی برداشت میشود، غیرقانونی بوده یا به صورت قاچاق قطع شده است.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست همچنین خواستار توقف تأمین هزینههای جاری سازمان جنگلها و مراتع از محل درآمدزایی با طرحهای بهرهبرداری از جنگل، یافتن راهکارهای حقوقی برای توقف طرحهای بهرهبرداری از جنگل که عموماً بلندمدت هستند و جایگزین کردن واردات چوب برای مصارف صنایع و مشاغل مرتبط با کاغذسازی، مبلمان، نجاری و... به جای استفاده از منابع جنگلی داخل کشور شده است.
بی شک تفاوت نگاهها در دو سازمانی که یک حوزه مشترک دارند، از چالشهای مهم و دیرپا در مدیریت و حفظ جنگلها و مراتع بوده و انتظار این است که با توجه به رویکردهای دولت در توسعه پایدار و حفظ منابع زیست محیطی، زاویه دید این دو سازمان در این حوزه به هم نزدیکتر شود. اگرچه سازمان جنگلها و مراتع در رویکردهای خود همواره بعد اشتغال و گره خوردگی معیشت هزاران نفر را به این منابع در نظر داشته است، اما نکتهای که نگرانیهای مردمی و رسانهها را نسبت به وضعیت جنگلها قابل درک میکند، فقر کلی ایران در بهرهمندی از پوشش جنگلی است.
بر اساس گزارش سازمانهای بینالمللی، ایران در ردیف ۷۰ کشوری قرار دارد که پوشش جنگلی کمی دارد. طبق آخرین گزارش فائو، متوسط سرانه جنگلهای جهان رقمی معادل ۶۲/۰هکتار (حدود ۶۰۰۰ متر برای هر نفر) است. در حالی که این سهم سرانه برای هر ایرانی حدود ۱۶۰۰ متر است. به عبارتی سهم سرانه هر ایرانی از جنگل، کمتر از یک چهارم شاخصهای جهانی فائو است. نکته دیگر اینکه، ایران تعریف خود از بافت و پوشش جنگلی را نیز در مقایسه با شاخصهای جهانی به حداقلها تخفیف داده است. بر اساس استانداردهای فائو جنگل به نقاطی گفته میشود که تاج پوشش بالای ۱۰ درصد، توده جنگلی بیش از نیم هکتار و درختان و درختچههایی بلندتر از ۵ متر داشته باشد؛ در حالی که طبق تعریف ایران که وجود تاج پوششی ۵ درصد به بالا را کافی میداند، ایران صاحب حدود ۱۴ میلیون هکتار جنگل است. بعید به نظر میرسد در آمارهای رسمی سازمان جنگلها و مراتع درباره پوشش جنگلی موجود، تخریبهایی که به خاطر قاچاق چوب و بهرهبرداری غیر قانونی از جنگل و آفات طبیعی که جنگلهای زاگرسی و البرزی دچار آن شدهاند و ظاهراً هنوز برنامهای عملی برای کنترل روند پیش رونده این آسیبها در دست اجرا نیست، لحاظ شده باشد.
باید در نظر داشت که در حال حاضر بیش از ۳۰۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرسی (یک ششم کل سطح پوشش) به بیماری قارچی زغال بلوط مبتلا هستند و از سویی ۵۰ هزار هکتار از تودههای شمشادی جنگلهای شمال کشور نیز دچار بیماری قارچی هستند که بسرعت پیش رونده بوده و در عرض چند هفته منجر به خشک شدن درختان میشود. از سوی دیگر، بحران دفن زبالهها در جنگلهای شمال کشور، تخریب جنگلها به وسیله گردشگران و آتش سوزیهای تابستانه و زمستانه در جنگلهای استان گلستان و همچنین جنگلهای زاگرسی، یقیناً چیزی است که در عکسهای هوایی مورد استناد سازمان جنگلها و مراتع قابل رصد نیست. نکته دیگری که نگاه اقتصادی و بهره بردارانه از جنگلها را غیر قابل توجیه میکند این است که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، ایران اگرچه از نظر پوشش جنگلی کشور غنیای نیست اما آنچه که در حال حاضر دارد، دارای مرغوبیت بسیار بالایی است. در کمتر جایی از دنیا میتوان جنگلی یافت که قدمت آن به حدود یک میلیون سال پیش برسد.
ایران در نوار ساحلی شمال، بویژه در استان گلستان، جنگلهایی دارد پرقدمت که نام آن با توجه به دورههای زمینشناسی «هیرکانی» گذاشته شده است. در نوار ساحلی شمال ایران بیش از ۳۲۰۰ گونه گیاهی یافت میشود که روزهای سختی چون «عصر یخبندان» را هم به خود دیده است و همچنان پابرجا مانده است. این بافت جنگلی اصولاً قابل جایگزین نیست و نمیتوان به آن بهعنوان معدن استحصال چوب نگریست. نتایج حاصل از عکسهای هوایی در خصوص افزایش سطح جنگلی اگرچه میتواند خبر خوبی باشد اما باز هم نمیتوان درباره وضعیت جنگلها در ایران نگران نبود!
سلامت نیوز: برای جنگلهای ایران باید نگران بود