به گزارش زیست آنلاین به نقل از ایسنا واژه «کمپین» به معنای “کارزار” است؛ یعنی تلاش دستهجمعی، برنامهریزی شده و زمانمند برای دستیابی به هدفی خاص. کمپینها مجموعهای از فعالیتهای تبلیغاتی چندجانبه برنامهریزی شده، مداوم و مرتبط با یکدیگر، با هدف مشخص و برای مخاطب مشخص هستند و پیامی را با مخاطب در میان میگذارند.
در مورد مسائل و مشکلات محیط زیست کشورمان نیز به نظز میرسد به چنین تلاش جمعیای نیاز داریم؛ اما میتوان به جرأت گفت تا کنون حرکت عملیای برای همراه کردن مردم در رفع مسائل در کشور دیده نشده است، در حالی که کمپینهای مردمی و گروههای غیردولتی از فعالان محیط زیست ایرانی برای مقابله با معضل آلودگی هوا و جلوگیری از تخریب محیط زیست و بخصوص حل بحران آب به اقداماتی کارآمدتر نیاز دارند.
نباید در ایجاد کمپینهای اجتماعی شرایط را به سمت فضای فانتزی ببریم
تورج صابریوند، یک فعال اجتماعی در این باره به خبرنگار محیط زیست ایسنا میگوید: کمپینهای اجتماعی حرکتهای مردمی هستند که متناسب با موضوع ، توجه مردم را به کاری که میخواهند جلب میکنند و این جلب توجه میتواند نسبت به مشکل محیط زیستیای مانند آلودگی هوا باشد.
وی با بیان اینکه کمپینهای اجتماعی میتواند با پیام مراقبت از محیط زیست و ارائه راهکار عملی همراه باشند میافزاید: باید بدانیم چه پیشنهادی به مردم بدهیم تا هم عملی باشد و هم اینکه تاثیر مثبتی داشته باشد. به طور مثال درباره مصرف آب ، فقط اقدامات سمبلیک کافی نیست و نباید در ایجاد کمپینهای اجتماعی فضا را به سمت فضای فانتزی ببریم چرا که در این صورت به یک سرگرمی تبدیل و نقش اطلاعرسانی آن کمرنگ میشود.
وی در ادامه با اشاره به موفقیت کمپین سطل آب یخ در دنیا اظهار میکند: کمپینهایی که در سطح جهانی پاسخ مثبت گرفته با یک ایده ساده آغاز شده ولی گاهی ایدهها آنقدر پیچیده و لایهلایه میشوند که مردم حرف اصلی را متوجه نمیشوند که اعتراض به چیزی یا همراهی برای چه کاری صورت میگیرد و چگونه باید به آن بپیوندند.
این فعال اجتماعی با تاکید بر سادگی و سریعالانتقال بودن کمپینهای اجتماعی و تاثیر آن در فراگیری بین مردم میگوید: باید مردم را دعوت کنیم تا کار واقعی انجام دهند؛ چرا که مساله محیط زیست ما از اقدامات سمبلیک فراتر رفته است؛ به طور مثال کمپین دوچرخهسواری یا اصلاح الگوی مصرف آب میتواند تاثیرات خوبی بر محیط زیست داشته باشد.
سعید طهماسبیان، فعال محیطزیست نیز درباره آموزش و فرهنگسازی برای حل مشکلات محیط زیست به خبرنگار ایسنا میگوید: در آگاهسازی عمومی باید مباحث خاص و مستقیم با زندگی مردم را در نظر بگیریم تا با جریانسازی، اثرگذار باشد.
وی با اشاره به کمپین سطل آب اظهار میکند: هدر دادن آبی که در این کمپین تبلیغ شد مورد انتقاد ما بود اما نباید فراموش کنیم که نفس آن موفق بود؛ گرچه نمیتوان به عنوان الگو برای طراحی کمپین جدید به آن نگاه کرد.
امروز بحران آب در جهان و از جمله ایران موضوعی جدیست و حتی پرسش مهر امسال رئیس جمهوری از دانشآموزان نیز به طور مستقیم به موضوع کمآبی و راهکار برای آن اشاره میکند. در این شرایط دیدیم عده زیادی از ایرانیان با سطلهایی پر از آب به کمپین شوخیمآبانه " چالش سطل آب یخ" پیوستند اما نسبت به حرکات محیط زیستی بیتوجه ماندند.
تنها هدف کمپین "سطل آب یخ" که چندی پیش در دنیا فراگیر شد شناساندن بیماری "اس. ال. ای " و جمعآوری کمکهای مالی بود که ظاهرا نتایج خوبی داشت؛ هرچند این کمپین هم گاهی به حاشیه میرفت و از مقصد اصلی خود دور میشد اما از همه آن در راستای جلب نظر دیگران و نزدیک شدن به هدف بهره برده شد.
پس از همهگیر شدن کمپین سطل آب یخ ، جواد حیدریان با هدف بیابانزدایی "کمپین کلوخ" را پیشنهاد داد اما فراگیر نشد و تنها تعدادی از علاقهمندان محیط زیست از آن با خبر شدند. مهم است که فراموش نکنیم اگر قرار بر انجام چنین فعالیتهایی باشد باید توجه داشته باشیم که موضوعیت آن بر کیفیت زندگی مردم تاثیرگذار باشد و این اثر را در آن فعالیت به آنها نشان دهیم. کمپین "یک قطره آب " نیز با انتشار تصویری از مخاطبان میخواهد که بر اساس میزان مصرف استاندارد روزانه برای استحمام، یعنی ۴۳ لیتر آب معادل ۵ دقیقه دوش آب مصرف کنند تا ماهانه چندین هزار لیتر در مصرف آب صرفهجویی شود.
کمپین "تنها ۵ دقیقه زیر دوش"
هزاران نفر در شبکههای اجتماعی گفتهاند میخواهند از این پس "تنها ۵ دقیقه زیر دوش" بمانند و از آنجا که ما اغلب اوقاتمان را در فضای مجازی میگذرانیم بنابر این ناگزیر در نوع سبک زندگی از این فضا و تبلیغات در آن تاثیر میگیریم. موجهای به راه افتاده میتواند همراهمان کند اما باید بیندیشیم چقدر و در چه مسائلی تاثیر میپذریم و چقدر میتوانیم با ابزاری که در اختیار همه ماست کانون ایجاد موج باشیم.
مخاطبان ایرانی در مقابل این کمپین واکنشهای مختلفی نشان دادند؛ یکی از کاربران در این باره میگوید: سیستم نظافتی ایرانی (الگوی مصرف) با این موضوعات جور در نمیآید، ثانیا تا وقتی آب شرب از آبهای دیگر تفکیک نشود این کاهش در مصرف نیز بیتاثیر خواهد بود. به علاوه اگر زمان استحمام به ۵ دقیقه کاهش پیدا کند، باز هم نمیتوانیم مصرف آب ۵۰۰ سال کشاورزی سنتی را جبران کنیم.
کاربر دیگری نیز میگوید: من برای عملی شدن این رفتار در جامعه مشتاق هستم اما با یک حساب سر انگشتی میبینیم آبی که از لولهها هدر میرود به هیچ وجه با این میزان صرفهجویی قابل جایگزینی نیست. اگر قرار بر هدر رفت n مقدار آب است مشکلی ندارد که n+۱ مقدار آب هدر برود. ۹۰ درصد هدر رفت آب ارتباطی با الگوی مصرف اشتباه ما ندارد و با اصلاح آن تغییری ایجاد نمیشود. این مثل آن است که بخواهیم یک شرکت در حال ورشکستگی را با پسانداز نجات دهیم.
موافقان اما اعتقاد دارند از هر جای ضرر که جلوگیری کنیم منفعت در پی دارد و حتی نباید از قطرهای آب صرف نظر کرد. اما این مخالفت و این که مردم حاضر به همراهی با این حرکت نشدند باز هم نشان از ناموفق بودن جلب مشارکتهای مردمی دارد. این همه موضعگیری در مقابل تنها یک قدم کوچک و آوردن شرط و شروط برای این کمپین این سوال را ایجاد میکند که چرا میلیون ها انسان با خواسته خلاف منطق خالیکردن سطل پر از یخ همراه شدند، اما با وجود هزاران دلیل برای کاهش مصرف آب برای شرکت در کمپین چون و چرا میآورند؟
از سوی دیگر مدیران ما در مسائلی مانند آتشسوزی جنگلها و مراتع، اصلاح الگوی کشاورزی و مصرف آب، شکار و حفظ تنوع زیستی همواره به نقش جوامع محلی اشاره میکنند اما آیا تلاشی برای جلب مشارکت آنان انجام شده است یا انتظار میرود هموطنان ما همواره به صورت خودجوش و با وجود مقاومت مسئولان محلی وارد عمل شوند؟
داستان نافرجام کمپینها در ایران برای موضوعات اجتماعی پیش از هر چیز بیانگر این است که مسئولان و گروهههای مردمنهاد ما در امر جلب مشارکتهای مردمی حتی در سطوح پایین چندان توانمند نیستند؛ زیرا با وجود اهمیت مشارکتهای اجتماعی در حل بحرانها ما هنوز برای هدایت مردمی که در صحنههای تاریخی بارها مشارکت و همراهی خود را به اثبات رساندهاند راه حلی درست و عملی پیدا نکردهایم.
انتهای پیام