قاسم سبز علی فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل ها و مراتع چند وقت پیش اماری ارائه داد و بیان کرد که که بیش از ۸۰ درصد آتش سوزی ها منشاء انسانی دارد یعنی یا عمدی و یا سهوی دستش به خون درختان آلوده میشود . حالا این اتفاقات می تواند نارضایتی از صاحبکاربهره برداری باشد که حق و حقوق قرق بانش را نداده است و یا ته مانده سیگاری که روی بطری جا خوش می کند و سبب بروز آتش سوزی می شود زیرا برخی از زباله ها مانند شیشه این خاصیت را دارند که مثل ذره بین عمل کنند و یک ته سیگار را به آتشی بزرگ تبدیل کنند و همه اش هم زیر سر این اموزشی است که انجام نمی شود یعنی نه فرهنگسازی می شود و نه اموزشی داده می شود که مردم برخی چیزها را بدانند
اینها را هادی کیادلیری رئیس دانشگاه منابع طبیعی در گفت و گو با زیست انلاین مطرح می کند و در ادامه می گوید : نقش عوامل انسانی بسیار مورد توجه است و بسیاری از آتش سوزی ها بدون آنکه افراد بخواهند رخ می دهد ضعف در اجرای برنامههای آموزشی و کمک نگرفتن از جوامع محلی، همیشه از نقاط ضعف دستگاههای اجرایی کشور بوده و به نظر میرسد سازمان جنگلها نیز آنطور که باید، نتوانسته از این ظرفیت بهره ببرد.مساله اینجا است که می توان از پتانسیل سازمان های مردم نهاد استفاده کرد و از میزان آتش سوزی ها کاست.
آتش سوزی های عمده جزو کوچکی از آتش سوزی ها را به خودش اختصاص می دهد اما عمده این اتش سوزی ها به دلیل نبود آموزش و فرهنگ استفاده از جنگل رخ می دهد . .مثلا فرض کنید هر خانواده ای که به دل طبیعت می رود دوست دارد خودش برای خودش آتش روشن کند و دور آتش روز خوبی را سپری کنند .این درحالی است که اگر افراد به این باور برسند که بهتر است از جایگاههای ویژهای که برای این کار در نظر گرفته شده استفاده کنند، آتشسوزیهای جنگل کاهش پیدا میکند.
رئیس جامعه جنگلبانی در ادامه می گوید : یک مساله دیگر وجود دارد و آن هم این است که بسیاری از مسولان با جنگل و فواید آن ناآشنا هستند و همین هم مساله ای است که برای حفظ ان تمام توان خود را نگذارند انها فکر می کنند که با کاشت نهال می توانند جلوی ضرر را بگیرند اما این نشان می دهد که جنگل را نمی شناسند زیرا جنگل زیستگاهی است که طی گذر دهها سال ایجاد شده و هیچوقت نهال کاری نمیتواند جایگزینی برای این اکوسیستم باشد.
وی در یک مثال توضیح می دهد : مدتی قبل، برای مهار آتشسوزی به یکی از مناطق جنگلی کشور رفتیم. چون نیروی کمی در اختیار داشتیم، تصمیم گرفتیم با پرداخت دستمزد از بومیان منطقه نیز استفاده کنیم، اما پس از مدتی متوجه شدیم آتشسوزی به جای مهار شدن گسترش پیدا میکند. با کمی بررسی فاش شد، بومیان منطقه برای کسب درآمد و ایجاد شغل، عمدا جنگل را به آتش میکشندو این جای بسی تاسف است . زیرا می توان زمینه مشاغلی را برای روستاییان ایجاد کرد که از میزان ان کاست و از این پتانسیل استفاده کرد.
وی می گوید :ضعف در این زمینه زیاد است. اکنون نگاه حاکم، نگاه کنترلی است، اما نباید برای کاهش آسیبهایی مانند آتشسوزی صرفا چنین رویکردی داشت. مهار آتشسوزی جنگل به مدیریت مناسب نیاز دارد؛ یعنی باید با کنترل، پایش، نظارت و فراهم آوردن اعتبار و امکانات لازم آتشسوزیها را بموقع مهار کرد، زیرا بسیاری از مناطق جنگلی کشور صعبالعبور است و با تجهیزات ابتدایی نمیتوان به آنها دسترسی داشت.
برای رسیدن به این مهم نیز باید از توان جوامع محلی بهره برد، زیرا آنها اولین اشخاصی هستند که از آتشسوزی جنگلهای کشور باخبر میشوند. به همین دلیل اگر دانش و انگیزه لازم را داشته باشند، میتوانند بسیاری از کمبودهای سازمان جنگلها مانند کمبود نیرو را جبران کنند.اما متاسفانه مدیریت ضعیف در این حوزه سبب شده است ما مدت زمان زیادی پس از آتش سوزی از آن مطلع شویم و وقتی هم به محل می رسیم نه نیروی مناسب و کافی داریم و نه زمان کافی برای آن وبه همین دلیل هم میزان خسارت ها از این ناحیه شدید است.