در حالی که برای توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال بیش از سه سال وقت صرف شد، پروژههای عمرانی به راحتی با داشتن ارزیابی زیست محیطی یکی پس از دیگری در جنگلهای شمال کشور اجرا میشوند. فقط در سد گلورد نکا با یک حساب سرانگشتی و ساده، به اندازه نیمی از امکان برداشت جنگل طی یک سال از یک نقطه کوچک درخت برداشت میشود و معلوم نیست با کدام توجیه اقتصادی و زیست محیطی، ارزش خاک و جنگلی که در مخزن سد گلورد دفن میشود، کمتر از ارزش ۱۰۷ میلیون متر مکعب آب قابل تنظیم این سد است. به راستی چگونه میتوان پذی
سد گلورد که بر روی رودخانه نکا در ۴۳ کیلومتری جنوب شرق شهر نکا واقع شده است، با هدف تامین آب کشاورزی و تولید برق، ۱۳ تیرماه سال جاری توسط وزیر نیرو افتتاح شد. حجم آب قابل تنظیم این سد ۱۰۷ میلیون متر مکعب و قدرت تولید برق آن سه مگاوات است. بر اساس اطلاعات درج شده در سایت شرکت مدیریت منابع آب ایران، ارتفاع این سد از پی ۱۰۹ متر است. از سال ۸۱ کار احداث سد آغاز شده و در سال ۹۴ به پایان رسیده است. مجری پروژه، شرکت آب منطقهای مازندران، مشاور آن منابع آب و خاک همچین پیمانکار، اویول است. سد گلورد سی و سومین سد افتتاح شده در دولت یازدهم است و اگرچه رسانههای محلی اعلام کردند که پس از نیم قرن، ساخت این سد کامل شده است تا مشکل آب شهرهای نکا، گلوگاه و بهشهر حل شود، اما اطلاعات درج شده در سایت شرکت مدیریت منابع آب ایران نشان میدهد که مدت زمان ساخت سد ۱۵ سال است. از آنجا که متوسط زمان ساخت پروژههای عمرانی ۱۸ سال تخمین زده شده است، سرعت ساخت سد گلورد، بیش از سایر پروژههای عمرانی بوده است.
شنیده بودیم که با آبگیری سد گلورد، آبشار اسپهاو که به اعتقاد فعالان محیط زیست منطقه، جاذبهای برای گردشگری به شمار میآید، زیر آب خواهد رفت. بنابراین تصمیم گرفتیم برای آخرین بار، سری به آبشار بزنیم چرا که آبگیری سد گلورد شروع شده و پیمانکاران، به شدت در حال قطع درختانی هستند که در مخزن سد قرار گرفتهاند. در مسیر جاده نکا به سمت مخزن سد گلورد، بوی خاک جنگل را کمی غلیظ تر از حالت معمول مناطق جنگلی میشد استشمام کرد. کمی که جلوتر رفتیم، لودری را مشغول کار دیدیم که در حال حفر تونل برای جاگذاری لولههای سفید رنگ و قطور گاز بود. دقیقا در حاشیه جنگلی که با افتتاح سد گلورد، بخشی از آن برای همیشه زیر آب میرود، به طور همزمان، پروژه گاز رسانی در حال انجام بود و بوی تند خاک، ناشی از فعالیت ماشینآلات سنگین برای جاگذاری لولهها بود. اگرچه اعلام شده بود که برای این پروژه که در حاشیه جاده در دست اجرا بود، درختی قطع نشده است اما در طول مسیر، چند درخت قطع شده قابل مشاهده بود. البته دیدن این صحنه این پرسش را در ذهن ایجاد میکرد که آیا استقرار لوله گاز در حاشیه جاده، ایمنی لازم را دارد؟
کوچ اجباری روستای رودبار
به مخزن سد که رسیدیم، بارش آرام باران آغاز شد. با اجازه مسئولان سد، به سمت آبشار به راه افتادیم اما در همان ابتدای مسیر به ما اعلام کردند که سازمان هواشناسی هشدار سیل داده و بهتر است از حرکت در مسیر رودخانه خودداری کنیم. کمی دورتر از مخزن سد، بقایای روستای رودبار خودنمایی میکرد. اهالی روستا که به بالای کوه کوچانده شده بودند، از لابه لای خانههای خراب شده خود، همچنان در حال جمعآوری برخی وسایل به جا مانده بودند. یکی از زنان روستا میگفت که آب منطقهای مدفن برخی اموات روستا که زمان فوت آنها طولانی نبوده، به بالای کوه منتقل کرده است. این بانوی روستایی میگفت: "قبر یک شهید و ۲۹ نفر از اهالی را به بالای کوه بردند. اما قبر برادر من که ۲۸ سال قبل فوت شده است، در مخزن سد فرو خواهد رفت". هنوز میتوانستید کمد و بخشی از وسایلی که در خانههای روستا به جا مانده، ببینید. یکی از اهالی روستا که با چهارپای خود در حال عبور از حاشیه رودخانه بود، وقتی گروه کوچک ما را دید، تاکید کرد که مواظب سیل باشیم. با زبان مازندرانی توضیح داد که این رودخانه گاهی سیلخیز میشود و این سیلهای گاه و بیگاه دامهای اهالی را هم برده است. البته بر اساس تجربهای که داشت برایمان تشریح کرد که اگر قصد داریم در حاشیه رودخانه حرکت کنیم، به محض آنکه آب رودخانه گل آلود شد، به سمت ارتفاعات پناه ببریم تا از سیل در امان باشیم. در طول مسیر روی شیبها ریشه درختان را آتش زده بودند. احتمالا اقدامی در راستای پاکسازی مخزن سد بود. بوی خاک سوخته با نم نم بارانی که احتمال سیل را هم به همراه داشت، با هشدارهایی مکرر اهالی و مسئولان سد، چشمان ما را به رودخانه نکا دوخته بود تا اگر آب گل آلود شد، به ارتفاعات پناه ببریم. کمی بعد از روستای رودبار، با شروع مرز جنگل صدای اره موتوریها به گوش میرسید، کارگران شرکتهای مجری طرح جنگلداری منطقه، به سرعت در حال قطع درختان انجیلی بودند و گروهی نیز در شیب تند دامنه، در حال قطع درختانی بودند که با اجرای این پروژه عمرانی، چکش نشانهگذار روی آنها خورده بود. کارشناس یکی از شرکتهای بهرهبردار معتقد بود جنگل با سد گلورد غارت شده است. در حال صحبت با کارگران و کارشناسان طرحهای جنگلداری بودیم که باز هم اکیپی از مهندسان سد به تیم کوچکمان رسیدند و اعلام کردند که احتمال وقوع سیل وجود دارد. البته معتقد بودند که هواشناسی همواره درباره وقوع سیل هشدار میدهد اما گاهی هم سیل نمیآید. میگفتند این بار از چندین منبع مختلف هشدار سیل دریافت کردهاند و اگر ما قصد داریم به مسیر خود ادامه دهیم، با محض شنیدن صدای غرش آب خود را به ارتفاعات برسانیم و حداقل ۱۰۰ متر از رودخانه فاصله بگیریم. البته با توجه به توپوگرافی و شیب دامنههای درهای که رودخانه نکا در آن جریان داشت، تاکید میکردند که بالارفتن از دامنهها کاری سخت و زمانبری است. البته تیم ما با تکیه بر اطلاعاتی که از بالادست داشت و عدم بارش باران در مناطق بالادست، ترجیح داد که به مسیر خود ادامه دهد.
خروج روزانه ۱۰۰ کامیون چوب از جنگل
شدت باران بیشتر شده بود. از بالای یال کوه صدای زوزه گرگ شنیده میشد و ما در بستر رودخانه در حال حرکت بودیم که یک کامیون از راه رسید و بخشی از مسیر را با راننده کامیون همراه شدیم. کارگران زیادی را در طول مسیر دیدیم که مشغول قطع درخت بودند و با وجود هشدار سیل، به کار خود ادامه میدادند. راننده از خاطرات خود درباره سیل رودخانه نکا گفت و اینکه این روزها به شدت مشغول خروج چوب از جنگل هستند. میگفت: "تقریبا روزی ۱۰۰ کامیون چوب از مخزن سد به خارج برده میشود". بعد از طی بخشی از مسیر، از کامیون پیاده شده و باز هم در بستر رودخانه به راه خود ادامه دادیم تا به آبشار اسپهاو رسیدیم، حدود ۱۲ کیلومتر راه از مخزن سد گلورد تا آبشار اسپهاو فاصله بود. بالاخره به آبشار رسیدیم. تا خود آبشار درختان قطع شده روی زمین در انتظار حمل بودند. یکی از کارگرانی که کمی پایینتر از آبشار مشغول قطع و تبدیل درختان بود، اعلام کرد که یک و نیم کیلومتر بعد از آبشار هم در مخزن سد قرار خواهد گرفت. بعد از استراحتی کوتاه، در مسیر برگشت در حالی که باران قطع شده بود، تازه توانستم به بکری جنگلی که برای همیشه از روی کره زمین حذف میشود، فکر کنم. فرصت داشتم با دقت به جزئیات بیشتری از مسیر توجه کنم. بخشهایی از دیوارههای حاشیه رودخانه به شدت خطر لغزش و رانش داشتند زیرا درختان همسال روی آنها رشد کرده بود. در جنگل صرفا در جاهایی که خاک احتمال لغزش و رانش دارد، شاهد تودههای همسال هستیم. از آنجا که درختان روی بخشی از دامنه جوان و قطر آنها کم بود، قطعا لغزش طی کمتر از ۵۰ سال اخیر رخ داده بود. بنابراین با قطع این درختان برای پاکسازی مخزن، قطعا شاهد لغزش و رانش زمین و هجوم رسوبات به پشت سد هم خواهیم بود اما آیا سازندگان سد به این مسئله تدبیری دارند یا بعد از مدتی برای جلوگیری از تراکم رسوبات، سیلابها را از دریچههای سد عبور داده و پایین دست را دچار مشکل میکنند؟ در حاشیه رودخانه اسکلت گراز دیده میشد و پرندگان شکاری روی سرمان پرواز میکردند. همه اینها نشان میداد که منطقه دارای تنوع بالایی از حیات وحش هم هست و سد گلورد، علاوه بر حذف درختان، جانوران زیادی را نیز بیخانمان خواهد کرد.
پس از رسیدن به تهران با دکتر نصرتالله صفائیان نویسنده کتاب اکولوژی خودمانی تماس گرفتم. به گفته وی ساخت سدها، سادهسازی اکوسیستم است و با ساخت این سازهها، سهم آب حیوانات و گیاهان پایین دست، حذف میشود. تغذیه منابع آب زیرزمینی متوقف میشود و وضعیت تنوع گونههای گیاهی و جانوری نیز دستخوش تغییر میشود.
قطع بیش از سه هزار درخت
سخنان فتحالله غفاری رئیس اداره جنگلداری اداره کل منابع طبیعی استان مازندران- ساری نیز شنیدنی است. وی آمار دقیقی از درختان قطع شده ندارد اما میگوید که تا ارتفاع ۷۳۴ متر از سطح دریا، زیر آب خواهد رفت.
اگرچه کارگران جنگل معتقد بودند که ۱,۵ کیلومتر بعد از آبشار اسپهاو نیز در مخزن سد قرار گرفته و زیر آب میرود اما غفاری بیان میکند: "مخزن سد تا آبشار پیش نمیرود و ما درختان آن نقطه را نشانهگذاری نکردهایم". این در حالی است که بازدید میدانی ما از منطقه نشان میداد که تا آبشار، درختان قطع شدهاند.
به گفته رئیس اداره جنگلداری ساری، مخزن سد گلورد بخشی از زمینهای کشاورزی، جنگل و مستثنیات تجاوزی روستاییان را زیر آب میبرد. ارزیابی زیست محیطی پروژه سال ۷۸ انجام شده است و کل سطحی که زیر آب میرود ۲۳۰ تا ۲۴۰ هکتار است.
وی اگرچه شمارش دقیق درختان قطع شده را ندارد و عملیات قطع در مخزن سد گلورد هم همچنان ادامه دارد اما معتقد است که بیش از سه هزار درخت در مخزن سد گلورد قطع خواهد شد.
بر اساس یک فرمول ساده که در بین جنگلدارها به فرمول استوانه مشهور است، اگر قطر برابر سینه هر درخت دو متر و ارتفاع آن ۳۰ متر فرض شود، با در نظر گرفتن حجم برداشت ۵۰۰ هزار متر مکعب در سال برای کل جنگلهای شمال، سالانه ۱۰ هزار و ۴۱۷ درخت از یک میلیون هکتار عرصههای جنگلی طرحدار شمال، درخت برداشت میشود. اما در سد گلورد در یک سطح کوچک ۲۴۰ هکتاری ظرف کمتر از یکسال، به میزان یک سوم حجم برداشت یک میلیون هکتاری جنگلهای دارای طرح، درخت قطع میشود. با آبگیری مخزن سد، آب تا ارتفاع ۷۳۴ متر بالا میرود و ریشه بخشی از درختان منطقه در داخل آب قرار میگیرد. به تبع آن گونههایی که سرشت آنها آب دوست نیست، به تدریج و در طول سالیان بعد از آبگیری از منطقه حذف شده و گونههای مقاوم به شرایط رطوبت بیشتر در حاشیه مخزن سد مستقر خواهد شد. در جنگلهای حاشیه سد گلورد درختان توسکا، ممرز، آزاد، انجیلی، و افرا پلت وجود دارد که با تغییر اقلیم منطقه به دلیل ساخت سد، بخشی از این درختان و گونههای حشره و پرندگان وابسته به آنها را برای همیشه از دست خواهیم داد اما ارزیابان پروژه، ارزش سه مگاوات برق (را که میتوانستیم با پنلهای خورشیدی هم تولید کنیم) و ۱۰۷ میلیون متر مکعب آب قابل تنظیم (که شاید با سدهای کوچکتر و تخریب کمتر نیز تنظیم آن امکانپذیر بود)، را بیشتر از تنوع زیستی جنگلی بکر تخمین زدهاند! بر اساس گفته محمدابراهیم یخکشی مدیرکل آب منطقهای مازندران سد گلورد پروژههای تکمیلی نیز داشته و پلی به طول چهار کیلومتر به روی مخزن سد برای دسترسی روستانشینان ایجاد خواهد شد. احداث این پل با هدف جذب گردشگر معرفی شده است اما ساخت سد گلورد، آبشار اسپهاو به عنوان جاذبه گردشگری منطقه را زیر آب خواهد برد! پروژههای تکمیلی سد تخریب بیشتری را به جنگل تحمیل میکند و ورود بیشتر گردشگر به منطقه، امنیت سکونتگاه حیات وحش واقع در حاشیه سد گلورد را با مخاطرات جدی روبرو خواهد کرد اما گویا در اجرای پروژههای عمرانی به هیچ یک از این نکات توجهی نمیشود.
منبع: ایانا