خسارت شدید و تغذیه آفت از برگ و پوست درختان و درختچههای میزبان، بیبرگی کلی درختان در تودههای شمشاد هیرکانی و ایجاد ظاهری ناخوشایند در این رویشگاهها، حساسیت درختان در برابر بیبرگی و ایجاد ضعف و خشکیدگی زودرس در آنها، تخریب رویشگاهها، وجود و فعالیت بیش از حد کرمینههای (لاروهای) آفت، تولید و ریزش فضولات کرمینهای زیاد، تنیدن تارهای فراوان، آثار روانی ناشی از حضور کرمینهها و پروانههای حشره بهویژه در اطراف چراغهای برق و نظایر آن، موجی از نگرانی را در گروهها و تشکلهای مردمنهاد، متولیان سازمانهای مرتبط با جنگل، محیط زیست، فضای سبز، گردشگری، مؤسسات تحقیقاتی و علمی – پژوهشی ایجاد کرده است.
* علل و شرح ماجرا
یک پژوهشگر گیاه پزشکی گفت: آفات و بیماریهای متعددی در جنگلهای هیرکانی در شمال کشور وجود دارد ولی مهمترین مسأله فعلی در عرصههای طبیعی شمال، بیماری سوختگی شمشاد و آفت پروانهٔ شبپرهٔ شمشاد است.
حسین لَزَربُنی افزود: این بیماری و آفت، مناطق وسیعی از تودههای شمشاد را از استان گیلان تا گلستان در بر گرفته و به این گونه ارزشمند خسارت زیادی وارد کرده است؛ بنابراین باید بیشترین توجه و همت کارشناسان و مسئولان، مهار این بیماری و آفت باشد.
وی اظهار داشت: هم اکنون شیوع آفات و بیماریهای متعددی در جنگلهای شمال دیده میشود ولی هیچکدام به اهمیت بیماری سوختگی و آفت شبپره شمشاد نیستند.
لزربنی با تأکید بر نامشخص بودن دلیل قطعی شیوع این بیماری و آفت یادآور شد: به طور کلی عواملی همچون خشکسالی، تککشتی محصولات، ورود فراوردهها و محصولات جنگلی آلوده از سایر مناطق و کشورها، استفاده از ارقام اصلاح شده که به یک آفت یا عامل بیماری حساساند، کاشت گونههای ناسازگار از مهمترین علل طغیان آفات و بیماریها محسوب میشوند.
این پژوهشگر ادامه داد: اغلبِ مشکلات گیاهپزشکی زمانی در جنگلها و مراتع اتفاق میافتد که انسان شروع به مداخله غیر اصولی در این عرصه میکند و این امر با قطع بیحساب درختان و حذف گونههای بومی و سازگار و جانشینی گونههای غیر بومی و ناسازگار و حساس اتفاق میافتد.
وی گفت: در نتیجه این اقدامات، تعادل طبیعی جنگل بر هم میخورد زیرا جنگل با در برداشتن مجموعهای از درختان، درختچهها، بوتهها، پوشش علفی و جانوران مختلف و ریزاَندامگانهای (میکروارگانیسمهای) موجود در آن به همراه عوامل غیر زنده، یک بومسازگان پایدار را تشکیل میدهد که بین عوامل مختلف موجود در آن روابط بسیار پیچیده و منظمی برقرار است.
لزربنی تصریح کرد: دستکاری یا حذف یک عامل در جنگل، حتی یک حشرهٔ آفت، در کل سامانه تغییراتی به وجود میآورد که محیط را برای حمله آفت خطرناکتری مساعد میکند؛ بنابراین آگاهی از موقعیت بومشناختی منطقه یکی از عمدهترین اصول موفقیت در پیشگیری و واپایش مؤثر آفات و بیماریهای آن منطقه است.
قائممقام دفتر حفاظت و حمایت منابع طبیعی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور گفت: طبق ماده یک قانون حفاظت و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور مصوب ۱۳۷۱/۷/۱۲ شمشاد جزء ذخایر جنگلی و گونههای «قطع ممنوع» محسوب میشود.
مسعود ملکی افزود: در سالهای اخیر ورود ۲ عامل مخرب خارجی به کشور و گسترش آن در رویشگاههای شمشاد شمال کشور سبب شد تا حیات و بقای این گونه ارزشمند بیش از پیش به مخاطره بیفتد و سطوح زیادی از این عرصهها تخریب و خشک شوند.
وی ادامه داد: بیماری سوختگی شمشاد به صورت عاملی مخرب و ویرانگر که از اوایل دهه ۱۳۹۰ از سمت غربی ناحیه شمال کشور یعنی آستارا وارد کشور شد و در مدت سه سال یعنی پایان سال ۱۳۹۳ کلیه رویشگاههای شمشاد را آلوده و در حدود ۳۵ درصد را نابود کرده است و کمی پس از آن با ورود آفت شبپره شمشاد و گسترش سریع آن بیش از پیش بر وخامت اوضاع افزوده شده است.
به گفته ملکی، از مجموع حدود ۵۳ هزار هکتار رویشگاههای شمشاد در شمال کشور، اغلبِ آن به بیماری سوختگی شمشاد آلوده شده ولی شدت و ضعف آلودگی در مناطق مختلف متفاوت است و به شکلهای گسترده و لکهای، نقطهای دیده میشوند.
وی اظهار داشت: از خرداد سال ۱۳۹۵ آفت تازهوارد و مهاجمی به نام پروانهٔ شبپره شمشاد ابتدا در پارک بنفشه چالوس و سپس در منطقه لَوَندویل (Lavandevil) در شهرستان آستارا مشاهده شد که با فعالیت برگخواری خود خسارتهای شدیدی به بسیاری از رویشگاههای شمشاد در مناطق جلگهای و پایینبند وارد کرده است.
قائممقام دفتر حفاظت و حمایت منابع طبیعی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور گفت: با توجه به وسعت مناطق آلوده به آفت و پراکندگی رویشگاههای شمشاد و همچنین وضعیت عارضهنگاری (توپوگرافی) و سختگذر بودن بسیاری از مناطق و با توجه به انبوه بودن تودههای شمشاد، امکان حضور همهجانبه برای واپایش آفت میسر نیست.
ملکی افزود: از سوی دیگر با توجه به شرایط ویژهٔ بومسازگانهای جنگلی کشور، اجرای هر گونه عملیات واپایشی، بدون مطالعه و ملاحظات زیستمحیطی ممکن است مخاطرات دیگری را به دنبال داشته باشد که چه بسا جبران آن غیر ممکن باشد.
این مسئول سازمان جنگلها اظهار داشت: لذا دفتر حفاظت و حمایت سازمان، از سال ۱۳۹۱ با تشکیل کارگروه تخصصی گیاهپزشکی، متشکل از استادان مجرب دانشگاه، پژوهشگران برجسته مؤسسات تحقیقات گیاهپزشکی و جنگلها و مرتع، سازمان حفظ نباتات کشور و بخش قرنطینه، سازمان حفاظت محیط زیست، بخش گیاهپزشکی دفتر و شورای عالی جنگل، مسائل مربوط به این آفت و سایر آفات و بیماریهای خطرساز و طغیانی را بررسی و پیگیری کرد.
وی توضیح داد: شیوههای اجرایی مبارزه، اغلب شامل استفاده از انواع تلههای فرومونی، تلههای نوری، آفتکُشهای میکروبی مانند گونهای باکتری با نام علمی Bacillus thuringiensis که بهاختصار، بیتی (BT) نامیده میشود، فراوردههای هورمونی مانند دیمیلین (Dimilin) است و هر یک از روشهای اشاره شده باید در یک دوره کوتاهمدت (حداکثر یک هفته) و در زمانی خاص انجام شود.
ملکی یادآور شد: تمام روشهای اشاره شده، هم اکنون در مناطق مختلفِ طغیانی در حال اجرا است ولی چنانکه اشاره شد، به علت وجود پنج نسل آفت در سال و کوتاه بودن دوره زندگی آفت، لازم است در تمام طول سال با تمامی امکانات و تجهیزات پرهزینه و با همدستی تمامی نهادهایی که به نوعی با این گیاه و سایر گیاهان زینتی سروکار دارند انجام شود.
به گفته وی، تاکنون در سطح حدود هزار هکتار عملیات واپایشی اجرا شده است ولی به علت نبود پوشش همزمان تمام مناطق و تولید مثل مجدد و سریع آفت، امکان مهار آن میسر نشد و اگر اقدامات مؤثر و مثبتی برای حفظ و حمایت این گونه باارزش و انحصاری جنگلهای ایران انجام نگیرد بیشک در آینده بسیار نزدیک شاهد انقراض آن خواهیم بود.
وی افزود: لذا وظایف و چارچوبهای سازمانی ایجاب میکند که برای اقدامات حمایتی شامل تهیه و نگهداری بذر، تکثیر به روشهای جنسی و غیر جنسی، تهیه زادمایه (germplasm) و غیره از طریق حوزه جنگل، اقدامات حفاظتی نیز در زمینه مراقبت، پیشگیری و واپایش آفات و بیماریهای شمشاد به شیوه تلفیقی و در قالب برنامههای مدیریت جامع مبارزه با آفات (Integrated Pests Management: IPM) داشته باشیم.
* تشریح رخدادها و اقدامات فنی
کارشناس ارشد گیاهپزشکی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور دربارهٔ جزئیات رخدادها و اقدامات فنی صورت گرفته گفت: اولین گزارش وقوع آفت مربوط به پارک بنفشه چالوس بود که در اواخر خرداد ۱۳۹۵ به صورت تلفنی به معاونت امور جنگل اطلاع داده و به مدیرکل دفتر حفاظت سازمان جنگلها و اداره کل نوشهر نیز گزارش داده شد.
یزدانفر آهنگران افزود: نامهنگاری با مدیرکل دفتر حفاظت و حمایت سازمان جنگلها در خصوص وقوع آفت در اوایل تیر ۱۳۹۵ و همچنین با ادارات کل منابع طبیعی استانهای مجاور برای هشدار و پیشگیری و بازدیدهای متناوب از عرصههای مختلف آلوده و تعیین پراکنش مناطق آلوده، قدم بعدی بود.
وی ادامه داد: سپس اقدامات آموزشی در ستادهای بحران شهرستانها و استانهای گیلان و مازندران و در ادارات کل منابع طبیعی نوشهر (غرب مازندران) و ساری (شرق مازندران) برای کارشناسان و جنگلبانان صورت گرفت.
این گیاهپزشک اظهار داشت: اقدامات واپایشی با بیتی و دیمیلین (Dimilin) و گاه سایپرمترین (Cypermethrin) انجام شد که این ماده در مناطق خارج از جنگل مانند پارکهای شهری و زمینهای شخصی انجام شد.
آهنگران بیان کرد: بنا بود با هماهنگی ستاد مدیریت بحران، برای نظارت هوایی اقدام شود که به دلیل مشکلات فنی، از جمله زیراشکوب و پنهان بودن درختان شمشاد، انجام نشد.
کارشناس ارشد گیاهپزشکی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اقدام بعدی ما، مطالعهٔ زیستشناختی و رفتار آفت و میزبانهای مورد حمله و آثار مراحل خسارت بود.
وی تأکید کرد: برگزاری جلسات اضطراری در معاونت امور جنگل (ستاد چالوس) طی چند روز متوالی به منظور پیگیری و مدیریت آفت و برنامهریزی برای واپایش هورمونی، میکروبی، فرومونی، تهیهٔ تلهٔ نوری و خرید مواد واپایشگر از طریق دفتر جنگلداری و امور بهرهبرداری و توزیع آن بین استانهای درگیر (گیلان و مازندران) مرحله بعدی بود که انجام شد.
به گفته آهنگران، مجموع رویشگاههای شمشاد جنگلی در شمال کشور با احتساب پارکها و بوستانهای شهری و روستایی، زمینهای شخصی، باغ گیاهشناسی ، مکانهای مذهبی و وقفی، پارکها و ذخیرهگاههای جنگلی، طرحهای جنگلداری و مناطق خارج از طرح، ۷۲ هزار و ۵۰۰ هکتار است که از این مقدار در حدود ۵۳ هزار هکتار در جنگل و تحت مدیریت سازمان جنگلها است.
کارشناس ارشد گیاهپزشکی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور تأکید کرد: ۱۸ تا ۲۰ هزار هکتار، یعنی ۳۵ تا ۴۰ درصد از این عرصهها تحت تأثیر بیماری سوختگی شمشاد، کامل خشک شده است و اکنون در حدود ۳۳ هزار هکتار شمشاد در جنگل به صورت زنده وجود دارد که از این مقدار نیز در حدود ۸۵-۹۰ درصد، با شدتهای مختلف، از ۱۰ تا ۹۰ درصد آلوده به بیماری سوختگی است.
وی دربارهٔ آفت برگخوار شبپرهٔ شمشاد گفت: این آفت در مناطق جلگهای و پایینبند وجود دارد که بنا به آمار و اطلاعات، مجموع مساحت عرصههای آلوده، پنج هزار و ۵۰۰ هکتار است.
آهنگران تصریح کرد: در سال ۱۳۹۵ از این آفت در حوزهٔ منابع طبیعی غرب مازندران، پنج نسل کامل مشاهده شد و در مدت زمانی کوتاه از نقطه شروع، یعنی پارک بنفشهٔ چالوس به سمت غرب تا شهرستان املش و شرق تا شهرستان آمل و جنوب تا ارتفاع حدود ۳۰۰ متری از سطح دریا گسترش یافت.
به گفته وی، در فصل پاییز و زمستان علیرغم بارش شدید برف و باران و دمای بسیار پایین که تا منفی ۱۰ درجه سانتیگراد رسید، اثر زیادی در مرگ کرمینهها و واپایش آفت دیده نشد.
کارشناس ارشد گیاهپزشکی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور تأکید کرد: وجود پنج نسل در سال، تولید تخم زیاد، مقاومت در برابر سرما و یخبندان شدید، کمبود و شاید نبود دشمنان طبیعی مؤثر و وجود میزبانهای مناسب و انبوه از دلایل پیشرفت این آفت بوده است.
آهنگران دربارهٔ وضعیت فعلی آفت شبپرهٔ شمشاد گفت: از روزهای اول فروردین ۱۳۹۶ با وجود سرما و بارندگی، کرمینهها تغذیه فعال خود را شروع کردند و دامنه انتشار آن به شهرستانهای بهشهر و گلوگاه و بندرگز نیز رسیده است که اکنون در استان گلستان حشره کامل ظاهر شده است و در شرق مازندران، شفیره و در غرب مازندران کرمینههای سنین آخر مشاهده میشوند و در استان گیلان نیز کرمینههای سنین ۴-۵ و گاه ۶ دیده میشوند.
وی اقدامات واپایشی را چنین برشمرد: واپایش با BT و دیمیلین در مجموع به مساحت ۱۷ هکتار و طی ۲-۳ مرحله در استان گیلان و حدود ۵۰۰ هکتار طی ۲-۳ مرحله و ۵۰ هکتار در سال ۱۳۹۶ در مازندران – نوشهر و ۲۵ هکتار طی ۲-۳ مرحله در سال ۱۳۹۵ در مازندران ـ ساری، از فعالیتهای انجام شده بود.
آهنگران ادامه داد: در گلستان آلودگی به شکل لکههای پراکنده و با جمعیت کمتر مشاهده میشود ولی در مجموع کل سطح ذخیرهگاه آلودگی دارد و اقدامات اولیه با تلههای فرومونی و نوری برای ردیایی بوده و در حال حاضر هم آثار خسارت و هم وجود کرمینه و شبپره نگران کننده است.
* نتایج بررسی آخرین وضعیت
کارشناس ارشد گیاهپزشکی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اظهار داشت: با مشاهدات و پیگیریهای انجام شده مشخص شد که اقدامات کنترلی با بیتی و دیمیلین چندان اثربخش نبوده است زیرا این ماده باید در زمان مناسب، یعنی کرمینههای سنین اول و دوم و حتی در مرحله تخم، محلولپاشی شوند که این موضوع چندان رعایت نمیشود.
آهنگران افزود: با توجه به گستردگی عرصه و تراکم شمشاد و جمعیت آفت، همیشه اقدامات ما از آفت عقبتر است و تلاش لازم برای واپایش را باید تمام بخشهای ادارات کل منابع طبیعی، یعنی بخشهای جنگل، حفاظت، جنگلداری، جنگلکاری، مجری به کار گرفته شود و فقط اداره حفاظت با توجه به بضاعت مالی و نیروی انسانی قادر به انجام دادن این کار نخواهد بود.
وی خواستار تخصیص اعتبار و نظارت بر هزینهکرد اعتبارات و نظارت فنی برای اجرای کارها شد.
شمشاد هیرکانی با نام علمی بُوکسوس هیرکانا (Buxus hyrcana) درختی همیشهسبز و بومی جنگلهای هیرکانی در شمال ایران است که در فهرست گونههای گیاهی در خطر انقراض اتحادیهٔ بینالمللی حفظ طبیعت (IUCN) قرار دارد.
منبع: ایرنا