خشکسالیهای دهه ۸۰، کشاورزی سنتی، چرای بیش از حد دام و عدم استفاده از سیلابها باعث افزایش خشکسالیها و بروز ریزگردهایی شده که از سوی محققان کشور خط سیر این ریزگردها از غرب به شرق گزارش شده است؛ این امر موجب شده تمام شهرهای کشور دستخوش این پدیده شوند و علاوه بر کاهش کیفیت هوا، موجب اختلالاتی در شبکه برقرسانی برخی از شهرهای جنوبی شده است.
به گزارش زیست آنلاین، بر اساس اعلام محققان کشور در حال حاضر ۱۳۰ هزار کیلومتر مربع اراضی با پتانسیل منشا گرد و غبار شناسایی شده است؛ ضمن آنکه تالابهای خشکشده و اراضی کشاورزی که به دلیل کم آبی با سوء مدیریت رها شدهاند، اکنون به کانونهای گرد و غبار در کشور تبدیل شدهاند.
این امر موجب شده تا طوفانهای گرد و غبار که در گذشته تنها بخشی از کشور را دربر گرفته بود، امروزه کل کشور متاثر از این پدیده باشد؛ به گونهای که به گفته محققان کشور به دلیل تقویت بادهای جنوبی و جنوب شرقی این پدیده امروزه تشدید شده است.
این در حالی است که در نخستین روزهای تابستان سال ۸۸ زمانی که ریزگرد تهران را به زیر پردهای از گرد و غبار فرو برد، به مساله جدی تبدیل شد؛ چراکه در این روز خورشید از آسمان شهرهای تهران و اهواز و بسیاری از شهرهای مرکزی، جنوبی و غربی ایران از پس لایه ضخیمی از ریزدانههای کم فروغ دیده شد و در غروب، ته رنگ آبی آسمان به سیاهی زد.
این ریزگردها معمولا سفر کوتاهی دارند، ولی این بار از کوههای مرتفع زاگرس و رشته کوههای سر به فلک کشیده البرز عبور کردند و راه خود را به سمت کرانههای دریای خزر در پیش گرفتند.
خشکسالیهای دهه ۸۰، کشاورزی سنتی، چرای بیش از حد دام، عدم استفاده از سیلابها، عدم دریافت حقابهها و همه و همه دست به دست هم دادند تا مراتع و زمینهای زراعی به بیابان تبدیل شوند که با کمترین بادی، ریزدانهها در هوا معلق شوند.
بنا بر آمارهای ارائهشده از سوی سازمان هواشناسی کشور، میانگین روزهای غبارآلود در طی ۵۰ سال گذشته در شهرهای اهواز، آبادان، بوشهر و کرمانشاه به ترتیب ۶۸، ۷۶، ۷۵ و ۲۷ روز در سال بوده است. همچنین بنا بر دادههای یک تحقیق علمی، در سال ۱۳۶۷ تعداد روزهای گرد و غباری در شهرهای زابل، آبادان، دزفول، بندرعباس و یزد معادل ۸۱، ۴۳، ۴۰، ۲۳ و ۲۴ روز گزارش شده است.
هنگام بروز این پدیدهها در ایران، گاهی تا میزان ۹۳۶۰ میکروگرم در مترمکعب، غلظت ذرات در هوا افزایش یافته است. به علاوه، آمارهای اخیر نشان میدهد دوام ریزگردها در هوای استان خوزستان با مساحتی حدود ۶۴ هزار کیلومتر مربع، در برخی موارد به ۱۴۴ ساعت (۶ شبانهروز) بالغ شده و میزان وقوع این گونه طوفانهای گرد و غبار در این استان نیز گاهی تا ۱۰۲ بار در سال بوده است.
دستکاری بشر و بروز پدیده ریزگرد در کشور
دکتر غلامرضا نوری، رییس پژوهشکده علوم زمین و جغرافیای دانشگاه سیستان و بلوچستان پدیده ریزگرد را یک پدیده جهانی توصیف کرد و افزود: ریزگردها در غرب کشور رخ میدهند، ولی در شرق کشور ریزگرد همراه با طوفان شن است که شامل استانهای کرمان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان میشود.
وی با بیان اینکه ریزگردهای شرق و غرب کشور از لحاظ جنس، ماهیت و محل برداشت با یکدیگر متفاوت هستند، اظهار کرد: در شرق کشور بهویژه در استان سیستان و بلوچستان معضلاتی وجود دارد که با یک پدیده اقلیمی ثابت به نام بادهای ۱۲۰ روزه همراه بوده و هست.
نوری، زمان وزش بادهای ۱۲۰ روزه را از اواخر خرداد تا اواخر شهریورماه دانست و ادامه داد: در گذشته با مهار این باد از آن استفاده میشد، ولی در سالهای اخیر به دلیل افزایش جمعیت، بهرهبرداری غیر اصولی و انجام فعالیتهای کشاورزی، وزش بادهای ۱۲۰ روزه موجب بروز اختلالات اکولوژیکی در منطقه شده است.
این محقق محیط زیست دانشگاه سیستان و بلوچستان، کاهش میزان بارندگیها را از دیگر معضلات اختلالات اکولوژیکی کشور نام برد و افزود: علاوه بر آن، پراکندگی بارندگیها نیز تغییر یافته، به گونهای که تمرکز بارندگیها در فصول تابستان و زمستان است؛ در حالی که در گذشته بارندگیها به صورت پراکنده در تمام فصول سال بوده است.
وی با بیان اینکه بادهای ۱۲۰ روزه به ۱۹۶ روز افزایش یافته است، گفت: افزایش تعداد روزهای بادی با افزایش گرد و غبار و ریزگرد همراه شده است؛ به گونهای که طوفان شن که در سالهای گذشته در فصول بهار و تابستان بوده، در سالهای اخیر در تمام طول سال و در هر زمانی که باد با سرعت بیش از ۷۰ کیلومتر در ساعت باشد، مشاهده میشود.
استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان با بیان اینکه خط سیر بادهای کشور غرب به شرق است، گفت: از این رو ریزگردهای غرب کشور تا مرکز به شهرهایی چون اراک، قم و قزوین کشیده میشود و ارتفاعات البرز مانع رسیدن ریزگردها به دریای خزر شده است.
وی با تاکید بر اینکه ریزگردهای جنوب از خلیج فارس و دریای عمان به سمت سیستان و بلوچستان کشیده میشود، اضافه کرد: ولی سیستان جزیره استثنایی است؛ چراکه معمولا ریزگردها از افغانستان به ایران وارد و این ریزگردها در سیستان ایران پرغلظت میشود و به سمت پاکستان حرکت میکند که این ذرات از طریق پاکستان و ایران به کشورهای حاشیه خلیجفارس نفوذ خواهد کرد.
نوری، دلیل غلظت ریزگردها در سیستان ایران را وضعیت تالاب بینالمللی هامون دانست و ادامه داد: هامون با وسعت ۵ هزار کیلومتر مربع است که یک سوم دشت سیستان را تشکیل میدهد و چون پوشش گیاهی این منطقه در مدت ۱۵ سال اخیر آسیب دیده، این تالاب به کانون ریزگرد تبدیل شده است.
این محقق حوزه محیط زیست با اشاره به مزایای استفاده از مالچهای زیستی، یادآور شد: در دنیا تاکید بر توسعه پوششهای گیاهی است و از مالچهای زیستی در دریاچههای خشک نیز استفاده نمیشود؛ چرا که این مواد به اکوسیستم دریاچهها به دلیل حضور آبزیان، آسیب وارد میکند.
در دنیا از مالچهای زیستی در دریاچههای خشک استفاده نمیشود؛ چرا که این مواد به اکوسیستم دریاچهها به دلیل حضور آبزیان، آسیب وارد میکند.
منشا ریزگردهای ایران
دکتر محمود خسروی، دانشیار گروه اقلیمشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان با تاکید بر اینکه ریزگردهای منطقه سیستان علاوه بر منابع داخلی همچون بستر رودخانه هیرمند و بستر دریاچه هامون، منشاهای خارجی دارندریزگردهای منطقه سیستان علاوه بر منابع داخلی همچون بستر رودخانه هیرمند و بستر دریاچه هامون، منشاهای خارجی دارند.، گفت: منشاهای خارجی ریزگردهای منطقه سیستان شامل کشور افغانستان و شهرهای همجوار شمالی چون خراسان جنوبی و رضوی است.
وی، منطقه سیستان را به لحاظ جغرافیایی یک منطقه مسطح توصیف کرد که فاقد هر گونه عارضه توپوگرافی چون کوه و تپه است و افزود: پوشش گیاهی منطقه نیز بسیار ضعیف است که این امر به دلیل جبر جغرافیایی منطقه است؛ ولی اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داده، این است که در گذشته زمانی که بادهای شمال غربی بر روی آب حرکت میکرد، رطوبت آب حاصل موجب کاهش ریزگردها میشد؛ از این رو وقتی بادهای ۱۲۰ روزه میوزید کاهش گرمای هوا را به همراه داشت.
خسروی اضافه کرد: ولی حالا که آب نیست، بستر خشکیده هامون و هیرمند منشا ریزگرد شده است؛ ولی اگر آب مورد نیاز که حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب آب ورودی هیرمند است، تامین شود وضعیت به حالت قبل باز خواهد گشت.
این محقق اقلیمشناسی با بیان اینکه ۲۵ درصد منشا ریزگردها داخلی است، یادآور شد: بعد از جنگ تحمیلی، عراق آبهای ورود به «هورها» از جمله هورالعظیم و هورالهویزه را منحرف کرد و به دلایل امنیتی از بین برد که این امر موجب شد امروزه هورالعظیم و تالاب شادگان به عنوان یکی از منشاهای داخلی ریزگرد مطرح شوند.
وی با بیان اینکه تالاب شادگان همانند دریاچه هامون پوشیده از رسوبات ریز دانهای است، اظهار کرد: علاوه بر اینها پوشش گیاهی منطقه که «نی» است، از بین رفت و منطقه به اراضی خشک و لم یزرع تبدیل شد و زمانی که بادهای ورودی از کانونهای خارجی ریزگرد تغذیه شدند، با ورود به ایران ریزگردها تشدید خواهند شد.
خسروی همچنین به مطالعات دیگری که در این زمینه انجام داده است، اشاره کرد و گفت: بررسی تصاویر ماهوارهای از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ نشان میدهد که ضریب پوشش گیاهی کشور روند کاهش خطی دارد که این امر به دلیل کاهش منابع آب و سدسازیهایی است که از سوی ترکیه بر روی رود دجله و فرات صورت گرفته است.
وی ادامه داد: کشورهایی چون روسیه که یک وجب خاک خشک ندارد، با پدیده ریزگرد مواجه است و بر اساس مدلهای جهانی این پدیده یکی از مخاطرات جدی برای بشر خواهد بود؛ چراکه ریزگردها در سامانههای جهانی در حال حرکت هستند.
اختلالات شبکه برق و بحرانهای طبیعی
دکتر رضا شهبازی، مسؤول پروژه مطالعات گرد و غبار سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور با اشاره به قطعی برق خوزستان به دلیل ریزگردها، گفت: این اولین تجربه کشور در این زمینه نبوده است؛ بلکه در سال ۹۳ نیز این رخداد در آبدانان استان ایلام رخ داد که منجر به اختلال در سیستم برقرسانی و پیامدهای آن در زمینه آبرسانی در این شهرستان شد.
وی با تاکید بر اینکه در مناطق مرکزی کشور شاهد این طوفانهای بزرگ هستیم، یادآور شد: عمده دلایل آن دخالتهای انسان در زمینه مهار و کنترل آبها و آبهای سرریز بالادست از عمده دلایل وقوع طوفانهای بزرگ در مناطق مرکزی کشور هستند. دخالتهای انسان در زمینه مهار و کنترل آبها و آبهای سرریز بالادست است. در طول سالیان گذشته این آبها چرخه طبیعی خود را طی میکردند؛ علاوه بر آن ما امروزه شاهد تغییر الگوی اقلیم کلان و جا به جا شدن آنها هستیم.
این محقق با بیان اینکه از دیدگاه زمینشناسی جریانهای جنوبی، جنوبی شرقی و جنوب غربی در حال تشدید شدن است، اظهار کرد: تشدید این جریانها زمانی که با رطوبت همراه شود، بارندگیهای سیلآسایی رخ میدهد و اگر شرایط خشک باشد، طوفانهای گرد و غبار را به همراه دارد؛ چراکه این جریانها از پهنههای خشکی چون شبه جزیره عربستان، عراق، اردن و سوریه عبور کرده و به داخل کشور نفوذ میکنند.
وی، مراتع تالابی و یا مراتع فصلی خشک شده را از جمله کانونهای گردو غبار داخلی دانست که در گذشته آبگیری میشده، ولی در سالهای اخیر خشک شدهاند؛ ضمن آنکه پوشش سطحی آنها کم شده و این امر شرایطی را ایجاد کرده است که به طور مشخص توفانهایی ورای تصور و ورای آنچه که در آمارهای ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته ثبت شده است را شاهد باشیم.
معاون مرکز پژوهشهای کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی، دلیل این پدیده را تغییرات اقلیمی نام برد و یادآور شد: جریانهای عمومی فرا مرزی هستند، ولی تغییرات ایجاد شده در کشور مانند خشک شدن اراضی موجب تشدید جریانهای داخلی شده است، به گونهای که شاهد نفوذ جریانهای جنوبی به تهران و اصفهان و جریانهای شمال شرقی تشدید شده به مناطقی چون بندر عباس هستیم.
وی نمونه بارز این وضعیت را جریانهای جازموریان دانست که تا دو سال گذشته تاثیر خاصی در داخل کشور نداشت، بلکه عمدتا با حرکت به سمت شرق کشورهای پاکستان و هند را تحت تاثیر قرار میداد؛ ولی سال گذشته به دلیل یک جریان شمال شرقی تقویت شده، موجب تعطیل شدن فرودگاه بندر عباس شد.
شهبازی تاکید کرد: این فرودگاه در سالهای گذشته به دلیل گرد و غبار تعطیل شده بود؛ ولی دلیل آن تودههای گرد و غباری بوده است که از سمت امارات و یا صحرای ربع الخالی به ایران نفوذ کرده بود نه به دلیل جریانهای جازموریان.
آینده خشک در انتظار ایران
شهبازی، دخالت انسانی و تغییرات الگوهای اقلیمی را دو عاملی دانست که کشور را به سمت افق جدیدی هدایت میکند و گفت: این افق ممکن است برای برخی مناطق مانند شهرهای شمالی و جنوبی مرطوبتر شود، ولی به طور مشخص برای کل کشور یک افق مرطوب نیست و در پهنه اصلی کشور چشم انداز خشکتر و گرمتری را رقم میزند که همراه با رخدادهای حدی است.
وی رخدادهای حدی را رخدادهای اقلیمی دانست و در این باره توضیح داد: پدیدههای حدی یا ما را با خشکیهای شدید و یا بارانهای سیل آسا مواجه میکند به گونهای که بر اساس ایستگاه هواشناسی «جم» در بوشهر در یک روز به اندازه ۳ سال بارندگی داشته است.
مدیر طرح ملی ریزگردها بادهای شدید و وارونگیهای خیلی شدید، مداوم و پایدار در سامانههای شهری را از دیگر پیامدهای پدیدههای حدی بادهای شدید و وارونگیهای خیلی شدید، مداوم و پایدار در سامانههای شهری از پیامدهای پدیدههای حدی هستند.ذکر کرد و یادآور شد: بر این اساس نه به طور قطعی، ولی چشم اندازی که بر اساس شواهد مشاهده میکنیم، نشان از تکرار و بسامد این پدیدهها و این رخدادها دارد.
خشک شدن تالابها رهاورد ادامه خشکسالیها
دکتر حمید علیزاده، عضو هیات علمی پژوهشگاه اقیانوسشناسی و علوم جوی نیز خلیج گرگان را بزرگترین ساحل جنوبی خزر در ایران دانست و گفت: تراز آب این خلیج دستخوش تغییرات زیادی شده که این امر ناشی از یک فرآیند طبیعی است. به گونهای که ۱۰ تا ۱۲ سال قبل تراز آب این خلیج در حال افزایش بوده؛ ولی در سالهای اخیر تراز آن رو به کاهش رفته است.
علیزاده، اوج افزایش تراز آب این خلیج را در سال ۱۹۹۵ میلادی ذکر کرد و با بیان این که از این سال به بعد سطح آب در خلیج گرگان دائما در حال افزایش و یا کاهش بوده است، ادامه داد: رود ولگا حوضه آبریز دریای خزر است و در سال ۲۰۱۰ خشکسالی شدیدی در حوضه آبریز ولگا رخ داد که منجر به خشک شدن برخی از تالابهای اطراف مسکو و آتش گرفتن جنگلهای اطراف آن شد.
علیزاده، سال ۲۰۱۰ را نقطه اوج کاهش تراز آب ولگا عنوان کرد و افزود: در این سال ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر تراز آب این رود کاهش یافت.
این محقق حوزه دریای خزر با تاکید بر اینکه از سال ۱۹۹۵ تاکنون حدود یک متر و ۱۰ سانتیمتر تراز آب رود ولگا کاهش یافته است، یادآور شد: از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ میلادی حدود ۲.۳ تا ۳.۴ افزایش تراز در این حوضه داشتیم؛ ولی از سال ۱۹۹۵ تاکنون نیمی از این میزان از بین رفته است.
علیزاده دلیل این امر را اثرات تغییر اقلیم بر روی این رود دانست و گفت: این کاهش تراز آب باعث شده است که تالابهایی که با افزایش تراز آب ولگا احیا شده بودند، با این کاهش کوچک و محدود شوند.
وی با بیان اینکه در چنین وضعیتی عملا انسان نمیتواند اقدام خاصی انجام دهد، تاکید کرد: تنها کاری که میتوان انجام داد، این است که فشار بیشتری به این محیط وارد نکنیم. زمانی که به طور طبیعی به دلیل تغییر اقلیم و کاهش بارندگی بر محیط فشار وارد شده است، انسان نباید فشار مضاعفی بر آن وارد کند.
راهکار اصلی مقابله و مواجهه با ریزگردها
شهبازی با تاکید بر اینکه در حوزه ریزگردها با دو موضوع مقابله و مواجهه روبرو هستیم، اظهار کرد: حوزه مقابله آنجایی است که سازوکارهایی را میاندیشیم و سازوکار اصلی ما در این حوزه کنترل و مهار ریزگردها و طوفانهای ماسه، مدیریت جامع حوضه آبخیزداری و منابع است.
وی با اشاره به وضعیت سدسازی در کشور، خاطر نشان کرد: کشور به سدسازی نیاز دارد، ولی نه سدهایی که در اطراف آن جمعیت ساکنین را افزایش دهیم، همانند اتفاقی که در کرج رخ داده است. کشور به سدسازی نیاز دارد، ولی نه سدهایی که در اطراف آن جمعیت ساکنین را افزایش دهیم، همانند اتفاقی که در کرج رخ داده است. سدها برای جمعیت، در بازه زمانی و برای خدمات دهی مشخص شهری، کشاورزی و صنعتی ساخته شدهاند و ما نیاز به سدهای کنترل شده داریم.
معاون مرکز پژوهشهای کاربردی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی همچنین به روشهای مهار ریزگرد در کشور اشاره کرد و گفت: در خصوص مدیریت منابع آب و مهار ریزگردها نباید بر یک روش تاکید شود و یک روش خاص به کناری گذاشته شود. به عنوان مثال برخی بر بوته و یا نهالکاری برای مهار ریزگرد در حالی تاکید دارند که در این مناطق کم آبی و خشکسالی حاکم است.
این محقق با بیان اینکه تاکید بر روشهای تکمحوری در کنترل ریزگردها ما را به چشم انداز خاصی رهنمون نمیکند،تاکید بر روشهای تکمحوری در کنترل ریزگردها ما را به چشم انداز خاصی رهنمون نمیکند. اضافه کرد: راهکار اصلی کشور در این زمینه توجه به مبانی آمایش سرزمینی است در کشورهای توسعه یافته جمعیت در پیکره اصلی و داخلی کشور متمرکز نشده است.
به گفته وی، در ایران تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان، کرج و مشهد است؛ ولی در منطقه چابهار جمعیت کمی ساکن هستند و در عین حال تلاشهای زیادی برای توسعه بندر استراتژیک چابهار وجود دارد.
شهبازی با تاکید بر اینکه زمانی میتوانیم در مهار ریزگردها موفق باشیم که بتوانیم در قالب برنامه بلندمدت همه روشها را در کنار هم قرار و توسعه دهیم، ادامه داد: در برنامههای کوتاه مدت نیز باید به مسایلی چون چرخش آبها، مدیریت منابع آب، پسابها و هر روشی که بتوان از یک واحد حجم آب صرفه بیشتری را ببریم، توجه شود.
این محقق با تاکید بر ضرورت مالچ پاشی، گفت: هرگز فراموش نکنیم که مالچ پاشی و روشهای مشابه برای تثبیت تپههای ماسهای کاربرد دارد.
عملیات مالچپاشی شرق استان کرمان
وی منشا پدیده گرد و غبار داخلی را عمدتا مناطق تخریب شده، اراضی کشاورزی رها شده و تالابهای خشک دانست و افزود: عمده کانونهای ریزگرد داخلی مناطق بیابانی است؛ از این رو باید رویکرد متفاوتی در خصوص برنامههای توسعهای این مناطق داشته باشیم؛ چراکه بیابانها مناطقی نیستند که ما از آنها انتظار تولید کمیتی و یا تولید غذا در حجم را داشته باشیم، بلکه مناطق بیابانی مناطقی است که میتوانیم از گیاهان آن مواد موثره دارویی استخراج کنیم ضمن آنکه بیشتر معادن کشور مانند نفت در مناطق خشک و بیابانی هستند.
وی تولید انرژی خورشیدی و بادی را از دیگر قابلیتهای مناطق بیابانی کشور عنوان کرد و ادامه داد: اگر برنامههای توسعهای به این صورت تعدیل شود، شاید بتواند چشم انداز بهتری را در مقابل ما قرار دهد.
به گزارش ایسنا، شهبازی با اشاره به برنامههای کوتاه مدت، خاطر نشان کرد: این راهکارها پاسخ مثبتی برای رفع چالشهای زیست محیطی ما نخواهد بود، چراکه سطح مناطق درگیر کشور بسیار وسیع است.