عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: اگر فعالیت های تجدیدپذیرها سودآور است که بخش خصوصی جذب باید بشود و اگر نیست، ادامه آن اشتباه است.نه اینکه همه چشمشان به دست دولت باشد. دولت پول ندارد.
اگر تجدیدپذیرها بی حمایت دولت سودآور نیست ادامه ندهند
7 دی 1396 ساعت 9:00
عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: اگر فعالیت های تجدیدپذیرها سودآور است که بخش خصوصی جذب باید بشود و اگر نیست، ادامه آن اشتباه است.نه اینکه همه چشمشان به دست دولت باشد. دولت پول ندارد.
به گزارش زیست آنلاین، انرژیهای تجدیدپذیر این روزها بیش از همیشه مورد توجه فعالان و دلسوزان این حوزه قرار گرفته است. نگرانیهای مختلفی وجود دارد که هم سرمایه گذاران آتی و هم افرادی که در کشور نیروگاه تجدیدپذیر احداث کرده اند را در تب و تاب دوبارهای قرار داده است. انگار قرار نیست این بخش از سبد انرژی کشور روی خوش ببیند و همچنان نیز با بی مهریهایی مواجه است.
سیاست گذاریهای احساسی و بدون زیرساخت اساسی و پشتوانه اجرائی منطقی موجب شده تا این بخش هر روز با چالشهای جدیدی روبه رو شود. در چند هفته گذشته که بودجه سال ۹۷ رسانهای شده است دوباره نگرانیهای جدیدی بروز کرده و فعالان خصوصی و دولتی را برای تغییر آن به صف کرده است.
همانطور که قیمتهای خرید تضمینی برق در دو سال قبل اشتباهی بود که به شش ماه نکشیده تاوان آن را بخش خصوصی با تغییر قیمتها داد این بار نیز اشتباه در اعتماد به بودجهای که هیچ جا گفته نشده صرفا برای ساتبا و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است و معلوم نیست ادامه دار باشد حرکت احساسی جدیدی را شکل داده است.
قبلا که ساتبا زیر مجموعه توانیر بود، توانیر همه بودجه را میگرفت و، چون هر دوبخش توسعه روستایی و تجدیدپذیر را خود مدیریت میکرد، با رندی بودجه توسعه روستایی را از منابع دیگرش تامین کرده و این منبع محدود را برای تجدیدپذیرها هزینه میکرد. حالا که از هم جداشده اند این سیاست دیگر جواب نمیدهد و ردیف بودجههای هر کدام مشخص است.
برخی از نمایندگان مجلس و مدیران سازمان برنامه و بودجه با این دلیل که قرار نیست برای جذب سرمایه گذار خارجی از جیب مردم ولخرجی کنیم مستمرا به ساتبا و وزارت نیرو فشار میآورند که چه لزومی دارد در این شرایط بحران بودجهای در کشور چنین سیاستهای مالیای در نظر گرفته شود. آیا نمیتوان با همین بودجه به جای خرید تضمینی برق با برگزاری مناقصه، سرمایه گذار با هزینه پایینتر و حتی نصف این هزینه پیدا کرد و نیروگاه تجدیدپذیر احداث نمود؟
از طرفی آیا مدیران ارشد وزارت نیرو وساتبا نمیدانستند که با این بودجه که تازه هر سال باید برای سال بعدش جنگید و ممکن است دائمی نباشد واقعا نمیتوان چند هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر نصب کرد؟ آنها به بودجهای دل خوش کرده بودند که همه میدانستند حتی اگر هم کم هم نشود نمیتوان با آن در درازمدت تجدیدپذیرها را تغذیه کنند.
مملکت با کمبود بودجه مواجه است. عوارض ۵۰ ریالی برای توسعه برق روستایی و انرژیهای تجدیدپذیر اخذ شده است و لذا از همان اول هم معلوم بود که قرار نیست صرفا برای توسعه تجدیدپذیرها هزینه شود. امسال کمیسیون انرژی پیشنهاد داده است که سهم ساتبا ۵۰ درصد از کل منابع حاصل از عوارض قبوض برق باشد که به نظر میرسد حداقل تکلیف بودجهای ساتبا را مشخص میکند. وقتی میتوان با این بودجه اندک در بخش بهره وری بیشتر از تجدیدپذیرها منفعت برای کشور کسب کرد دلایل سبز بودن تجدیدپذیرها به تنهایی نمیتواند سیاست مداران را قانع کند.
حتی اگر بودجه ساتبا بدون دخالت سازمان برنامه و بودجه به این سازمان داده شود باز هم نمیتوان برای همین بودجه محدود برنامه درازمدت برای سرمایه گذاریهای گسترده در این بخش داشت و با نشان دادن در باغ سبز بلای عدم دریافت پول برق تولیدی نیروگاههای تجدیدپذیر در چند ماه گذشته را به سر سرمایه گذاران جدید خواهند آورد.
هم باید منبع مطمئنی برای این بخش یافت و هم باید فکری برای کاهش هزینههای سرمایه گذاری و خرید تضمینی برق تجدیدپذیر کرد وگرنه تا وقتی که این بخش با این اختلاف نیاز به تزریق سرمایه داشته باشد همین چالشها وجود خواهد داشت. حباب تصور سرمایه گذاری پرسود در بخش تجدیدپذیرها به زودی خواهد ترکید قبل از آنکه صنعت تجدیدپذیر در کشور شکل گرفته باشد.
بی شک همه ما دل در گرو تجدیدپذیرها داریم و به قول وزیر نیرو حرف خوب نزده و شعار خوب ندادهای وجود ندارد که در این بخش سر نداده باشیم و مسئولی نیست که سراغش نرفته و ازمزیتهای تجدیدپذیرها برایش نگفته باشیم. اما مشکل کجاست که با اینکه حداقل مدیران تصمیم گیر میدانند تجدیدپذیرها چه متاع گرانبهایی است، باز هم به آن بی اعتنایی میشود؟
شاید بتوان دلیل آن را در آخرین مصاحبه رئیس سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهره وری انرژی ایران (ساتبا) و نمایندگان مجلس شورای اسلامی یافت. انجا که صادق زاده بعنوان متولی دو بال تجدیدپذیر و بهره وری، وقتی این دو را در دو کفته ترازو میگذارد نتیجه گیری میکند که کفه بهره وری خیلی بیشتر از تجدیدپذیرها (در شرایط یکسان هزینه ای) سنگینی میکند!
جلال میرزایی، عضو کمیسیون انرژی مجلس هم با آنکه از تجدیدپذیرها و مزایایش آگاه است درست نقطه ضعف اصلی آن را نشانه میرود میگوید: ادامه فعالیت ساتبا به عنوان بخشی که تخصیص بودجه و انتظار تامین اعتبار از دولت در آن وجود داشته باشد، اشتباه است. این سازمانها باید به همان شکل مردم نهاد ادامه بدهند و بخش خصوصی باید در این زمینهها ورود کند؛ نه اینکه همه چشمشان به دست دولت باشد.
او در ادامه نیز تاکید میکند: ما با این روند و چنین سازمانهایی به نتیجه نمیرسیم. چنانچه این سازمانها بدون جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی بی اثر هستند. اگر این فعالیتها سودآور است که بخش خصوصی جذب باید بشود و اگر نیست به نظرم ادامه آن اشتباه است؛ دولت پول ندارد ما تا ۲۰۴۰ به هیچ جا نمیرسیم و با این روند فقط باید جریمههای سنگین معاهده را بپردازیم.
به نظر میرسد فعالان انرژیهای تجدیدپذیر بجای مقایسه میان نیروگاه خورشیدی با نیروگاه فسیلی باید از این به بعد مقایسه بین بهره وری و تجدیدپذیرها را برایش فکری بکنند. باید فکری برای اقتصاد مسکنی تجدیدپذیرها کنند. اگر دولتهای دیگر برای شکل گیری تجدیدپذیرها یارانه و سوبسید داده اند شرایط آنها با ما کاملا متفاوت بوده و برنامه و سیاست گذاریهای انها هم متفاوت بوده است که توضیح آن نیاز به یادداشتی دیگر دارد.
به گزارش برق نیوز، شاید باید حزب سبزی در ایران شکل بگیرد تا با همراهی تودههای اجتماعی نسلی از مدیران با تفکر سبز را برای فراهم کردن این زیرساختها تربیت کند. نه مدیرانی که سبز و سرخ و سیاه بودنشان به شرایط زمانی و جایگاه شغلی شان وابسته است.
کد مطلب: 66989