شهردار گتوند در واکنش به اظهارات برخی مسئولان وزارت نیرو در خصوص سد گتوند اظهار تاسف کرد و گفت: تاسف بار است که بهجای پذیرش اشتباه و عذرخواهی از مردم، سعی در پاک کردن صورت مساله داشته باشیم.
ورود 30 هزار تن نمک به جلگه خوزستان
21 مرداد 1397 ساعت 11:00
شهردار گتوند در واکنش به اظهارات برخی مسئولان وزارت نیرو در خصوص سد گتوند اظهار تاسف کرد و گفت: تاسف بار است که بهجای پذیرش اشتباه و عذرخواهی از مردم، سعی در پاک کردن صورت مساله داشته باشیم.
صدیقه میری، شهردار گتوند، ضمن بیان اینکه جدا از نتایج علمی در خصوص تاثیر احداث سد بر شوری آب کارون، اظهار کرد: مردم گتوند خود، بهترین شاهدان بر این مدعا هستند. پیش از این مردم گتوند اساسا با نام دستگاه تصفیه آب هم آشنا نبودند اما امروز این دستگاه ضروریترین وسیله خانگی برای استفاده آب شرب و جداسازی نمک از آب است.
شهردار گتوند تصریح کرد: به گفته کارشناسان محیط زیست ۳۰ هزار تن نمک در پشت سد به تدریج در حال وارد شدن به جلگه است که باعث شده خاک حاصلخیز جلگه خوزستان کیفیت خود را از دست بدهد و حتی با افزایش رسوبات، سفرههای آب زیرزمینی نیز درگیر این ماجرا شوند.
شهردار گتوند با اشاره به تاثیرپذیری خاک فضاهای سبز گتوند از این فرآیند گفت: افزایش EC آب موجب کاهش جذب کودهای میکرو و مواد معدنی خاک کشاورزی و فضاهای سبز شده و همین امر تاثیرات نامطلوب بر کیفیت رشد گیاهان منطقه داشته است.
میری با اشاره به پِرتِ دوسوم از آب مصرفی خانوارهای گتوند به دلیل استفاده از دستگاههای تصفیه، اظهار کرد: این موضوع علاوه بر هدر رفت آب، هزینههای آببها شهروندان را تحت تاثیر قرار داده است.
همچنین سرانه فضا سبز ۳/۵ متر مربع به ازا هر نفر در شهر گتوند است، که در مقایسه با استاندارد جهانی بسیار پایین بوده؛ و به گفته پژوهشگران محیط زیست حدود ۴۰۰ هزار درخت در اطراف این شهر برای کفسازی دریاچه و احداث سدگتوند قطع شده که این موضوع تاثیرات نامطلوب زیست محیطی در منطقه داشته است.
شهردار گتوند موضوع سد گتوند را به سرطان پیش رونده تشبیه کرد و گفت: چنانچه دولتمردان راهکار را در پنهانکاری، فرافکنی و پاسدادن افکار عمومی به حاصل کار دولتهای قبل میبینند؛ لازم است بدانند این راه، راه درستی نیست چراکه آثار مرگبار این سرطان به اشکال مختلف از جمله تغییرات اقلیمی، کیفیت آب و خاک، حیات آبزیان، جانوران و گیاهان، آلودگی زیست محیطی و غیره بروز کرده و در صورت تداوم این وضع مرگ جلگه خوزستان حتمی و ناگزیر است.
میری همچنین با طرح این پرسش که«خونبهای ریههای گتوند چند؟؟»، گفت: در حالی که به واسطه سسازی با حجم عظیمی از فاجعه در شهرستان گتوند مواجه هستیم و این موضوع به خوراک خبری بسیاری از مسئولان استانی و کشوری و فعالان محیط زیست تبدیل شده، کسی نیست بپرسد خونبهای ریههای مردم مظلوم گتوند که ناخواسته قربانی این اتفاق شدهاند چند است؟ و چه کسی قرار است آن را بپردازد؟!
شهردار گتوند با اشاره به ضعف مفرط زیرساختهای این شهرستان یادآورشد: سد گتوند از سال ۹۶ از شمول صنایع آلاینده خارج شده؛ این اقدام در کنار اظهارات برخی مسئولان وزارت نیرو بسیار تاسفبار و تامل برانگیز است و نیاز به بازنگری و اصلاح دارد، چرا که هیچکس نمیتواند منکر آلایندگی مستمر سد گتوند و اثرات فاجعه بار آن بر محیط زیست و سلامت شهروندان باشد.
به گفته میری، تا کنون یک ریال برای سهم تولید و آلایندگی این سد به شهرستان گتوند پرداخت نشده که در نوع خود جالب و تاسفبار است و کسی نیست به این پرسش پاسخ بدهد که آیا مردم شهرستان گتوند که در قلب فاجعه احداث سد گتوند قرار دارند از این موضوع سهمی دارند یا تا ابد باید در گمنامی و مظلومیت از حافظه مسئولان محترم استانی و کشوری پاک شوند و سهمی از توسعه و پیشرفت نداشته باشند؟
جلگه خوزستان چگونه به این روز افتاد؟هژیر کیانی، یک فعال محیط زیست نیز در خرداد ماه ۱۳۹۵ اظهار داشت، با توجه به مشکلات پیش آمده در عرصههای زیست محیطی، خوزستان نیازمند یک برنامه جامع نجاتبخشی برای خروج از وضعیت موجود است.
وی در ادامه گفته بود: خوزستان به عنوان قلب تپنده اقتصاد کشور و منابع سرشار، همواره نه تنها مورد توجه دولتها بوده بلکه نوسانات مختلف داخلی و خارجی و وابستگی اقتصاد کشور به نفت، سبب شده تا توسعه صنعتی در استان خوزستان بدون رعایت ملاحظات محیط زیستی انجام شود؛ توسعهای که بیشتر در خدمت کل کشور بوده است و نه خود استان و هیچ برنامه ای جز قوانینی که برای همه کشور لحاظ میشود، برای جبران پیامدهای توسعه غالبا یکجانبهگرانه دیده نشده است.
وی در ادامه بیان کرده بود: در واقع خوزستان به یک کارگاه بزرگ صنعتی تبدیل شده که در این میان، مردم و سلامت محیط زیست آنان بسیار کمرنگ دیده شده و بعضا مسئولیتگریزی مثلا در مورد فعالیتهای نفتی به یک رویه عادی در شیوههای بهرهبرداری تبدیل شده است؛ آنگونه که در مورد کشت و توسعه نیشکر و و سایر صنایع از جمله صنعت فولاد و لولهسازی و پتروشیمی نیز همینگونه است و شورآبههای ناشی از فعالیتهای این شرکتها یا راهی بیابانهای خوزستان شده یا در تالابها رهاسازی شده است.
حداقلها برای نجات محیط زیست خوزستانوی در ادامه اظهار کرده بود: بدون شک رهاسازی حقآبه تالابها و رودخانههای استان که در اثر سدسازی، برنامههای غیرکارشناسی انتقال آب از سرشاخهها و فعالیتهای نفتی در هورالعظیم با محدودیت موجه شده است، حداقل اقدام عملی برای کاهش طغیان ریزگردها و مهار کانونهای داخلی ست که دولتها باید به آن عمل کنند تا از رنج مردم خوزستان کاسته شود.
این فعال محیط زیست همچنین اشاره کرد: در واقع قرار نیست دولتها چیز جدیدی به محیط زیست خوزستان اضافه کنند بلکه باید محدودیتهای ایجاد شده برای روند طبیعی اکوسیستمهای آبی را بردارند و اگر بعد از آن اقدام بیشتری انجام دادند، میتوانند مدعی خدمت به محیط زیست خوزستان باشند.
وی در آن زمان خاطر نشان کرده بود: اگر چه تلاشهای دولت برای رهاسازی حقآبه های طبیعی تالاب هورالعظیم را ارج مینهیم ولی برخی تناقضها در رفتارهای دولت مدعی محیط زیست به ویژه در موضوع انتقال آب از سرشاخههای کارون این دستاوردها را کمرنگ میکند و امیدواریم این روند نیز مورد بازنگری قرار گیرد.
کیانی در پایان گفته بود: جلگهای که هزاران سال به شکل طبیعی به حیات خود ادامه داده است، اکنون با هجوم توسعه یکجانبهنگرانه و افراط در سدسازیهای اغلب فاقد ارزیابی محیط زیستی و طرحهای انتقال آب از سرشاخهها و محدودسازی حقآبهها، مفهوم جلگه بودن خود را کمکم از دست داده است.
نه تنها این جلگه که در اثر سیلابها باروری خود را بازیابی میکرده است، امروز در محدودیت قرار گرفته بلکه به شدت مورد بهرهبرداری بیرویه توسط بخش دولتی و خصوصی قرار گرفته است و نه تنها چیزی به داشتههای طبیعی و محیط زیست آن اضافه نشده بلکه بیشتر بهرهکشیهای بیرویه و بارگذاریهای غیراصولی بر پیکره این جلگه را شاهد بودهایم./ منبع: اسکان نيوز
کد مطلب: 78549