به گزارش زیست آنلاین، بررسیهای زیست شناسان نشاندهنده بروز تغییرات گستردهای در شرایط سنجابها و ماهی قزلآلا است. تابستانهایی که زودتر از موعد شروع میشوند باعث شکوفه زدن پیش از موعد درختان شده و مرجانهای دریایی نیز روابط جدیدی با جلبکهای میکروسکوپی برای زنده ماندن در دریاهای گرمتر و محیط های اسیدی تر ایجاد میکنند.
همانگونه که سیاره ما گرمتر میشود، تغییرات تکاملی نیز در سایر گونهها به وجود میآید و یکی ازاینگونههای در حال تغییر، انسان هوشمند است. تغییرات اقلیمی در بدن ما تغییراتی ظریف اما قابلتوجه ایجاد میکند که درنهایت منجر به بروز تغییراتی جدیتر خواهد شد.
تغییراتی درون بدن مابه باور پژوهشگران، گرم شدن هوا باعث ایجاد موارد بیشتر مالاریا، ویروس نیل غربی و بسیاری از بیماریهای دیگر بهویژه در مناطقی که دارای هوای گرم هستند از قبیل مناطق استوایی خواهد شد که بهسادگی قابلیت شیوع و پخش در سایر مناطق دارند و درنتیجه، افرادی که در دیگر کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند، در معرض این بیماریها قرارگرفته و سیستمهای ایمنی بدن ما مجبور به تکامل جهت دفاع در برابر این بیماریهای جدید خواهند شد. این مسئله بهنوبه خود، میتواند سایر بیماریهای غیر عفونی را ایجاد کند.
دو بیماری خونی سلول داسی شکل و تالاسمی همچنان ادامه یافته و باید به اثرات جانبی مفید آنها نیز توجه کرد. از این اثرات میتوان به مقاومت در برابر مالاریا اشاره کرد زیرا اگر مالاریا به مناطق پرجمعیت آمریکای شمالی، آسیای شرقی و اروپا حرکت کند، چنین اختلالاتی و یا بیماریهای جدید ممکن است پدیدار شوند.
از سوی دیگر سیستمهای گوارش ما در واکنش به این تغییرات، تغییر خواهد کرد. همانگونه که پیشازاین و در دوران باستان، سیستم گوارشی انسانهای اولیه توانست خود را با مصرف شیر گاو تطبیق داده و از این ماده غذایی استفاده کند. تغییر رژیم غذایی باعث تغییرات در میکروبیوم بدن انسان میشود.
تغییرات ظاهریبسیاری از تغییرات تکاملی انسان که ناشی از تغییرات آبوهوایی است، در ظاهر دیده نخواهند شد اما همزمان با تغییرات درونی، بدن انسان ازنظر فیزیکی و ظاهری نیز تغییر خواهد کرد. شواهد نشان میدهد که گرم شدن زمین میتواند اختلاف بین نژادهای انسانی یا گروههای جمعیت را از بین ببرد.
به گزارش سینا پرس، دلیلی که تغییر آبوهوا میتواند تفاوتهای نژادی را کاهش دهد، این است که مهاجرتهای گستردهای در پی بحرانهای آبوهوایی آغاز خواهد شد. در دهههای اخیر، جمعیت شهرنشین بیشتر شده و مردم در حال حرکت به سمت شهرهای بزرگ در مناطق ساحلی هستند اما این روند نیز با خطرات دیگری مواجه میشود زیرا همزمان با ذوب یخهای قطبی، سطح دریاها نیز افزایش پیداکرده و بهاینترتیب، در ادامه، تعداد زیادی از مردم مجبور به فرار از مناطق ساحلی میشوند. این روند مهاجرتی همچنان با تداوم تغییرات آبوهوایی و گرمایش زمین ادامه یافته و مردم مجبور به حرکت به سمت مناطقی دارای منابع آب قابلاطمینان بیشتری خواهند شد.
طبق گزارش سازمان ملل متحد، از سال ۲۰۱۷، ۲۵۸ . میلیون نفر در کشور دیگری غیر از محلی که در آن متولدشدهاند زندگی میکنند که این آمار به نسبت سال ۲۰۰۰ حدود ۴۹ درصد افزایشیافته است. گزارش بانک جهانی که در ماه مارس منتشرشده است، پیشبینی میکند که تغییرات اقلیمی تا سال ۲۰۵۰ باعث مهاجرت ۱۴۰ میایون نفر خواهد شد؛ درحالیکه افرادی که اکنون در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، آسیای جنوبی و آمریکای لاتین زندگی میکنند اصلیترین گزینههای ناگزیر به مهاجرت خواهند بود.
یکی از پیامدهای این مهاجرتهای گسترده؛ تداخل ژنتیکی بین جمعیتهای مختلف است. این امر میتواند منجر به ترکیباتی جدید در ظاهر انسان شود. همانطور که پیشازاین شاهد متولد شدن کودکانی باپوست تیره و چشم آبی در آفریقای جنوبی و کیپ ورد بودیم که درنتیجه پیوند ژنتیکی بین پرتغالیها و ساکنان آفریقایی غربی به وجود آمد. یکی از واضحترین اثرات تغییر جریان ژنها ممکن است شباهت بیشتر در رنگ پوست باشد.
اجداد ما چگونه با تغییرات اقلیمی کنار آمدند؟ بیش از یک قرن است محققان در خصوص اثرات متفاوت آب و هوا بر انسان به بحث و گفتوگو پرداختهاند. در دهه ۱۹۸۰ نظریهای به نام نظریه سازگاری با بیابان مطرح شد که بر اساس این نظریه، آب و هوای سخت آفریقای جنوبی که از نظر گیاهی بسیار کم پشت بوده و بیابانهای وسیع و خشک دارد، موجب راه رفتن انسان روی دوپا و همچنین بزرگ شدن مغز او شد؛ تا جایی که توانست نخستین فناوریها را به وجود آورد.
دهه ۱۹۹۰ ریک پاتس، محقق موسسه ای در واشنگتن فرضیه جدیدی ارائه داد. او معتقد است: بخش مهم داستان تکامل ِ زندگی انسان این است که آنها چگونه توانستند تا این حد دارای هوش و استعداد شوند که بر شرایط سخت زیست محیطی شان در هر جایی که زندگی می کردند به راحتی غلبه کنند. در واقع او معتقد است: ما انسان ها بیشتر از این که برای زندگی در بیابان های خشک مهارت پیداکنیم و سازگار شویم، مهاجمان خوبی هستیم. شاید خود تغییر محیط زیست و نه صرفا یک محیط زیست خاص موجب فرگشت انسان شده باشد. در حقیقت، تنوع آب و هوایی انسان را زرنگ و چالاک تر کرده است.
تغییر آب و هوا که هر ۱۰ یا ۲۰ هزار سال یکبار رخ داده و طی آن از رطوبت کاسته شده و به سمت خشکی پیش رفته است، باعث شده انسان توانایی سازگاری با تغییر محیط با هر نوع آب و هوایی را پیدا کند. مثلا بزرگ شدن مغز به ما انسان ها توانایی حل مشکلاتی را داد که بر اثر تغییر در مقدار بارش باران به وجود آمده بود. به این ترتیب توانستیم ابزارهایی برای به دست آوردن غذا از منابع در حال تغییر بسازیم.
اکنون در پی مجموعه ای از تحقیقات شواهدی پیدا شده است که اثر تغییرات آب و هوا بر حیات انسان را تائید می کند و نشان می دهد بزرگ شدن مغز انسان ارتباط نزدیکی با تغییرات آب و هوا داشته و به وجود آمدن این توانایی ها برای سازگاری با شرایط تازه اقلیمی بوده است.
یک نمونه تحقیق تیم پاتسپاتس و همکارانش به مدت ۱۵ سال شواهد مربوط به تغییرات آب و هوا در محل زندگی انسان های اولیه را جمع آوری کردند و توانستند با دقت بالایی دوره های ثابت یا تغییرات شدید آب و هوایی در پنج مکان مهم در آفریقا از ۳٫۵ تا یک میلیون سال قبل را شناسایی کنند. سپس آنها نقشه توزیع دوره های تکاملی مهم زندگی انسان مانند به وجود آمدن نژادهای مختلف، مهاجرت انسان و توسعه فناوری از بیش از پنج میلیون سال قبل را مدل سازی کردند. آنها می خواستند بدانند اگر تنوع آب و هوایی موجب تکامل انسان نمی شد، اکنون شاهد چه چیزی بودیم. سپس این مدل را با توزیع واقعی رویدادها مقایسه کردند. تیم تحقیقاتی پاتس صرفا بر مبنای احتمال، در مدل خود ایجاد پنج نژاد انسان در دوره های شدید تغییرات آب و هوایی را محاسبه کردند که البته در واقع هشت نژاد وجود داشت. در مورد تولید فناوری در دوره های شدید تغییر آب و هوایی به چهار مورد اشاره کرده اند که در واقع متوجه شش بار تغییر در فناوری، همزمان با این تغییرات آب و هوایی شدند.
رابطه مهاجرتپاتس و تیم تحقیقاتی اش به دو رویداد مهم مهاجرتی از آفریقا به چین و اندونزی نگاهی انداختند. این مناطق ارتباط مستقیم با دوره های متنوع آب و هوا داشتند و این موضوع نشان می دهد انسان ها آن قدر بااستعداد بودند که بتوانند بر شرایط متنوع اقلیمی این مناطق غلبه کنند و همزمان با این تغییرات آب و هوا، تغییرات مهمی در ابزارهای سنگی و دو پراکندگی اصلی انسان به بیرون از آفریقا و پیدایش انسان خردمند رخ داده است.
محققان تصمیم گرفتند یکی از اولین مهاجرت های انسان از آفریقا و ورودش به خاورمیانه از راه اتیوپی را بررسی کنند. آنها با بررسی رسوب دریاچه تانا در اتیوپی و سیر زمانی تنوع بارانی متوجه شدند که در چه زمانی آب و هوای منطقه آرام یا متغیر بوده است و به این نتیجه رسیدند که بین ۹۷ تا ۱۱۲ هزار سال قبل این مهاجرت به بیرون از آفریقا رخ داده است. سپس با بررسی فسیل های پیداشده مشخص شد که این مهاجران حدود ۱۰۲ هزار سال قبل در خاورمیانه مستقر شدند. این مساله نشان می دهد که انطباق و انعطاف پذیری ما انسان ها به ما اجازه داد تا با شرایط متنوع آب و هوایی سازگار شویم.