رییس سازمان حفاظت محیط زیست می گوید: با وجود اینکه تغییر اقلیم جهانی با شدت بیشتری در ایران نمود پیدا کرده است، بسیاری از مسئولان هنوز تغییر اقلیم کشورمان را باور ندارند. حال آنکه مسائل آب شوخیبردار نیست. سرنوشت کشور سرنوشت آبی است ولی متاسفانه در حکومت هنوز به جمع بندی کلی نرسیده ایم که در زمینه کمآبی چه کنیم.
به گزارش زیست آنلاین، عیسی کلانتری در زمینه ضرورت مدیریت توامان عرضه و تقاضای آب و تناقض های عملکردی دستگاه ها در مورد این مایع حیاتی میگوید: مشکل در کشور از آنجایی آغاز شد که ما فکر میکردیم هر کس و هر بخشی آب خواست باید برایش تامین کنیم. آب را مانند هوا و نورخورشید بی انتها میپنداشتیم. آب ماده بیمحدودیت و همیشه تجدیدپذیر فرض میشد. به یاد دارم در سال ۱۳۶۹ که بحثی بر سر بستن چاههای غیرمجاز بین من و آقای زنگنه شد، حتی مرحوم هاشمیرفسنجانی فکر میکرد که آبهای زیرزمینی نامحدود است و یک سال طول کشید تا برای ایشان جا افتاد که این منابع محدود هستند و باید مدیریت شوند.
وی میافزاید: در این کشور خصلت اینگونه بوده است که آب را بدون محدودیت میدانستند و به حرف کارشناسان و تصمیمسازان هم گوش داده نمیشد. کشور امروز از کمآبی به شدت در رنج است گرچه شدت و ضعف دارد اما بلا استثنا در همه استانها از جمله گیلان و مازندران و استانهای غرب زاگرس با این مشکل مواجه هستیم.
وی ادامه داد: وقتی محدودیتی برای تقاضا نیست و هر کسی خود را محق میداند که خواستهاش تامین شود باید در انتظار چنین وضعی باشیم. بخش دیگری از این مشکل هم به عملکرد وزارت نیرو در گذشته بر میگردد که اطلاعات درستی به مردم نمیداد که البته اکنون هم همین گونه است. خود وزارت نیرو رسما اعلام کرده است که برداشت غیرمجاز چاههای مجاز به ۸میلیارد مترمکعب میرسد. بنابر اعلام همین وزارتخانه ۵.۷میلیارد مترمکعب هم چاههای غیرمجاز برداشت دارند که مجموع این دو به ۵.۱۵میلیاردمترمکعب میرسد در حالیکه اگر از وزارت نیرو بپرسید، میگویند حدود ۵ میلیارد مترمکعب برداشت غیرمجاز وجود دارد.
کلانتری گفت: همچنین تا دو سه سال پیش میگفتند آبهای تجدیدپذیر کشور ۱۲۴ میلیاردمترمکعب است و از ۱۳۲ میلیاردمترمکعب به ۱۲۴ میلیاردمترمکعب رضایت دادند تا اینکه آقای چیتچیان اعلام کرد که رقم واقعی ۸۸ میلیاردمترمکعب است. یا مثلا میگویند وزارت کشاورزی ۸۵ میلیارد مترمکعب مصرف میکند که این وزارتخانه قبول ندارد. از سویی میزان مصرف آبهای برداشت شده فسیلی را کتمان میکنند و آن را به حساب برداشت نمیآورند. در مجموع متاسفانه ارقام ضد و نقیض فراوانی وجود دارد و مردم با اطلاعات آماری متفاوت روبرو هستند.
به گفته وی، هنوز که هنوز است به انسجام آماری نرسیدهایم و حسابداری آب مشکل دارد. مثلا در حوزه دریاچه ارومیه با توجه به تمرکز و تحقیقات گستردهای که در سه چهار سال گذشته داشتیم آمارها با آمار و ارقام قبلی تفاوت بسیار فاحشی دارد. آمار ضد و نقیض از سوی بخش های مختلف از جمله وزارت کشاورزی و نیرو همچنان ارائه میشود و به نظر من بحرانی که امروز گرفتار آن شدهایم یک مقداری به کتمان واقعیتها در گذشته بر میگردد.
عیسی کلانتری با بیان اینکه ایران تنها کشوری است که بیش از ۱۰۰ درصد آبهای تجدیدپذیرش را مصرف میکند، به خسارت برنامههای تکلیف شده به دولت و پیامدهای آن برای کشور اشاره کرده و میگوید: در برنامه ششم مجلس دولت را موظف کرده است که ۹۵ درصد کالاهای اساسی کشاورزی در این بیآبی عظیم در داخل کشور تولید شود. حتی اگر روند بهرهوری پنج سال آینده را مانند پنج سال گذشته بگیریم حداقل بیش از ۳۵ میلیاردمترمکعب آب جدید نیاز است که معلوم نیست این حجم عظیم آب از کجا قرار است تامین شود. این در حالی است که سال به سال آب تجدیدپذیر کشور در حال کم شدن است و با چنین قوانینی دست درازی به آبهای فسیلی زیاد میشود و اینها با هم سازگاری ندارد.
دولت خود را موظف به اجرای قانون میبیند اما قوانین قابلیت اجرایی ندارند و دولت میشود ضد قانونمعاون رئیسجمهوری در پاسخ به این پرسش که با این روند نگرانکننده بخشی نگری دستگاه ها چه چشم اندازی پیش روی کشور است، خاطرنشان میکند: در وهله اول تصمیمگیری هایی است که انتخاب میافتد و قوانینی که مصوب میشود. دولت از یکسو خود را موظف به اجرای قانون میبیند و از سویی قوانین قابلیت اجرایی ندارند و دولت میشود ضد قانون. اگر هم قوانین را اجرا کند که اوضاع به مراتب بحرانیتر و وخیمتر از آن چیزی میشود که هست. یعنی فقط مساله داخل دولت نیست، مشکلات حکومتی است.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه ظرفیت های کشور شناخته شده نیست میگوید: ممکن است در بخشی ظرفت خوبی داشته باشیم در حالیکه با پتانسیل اندک آب انتظارات بسیار زیاد است. مشکل آنجاست که تبعیت از علم در کشور وجود ندارد هیدرولوژی آب یک علم است. اگر تابع علم باشیم باید بسیاری از تصمیمهای گرفته شده دگرگون، تجدیدنظر یا حذف شود.
بارش برف هم تا ۸۰ درصد کم شدهبه گفته کلانتری، در حالی که برف کشور تبدیل به باران و باران به بارش کم بهره چند میلیمتری تبدیل شده است که اصلا در ذخایر آبی کشور اصلا تاثیر ندارد و فقط به درد لطافت هوا میخورد. باران ۵ میلیمتری اصلا به ذخایر زیرزمینی متصل نمیشود. بارش برف هم که تا ۸۰ درصد کم شده است. با وجود اینکه تغییر اقلیم جهانی با شدت بیشتری در ایران نمود پیدا کرده است، بسیاری از مسئولان هنوز تغییر اقلیم کشورمان را باور ندارند. حال آنکه مسائل آب شوخیبردار نیست. سرنوشت کشور سرنوشت آبی است ولی متاسفانه در حکومت هنوز به جمع بندی کلی نرسیده ایم که در زمینه کمآبی چه کنیم.
بیشتر بخوانید: جدیترین اثرهای تغییر اقلیم در ایران
معاون رئیس جمهوری به تجدید نظر در افکار و راهبردها در بخش کشاورزی و تامین غذا تاکید میکند و هشدار میدهد: به عنوان اولین پیامد، بخش کشاورزی کشور با مساله کمآبی شدید مواجه شده است و بیشتر از این هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. بخش شرب و صنعت را میتوانیم با تصفیه و شیرین کردن آب دریا تامین کنیم اما رابطه آب با کشاورزی نیازمند باز تعریف است و به تعریف مجدد دیدگاهها در این بخش نیاز داریم زیرا دیدگاه چند دهه پیش همچنان در این بخش حاکم است.
هنوز مشخص نکردهاند که اولویت آب موجود سیستان برای تثبیت گرد و غبار است یا کشاورزیدر حالی اراضی ۴۶ هزار هکتاری در استان سیستان و بلوچستان با هزینه سنگین تجهیز شده است که میزان آب چاه نیمه ها برای آن بسیار ناکافی است و معلوم نیست در استانی با این حجم تبخیر بالا چرا باید کشاورزی توسعه یابد. همچنین میزان تبخیر سالانه آب در این استان ۴۰۰۰ میلی متر و به گفته مدیرعامل آب منطقهای سیستان و بلوچستان نیز از مجموع ۳۲۰ میلیون مترمکعب آب چاه نیمه ها در شمال این استان ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب آن مرده و غیر قابل استفاده است.
کلانتری در پاسخ به این که اراضی ۴۶ هزار هکتاری در استان سیستان و بلوچستان با هزینه سنگین تجهیز شده است میگوید: خارجیها یک مساله ای به نام resource allocation دارند که اولویت منابع اعم از زمین، آب، پول و نیروی انسانی را مشخص میکنند و تشخیص میدهند که اولویت شان در چیست تا از آن ظرفیت در راستای منافع ملی استفاده کنند.
در سیستان بلوچستانی که بادهای ۱۲۰ روزه به ۱۳۰ تا ۱۴۰ روز افزایش یافته و شدت غبار روز را شب میکند، هنوز مشخص نکردهاند که آیا اولویت آب موجود برای تثبیت گرد و غبار مهم است یا تولید در بخش کشاورزی. آیا اصلا با چنین اقلیمی دیگر در آنجا میتوان تولید کرد یا درخت رشد میکند. اولویت زندگی مردم تجارت است یا کشاورزی و محیط زیست؟ باید حاکمیت تکلیف اینها را مشخص کند اما چون کشور آمایش سرزمین ندارد هیچ یک مشخص نشده است.
در مورد همین طرح ۴۶ هزار هکتاری استان سیستانوبلوچستان تا چند سال پیش حدود ۲ میلیارد مترمکعب آب از افغانستان وارد ایران میشد. با همین رفتار گذشته امروز تصمیم گرفتند که اراضی ۴۶ هزار هکتاری در استان سیستان را تجهیز کنند که برای آن ۹۰۰ میلیون دلار هزینه شد. این در حالی است که رفتار آبی افغانستان و اقلیم آن تغییر کرده است و سدسازیهایی در این کشور صورت گرفته و مصارف خودشان هم بالا رفته و در نتیجه دیگر آبی قابل توجهی وارد ایران نمیشود. گرچه آنها متعهد هستند سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب باید به ایران بدهند اما به فرض اینکه به تعهدشان هم عمل کنند باید تصمیمگیری شود که در کجا مصرف شود. در حالی میبینیم هر بخش برای خود طرحی میدهد و از صندوق توسعه ملی پولی میگیرد و کار خود را انجام میدهد. البته من نمیگویم کار بدی است اما باید بر اساس اولویتهای استانی و منطقهای باشد. چون اولویت وجود ندارد اهداف کوتاه مدت همیشه بر اهداف بلندمدت غالب هستند.
البته در جاهای دیگر هم همین است. در استان فارس قبلا یک سد درودزن داشتیم که سرریز آن بختگان را تغذیه میکرد، بعد گفتند چرا این آب به بختگان برود و با همین توجیه در بالادست سد سیوند و ملاصدرا را ساختند و به این ترتیب حقابه تالاب بختگان را پس از ساخت این دو سد به برنج کاران فارس فروختند و به همین راحتی تالاب خشک شد. حالا ببینید هزینه خشک شدن این تالاب برای کشور گرانتر تمام شده است یا برنجی که تولید میشود.
تولید برنج هدف کوتاهمدت بود و بختگان جایگاهی نداشتوی تصریح میکند: هیچ کس نیست بیاید حساب کند ببیند هزینه خشک شدن تالاب بیشتر بود یا تولید برنج در این خطه خشک! علتش هم مشخص است چون تولید برنج هدف کوتاهمدت بود و بختگان جایگاهی نداشت. امروز وضع دیگر گاوخونی، جازموریان، شادگان، هورالعظیم و دریاچه ارومیه هم همین است. روی دریاچه ارومیه ۳۸ سد ساخته و مانع ورود آب به دریاچه شده اند. این معضل را در کنار تبخیر ۹۰۰میلیمتری از سطح دریاچه قرار دهید تا ببینید چرا دریاچه به این روز افتاده است.
معاون رئیس جمهوری یادآور میشود: حالا امروز مجبور هستیم برای احیای دریاچه ارومیه و حفظ حیات در شمال غرب کشور هزینهای بسیار سنگین و گزاف کنیم. متاسفانه همه کارها بیحساب و کتاب انجام میشود و مسائل کشور در یک قالب زنجیره وار دیده نمیشود و هر کسی یا دستگاهی برای خودش تصمیم میگیرد و متاسفانه ما کشور را با این وضع مواجه کردیم.
اگر با همین وضع پیش برویم که دیگر چشماندازی وجود نخواهد داشترئیس سازمان حفاظت محیط زیست در پاسخ به این که اگر کشور با همین شرایط بد پیش برود چه چشم اندازی پیش روی ایران قرار دارد و آیا صلاح است که با این وضع بحران آب در فلات مرکزی کشاورزی انجام شود تا به این ترتیب تمدن را در آیندهای نه چندان دور با خطر مواجه کنیم، میگوید: اگر با همین وضع پیش برویم که دیگر چشماندازی وجود نخواهد داشت. در گذشته چون تصمیمگیریها مبتنی بر آمایش سرزمین نبوده است، هر صنعت آب بری وارد این سرزمین شد. هر نماینده، وزیر و شخصی برای منطقه خودش مجوز گرفته بی آنکه ظرفیت منابع آب و زیستی منطقه مد نظر قرار گیرد. در حالی که در کشورهای دیگر ۸۰ درصد جمعیت و صنعت در سواحل مستقر است اما در ایران از سواحل آبادان تا گوادر فقط کمتر از ۲ میلیون یعنی حدود ۲ درصد جمعیت کشور را دارد.
برعکس هر چه صنعت آب بر بود وارد این سرزمین شد. یک کارخانه یک میلیون تنی فولاد سالانه به ۱۵ تا ۲۰ میلیون مترمکعب یا در هر ثانیه ۵۰۰ تا ۶۰۰ لیتر آب نیاز دارد. پتروشیمیها هم همین وضع را دارند اما آنها را به استانهای داخلی آوردند. متاسفانه سیاستها در راستای حفظ محیطزیست و منافع ملی نبوده است. هر کسی یا دستگاهی هر طور که خودش تشخیص میداد عمل میکرد.
کلانتری میافزاید: اخیرا آقای شریعتمداری میخواستند کلنگ دو کارخانه فولاد قروه و بیجار را بزند. به وی گفتم هر دو از شهرستان های کم آب کشور هستند چرا با این شرایط کارخانه فولاد احداث میکنید. به وی گفتم به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط زیست تایید نمیکنم و مجوز نخواهم داد.
معاون رئیسجمهوری ادامه داد: دلیل شان هم ایجاد اشتغال بود اما من نمیدانم در این کشور فقط از طریق کارخانه فولاد میتوان ایجاد اشتغال کرد. چرا کارخانه نساجی که آببری کمی دارد احداث نمیکنید و بر عکس در کم آب ترین شهرها استانها آب برترین صنایع را احداث میکنید. این اتفاق در کشور افتاده و متاسفانه همچنان ادامه دارد.
به گفته وی، در دهه ۱۹۷۰ که بنده نیز در آمریکا تحصیل میکردم یک برنامه توسعه آینده داشتند که بر اساس آن میبایست صنایع آلوده کننده محیط زیست مانند فولاد، خودرو و کشتیسازی را به بیرون از کشور و آسیا بفرستند که ایران هم آن زمان یکی از مقاصد بود. برنامهریزان در نظر داشتند فقط صنایع پاک مانند ای تی، مواد صنعتی یا های تکنولوژیکی در آمریکا بماند. در واقع زمانی که آنها به فکر محیط زیست خود بودند در اینجا از موضوع محیط زیست فقط ما یک شکاربانی داشتیم. پس از آن هم که کشورمان با انفجار جمعیت و تحلیل بارشها مواجه شد.
بیشتر بخوانید: وضعیت منابع آب در ایران
حتی به گفته کارشناسان، بارش های جنوب به سمت شمال کشور مهاجرت کرده است و دلمان خوش است که میخواهیم آبهای ژرف را استخراج کنیم که آن هم به نظر من یک سیاست گمراهکننده جدید است که اصلا به درد کشاورزی نمیخورد و کلا دیوانگی است.
به عقیده من تحقیقات در بخش آبهای ژرف اشکال ندارد اما بیرون کشیدن آب از عمق ۲۰۰۰ متری منطق و توجیه اقتصادی ندارد بلکه به جای آن بهتر است آب دریا را شیرین کنند. چاه آبی در سیستان به عمق ۲۲۰۰ متر حفر شده که ۶لیتر بر ثانیه آب میدهد وای سی آن ۱۰ هزار است./ منبع: انرژی امروز