آسیبشناسیها نشان میدهد قیمت فروش برق خردهفروشی به مشترکان با استفاده از رویهای انجام میشود که اولا شفاف نیست، ثانیا بنابر ادعای متولیان وزارت نیرو، بهصورت تکلیفی و دستوری است و کمتر از قیمت تمامشده آن است. این مساله باعث شده جریان مالی برق دچار عدم توازن و وزارت نیرو با کسری بودجه سیستماتیک مواجه شود. در نتیجه سالانه بر بدهیهای دولت به بخش تولیدکنندگان برق افزوده میشود.
به گزارش زیست آنلاین، ترسیم تعیین قیمتتمام شده برق در حالی یک چرخه ناموزون را به تصویر میکشد که بسیاری از تحلیلگران اقتصاد صنعت برق بر این باورند که مکانیزم حسابداری برق در ایران متناسب با شرایط امروز کشور نیست. در گزارشی پژوهشی فرمول حسابداری برق در ایران و جهان را مورد بررسی قرار داده است. نتایج از ۵ فرمول در ایران و ۲ روش کلی در جهان حکایت دارد.
حسابداری برق با چه فرمولهایی در ایران و جهان انجام میشود؟ ارزیابیها نشان میدهد قیمتتمام شده برق با روشهای مختلف و سازوکارهای گوناگونی محاسبه میشود. اما حسابداری برق به چه معناست؟ در تعابیر بیان شده به مبلغی که به ازای هر کیلووات ساعت تولید برق محاسبه میشود در اصطلاح حسابداری برق میگویند. بررسیها نشان میدهد در حال حاضر آیتمهای متعددی بر تعیین، تثبیت و جهتدهی قیمت هر کیلووات ساعت برق تولید شده تاثیرگذار است.
روایت برخی تحلیلگران صنعت برق نشان میدهد بسته به «نوع نیروگاهها از خورشیدی گرفته تا بادی، حرارتی و اتمی»، «عمر نیروگاهها» و «میزان استهلاک» قیمت برق تولیدشده متغیر است. به اعتقاد کارشناسان صنعت برق، این پارامترها در قیمت هر کیلووات ساعت برق تاثیرگذار هستند. در حال حاضر برخی ناظران میگویند به ازای هر کیلووات ساعت برق از مشترکان ۹۰ تومان دریافت میشود و برخی دیگر میگویند این عدد روی ۱۲۰ تومان فیکس شده است. ابهام در شیوه تعیین قیمت برقتمام شده و حسابداری این کالا را بر آن داشته در گزارشی مکانیزمها و روشهایی را که قیمتتمام شده برق مطابق با آن محاسبه میشوند مورد بررسی قرار دهد. در این گزارش همچنین تجارب سایر کشورها برای تعیین و تثبیت قیمت تمام شده برق آورده شده است.
در واقع آسیبشناسیها نشان میدهد قیمت فروش برق خردهفروشی به مشترکان با استفاده از رویهای انجام میشود که اولا شفاف نیست، ثانیا بنابر ادعای متولیان وزارت نیرو، بهصورت تکلیفی و دستوری است و کمتر از قیمت تمامشده آن است. این مساله باعث شده جریان مالی برق دچار عدم توازن و وزارت نیرو با کسری بودجه سیستماتیک مواجه شود. در نتیجه سالانه بر بدهیهای دولت به بخش تولیدکنندگان برق افزوده میشود. از سوی دیگر، به دلیل عدم شفافیت نظام قیمتگذاری، ذینفعان و مخاطبان بر قیمتها صحه نمیگذارند و عملا علامت نادرستی از قیمت برق به مصرفکنندگان داده میشود. البته این مساله عوارض دیگری نیز دارد که مهمترین آن غیراقتصادی شدن طرحهای بهینهسازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی تجدیدپذیر است.
بیشتر بخوانید: هزینه تمام شده تولید برق تحت تاثیر بی ثباتی در تعیین قیمت سوخت
مکانیزم تعیین قیمت برقارزیابیها نشان میدهد نرخ فروش برق در ایران نسبت به قیمتتمام شده آن بسیار پایینتر است. بهگواه ناظران، این فرآیند غیرعادی و به دور از منطق اقتصادی است. این در حالی است که قیمتتمام شده برق را میتوان با روشهای مختلفی محاسبه کرد. یکی از روشهای قیمتگذاری تولید برق در ایران این است که نیروگاهها چقدر خریداری شدهاند و هزینه آنها چقدر است. در این روش ۱۰ درصد سود سرمایهگذار در نظر گرفته میشود و بعد این میزان از سود را بر هر کیلووات ساعت تقسیم میکنند. نتیجه این محاسبه، قیمت هر کیلووات ساعت برق را نشان میدهد. البته این روش به کلی مطرود و نامعقول است. زیرا بهگفته کارشناسان این روش معمولا برای ارزان جلوه دادن قیمتتمام شده برق در دستور کار قرار میگیرد. در این روش قیمت برق به قیمتهای پایینی مانند ۳۰ تومان میرسد و سیاستگذار هم میداند این قیمت بههیچعنوان قابل قبول و بهصرفه نیست.
البته سیاستگذاران به مرور به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان با این نوع روش حسابداری، قیمت برق تولیدشده را محاسبه کرد. اما روش دیگری که در محاسبه قیمت برق کاربرد دارد، قیمتگذاری براساس نوع نیروگاههاست. در حال حاضر نیروگاههای برقابی، حرارتی، خورشیدی، بادی و اتمی در کشور وجود دارند که به نسبت نوع نیروگاه قیمت برقشان نیز متفاوت است. بهطور مثال، شنیده میشود که برق نیروگاههای خورشیدی تا ۷۰۰ تومان نیز خریداری میشود. البته در شبکه و به مشترکان برق همان متوسط قیمتی که وجود دارد، اعلام میشود. اما یکیدیگر از روشهایی که برای محاسبه قیمت برق استفاده میشود، بر اساس میزان تامین برق است. مثلا سیاستگذار میگوید اگر در تابستان امسال با کمبود برق مواجه شویم، قیمت برق چقدر خواهد بود؟ روش دیگر محاسبه قیمت برق، کشف قیمت در بازار است. به این معنا که تولیدکنندگان برق در بازار با چه قیمتی برق خود را میفروشند.
بیشتر بخوانید: هزینه هر کیلووات ساعت برق حرارتی معادل ۷۲۱۰ ریال می باشد
مقایسه نرخهایی است که در مرزها و در زمان خرید و فروش برق تعیین میشودالبته در این روش باید مراقب دامپینگ و رقابتهای مخرب نیز بود. این روش در بسیاری از کشورهای دنیا کاربرد دارد؛ اما یکی از روشهای کشف قیمت در بازار، مقایسه نرخهایی است که در مرزها و در زمان خرید و فروش برق تعیین میشود. همین موضوع نشان میدهد قیمت برق تولیدشده واقعی چقدر است. البته در این روش نمیتوان قیمت فروش برق اسپانیا به فرانسه را در نظر گرفت؛ زیرا برق قابل انتقال در فاصله دور و طولانی نیست. اما میتوان قیمت فروش بین عراق و ترکیه را در نظر گرفت که فاصله کمتری با یکدیگر دارند. مسعود حجت، کارشناس صنعت برق معتقد است روشی که در حالحاضر برای محاسبه قیمت برق در کشور وجود دارد، روشی اقتصادی است. مبنای قیمتگذاری برق هم اینگونه است که قیمت نصب نیروگاه و هزینه استهلاک آنها محاسبه میشود و بر اساس همین فرمول هزینه برق برآورد میشود. در حال حاضر هزینه قیمت برق با سوخت مجانی و با در نظر گرفتن هزینه بهرهبرداری حدود ۵/ ۲ تا ۳ سنت تخمین زده میشود. البته این قیمت به نسبت برآورد هزینههای سوخت متغیر است. در حال حاضر برق بهطور میانگین ۹۰ تومان فروخته میشود.
اما از دید تحلیلگران صنعت برق این عدد فاصله معناداری با قیمتتمام شده آن دارد. زیرا اگر هزینه برق را براساس ۵/ ۲ سنت محاسبه کنیم، برق تولیدشده باید به ازای هر کیلووات ساعت ۲۵۰ تومان فروخته شود. این فرمول در حالی در قیمتگذاری برق کشور مورد استفاده قرار میگیرد که هزینه برق در بسیاری از کشورهای دنیا سرسامآور است. به اعتقاد ناظران، در طول چند دهه گذشته قیمت برق نسبت به نرخ تورم تغییر نیافته است. این در حالی است که سایر کالاهای اساسی گنجانده شده در سبد خانوار، در طول این سالها رشد محسوس قیمت را تجربه کردهاند.
بیشتر بخوانید: برق تجدید پذیر گران نیست، برق فسیلی یارانه می گیرد
قیمت برق در جهانبهمن مسعودی، کارشناس برق نیز وضعیت تعیین تعرفههای برق در جهان را ارزیابی کرد. بررسیها نشان میدهد برای محاسبه قیمتتمام شده برق در دنیا دو روش وجود دارد. در روش نخست دولت و سیاستگذار خود سرمایهگذاری انجام میدهد و مطابق با مقررات، قیمتتمام شده را از طریق دفتر دارایی و هزینههای جاری و میزان استهلاک حساب میکند. اگر دولت انتظار سوددهی از داراییهای خود را داشته باشد، سودی را هم بهمیزان سرمایه صرف شده اضافه میکند و مالیات آن را نیز میگیرد و در نهایت مبلغ به دست آمده قیمتتمام شده در تولید است. این یکی از روشهایی است که قیمتتمام شده تولید براساس روش حسابداری صنعتی مشخص میشود. این روش که در آن جذب سرمایه صورت نمیگیرد معمولا در اقتصادهای تورمی مورد استفاده قرار میگیرد. روش مذکور در اقتصادهای تورمی و اقتصادهایی که در آن رشد برق وجود ندارد یعنی اصلا قرار نیست نیروگاه جدیدی ساخته شود و تکنولوژی هم قرار نیست توسعه پیدا کند، مورد استفاده قرار میگیرد. در این بین هزینه استهلاکی که گرفته میشود برای سرمایهگذاری مجدد کفایت میکند.
اما در اقتصاد تورمی و اقتصادی که رشد برق در آن زیاد است و نیاز به نیروگاهسازی بیشتری وجود دارد، عرف دنیا استفاده از روش «هزینه نهایی بلندمدت» است. در این روش سرمایهگذار باید مطمئن باشد که در بلندمدت، بیزینساش میچرخد. این موضوع اعم از تولید، انتقال و توزیع است. اگر قرار باشد کل تعرفههای برق را براساس این روش ملاک قرار دهند، قیمت بسیار بالایی تخمین زده میشود. این موضوع باعث میشود در اقتصادهایی که رشد مصرف بالایی دارند، بهجای اینکه کل قیمت را براساس روش هزینه نهایی بلندمدت محاسبه کنند، فقط آن بخش سرمایه اضافه شده یا بخش مربوط به اضافه تولید را در یک قرارداد بلندمدت با سرمایهگذار منعقد میکنند. به اینترتیب تمام تولیدکنندگان برق مشمول این روش نمیشوند و تنها تولیدهای مازاد برق مشمول این روش میشوند.
بیشتر بخوانید: چالشهای صنعت برق در صورت عدم تزریق بودجه کافی افزایش خواهد یافت
روش دیگر حسابداری قیمت برق در اقتصادهایی کارآیی دارد که در آن ارزش سرمایهگذاری کم، اما منابع مالی زیاد است. یعنی انتظار برگشت سرمایه در آن بین ۵ تا ۱۰ درصد است؛ مانند ژاپن و کانادا. در این صورت میتوان با مکانیزم بازار، سرمایهها را جذب کرد. قیمتتمامشده در تولید نیز براساس متوسط قیمت قراردادهایی که با روش هزینه نهایی بلندمدت بسته شد محاسبه میشود. این رقم را باید مصرفکننده در بخش تولید بپردازد. بهطور متوسط یک قرارداد بلندمدت در بخش تولید برای یک نیروگاه سیکل ترکیبی حدود ۲ سنت بدون سوخت است. ارزیابیها نشان میدهد در اقتصادهایی که به بلوغ رسیده و رشد برق بسیار بالایی ندارند؛ تغییرات تکنولوژی بسیار اثرگذار است و منجر به کاهش قیمتها میشود. در این روش تولیدکننده و مصرفکننده در بازار آزاد با یکدیگر تبادل میکنند و خود بازار نقش و حکم کاهنده در قیمتها را ایفا میکند. همچنین در بخش انتقال و توزیع که در بخشهای انحصاری جانمایی شدهاند هم رگولاتور وارد میدان میشود و دولت در این شرایط قیمتی را تعیین میکند که هم سرمایهگذار جذب شود و هم مصرفکننده سود کند.