به گزارش زیست آنلاین، ریزغربالگر آزمایشگاهی وسیلهای است که با آن میتوان به جداسازی مواد مایع و جامد و همچنین تفکیک ذرات، اعم از میکروپارتیکل و میکروگرانولها در نمونههای میکروسکوپی، پیش از انجام آنالیز میکروسکوپی پرداخت یا پودرها و گرانولها را بر اساس اندازه میکرونی آنها تقسیمبندی کرد. به تعبیر دیگر، از تکنیک ریزغربالگری برای بهینهسازی آنالیز میکروسکوپی ذرات و یا جداسازی آنها بر حسب اندازههای متفاوت استفاده میشود.
نظامآبادی، متخصص باستان انگل شناسی، در گفتگوی با خبرنگار یورونیوز در مورد این پروژه گفت: «این طرح شامل تولید تجاری کیتهای فشرده ریزغربالگر (یکبار مصرف یا چند بار مصرف) و دستگاه مربوط به آن است.»
به گفته این پژوهشگر علمی، ویژگی عمده این کیت آن است که با استفاده از آن سرعت، دقت و ظرفیت ریزغربالگری تا چهار برابر راندمان فعلی افزایش مییابد.
مراسم اهدای جایزه به دکتر مسعود نظامآبادی در پاریس
مصارف آزمایشگاهی ریزغربالگرمسعود نظامآبادی در مورد مصارف آزمایشگاهی این فناوری نوین افزود: «ریزغربالگر جدید که با پشتیبانی انکوباتور بورگونی فرانش-کنته (DECA BFC) در فرانسه تولید میشود، در آزمایشگاههای داروسازی، صنایع غذایی، زمینشناسی، باستانشناسی و دیگر آزمایشگاههای آنالیز میکروسکوپی کاربرد دارد. این غربالگر همچنین در آزمایشگاههای پزشکی بیومدیکال نیز استفاده میشود. این نخستین مورد کاربرد ریزغربالگرهای یکبار مصرف در آزمایشگاههای پزشکی است، زیرا در این گونه آزمایشگاهها برای آنالیز میکروسکوپی نمونههای عفونی بیماران عموما از روشهای مشاهده مستقیم میکروسکوپی استفاده میشود. ما اکنون وسیلهای داریم که با آن میتوان به مشاهده بهینه و تفکیکشده میکروسکوپی پرداخت.»
پیشنمونه این کیت با همکاری پلتفرم «مدرسه عالی ملی مکانیک و ریزفناوری» که یکی از مراکز مهم پشتیبانی پروژههای تولیدی در فرانسه است، ساخته شده و در مرحله تبدیل به محصول کارخانهای است. مراحل آزمایشی کیت با همکاری موزه ملی تاریخ طبیعی پاریس انجام خواهد شد و بانک بیپیآی فرانسه، حامی شرکتها و استارتآپهای فرانسوی نیز در تامین مالی و اعطای بورس برای تکمیل نهایی این پروژه تولیدی مشارکت دارد.
بیشتر بخوانید: ایجاد زیست بانکها برای دسترسی به نمونه های بیولوژیک باستان انگلشناسیباستان انگل شناسی (به انگلیسی: Archaeoparasitology) شاخهای از دانش انگل شناسی است که در قلمرو باستان شناسی به جستجوی نشانههایی از انواع گونههای انگل میپردازد. باستان انگلشناس با پژوهش بر روی نمونههای برداشت شده از محوطهها و مواد باستانی، با روشهایی همجون مطالعات میکروسکوپی، ایمونولوژی و زیستشناسی مولکولی موفق به کشف بقایای انگلهای باستانی می گردد. واژهٔ باستان انگلشناسی نخستین بار از سوی پروفسور کارل رینهارد برای این تخصص میان رشته ای پیشنهاد گردید. ابن واژه در واقع مطالعه به منظور شناسایی گسترهای از انگلها در یافتههای باستان شناختی را شامل میشود که به نوعی با فعالبتهای انسانی مرتبط هستند. واژهٔ عام تر دیرین انگل شناسی نیز بر تمامی مطالعات انگل شناسانهای که روی کلیهٔ یافتههای تاریخی، باستانی و دیرین شناختی انجام پذیر است، دلالت دارد.
تاریخچه مطالعات باستان انگلشناسیاولین گزارش انگلشناسی بر روی یافتههای باستانی، شناسایی تخم انگل شیستوزوما در سال ۱۹۱۰ میلادی توسط مارک آرماند رافر و ضمن مطالعه بر روی مومیاییهای مصر بود. از آن تاریخ تاکنون پژوهشهای فراوانی از این دست توسط متخصصان باستان انگلشناس انجام شده که پاسخگوی پرسشهایی مطرح در انسان شناسی، باستان شناسی و انگل شناسی بودهاست.
مطالعات باستان انگلشناسی در ایران
ایدهٔ اولیهٔ پیگیری مطالعات باستان انگلشناسی در فلات ایران نخستین بار با طرح و پشتیبانی مرجان مشکور، باستان جانورشناس ایرانی مقیم فرانسه ارائه گردید که هماکنون توسط یکی از دانشجویان وی (مسعود نظام آبادی) در دورهٔ دکترای این رشته پیگیری میشود. به این ترتیب زمینهٔ معرفی بیشتر این زمینهٔ علمی به جامعهٔ باستانشناسی و همچنین دانشگاههای علوم پزشکی در ایران فراهم شدهاست. اولین یافتههای تأیید شدهٔ دیرین انگلشناسی در ایران نیز مربوط به محوطهٔ باستانی معدن نمک چهرآباد است که شواهد آلودگی یکی از مردان نمکی به کرم کدو را در دورهٔ هخامنشی نشان میدهد.