زیست آنلاین: نشست بررسی و نقد بوم گرای فیلم سینمایی "اولین اصلاح شده" به کارگردانی پل شریدر Paul Schrader، با همکاری زیست آنلاین و موسسه پویا در روز جمعه ۱۲ بهمن ماه درحوزه تحلیل فیلمهای با موضوع زیست محیطی برگذار شد.
نقد و تحلیل فیلم سینمایی "اولین اصلاح شده"
18 بهمن 1397 ساعت 2:00
زیست آنلاین: نشست بررسی و نقد بوم گرای فیلم سینمایی "اولین اصلاح شده" به کارگردانی پل شریدر Paul Schrader، با همکاری زیست آنلاین و موسسه پویا در روز جمعه ۱۲ بهمن ماه درحوزه تحلیل فیلمهای با موضوع زیست محیطی برگذار شد.
به گزارش زیست آنلاین، نقد بوم گرا (Ecocriticism)به چگونگی انعکاس رابطه انسان و محیط فیزیکی در آثار ادبی و هنری می پردازد. یکی از اهداف این نقد پر رنگ ساختن توجه بیشتر به حفظ محیط زیست و اصلاح رابطه انسان با طبیعت از طریق ادبیات و هنر است.
فیلم سینمایی "اولین اصلاح شده"اولین اصلاحشده" نام یک کلیسای کوچک تاریخی است در "اسنو بریج Snowbridge" شمال ایالت نیویورک که ۲۵۰ سال از ساخت آن توسط مهاجرین هلندی میگذرد. یک کشیش میانسال پریشاناحوال به نام "ارنست تالر Ernst Toller" که از گذشتهی غمانگیزی عبور کرده با لطف "جوئل جفرز Joel Jeffers" متولی سیاهپوست و کشیش ارشد دیگر کلیسای مدرن منطقه در این کلیسای مشهور به کار مشغول می شود. تالر که در یک خاندان خادم کلیسا بزرگ شده دارای سابقهی خدمت در ارتش است و پسر جوان خود را در جنگ عراق از دست داده است. عوارض این فقدان گسترده بوده و موجب شده تا همسرش نیز از او جدا شود. هماکنون او با این درهمشکستگی و بیماری جدی معده برای معدود مراجعهکنندهها خطابههای نهچندان آتشین ایراد کرده و برای اندک توریستها بهعنوان راهنما عمل میکند. او از اینکه این کلیسا فقط محل عبادت نیست کمی آزرده است و با آنچه زندگی برای او خواسته است در ستونهای ایمانش تَرکهای تردید دارد ظاهر میشود. اندیشههایش را مدام یادداشت میکند اما پس از مدتی آنها را از بین میبرد. در همین ایام زن جوانی به نام "مری Marry" به همراه همسرش از کشیش دعوت میکند تا برای گفتگو با شوهرش که وضعیت روحی مناسبی ندارد به خانهی آنها بیاید. مایکل شوهر مری یک طرفدار متعصب محیطزیست است و از اینکه همسر باردارش می خواهد در دنیایی که آیندهی آن به دلیل مخاطرات محیطزیستی کاملاً تاریک است بچهای را به دنیا بیاورد سخت آشفته است. مایکل نگرانیهای عمیق خود را طی این گفتگو با تالر کشیش در میان میگذارد. کشیش هم با اشارهای کوتاه به سرنوشت خودش سعی در تعدیل افکار مایکل دارد و از او تقاضا میکند تا دیدارهای دیگری داشته باشند و ...
چرا صنعت سینما دیر به مقوله محیط زیست وارد شده است؟پس از پایان پخش فیلم "اولین اصلاح شده"، مهندس ایمان معمار، پژوهشگر محیط زیست، قبل از اینکه به نقد فیلم بپردازد اظهار کرد: ابتدا باید به این مساله پرداخت که چرا صنعت سینما دیر به مقوله محیط زیست وارد شده است و به پاسخ های منتشر شده از گزارشی که به طرح این پرسش پرداخته است اشاره کوچکی نمود.
یکی از پاسخ های مطرح شده این گزارش، در خصوص این پرسش آن است که مساله محیط زیست مساله سکسی و یا تجاری نیست از این نظر صنعت سینما نمی تواند در این حوزه، صنعتی پولساز باشد.
یکی دیگر از دلایل نپرداختن سینما به محیط زیست، این است که، صنعت سینما متعلق به جوامعی صنعتی است و این جوامع خود به تنهایی مقصر اصلی ظرفیت فعلی محیط زیست به شمار می روند، از این رو نمی تواند مخاطبی را جذب کند و در عین حال نیز به آن القا کند که آن مخاطب، خود نیز مقصر بوده است.
البته لازم به ذکر است موضوع فیلم هایی که به این حوزه پرداخته، به قدری سطحی و بد بوده است که حقیقاتا نمی تواند مخاطب را جذب کند، در واقع فیلم هایی که در این عرصه ساخته شده اند کنشگر را به انفعال وا می دارند چراکه مخاطب می بیند که آینده زمین با قحطی و مصیبت های عظیمی مواجه خواهد شد و هیچ کاری در قبال آن نمی تواند انجام دهد، در واقع مخاطب نمیتواند در حل بحران های زیست محیطی ایجاد شده در فیلم هایی با این مضمون موثر واقع گردد، به همین دلیل حس القای روایت های اخر ازمانی از محیط زیست به هیچ عنوان کمک کننده نیست و نباید مخاطب را با بمباران اطلاعاتی از آینده جهان مواجه ساخت چرا که به مصیبت خوانی محیط زیستی و محکوم بودن زمین منجر خواهد شد.
این پژوهشگر محیط زیست در خصوص فیلم می گوید، این فیلم بیش از آنکه محیط زیستی باشد بیشتر دینی می نماید، چراکه آغاز و شروع فیلم با نمایی از کلیسا و صدای طبیعت همگون شده است و به نظر می رسد که گویی کارگردان، فیلم خود را با تاکیدی به پیوند میان دین و طبیعت آغاز می کند.
اگر بخواهیم در خصوص این پیوند که مساله مناقشه برانگیزی است سخن به میان آوریم باید توجه داشته باشیم در واقع رابطه ما با جهان اطراف بر اثر جهان بینمیان مورد توجه قرار می گیرد و چیزی که در این خصوص جهان بینی ما را تحت تاثیر قرار می دهد، مساله دین است، در حقیقت از عناصر اصلی جهان بینی انسان ها توجه به دین است.
وی در ادامه افزود: در زمینه ارتباط میان دین و محیط زیست، ۴ رویکرد اصلی وجود دارد:
اولین رویکرد، این است که ادیان توحیدی مقصر اصلی بحران محیط زیست به شمار می روند، برای مثال در حکمت های باستانی انسان همانند حیوانی در کنار حیوانات دیگر قرار می گرفت ولی ادیان توحیدی انسان را اشرف مخلوقات دانسته اند و نظام سلسله مراتبی را در نظر گرفته که در این نظام سلسله مراتبی کسانی که سلطه بالاتری داشتند غلبه بیشتری پیدا کرده و در نتیجه اعمال قدرت بیشتری بر محیط اطراف اعمال می نمودند، در حالی که در حکمت های باستانی اینگونه نبود.
از سوی دیگر این رویکرد، روایت تک خطی از جهان هستی است، به نحوی که در قدیم روایت ها چرخه ای بوده است و بر این اساس، نمی توانستیم نقطه شروع و پایان این چرخه را به شکل محسوس مشخص نماییم و زندگی حالت چرخه ای در بر داشت اما در روایت های ادیان توحیدی ما ابتدا با یک نقطه صفر پیدایش مواجه می شویم، و پیش می رویم تا درنهایت به رستاخیر می رسیم.
معمار در بیان دومین رویکرد ارتباط میان دین و محیط زیست، گفت: ادیان قدیم جاندار مدار بوده و تمامی درختان، رودخانه ها، سنگ و دیگر عناصر موجود در محیط را دارای جان می پنداشتند؛ و این درحالی است که ادیان توحیدی همه جان ها را به شکل یک جان واحد با نام خدا یکی و اجماع نموده و از این رو می توان اظهار داشت، اعمال انسانی در قبال آنچه که دارای روح است کاملا متفاوت از یک جسم بی جان به شمار می رود، در نتیجه یکی از دلایل تخریب محیط زیست می تواند غیر جان انگاری موجودات عالم باشد.
البته در پاسخ به این رویکرد، رویکرد دیگری شکل گرفت که معتقد است ادیان در خصوص محیط زیست نه تنها بدهکار نیستند بلکه طلبکار نیز هستند، و تخریب محیط زیست به دلیل وفاداری ادیان نیست بلکه به جهت دوری انسان ها از ادیان می باشد، این نگرش بر این اعتقاد استوار است که انسان اشرف مخلوقات است اما مالک زمین نیست بلکه مباشر خداست و باید امور زمینی را مدیریت کند واگر خطایی صورت پذیرد با مجازات رو به رو خواهد شد.
همچنین در خصوص نگرش یک جان واحد نیز بیان می کنند که گرچه همه جان های موجودات عالم به اجماع یک جان واحد می رسد اما طبیعت و تمام اشیا مظهر و یا کلام خداست و برای مثال در قرآن به عناصر طبیعی مثل خورشید و شب و روز قسم یاد می شود و تمام موجودات عامل مظهر خدا شمرده می شوند.
اما رویکرد سوم بیان دارد که دین می تواند هم دارای جنبه ها و اثرات مثبت و هم دارای رویکرد منفی باشد به دلیل آنکه شاید اصولا با چیزی به نام دین مواجه نیستیم، و دین صرفا مجموعه ای از گذاره های متناقص است در واقع ما با تفسیری از دین رو به رو هستیم، در دوره ای جوامع مدرن احتیاج داشتند قرائت های غیر محیطی زیستی از ادیان ارائه دهند تا با پیشرفت بیشتر رو به رو گردند، اما در حال حاضر، باید به قرائت های محیط زیستی توجه بیشتری نمود.
در نهایت رویکرد چهارم نسبت به پیوند محیط زیست و دین اشاره دارد که در آن، این دو واژه را بی ارتباط از هم می شمارد و بیان می کند که دین تنها متغیری است در کنار سایر متغیر ها از جمله سرمایه داری، شهر نشینی، تکنولوژی و مردم سالاری و می تواند تخریب گر محیط زیست باشد، بنابراین تعریف دین، متغیر مستقل محیط زیست نیست بلکه متغیر کوچکی است در کنار سایر متغیرها که باید به آن پرداخته شود.
آنچه از این فیلم به نظر می رسد آن است که در نگاه اول دریابیم ارتباط دین و اقتصاد و محیط زیست در چیست؟ در ادامه محمد ابراهیم رئیسی، کارشناس اقتصاد محیط زیست با زاویه جدیدی به فیلم نگاه می کند و فیلم را از نگاه بوم گرایانه تحلیل می نماید.
رئیسی با اشاره به سازوکار و عمکرد گازهای گلخانه ای در زمین گفت: نور خورشید در هنگام خروج از زمین به دام افتاده و موجب گرمای زمین می گردد؛ اما نکته مهم در آن است که این موضوع جای نگرانی ندارد چراکه اگر این اتفاق صورت نمی گرفت؛ اختلاف دمای شب و روز در حدود ۳۴ درجه افزایش می یافت. بنابراین باید اشاره داشت که این سازکار در روی زمین مشکل آفرین نیست، بلکه مشکل از آنجایی آغاز می شود که تعادل موجود در این زمینه با تنش های بسیار رو به رو شده است.
در واقع اساس به هم خوردن تعادل مهم ترین معضلی است که گازهای گلخانه ای به وجود آورده اند که به شکل طبیعی و به شکل مصنوعی ایجاد می شود. ذکر این نکته لازم است که دخالت های انسانی به عنوان مهم ترین عامل مصنوعی برهم زننده تعادل در این خصوص به شمار می رود.
رئیسی گذاره پل شریدر Paul Schrader کارگردان این فیلم را در خصوص موضوعات گرمایش جهانی، ناقص بر می شمارد و دلیل این امر را اینگونه بیان می کند که داستان فیلم ما را به سمت یاس و نا امیدی می کشاند. در حقیقت نگاهی که در این فیلم غالب است، این است که اگر اقدامات موثری انجام نگیرد، فروپاشی غیر قابل بازگشت خواهد بود.
به گفته رئیسی، اولین بار مبحث گاز گلخانه ای و گرمایش جهانی در این فیلم، توسط مایکل، شوهر مری مطرح میگردد. و اولین سوال وی این است که دنیا در سال ۲۰۵۰ چگونه خواهد بود؟
بنا براین، آنچه از این فیلم به نظر می رسد آن است که در نگاه اول دریابیم ارتباط دین و اقتصاد و محیط زیست در چیست؟ و مجموعه این عوامل در یک جامعه چگونه خواهد عمل کرد! بنابراین اگر بخواییم در این خصوص به بحث بنشینیم باید سیستمی به این قضیه نگاه کنیم.
در واقع این موضوع بیانگر آن است که، دمای زمین با رشد و انقلاب صنعتی در حال افزایش بوده است و متوسط دمای زمین بالاتر رفته است و این امر نشان دهنده آن است که افزایش دمای کره زمین غیر قابل انکار بوده و با پیشرفت های صنعتی به دلیل عامل مستقیم دخالت های انسانی دائما در حال تغییر و افزایش بوده است.
نکته جالبی که رئیسی در ادامه صحبت های خود به آن اشاره می کند، عکسی است که در خصوص موضوعات پیرامون گرمایش جهانی منتشر شده است، همانطور که مشاهده می کنید، این عکس بیانگر آن است که تمام یخ های قطب آب شده و خرسی در روی تنها قطعه یخ باقی مانده قرار دارد، اما با نگاه دقیق تری به این عکس متوجه خواهیم شد که خرس لاغر تر آنچه باید باشد می نماید و این موضوع بیانگر رادیکالیسم بودن این فیلم است، به بیانی می خواهد به همگی ما گوشزد کند که موضوع گرمایش جهانی فراتر از آنچه است که بدان می اندیشیم.
وی افزود: اما در خصوص شخصیت کشیش باید افزود: کشیش شخصیت بی اطلاعی نیست، و به نظر می رسد شخصیت کشیش دانا است و مشخص است که آن هم به این مسائل فکر می کند.
نکته بعدی که در فضای داستان دیده می شود، بخش سوم داستان و آقای بالک است، او که نماینده صنعت انرژی به عنوان بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانه ای در جهان است، در ابتدا و در گفتگو با کشیش محیط زیست و تغییرات محیط زیستی را بی پایه و اساس میخواند، ولی در ادامه داستان در اسنادی که از مایکل دریافت می کند، نشان میدهد که آقای بالک نیز برای مذهب و محیط زیست خرج می کند و آن ها برای ماندگاری به منابع مالی آقای بالک وابسته هستند.
در نهایت می توان گفت: نگاه و دغدغه فیلم تا این بخش به درستی اعمال شده است اما باید گفته شود که اقدامات زیادی در مقابل گروه های رادیکان صورت می گیرد و گروه های مصالمت جو و آگاه در کنار هم در مورد محیط زیست و آینده آن در تفکر هستد؛ از این رو به نظر می رسد اگر تاکید بر روی گروه های رادیکالیسم محیط زیست باشد فیلم نامه به خوبی جلو رفته است و نکته قابل توجه آن نیز این است که بیننده در پایان این فیلم در میابد که اگر نسبت به محیط زیست، عقیده مند باشد، در کنار رادیکالیسم مذهبی و شهادت برای مذهب، می تواند نسبت به محیط زیست نیز به همان میزان، مسئول باشد.
البته ذکر این نکته نیز لازم است که گویی کارگردان بیشتر از محیط زیست استفاده ابزاری داشته است و برای بیداری انسان ها و دغدقه مند کردن آن ها برای محیط زیست اقدام مطلوبی نداشته است. و در آن نیز، تلاش انسانی ویژه ای برای حفاظت از محیط زیست در این فیلم به چشم نمی خورد.
برای مطالعه نقد بوم گرای فیلم سینمایی "محله چینی ها" به کارگردانی رومن پولانسکی، از دیگر همکاری های زیست آنلاین و موسسه پویا، اینجا کلیک کنید.
کد مطلب: 79931