زیست آنلاین: با اینکه گزارش های اقلیمی ترجمه هایی هستند از وضعیتی اضطراری که دانشمندان علوم زمین به زبان علمی نوشته اند و با توجه به اینکه تنها با جهت گیری سیاست های اقلیمی به سمت کاهش نابرابری هاست که چنین دستاوردی محقق می شود، اما در مقابل همچنان سیاست های اقلیمی کارآمدی توسط دولت ها به کار گرفته نمی شوند.
به گزارش زیست آنلاین، گزارش ویژه ۱/۵ درجه سانتیگراد هیات بین المللی تغییر اقلیم (IPCC) که در تاریخ۱۶ مهرماه سال ۱۳۹۷ انتشار یافت توسط ۱۹۰ کشور جهان هنگام توافق پاریس سفارش داده شده بود. ضمن آنکه می دانیم تا همین امروز بیش از اندازه سیاره زمین را گرم کرده ایم (حدود چند درجه پس از انقلاب صنعتی). گزارش ویژه تاکید می کند عواقب تغییرات اقلیمی در صورت افزایش دما به بیش از ۱/۵ درجه سخت خواهند بود و تنها ۱۲ سال فرصت باقی است برای جلوگیری از آنچه «فجایع اقلیمی» ارزیابی می شوند.
گزارش ویژه نتایج تحقیقات ۶ هزار دانشمند سراسر جهان را بررسی و پیامدهای افزایش دما به اندازه ۱/۵ تا ۲ درجه را در اقتصاد، اجتماع و محیط زیست مقایسه می کند. دانشمندان درباره عواقب سخت تغییرات اقلیمی دراثربالاتر رفتن متوسط دمای سیاره زمین می گویند: عبور از آستانه خطر، یعنی افزایش بیش از ۰/۵ درجه به متوسط دمای کنونی سیاره، باعث بالا رفتن قابل توجه سطح آب اقیانوسها، به زیر آب رفتن جزایر کوچک و شهرهای ساحلی، افزایش تعداد، قدرت و مدت موج های گرمایی و توفان های سیل آسا، خشکسالی های بیشتر، آتش سوزی های مهیب تر جنگلها ، کاهش منابع آب شیرین، آب شدن پهنه های یخی قطب شمال و جنوب، مرگ بیشتراکوسیستم از جمله انقراض گونه ها، افزایش ریزگردها و آلودگی هوا، افزایش بیماریها و مهاجرت ها، کاهش میزان و کیفیت مواد مغذی تولیدات کشاورزی، افزایش مهاجرت ها و بروز نزاع و درگیری (جنگ) خواهد شد.
گزارش ویژه تاکید می کند برای درامان ماندن از عواقب سخت تغییرات اقلیمی، باید ۴۵ درصد از انتشار گازهای گلخانه ای تا سال ۲۰۳۰ کاسته شود و در سال ۲۰۵۰ ، انتشارآن به صفر برسد. به این ترتیب باید سهم تجدیدپذیرها (Renewable) در سبد انرژی جهان به ۶۰ درصد تا سال ۲۰۳۰ و به ۸۵ درصد در سال ۲۰۵۰ برسد. رشد و پیشرفت سریع فناوری های تجدیدپذیر، گذارانرژی (Energy Transition) را از لحاظ فنی ممکن ساخته اما تنها با جهت گیری سیاست های اقلیمی به سمت کاهش نابرابری هاست که چنین دستاوردی محقق می شود.
با اینکه برای محدود کردن افزایش دما، فرصت اندکی باقی مانده، اما همچنان موانع قدرتمندی در مقابل حل بحران وجود دارند و به این ترتیب و تنها با ادامه وضع موجود، چش ماندازا فزایش دما تا سال ۲۰۳۰ به ۱/۵ درجه، تا سال ۲۰۴۰ به ۲ درجه و تا پایان قرن به بیش از ۴ درجه خواهد رسید. به هیچ وجه نمی توان تصور کرد جوامع انسانی بتوانند در چنین دورنمایی طی چند دهه پیش رو، با معضلات تغییراقلیم سازگار شوند، مگر آنکه دست به تغییراتی بزرگ و بی سابقه در راستای اقدامات اقلیمی (Climate Action) و عدالت اقلیمی (Climate Justice) بزنند.
بیشتر بخوانید: دولت چگونه می تواند آسیب های اقلیمی را کاهش دهد؟صنایع و دولت های فسیلیبرای جلوگیری از عواقب سخت تغییرات اقلیمی لازم است تا پایان قرن جاری افزایش متوسط دمای سیاره زمین به زیر ۱/۵ درجه محدود باقی بماند و برای تحقق این هدف باید انتشار گازهای گلخانه ای تا سال ۲۰۵۰ به صفر برسند. اما با این حال دور از انتظار نبود وقتی در روزهای پایانی سال (میلادی) جاری گزارش هایی منتشر شد که نشان می داد جهان سه سال پس از توافق پاریس همچنان میزان بیشتری گازهای گلخانه ای انتشار می دهد و دمای بالاتری ثبت می کند. به این ترتیب قبل از شروع اجلاس (COP۲۴) در لهستان که بررسی گزارش ویژه را در دستور کار داشت، بار دیگر مشخص شد به مانند ۳۰ سالی که از مذاکرات اقلیمی می گذرد و هرچه بیشتراز لزوم کاهش گازهای گلخانه ای صحبت می شود، انتشارشان نیز بیشتر می شود!
از آنجایی که منابع عمده انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از سوختن سوخت های فسیلی (زغا لسنگ، نفت و گاز) است، برای حل بحران، گذار سریع به انرژی های تجدیدپذیر لازم خواهد بود تا جایی که ۸۵ درصد انرژی جهان را تا سال ۲۰۵۰ تامین کنند. اما سوخت های فسیلی اکنون قدرت ۸۰ درصد اقتصاد جهان را در اختیار گرفته و سرمایه داران این صنایع رو به نابودی به رغم هشدارهای اقلیمی، ۳۰ سال است به شدت از نابودی آن جلوگیری می کنند. انتشار اسناد داخلی دو شرکت بزرگ اگزون موبیل (Exxon Mobil) و شِل (Shell) فاش کرده آنها ازاوایل دهه ۸۰ میلادی از سرانجام گسترش کسب وکارشان یعنی انباشته شدن جو از دی اکسیدکربن و بروز تغییرات اقلیمی مطمئن بوده اند، اما با این حال برای ادامه کسب وکارشان به بهره برداری از منابع جدید و غیرمتعارفی همچون نفت شیل (Shale Oil)، قیرشن (Tar Sands)، استخراج با شکست لایه های سنگی (Fracking) و حفاریهای عمیق در قطب شمال (Arctic Drilling) روی آورده اند. این فعالیتها به رغم تمام هشدارها نشان می دهد سرمایه داران شرکت های نفتی چه چشم اندازهایی برای آینده شان در نظر گرفته اند.
ضمن آنکه حتی برخی از آنها نظیر اگزون موبیل، بی پی (BP)، چورون (Chevron)، شل (Shell) و برادران کُخ (Koch Brothers) که در ردیف ۲۰ ثروتمند اول جهان و از سرمایه داران صنایع فسیلی هستند، نزدیک به ۳۰ سال است برای انحراف گفت وگوهای علمی و مذاکرات اقلیمی، مراکز تحقیقاتی علمی دروغین و مخالف با پیوند سوخت های فسیلی و گرمایش جهانی را تامین مالی می کنند.
انتشار هیچ یک از گزارش های اقلیمی باعث نشد حفاری های نفت و گاز شرکت انگلیسی بی پی با روش شکست لایه های سنگی (Fracking) و بهره برداری از منابع زغال سنگ شرکت استرالیایی آدانی (Adani) متوقف شوند. برنامه ریزی برای توقف استخراج زغال سنگ در آلمان خبر خوبی است اما همچنان از زغال سنگ (وارداتی) برق تولید خواهد شد. احداث خط لوله در کانادا و آمریکا برای بهره برداری از منابع نفتی غیرمتعارف قیرشن و نفت شیل ادامه دارد و یکی از بزرگترین میادین نفت و گاز شمالگان به بهره برداری دو کمپانی بزرگ نفتی اگزون موبیل آمریکا و روسنفت (Rosneft) روسیه رسیده است. عربستان نیز به رغم وعده های گذار به ۱۰۰ درصد انرژی های تجدیدپذیر و رهایی ازاقتصاد نفتی، طی آنچه چشم انداز اصلاحاتی حکمرانی اش می نامید بر تولید نفت افزوده است. «بولسونارو» که گمان می رود با اعمال نفوذ شرکتهای نفتی برای دست اندازی بیشتر به میادین نفت برزیل به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری رسیده باشد، پیشاپیش وعده خروج از توافق پاریس را داده و میزبانی سال آینده مذاکرات اقلیمی (COP۲۵) را لغو کرده است.
آمریکا و روسیه که بزرگترین تولیدکننده نفت غیراوپک هستند تقریبا به اندازه مجموع کشورهای اپک استخراج می کنند. همچنین این دو کشور دارای سهم بیشتری از بازار جهانی گاز طبیعی هستند. این دو کشور بر روی هم ۶ برابر مجموع سایر نقاط جهان گاز طبیعی تولید می کنند. به این ترتیب سه کشور آمریکا، روسیه و عربستان اکنون بزرگترین سهم بازار نفت و گاز جهان را در اختیار دارند. با این حساب، اینکه پوتین در انتخابات آمریکا به نفع ترامپ و لابی های صنایع نفتی اش دخالت کرده دیگر خبر بهت آوری نیست. «پوتین» در اجلاس هلسینکی (۲۵ تیرماه سال ۱۳۹۷) تلویحا به آن اعتراف کرد و جزییاتی که از دادگاه بررسی پرونده دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا فاش می شود بر این گمان می افزاید که حتی ممکن است پوتین سهمی از شرکت روسنفت را به ترامپ وعده داده تا تحریمهای نفتی دولت پیشین آمریکا، از پروژه مشترک اگزون موبیل و روسنفت در سواحل قطبی روسیه برداشته شود؛ محلی که به طور فزاینده ای به خاطر تغییرات اقلیمی عاری از یخ می شود. اگر روابط جدید و دوستانه «بن سلمان» و پوتین تعجب ناظران را برانگیخته باشد مخالفت هماهنگ سه کشور آمریکا، روسیه و عربستان در مذاکرات اقلیمی (COP۲۴) با یافته های گزارش ویژه دیگر تردیدی باقی نمی گذارد که سیاست های نفتی واقلیمی در کانون روابط جدید ترامپ، پوتین و بن سلمان قرار دارند.
بیشتر بخوانید: شش بدفهمی اصلی درباره تغییر اقلیمعدالت اقلیمیاگر بپذیریم برای حل این بحران به یک اراده و همکاری جمعی نیاز است تا اضطرار اقلیمی برطرف شود قطعا حاکمان جهان ۳۰ سال پس از مذاکرات اقلیمی هنوز نتوانسته اند آن را ایجاد کنند و در عوض صنایع نظامی آنها با سوزاندن سوختهای فسیلی سلاحهای بیشتری تولید می کنند تا بر قدرتهای نظامی بیفزایند. رشد پیوسته اقتصادهای بزرگ و در حال توسعه دنیا نیز با سوزاندن سوختهای فسیلی بیشتر می شود و سرمایه های بیشتری را در کسب وکارهای بزرگ و گازهای گلخانه ای بیشتری را در جوانباشت می کند. اما «با ادامه وضع موجود، آستانه خطرا فزایش ۱/۵ درجه سانتیگراد در سال ۲۰۳۰ اتفاق خواهد افتاد و با ادامه روند افزایشی آن، آستانه خطرناکتر ۲ درجه ای در سال ۲۰۴۰ رخ خواهد داد». اینها یافته هایی است که محققان بودجه بندی کربن در مقایسه با هدف توافق پاریس (افزایشی محدود به ۲ درجه تا ۲ هزار و ۱۰۰ درجه) اعلام می کنند. هرچند به این ترتیب افزایش انتشار گازهای گلخانه ای، طی چند دهه آینده کل اقلیم را به سمت فروپاشی و حیات را به سمت انقراض سوق خواهد داد واین خبری بسیار نگران کننده برای همه انسانهاست اما در کوتاه مدت تاثیرات مخرب شدیدتری بر روی انسانها و کشورهای آسیب پذیرتر وارد می کند؛ همانهایی که سهم ناچیزی از انتشار گازهای گلخانه ای داشته اند.
تحقیقات دانشمندان نشان می دهد کمتر از ۲۰ سال آینده به تدریج بخشهای قابل توجهی از جزایری همچون مالدیو و سی شل با پیشروی آب اقیانوسها به زیر آب می روند و با نفوذ آب دریا به منابع زیرزمینی، آب شیرین آنها زودتراز آنچه در گذشته تصور می شد غیرقابل سکونت خواهند شد. رییس جمهور پیشین مالدیو درآخرین روزهای اجلاس تغییرات اقلیمی (COP۲۴) که با اعتراضات جلیقه زردها همزمان شده بود، خطاب به نمایندگان سایر کشورها گفت:« ما ساکنان اقیانوس هند می خواهیم در خانه خودمان زندگی کنیم، در اجتماع خود باشیم، با فرهنگ خودمان و مردم خودمان... فکر نمی کنیم این خواسته نا به جایی باشد و تنها می گوییم لطفا ما را نکشید».
ممکن است بسیاری شورش جلیقه زردها را اقدامی در جهت مقابله با سیاستهای اقلیمی لازم و آنچه در کنفرانس های اقلیمی بحث می شود ارزیابی کرده باشند. اما باید در نظر گرفت رییس جمهور فرانسه، آقای «ماکرون» که به دید بسیاری می توانست رهبر اروپای پیشرو و قهرمان مبارزه با تغییرات اقلیمی باشد، سیاستهای مالیات بر کربنی پیش گرفت که عدالت اقلیمی را نادیده می گرفت. به این ترتیب بود که خبر اضافه کردن مالیات سوخت خودروها برای ساکنان حومه پاریس و شهرهایی که نه تنها حمل ونقل عمومی و یا توان خرید خودروهای برقی را نداشتند بلکه با هزینه های خود به سختی سر می کردند، مانند آتشی شد که به جانشان افتاد. فهرست بلند مطالبات بعدی جلیقه زردها نشان می دهد آنها نپذیرفته اند «ماکرون نگران اقلیم شده است»! و تغییرات بسیاری در جهت کاهش «نابرابری ها» می خواهند. آ نها می گویند «چرا قایق های تفریحی و جت های شخصی ثروتمندان همچنان بدون هیچ محدودیتی در تردد هستند؟ ماکرون تنها رییس جمهور ثروتمندان است و باید استعفا دهد».
اگر نظام سیاسی- اقتصادی جهان با ۳۰ سال تعلل در کاهش مصرف سوخت های فسیلی، جهان را به وضعیت اضطرار اقلیمی رسانده، اما در این مدت سرمایه داران بزرگی را بیش از هر زمانی پروار کرده است. فرانسه یکی از کشورهایی است که میلیاردرها با سرعت زیادی در آن ثروتمندتر می شوند. اکنون ۲ نفراز آنها در بین ۲۰ نفراز ثروتمندترین مردم جهان قرار گرفته اند. خانم فرانسوآز بتنکور (Franҫoise Bettencourt) رییس هلدینگ خانوادگی و آرایشی بهداشتی لورئال (L’Oreal) ثروتی در حدود ۴۵ میلیارد دلار اندوخته دارد، در حالی که سالانه هزاران هکتار جنگل های استوایی و از بهترین ابزارهای طبیعی جذب کربن، در اندونزی و برونئی برای روغن پالم (Palm Oil) مورد نیاز محصولاتش تخریب می شوند. همچنین برنارد آرنولت (Bernard Arnault)، چهارمین فرد ثروتمند دنیا، رییس بزرگترین شرکت کالاهای لوکس جهان و شرکت های بزرگ دیگری از جمله تولید قایق های تفریحی است که با تقاضاهای جدید بازار در چین و سایر کشورهای در حال توسعه به ثروتی در حدود ۷۰ میلیارد دلار رسیده است.
توماس پیکتی (Thomas Piketty) اقتصاددان برجسته با همکاری لوکاس چنسل (Lucas Chancel) در تحقیق گسترده ای به نام «کربن و نابرابری؛ از کیوتو تا پاریس» نشان می دهند «۱۰ درصد از ثروتمندان اول جهان سهمی به اندازه ۴۵ درصد از انتشار کربن دارند». آنها راه حل جلوگیری از بروز بیشتر بحران های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست را افزایش شفافیت مالی، اصلاحات قانونی و اخذ مالیات ویژه از سرمایه داران می دانند. پیکتی می گوید به علت نقص در قوانین مالیاتی و محیط زیستی «کسب وکارهای بزرگ و شرکت های چندملیتی در فراسوی مرزها، محیط زیست را تخریب می کنند و با انباشت سرمایه در بهشت های مالیاتی از پرداخت مالیاتهایی که برای اقدامات اقلیمی لازم است سر باز می زنند.»
او نشان می دهد «با اینکه نرخهای رشد اقتصاد جهان مثبت است، اما نابرابری ها بیش وکم در تمام کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه افزایش داشته اند». بنابراین اگر سیاست اقلیمی مانند سیاست های مالیاتی ماکرون حامی ثروتمندان باشد و افزایش مالیات کربن را به مردمی تحمیل کند که کمترین ثرو تها را با انتشار گازهای گلخانه ای کسب کرده اند و یا کمترین سهم از انتشار گازهای گلخانه ای دارند، عدالت اقلیمی را بجا نیاورده و پاسخ نامناسبی به وضعیت اضطرارا قلیمی داده است.
بیشتر بخوانید: جدیترین اثرهای تغییر اقلیم در ایرانسیاست های اقلیمی ایرانمهاجرت های اقلیمی چندین سال است در ایران آغاز شده و با افزایش بیشتر بحران آب بر جمعیت مهاجرانش افزوده خواهد شد. اما اغلب دولتمردانی که بحران آب را در صدر بحران های زیست محیطی و اجتماعی ایران قرار می دهند، در پاسخ به چنین چشم اندازی، قصد کرده اند با اجرای پروژه های انتقال آب دریا، دریاچه و رودها با تمام معضلات آشکار و پنهانی که دارد به شهرها و روستاهای خشکیده استان های سیستان وبلوچستان، یزد، خراسان جنوبی، اصفهان، سمنان و غیره آبرسانی کنند، در حالی که استقرار کشاورزی پایدار و بهینه سازی مصرف آب صنایع در مقایسه با پروژه های انتقال آب آنها موثرتر است. کشاورزی پایدار و کشت های گلخانه ای می تواند امنیت غذایی را تحت تاثیر تغییرات اقلیمی با کمترین مصارف آب حفظ کند و از جنگل زدایی و انتشار بیشتر گازهای گلخانه ای بخش کشاورزی بکاهد. انتقال آب گرچه ممکن است بحران آب را کمی عقب بیندازد اما قطعا پاسخی مناسب به وضعیت اضطراری اقلیمی نیست که بحران آب را تشدید کرده و در آینده نزدیک بیشتر تشدید می کند. ضمن آنکه بحرانهایی همچون مواجهه با افزایش ریزگردها، آلودگی هوا و مو جهای گرمایی بی پاسخ مانده اند.
ریزگردها پدیده ای هستند که محدود به ایران و همسایگانش نمی شوند و در روزهایی که به اوج خود می رسند از غرب آفریقا تا هند را در برمی گیرند. ریزگردها با ادامه وضع موجود افزایش خواهند یافت و هنگامی که با آلودگی هوای شهرها که عمدتا ناشی از سوخت خودروهاست آمیخته شوند، (به مانند سالهای قبل) هرازگاهی زندگی را متوقف و به تدریج طی چند دهه ناممکن می کنند. همچنین موجهای گرمایی که در تابستان سال گذشته، ۸۰ درصد کل سیاره را در بر گرفته بود، طی سالهای آینده در شمال آفریقا و خاورمیانه شدیدتر خواهد شد. با چنین چشم اندازی، معضلاتی جدی در بخش کشاورزی و تولید برق کشور به وجود خواهد آمد. به طور مثال، در سالهای گذشته که چندین روز دمای هوا در برخی از نقاط کشور به نزدیک ۶۰ درجه رسیده بود، بسیاری از درختان و محصولات کشاورزی از بین رفت. همچنین موجهای گرمایی تابستان گذشته موجب شد چند هفته ای شبکه برق نتواند پاسخگوی اضافه بارهای سرمایشی شود. مخازن آب سدهای ایران به کمترین میزان خود طی سالهای اخیر رسید و امکان استفاده از نیروگاه های برق- آبی وجود نداشت. نیروگاه های حرارتی به علت گرمای زیاد به بازدهی مناسب نمی رسید و نیروگاه های تجدیدپذیری که قرار بود ساخته شوند به علت موانع متعدد از توسعه بازمانده بود. به این ترتیب وسایل سرمایشی که برای مقابله با گرمای بیش از حد به کار گرفته می شد، چند هفته ای شبکه سراسری برق را مختل کرد و ناگزیر جداول خاموشی اعلام شد.
روند توسعه نیروگاه های خورشیدی و بادی در ایران بسیار کند است و در حال حاضر کمتر از یک درصد برق کشور را تامین می کنند. در حالی که علاوه بر مقابله با تغییر اقلیم برای حل آلودگی هوای شهرها و آمادگی شبکه برق در زمان موجهای گرمایی به آن احتیاج خواهد بود. آلودگی هوای شهرها تنها با حمل ونقل عمومی گسترده و خودروهای برقی که منابع تجدیدپذیر، انرژی آنها را تامین می کنند برطرف خواهند شد. ضمن آنکه نیروگاه های حرارتی و صنایع فرسوده انرژی بر و آب بر را باید به سرعت کنار گذاشت؛ صنایع و نیروگاه هایی که بحران های اقلیمی را تشدید می کنند.
اقدامات اقلیمی کارآمد در سراسر جهان و از جمله در ایران معطل مانده اند، اما هر سال که می گذرد مردم بیشتر در معرض معضلات جدی (تغییرا قلیم) قرار می گیرند و تنها می توان امیدوار بود که فشار از پایین آنها باعث تغییراتی بزرگ در صنایع، کشاورزی و اقتصاد برای مقابله با تغییر اقلیم شود. هرچند چنین حرکتی ممکن است دور از انتظار باشد، اما با بیشتر مشخص شدن وضعیت اضطراری تغییرات اقلیمی و تاکید بر اینکه تنها ۱۲ سال فرصت باقی است، چنین تغییراتی ممکن به نظر می آیند.
اراده مردمی برای تغییراقدامات اقلیمی کارآمد در سراسر جهان و از جمله در ایران معطل مانده اند، اما هر سال مردم بیشتری در معرض معضلات جدی (تغییر اقلیم) قرار می گیرند و تنها می توان امیدوار بود که فشار از پایین آنها باعث تغییراتی بزرگ در صنایع، کشاورزی و اقتصاد برای مقابله با تغییر اقلیم شود.