به گزارش زیست آنلاین، در ایران نیز، توسعه اقتصاد ملی در گرو توسعه روستاهاست. از این رو، توجه به کارآفرینی روستایی با نگرشی به مشکلات موجود در این نواحی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. لذا، هدف از این تحقیق بررسی نقش کارآفرینی در توسعه روستاها است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی -تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد، توسعه کارآفرینی در ایجاد اشتغال مولد با بسترسازی کسب و کارهای جدید در روستاها به شکل صنایع کوچک و متوسط، صنایع دستی و خانگی و همچنین جلوگیری از مهاجرت جوانان روستایی به شهرها. نقش اساسی در توسعه روستاها دارند.
گرایش به کارآفرینی به عنوان گرایش راهبردی جهت رشدبا افزایش سریع تحولات در جهان و ورود به جامعه اطلاعاتی امروزی، کشورها ملزم به استفاده از راهبردهای جدیدی هستند تا بتوانند از فرصتهای پیشرو به صورت بهینه استفاده نمایند. امروزه گرایش به کارآفرینی به عنوان گرایش راهبردی جهت رشد مورد توجه قرار گرفته است. در ایران نیز، با عنایت به اینکه یکی از مهمترین دغدغه های نظام جمهوری اسلامی ایران به ویژه در سالهای اخیر و فرارو، ایجاد زمینه اشتغال مولد در کشور است، در برنامه سوم توسعه اقتصادی- اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، موارد متعددی راجع به حمایت از کارآفرینان و ترویج فرهنگ کارآفرینی وجود داشته و عمدتا توجه دولت به مقوله کارآفرینی نیز از زمان تدوین این برنامه آغاز شده است. کارآفرینی، نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی و از مشخصه های یک اقتصاد سالم است. در واقع کار آفرینی مؤثرترین روش برقراری ارتباط بین علم و بازار است. و موجب شناسایی فرصتها، تهدیدها و نقاط قوت و ضعف محیطهای فعالیت از جمله کشاورزی با روش شناسی و سیاستگزینی خاص و جدید برای تحول و دگرگونی در کشاورزی است. این تحول با ارائه تفکر، روش و تدبیری نو برای حل مشکلات گذشته و کنونی همراه است که به بهبود وضع اقتصادی روستائیان و کشاورزان منجر خواهد شد.
در رابطه با نقش کارآفرینی در توسعه کشاورزی و نهایتا توسعه روستاها به برخی مطالعات اشاره میشود. احمدپورداریانی و همکاران عوامل آموزشی، حمایتی، ارتباطی، مدیریتی، مهارت کسب وکار و سیاستگذاری را از مهمترین عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در شرکتهای خدمات مشاورهای فنی و مهندسی کشاورزی در استان زنجان بیان کردهاند. دهقان و همکاران راهکارهای توسعه نوآوری و کارآفرینی را در عوامل رفتاری، عوامل ساختاری و عوامل محیطی خلاصه کرده اند. یعقوبی و قاسمی در مطالعهای با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان بخش کشاورزی استان زنجان بیان نمودند که اعتماد به نفس، نوآوری، شناسایی فرصتها و داشتن دانش و اطلاعات مهمترین عوامل موفقیت کارآفرینان به شمار میآیند. همچنین نتایج حاصل از مطالعات تطبیقی پروژه دیده بان جهانی کارآفرینی نشان میدهد که ارتباط مثبت و معناداری بین فعالیتهای کارآفرینانه و رشد اقتصادی وجود دارد. در کشور چین کارآفرینی از طریق خود اشتغالی نقش مهمی در توسعهی روستایی داشته است. طبق بررسی های انجام شده در سالهای ۱۹۹۸-۱۹۹۵، خود اشتغالی سریعترین رشد بخش غیر کشاورزی در روستاهای این کشور بوده و حدود سی میلیون نفر از این طریق مشغول به کار شده اند.
در پژوهشی توسط فریشامار و هورت تحت عنوان نقش گرایش به بازار و گرایش کارآفرینانه بر عملکرد توسعه محصول جدید، ارتباط بین گرایش استراتژیک و عملکرد در توسعه محصول جدید بررسی شد. اولین بخش مورد توجه در این پژوهش گرایش به بازار و بخش مورد توجه بعدی توجه به کارآفرینی بوده است. نتایج نشان داد که گرایش به بازار و نوآوری همبستگی مثبتی با عملکرد دارند. همچنین مشخصات محصول و شرایط محیطی هیچ نقش واسطهای در رابطه بین گرایش کارافرینانه و گرایش به بازار و با عملکرد توسعه محصول جدید ندارند. بانک جهانی برای تحقق توسعه کارآفرینی در میان زنان روستایی توجه به مسائل اقتصادی و فرهنگی را عنوان کرده است. این مسائل شامل حمایتهای فنی، تأمین سرمایه، بسترسازی فرهنگی است.
در متون نظری بر این نکته تأکید میشود که در صورت نبود کارآفرینی خلاق در یک جامعه جویندگان فرصتها، فعالیتهای اقتصادی کشور را به زمینههای فاقد ارزش افزوده پایدار هدایت می کنند و اشتغال مؤثر به شرطی حاصل میشود که فرایند تخریب خلاق وضع موجود مستقر شود.
نقش کارآفرینی در توسعه روستایینواحی روستایی به دلیل شرایط خاص اکولوژیکی و اقتصادی -اجتماعی، با مسائل ومشکلات متعدد و متنوعی مواجهاند که فقر و محرومیت از مهمترین آنها محسوب میشود. با توجه به نقشهای متعددی که روستاها در فرایند توسعهی ملی به ویژه درزمینه تأمین مواد غذایی بر عهده دارند، رشد و توسعهی این نواحی اهمیت و ضرورت زیادی دارد. به طور کلی مشکلات و معضلات روستاها در نقاط مختلف جهان ناشی از دو مسأله اساسی است: یکی کمبود امکانات اجتماعی(ضعف زیرساخت) و دیگری کمبود درآمد (ضعف اقتصادی). از جمله امکانات اجتماعی میتوان به خدمات بهداشتی، آموزشی، بیمه و تأمین اجتماعی، خطوط ارتباطی (حمل و نقل و مخابرات)، امنیت، آب آشامیدنی، سوخت، برق و مانند آن اشاره کرد.
اگرچه بسیاری از دولتها برنامه های گسترد ه و پرهزینه ای را برای بهبود این زیرساختها انجام دادهاند (مانند دولت ایران) اما بررسیها نشان میدهد که این امر خود به تنهایی نتوانسته معضلات زندگی روستایی را حل کرده، آنان را از فقر برهاند و سیل مهاجرت از روستا به شهر را کاهش دهد.
کمبود درآمد عامل مهمی است که اگر برای آن چاره اندیشی نشود باعث میشود طرحهای توسعهی روستایی به ثمر نرسد و روستاها توسعه نیابند. کمبود درآمد روستاییان ناشی از چند عامل است:
۱- افزایش جمعیت روستاییان (مقدار مطلق(
۲- بیکاری (کامل یا فصلی(
۳- بهره وری پایین افراد و منابع
۴- عدم جذابیت روستاها برای سرمایه گذاری
۵- نامناسب بودن فضای کسب و کار در روستاها
براساس دیدگاه های اندیشمندان توسعه در خصوص نقش و ضرورت کارآفرینان در فرایند توسعه پایدار اقتصادی اتفاق نظر وجود دارد و اهمیت آموزشهای هدفمند به طور اعم و آموزشهای فنی و حرفه ای به طور اخص در توسعه و پرورش کارآفرینی بر کسی پوشیده نیست. مهمترین اهداف توسعهی اقتصادی چه در شهرها و چه در روستاها ایجاد اشتغال و مهمترین سازوکار و آن، کارآفرینی است.
کارآفرینی باعث کاهش بیکاری و افزایش بهره وری افراد و منابع، و در نتیجه افزایش درآمد مردم جامعه میشود. تجربیات توسعه روستایی در کشورهای مختلف جهان در چند دههی گذشته نشان میدهد که این مهم با تزریق سرمایه و فناوری تحقق نمی یابد، بلکه عوامل بسیاری در این زمینه نقش دارند. امروزه توجه به روحیه کارآفرینی توسعه روستایی از آن جا ناشی میشود که فرد کارآفرین میتواند بین روستاییان و از جمله کشاورزان از مهمترین راه کارهای توسعه روستایی محسوب میشود. اهمیت کارآفرینی در با شناسایی فرصتها و مشکلات موجود، به ابداع راه کارهای نوین در جهت رشد و توسعه همت گمارد. بدین ترتیب کارآفرینی می تواند از طریق ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در توسعه روستایی داشته باشد.
بیشتر بخوانید: اقتصاد حلقه کلیدی توسعه پایدار زنان روستایی کارآفرین و کارآفرینی روستاییواژه کارآفرین از کلمه فرانسوی Entreprendreبه معنای متعهد شدن است. طبق واژههای دانشگاهی وبستر، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرات یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند و فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع میکند. از نظر پیتر دراکر، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند. مقیمی کارآفرینی را یک روش تفکر و اقدام میداند که فرصت ذهن افراد را به خودمشغول کرده و براساس آن کل گرایشی در نگرش و رهبری متعادل به منظور خلق ارزش به وجود می آورد. به عبارت دیگر، کارآفرینی یعنی تمایل به اعمال ریسک های حساب شده هم در زمینه شغلی و هم مالی و سپس انجام هرکاری که برای ایجاد مزیت و امتیاز ممکن است.
آلیسون معتقد است، آغاز کارآفرینی ریشه در شخصیت فردی، جامعه و فرهنگ دارد. کارآفرینی دارای کارکردهایی فراتر از کارکرد اقتصادی صرف است، و عوامل مادی و غیر مادی و همچنین «عملگرایی» و «ایده آل گرایی» را با یکدیگر ترکیب میکند. جوهره کار آفرینی، به کارگیری فرایندهای نوآورانه توام با پذیرش ریسک و عامل تغییر در عوامل اقتصادی و اجتماعی است. به زعم وی، یک فعالیت کارآفرینی تحت تاثیر عوامل گوناگونی مانند ویژگی ها و انگیزه های فردی، آموزش، فرهنگ و آداب و رسوم، قوانین، سیاستها و دانش فنی است که میتواند آثار و نتایج مختلفی را به لحاظ الگوهای رفتاری، اقتصادی، اجتماعی و جز اینها در برداشته باشد.
سه مفهوم تفکر خلاق، بهره برداری از منابع به طریق سازمان یافته و ظرفیت مخاطره پذیری در تمامی تعاریف کارافرینی به چشم می خورند. کارآفرینان تلاش میکنند که به منابع مالی، اجتماعی و انسانی از طریق بهره گیری کارا از فرصتهایی که ممکن است با مخاطره هایی نیز همراه باشد، دست یابند. تلاش برای ایجاد و تقویت کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق فراهم نمودن زیرساختهای مورد نیاز بیشترین اهمیت را دارد.
کارآفرینی در روستا بر ایجاد فرصتهای جدید شغلی متکی است. و از طریق ایجاد یک سازمان جدید که محصول جدیدی را معرفی میکند، ایجاد و فراهم نمودن بازار جدید و یا مورد استفاده قرار دادن تکنولوژی جدید در محیط روستایی قابل تشخیص خواهد بود. به هر حال کارآفرینی روستایی در پی یافتن ترکیبی مناسب از منابع برای فعالیت اقتصادی اعم از کشاورزی و غیر کشاورزی برای دستیابی به بیشترین سود ممکن است. کارآفرینی روستایی اساساً تفاوتی با کارآفرینی در شهر ندارد جز اینکه باید آن را در فضای روستا تصور نمود. کارآفرینی میتواند تجارت و کسب و کار را در مشاغل روستایی گسترش دهد. بنابراین کارآفرین روستایی به فردی اطلاق میشود که خوداتکا، مخاطره پذیر، خوش بین، سخت کوش، دارای اعتماد بنفس و نوآور بوده و برای ماندن در مناطق روستایی و کمک به تامین بهداشت و سلامت محلی آمادهی فعالیت باشد.
روند توسعه روستایی در کشورهای توسعه یافته بیانگر این واقعیت است که توسعه آنها در گرو کارآفرینی است. در کارآفرینی روستایی، سرمایه در دسترس کشف و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و بر این اساس، شرکتهای کوچک کارآفرین ایجاد میشوند و روستائان به کالاها و خدمات مورد نیاز خود دست مییابند. این امر تاثیر زیادی در رشد اقتصادی روستاها و کاهش پدیده مهاجرتهای ناخواسته دارد. روستاها نیز همچون شهرها، مملو از فرصتهای جدید و کشف نشده هستند که کشف و بهره برداری از آنها و ایجاد کسب و کارهای جدید و رقابت پذیر بر آن، میتواند مزایای اقتصادی و اجتماعی چشمگیری برای روستائیان به همراه داشته باشد.
عرصه های کارآفرینی برخی از اندیشمندان چهار دسته عوامل را در ظهور کارآفرینی حائزاهمیت میدانند:
- عوامل اقتصادی مانند؛ مزایای بازار و فراهم بودن سرمایه
- عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند؛ مقبولیت کارآفرینی از لحاظ فرهنگی، حرکات اجتماعی، امنیت و عواملی نظیر طبقات اجتماعی، قدرت و کنترل، تجربه کاری، نقش سرمشق، شرایط زندگی کودکی، ویژگیهای مرتبط با سابقهی فرد، سن و جایگاه مورد انتظار.
- عوامل روان شناختی مانند؛ استقلال، نیاز به موفقیت، مرکز کنترل درونی، تحمل ابهام، خوداتکایی، حل خلاق مسائل و تفکر خلاق، انگیزه ها و مخاطره پذیری.
- ترکیب عوامل تولید برای ایجاد تغییر در تولید محصولات و خدمات.
در برنامه ریزی های ملی دو عرصه متفاوت راهبردی و کاربردی برای بحث کارآفرینی باید در نظر داشت. برای پرداختن به عرصه های راهبردی بدون تردید باید به چندین مؤلفه ویژه توجه خاص شود و این مؤلفه ها در دستور کار دولتها و جوامع به ویژه نهادهای مدنی قرار گیرند .یکی از این مؤلفه ها تغییر ارزشها و باورها و دیگری تغییر ساختارهاست. بدون مهندسی مجدد ساختارهای منطبق بر ارزشها و باور ملی، پرداختن به بحث کارآفرینی به گونه ای مؤثر و ثمربخش امکان پذیر نیست. مؤلفه دوم نیز ناظر بر تغییر در قواعد حاکم بر توسعه منابع انسانی است. تمام نظامهای اجتماعی که وارد بحثهای توسعه منابع انسانی میشوند، این مؤلفه را در مباحث کارآفرینی بسیار مهم میدانند. بیشتر مباحث در توسعه کارآفرینی در عرصه های کاربردی است. هر چند کشورهای پیشرفته صنعتی با توجه به سابقه طولانی، بسیاری از این مراحل را گذرانده و نیاز به طرح مجدد آن ندارند، اما کشورهای در حال توسعه به ناگزیر باید عرصهها و مؤلفه های مختلف نظری و کاربردی را برای توسعه کارآفرینی بازتعریف کنند. در این باره پنچ مؤلفه را در عرصه های کاربردی میتوان در نظر گرفت؛ نخست اینکه کارآفرین خلاق در حوزه کالا و خدمات، با ابزار، قانونمندیها، روشها و منابع بتواند کالا و خدماتی را برای جوامع دیگر در آن سوی دنیا پیش بینی کند به شرط آنکه نگرش راهبردی جزء جدانشدنی نظامهای اجتماعی ما و نگرشهای انسانی و مدیریت قرار بگیرد. عرصه دوم همکاری با جهان امروز در گستره جغرافیایی، به عنوان خلاقیت و نوآوری است.
عرصه سوم مخاطبان جدید است که میتواند گستره بسیار وسیعی داشته باشد؛ از اقشار مختلف اجتماعی گرفته تا نهادهای مدنی. حتی با ورود به عرصه خدمات و کالاها، مخاطب میتواند یک نوآور و خلاق باشد که با آمیختن گزینه ها و کسب و کار جدید قادر است کالا و خدمات جدیدی عرضه کند. عرصه چهارم بحث فناوری است؛ به عبارت دیگر تأمین و عرضه کالایی خاص برای یک مشتری خاص در گستره جغرافیایی وسیع با شیوه ها، روشها و فناوریهای نو. عرصه پنجم بحث ارزش افزوده است؛ یعنی ایجاد ارزش افزوده بیشتر با همان گزینه ها و همان مواد برای مشتری، جامعه، اداره و کارفرما.
توسعه کارآفرینی به عوامل فرهنگی اجتماعی، محیطی و زیرساختی، اقتصادی و نهادی بستگی دارد. عوامل اجتماعی و فرهنگی، از ابعاد فراموش شده کارآفرینی اند که تا به امروز ناشی از نگاه تک بعدی به کارآفرینی بوده است. زیرا فردی که به خلق ایده های نو میپردازد، دارای زمینه های اجتماعی، مانند ویژگی های خانوادگی، آداب و رسوم جامعه، میزان مشارکت و همکاری، دوستان و اقوام و همسایگان است که میتوانند در دستیابی به موفقیت او را یاری کنند.
برخی از مهمترین مشکلات و چالشهای فراروی مبحث کارآفرینی روستایی در کشورهای درحال توسعه به شرح زیر است:
۱. عدم دسترسی به سرمایه وامکانات، ۲. مشکل درعرضه کالاها وخدمات، ۳. تأکید بریک صنعت یا کسب و کارخاص، ۴. وجود پدیده حاشیه نشینی وتمایل شدید به مهاجرت، ۵. گسترش روزافزون تغییرکاربری اراضی زراعی، ۶. امکان ریسک کمتر در روستاها، ۷. کمبود سازمانهای حمایت کننده.
بنابراین، نیل به توسعه روستایی مستلزم مجموعه ای از زیرساختها و پیش نیازهای اساسی به شرح زیر است:
۱. توسعه فرهنگ کارآفرینی، ۲. آموزش کارآفرینی، ۳. توسعه زیرساختهای کارآفرینی، ۴. حفظ و توسعه کسب وکارهای موجود ازطریق سیاستهای حمایتی وحمایت از ایجاد کسب وکارهای جدید در مناطق روستایی.
بیشتر بخوانید: راهکاری برای معیشت روستایی پایدار در ایراننتایج و پیشنهادهابا توجه به کاهش جمعیت روستاها و خالی شدن روستاها از جمعیت بدلیل بیکاری و همچنین مقابله با فقر روستایی، میبایست برنامه راهبردی برای افزایش بهره وری و کارایی در محصولات کشاورزی کشور به کار بسته شود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کارافرینی از طریق اموزش و مهارتها می تواند در ایجاد فرصتهای کسب و کار کوچک و متوسط در روستاها، نقش اساسی در توسعه روستاهای کشور داشته باشد. جذب سرمایه گذاران خارجی و خصوصی به سمت روستاها و توسعه کارآفرینی در جهت ایجاد کسب و کارهای جدید در روستاها به شکل صنایع کوچک و متوسط، صنایع دستی و خانگی، نیازمند شناسایی ساختارهای مناسب و راهکارهای موثری است که بتواند شرایط لازم برای تحقق کارآفرینی در سطح کل آحاد جامعه روستایی را فراهم آورد. کارآفرینی موجب بهبود عملکرد و افزایش بهره وری کشاورزان و همچنین با اشتغالزایی جوانان روستایی از مهاجرت انها به شهرها جلوگیری میکند. در این راستا، پیشنهادهای زیر ارائه میگردد.
برای افزایش کارآفرینی در روستاها باید بینش روستائیان توسعه یابد. مروجان روستایی میبایست، با ایجاد این آگاهی، روستائیان را در جهت ایجاد کارآفرینی ترغیب کنند. مروجان روستایی باید روستائیان را تشویق به نوآوری و خلاقیت بنمایند. زیرا نوآوری ابزار لازم برای کارآفرینی است. بنابراین باید روستائیان اهمیت نوآوری را درک کرده و به توسعه آن بپردازند.
ایجاد گروههای کارآفرینی در روستاها میتواند سبب دگرگونی های مثبت در راستای کارآفرینی در بین جوانان روستایی باشد.
بیشتر بخوانید: توسعه انرژی های تجدیدپذیر در روستاها مانع مهاجرت روستائیان به شهرها