به گزارش زیست آنلاین، سیلی که از ابتدای سال ۹۸ استانهای مختلف کشور را درگیر کرد، آسیبهای زیادی از خود به جا گذاشته و به مرور زمان، ابعاد اقتصادی بیشتری از آن مشخص میشود.
روزنامه ایران نوشت: «از دست دادن زندگی و ثروت، از دست دادن وسایل معاش، کاهش قدرت خرید و تولید، مهاجرت انبوه، آثار روانی، پیامدهای سیاسی، ممانعت از رشد و توسعه اقتصادی، آسیبهای اقتصادی و اجتماعی است که سیل به بار میآورد. پایگاه پژوهشی IFM در حوزه مدیریت بحران سیل، آسیبهای این بلای طبیعی را چنین دستهبندی میکند و درباره کاهش قدرت خرید و تولید مینویسد: «آسیب به زیرساختها باعث تأثیرات بلندمدت مانند اختلال دسترسی به آب تمیز و برق، حمل و نقل، ارتباطات، آموزش و مراقبتهای بهداشتی میشود. از دست دادن معیشت، کاهش قدرت خرید و از دست دادن ارزش زمین در سیل باعث افزایش آسیبپذیری اقتصاد جوامع درگیر میشود. هزینههای اضافی برای توانبخشی، جابهجایی مردم و پاکسازی مناطق سیل زده باعث میشود که سرمایههای لازم برای حفظ تولید از بین بروند. »
سیلی که از ابتدای سال ۹۸ استانهای مختلف کشور را درگیر کرد، آسیبهای زیادی از خود به جا گذاشته و به مرور زمان، ابعاد اقتصادی بیشتری از آن مشخص میشود. برخی استانهای درگیر سیل مانند لرستان و خوزستان هم در دسته استانهای کمتر توسعهیافته جای میگیرند و به همین خاطر آسیبدیدگی آنها بیشتر بوده است. هنوز برآورد دقیقی از کل آسیبهای سیل انجام نشده است اما اعدادی که در بخشهای مختلف اعلام میشود، نشان از زیانهای چند صد میلیاردی دارد. این مسألهای است که تمام جهان هر سال با آن درگیر هستند. برآورد بانک اطلاعات بلایای طبیعی بینالمللی در دانشگاه لوون بلژیک نشان میدهد که در سال ۲۰۱۸، بلایای طبیعی نزدیک به ۱۰۸ میلیارد دلار از اقتصاد جهان را از بین برده است. تنها سیلها در این سال، ۱۷.۵ میلیارد دلار به اقتصاد جهان ضربه زدهاند. زیان سیل برای اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۶، نزدیک به ۵۷.۵ میلیارد دلار بوده است.
بیشتر بخوانید: خسارت سیل، دست انتقام آب از توسعه ناپایدارمخربترین سیلها برای اقتصاد در جهانمرکز تحقیقات اپیدمولوژی بلایای طبیعی، وضعیت سیل در جهان از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ را بررسی و پرآسیبترین آنها را دستهبندی کرده است. بر اساس این مطالعه، سیلی که در اوت ۲۰۱۱ در تایلند رخ داد، بیشترین آسیبهای اقتصادی را بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۳ با ۴۰ میلیارد دلار به بار آورد. این سیل همچنین باعث مرگ ۴۲ نفر در شمال و شمال شرقی این کشور شد. بارانهای فصلی شدید و طوفان استوایی عامل اصلی این زیان ۴۰ میلیارد دلاری بوده است. طوفان استوایی ناکتن در ژوئیه آن سال اولین بار به فیلیپین رسید و ۷۵ نفر را کشت. سپس به چین، ویتنام و لائوس رسید و مردم بیشتری را به کام مرگ کشاند. در کل در سیل ۲۰۱۱ تایلند، ۱.۵ میلیون نفر از جمعیت ۶۸ میلیون نفری این کشور متأثر شدند. تقریباً ۶۵۰ هزار نفر بیخانمان شدند و ۶۲۰۰ هکتار از مزارع برنج و سایر محصولات کشاورزی در آب فرورفت و نابود شد.
چین، کشور دیگری است که بیشترین آسیب را از سیل دیده است. در سال ۱۹۹۸، ۲۳۸ میلیون نفر از مردم این کشور تحت تأثیر سیل قرار گرفتند. در سال ۱۹۹۱، ۲۱۰ میلیون نفر از چینیها از سیل متأثر شدند و در یک واقعه تاریخی در سال ۱۹۳۱، ۳.۷ میلیون نفر به خاطر سیل در چین جان باختند. تنها سیل سال ۱۹۹۸، باعث خسارت ۳۰ میلیارد دلاری به اقتصاد این کشور شد.
در جدیدترین موارد مربوط به سیل سال ۲۰۱۶ در آمریکا، ۱۲.۵ میلیارد دلار خسارت به بار آورد، پیش از آن سال ۲۰۱۴ اقتصاد هندوستان ۱۶ میلیارد دلار از سیل خسارت دید و در سال ۲۰۱۳ هم آلمان، نزدیک ۱۳ میلیارد دلار از اقتصادش را به خاطر سیل از دست داد. IFM، پایگاه بینالمللی مدیریت سیل درباره ممانعت سیل از رشد و توسعه اقتصادی مینویسد: «هزینههای هنگفت تسکین و بازسازی ممکن است که بر سرمایهگذاری در زیرساختها و فعالیتهای توسعه منطقهای تأثیر بگذارد و در بعضی موارد ممکن است که اقتصاد ضعیف منطقه را فلج کند. سیل مجدد در یک منطقه ممکن است که سرمایهگذاریهای دولت و بخش خصوصی را به طور کامل متوقف کند. فقدان وسایل معیشت همراه با مهاجرت کارگران ماهر و تورم کالاها میتواند بر رشد اقتصاد منطقه تأثیر منفی جدی داشته باشد. از دست دادن منابع میتواند به هزینه بالای کالاها و خدمات منجر شود و برنامههای توسعه را به تأخیر اندازد.»
بیشتر بخوانید: تخریب محیط زیست در اثر ناپایداری توسعه ایجاد شده استسیل؛ فرصت یا تهدید؟«اگر چنین بارشهایی در گذشتههای دور نیز رخ داده باشد، احتمالاً ابعاد بحران آن به اندازه کنونی نبوده است. چرا؟ به این دلیل ساده که بشر دخل و تصرفهای فراوانی در طبیعت کرده است.»
عباس عبدی در روزنامه شهروند نوشت: نمیدانیم که آیا چنین اندازهای از بارشها در چند قرن اخیر تاریخ ایران باسابقه است یا خیر؟ بهطور قطع و به صورت موردی و منطقهای و محدود شاهد برخی سیلهای حتی ویرانگرتر بودهایم؛ سیلهایی که عموماً در فصل خشک جاری میشوند و خسارت و خرابی وارد میکنند و فردای آن نیز تمام میشوند و فقط خرابیها را بهجا میگذارند. ولی این حد از بارش در فصل زمستان و ابتدای بهار که فقط ایجاد سیلاب و نه سیل میکند، بخش عمدهای از کشور را فرا بگیرد، کمتر به خاطر کسی خطور میکند. از این بدتر آنکه این سیلاب در ابتدای تعطیلات نوروز به وقوع پیوسته است که از یک سو مردم در سفر هستند و از سوی دیگر تعطیلات طولانی مدت در کشور وجود دارد.
واقعیت این است که حتی اگر چنین بارشی در گذشتههای دور نیز رخ داده باشد، احتمالاً ابعاد بحران آن به اندازه کنونی نبوده است. چرا؟ به این دلیل ساده که بشر دخل و تصرفهای فراوانی در طبیعت کرده و این دخل و تصرفها که بر اثر ضرورت یا نیاز یا بیدرایتی و زیادهخواهی به وجود آمده، با وضعیت طبیعت که طی دهها هزار سال شکل گرفته است، تطابقی ندارد. برای نمونه باید از دروازه قرآن شیراز که محل ورود به شیراز از سوی شمال شهر است، یاد کرد. با گسترش شهر و حجم رفتوآمد و تعداد خودرو بهطور قطع ورودی دروازه قرآن جوابگوی نیاز شیراز نبود و باید از کنارههای آن ازجمله درهای که محل عبور سیلاب بود، برای عبور و مرور به داخل و خارج شهر استفاده میشد. این کار در اساس ضروری و شاید درست هم بود، ولی رعایت دو شرط نیز لازم بود؛ نخست اندیشیدن تمهیداتی علمی برای عبور سیلابهای احتمالی و دوم باز نگه داشتن دائمی این مسیر سیلابی تا سیل احتمالی مشکلی ایجاد نکند. ظاهراً به هر دو شرط بهطور دقیق عمل نشده است، شرط نخست؛ برای کمتر کردن هزینه طرح احتمالاً حجم سیلابهای احتمالی را کمتر از مقدار قابل تصور برآورد کردهاند، شرط دوم؛ به دلیل بیتوجهی یا کمبود منابع مالی، لایروبیهای ضروری را انجام ندادهاند، به این امید که باران تندی نخواهد بارید، ولی از شانس بد آنان امسال این اتفاق افتاد.
نمونه و مثال دوم موضوع سدسازی است، بهطور قطع سدسازی یک امکان است که در دنیای جدید به وجود آمده و حتی در قدیم هم در اندازههای محدود ساخته میشد، بنابراین نباید خودمان را از ساختن آن محروم کنیم. سدسازی حتماً عوارضی هم دارد، ولی منافعی هم دارد که نباید نادیده گرفته شود. اتفاقاً یکی از منافع مهم آن جلوگیری از اثرات تخریبی سیل است. نمونه آن سیلهایی است که پیش از ساختن سد کرخه در خوزستان فاجعه میآفرید. ولی مشکل سد این است که مسیر رودخانه زیر سد را تنگ میکند و چهبسا به مرور زمان به حریم آن تجاوز میشود و هنگامی که یک سیل بزرگ میآید خسارتهایش زیاد میشود، بنابراین باید رودخانه زیر دست سد را همیشه لایروبی کرد و اجازه نداد به حریم آن تجاوز شود، ولی این کار در ایران انجام نمیشود یا به آن بیتوجهی میشود که در نتیجه خسارات سیل افزایش مییابد و سدی که باید قاتق نان ما شود، قاتل جان میشود. یا به دلیل کمبود منابع مالی لایروبی را کنار میگذارند.
بیشتر بخوانید: بلایای طبیعی و خسارتهای اقتصادی ناشی از آن با نگاهی به خسارات اقتصادی سیل در ایران