با گذشت بیش از یک ماه از سیلابهای مخرب در کشورمان و با فروکش کردن ابعاد آن به مدد حرکت یکپارچه ملی همه اقشار و از همه نقاط کشور، کارشناسان اکنون به تحلیل و بررسی عوامل و نتایج سیلهای اخیر بر کشور پرداخته اند. گیتی خزاعی، پژوهشگر جامعه شناسی تغییر اقلیم، نیز ضمن هشدار نسبت به ظهور پدیده «کاسبان سیل» گفت: یک گروه از کاسبان سیل اخیر در کشور، «سدستایان» هستند که طرفداران بیچون و چرا و نامنتقد سدسازی در کشور هستند و حسرت میخورند که چرا در این سالها سدهای بیشتری نساختند.
به گزارش زیست آنلاین، سیلابهای اخیر اگرچه خسارتهای غمانگیز و تلخی برای بخش بزرگی از ایرانیان به جای گذاشت، اما با شناخت درست عوامل و نتایج آن و پرهیز از شتابزدگی و شایعهپراکنی میتوان آن را به فرصت بدل کرد.
با فروکش کردن ابعاد تلخ سیلابهای اخیر به مدد حرکت یکپارچه ملی همه اقشار و از همه نقاط کشور، کارشناسان اکنون را زمان مناسبی برای تحلیل و بررسی عوامل و نتایج سیلهای اخیر بر کشور میدانند.
آیا در سیلابهای اخیر تمام خانههایی که به ویرانه تبدیل شدند، غیرقانونی و بدون مجوز بودند؟ مردی روستایی که تمام زندگیاش محو شده بود در جواب گفت: «به من مجوز دادهاند، اصلاً خودشان آمدند محل خانه را تعیین کردند.»
البته تحلیلهای آغازین و گمانهزنیها نه تنها پیش از اینکه حتی همزمان با سیلابها کلید خورده بود. از شایعات دور از ذهنی همچون نقش باروری ابرها در ایجاد سیلاب گرفته تا این توهمات فانتزی که اگر سدها نبودند خوزستان به آکواریوم بدل میشد، بدون در نظر گرفتن شرایط در مناطق سیلزده و بیتوجه به کلیه مبانی اقلیمی و تاریخی این مناطق مطرح شد و «پروژهیابان» و «کاسبان سیل» بی اندکی مکث تلاش کردند بر موج شایعات و اطلاعات بررسی نشده سوار شوند.
اکنون، پس از فروکش کردن سیلاب حقیقی و اطلاعاتی، به راستی سیلابها، جدا از آسیبهای سختی که به بخش بزرگی از هموطنانمان وارد کردند، در طولانی مدت برای کشاورزی و زیستبوم ایرانزمین مفید بودند یا مضر؟ سدها در این میانه ناجی بودند یا فاجعهآفرین؟ در ادامه سیلابها باید آماده چه چالشها یا فرصتهایی باشیم؟
حریمفروشی یا پول خون مردممعین ایرانشاهی، کارشناس ارشد منابع آب در این باره به خبرنگار مهر میگوید: دو عامل تأثیرگذار در شدت و خسارت سیل را باید بررسی کرد. نخستین عامل، تغییر شرایط محیطی برای بقا یا زیادهخواهی با دخل و تصرفهای غیرمجاز در بستر و حریم رودخانه و مسیلهاست. در سطح کشور ۱۴۰ هزار کیلومتر رودخانه بزرگ، متوسط و کوچک وجود دارد که تعیین بستر و حریم رودخانهها مطابق قانون توزیع عادلانه آب برعهده وزارت نیرو بوده و معمولاً با توجه به سیلاب با دوره برگشت ۲۵ ساله تعیین میشود. تصرف مجرا و بستر رودخانه تقریباً در تمام سیلهای حادثهساز، عامل اصلی ایجاد خسارت و تلفات انسانی است. حتی در سیلاب اخیر نیز تأثیرگذاری این عامل را مشاهده کردیم.
هرچه پوشش گیاهی کاهش یابد میزان جذب و نفوذ آب در زمین کاهش یافته و رواناب ناشی از بارشها حتی تا ۳۰ برابر، نسبت به حالتی که پوشش گیاهی در سطح حوضه باشد افزایش یافته است.
ایرانشاهی در پاسخ به این پرسش که اگر قانونی برای این کار نوشته شده است پس چرا تعیین بستر و حریم انجام نشده بود گفت: ما دو نوع ساخت و ساز داریم قانونی و غیرقانونی؛ غیر قانونی که تعریفش واضح است. آیا در سیلابهای اخیر تمام خانههایی که به ویرانه تبدیل شدند، غیرقانونی و بدون مجوز بودند؟ قطعاً نه. البته همین سوال را خبرنگاری از مردی روستایی که تمام زندگیاش محو شده بود پرسید؛ و در جوابش گفت "به من مجوز دادهاند، اصلاً خودشان آمدند محل خانه را تعیین کردند" و منظورش مسئولین ذیربط بود.
وی تصریح کرد: مگر در محل کار مسئولین ذیربط یک نقشهی سادهی پهنهبندی سیلاب وجود نداشت، که به آن نگاه کنند و از روی آن مجوز صادر شود. ولی این تمام ماجرا نیست. وقتی شنیدیم که نماینده گنبدکاووس میگوید «درآمد حاصل از حریمفروشی شهرداریها، پول خون مردمی است که در سیل غرق شدند» یعنی مقصر را شهرداری میدانست و کاملاً هم به جا و به حق بود، ولی فراموش نکنیم که در همان مجلس و در قانون بودجه ۹۴ تصویب شد که دولت اجازه فروش حریم خشک شده رودخانهها را صادر کند و این یعنی نبود آیندهنگری و عدم مدیریت صحیح. و میفهمیم که بعضی مواقع رخدادهای طبیعی بحران نیستند و مدیریت برخی از مسئولین عامل بحران است.
به گزارش مهر، این کارشناس ارشد منابع آب تأکید کرد: در بعضی رخدادها، سلسهوار از مردم تا مسئولین، مقصر اصلی فاجعه هستند و چیزی که به وضوح پایمال میشود سرمایههای انسانی و ملی ما است. چقدر زمان و سرمایه احتیاج داریم تا فقط شرایط عادی را در مناطق سیلزده برقرار کنیم؟ آیا فکری به حال مشکلات اجتماعی و روانی بعد از سیل کردهایم؟!
ایرانشاهی عامل دوم تشدید خسارت سیل را تخریب منابع طبیعی و پوشش گیاهی دانست که در اثر عوامل طبیعی از جمله تغییر اقلیم و خشکسالیهای اخیر و همچنین عوامل انسانی و دخل و تصرفهای غیرمجاز صورت گرفته است.
وی توضیح داد: پدیده سیلاب دو عامل شدت بارندگی و پوششگیاهی بسیار مهم است؛ هر چه شدت بارندگی در واحد زمان بیشتر باشد امکان وقوع سیل بیشتر میشود، از آن سو هرچه پوشش گیاهی کاهش یابد میزان جذب و نفوذ آب در زمین کاهش یافته و رواناب ناشی از بارشها حتی تا ۳۰ برابر، نسبت به حالتی که پوشش گیاهی در سطح حوضه باشد در برخی از حوضههای با شیب تند و دارای خاکهای فرسایشپذیر افزایش یافته است. این امر باعث جابهجایی گل و لای زیادی شده و قدرت سیلاب را افزایش داده و به تبع آن شاهد خسارات و تلفات زیادی خواهیم بود.
ما به حریم دریاها هم احترام نمیگذاریم، چه برسد به حریم رودخانهها، مسیلها و کانالهای آبی. بنابراین یکی از مهمترین عوامل در افزایش خسارات سیلابهای اخیر، همین پدیده بوده است
وی یادآور شد: براساس اصل ۴۵ قانون اساسی انفال و ثروتهای عمومی مانند جنگلها، دریاها و مراتع در اختیار حکومت اند، تا در جهت مصالح عامه صرف شوند. مقام معظم رهبری، حفظ محیط زیست برای نسلهای آینده را «خط قرمز» دستگاههای نظام اعلام فرموده، حتی دست درازی به منابع طبیعی و ملی به بهانه ساخت مسجد و حوزه علمیه را نیز ممنوع کردند. با این حال در شمال کشور شاهد نابودی روزانه ۴۰ هکتار از جنگلها به بهانههای مختلف هستیم. امان از سوداگرنی که برای تسریع در ساخت ویلاهای خود، این قارچهای سمی جنگلهای ایران، با آتشسوزی عمدی در جنگل و دستاندازی به سرمایههای ملی، ظاهراً آرامش را برای خود و درواقع نابودی را برای تمام مردم به ارمغان میآورند. از این رو دستگاههای قضائی و اجرایی و تمامی مردم مکلفند که در جهت حفظ و توسعه ثروتهای عمومی و هم در جهت پیشگیری از وقوع جرم در این زمینه اقدام کنند.
اثرات مثبت سیل بر طراوت حاصلخیزی خاکسعید صادقلو، کارشناس جغرافیای سیاسی و عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران، نیز درباره بلایای طبیعی اخیر در کشور گفت: سیل، آتشفشان، زلزله و… پدیدههای طبیعی کرۀ زمین هستند. هرکدام از این پدیدهها به طور ذاتی بحران آفرین نیستند، بلکه این خود ما انسانها هستیم که با عدم رعایت مسائل گوناگون، آنها را تبدیل به بحرانهایی عظیم و مخاطره آفرین میکنیم.
صادقلو توضیح داد: در هنگام یا بعد از یک بارندگی شدید، مقدار دبی رودخانه به سرعت افزایش یافته و در نتیجه آب از بستر عادی خود سر ریز و دشت سیلابی و مناطق اطراف را دربر میگیرد و از آن به عنوان سیل یاد میشود که این، پدیدهای کاملاً طبیعی است و اثرات مثبت و قابل تأملی بر روی طراوت محیط و حاصلخیزی خاک دارد. حال چنانچه یک سیل موجب ویرانی میشود و تبدیل به بلای عظیم میشود، مقصر اصلی آن خود ما انسانها و نحوه مدیریت فضای جغرافیاییمان است.
فقط تالابهای سه گانه آلاگل، آجی گل و آلماگل تقریباً معادل سدهای استان گلستان آب در خود ذخیره کردهاندوی تاکید کرد: ما با مدیریتهای خود میتوانیم به گونهای عمل کنیم که خسارات سیل به حداقل ممکن آن برسد. البته این سیر مدیریتی زمانبر و پایدار است و حاصل تصمیمات یک روزه و یک هفتهای نیست.
این کارشناس محیط زیست و جغرافیای سیاسی یادآور شد: اگر دقت کرده باشیم، در دو سال اخیر معمولاً بارشها رگباری و بعضاً کوتاه مدت بودهاند، و این یکی از خصوصیات مناطق بیابانی است. لذا در اقلیم بیابانی احتمال سیلابی شدن بیشتر است. نگاهی به وضعیت اقلیمی ایران، ما را متوجه واقعیات قابل توجهی میکند. میزان بارشهای ۵۰ ساله ایران ۲۵۰ میلیمتر بوده است، که البته در چند سال اخیر، هیچ زمانی به این میزان در سال نرسیدیم. اما امسال شاهد بارشهایی خیرهکننده در کشورمان بودیم، به نحوی که در پایان اسفندماه (ماه ششم در سال آبی)، به میانگین ۵۰ سالۀ ۲۵۰ میلیمتر رسیدیم و هماکنون که در روزهای پایانی فروردین قرار داریم، میزان آن حدوداً به ۲۹۰ میلیمتر رسیده است.
صادقلو ادامه داد: هرچند کسی دوست ندارد که نعمتی به اسم بارشهای فراوان قطع شود اما واقعیت آن است که به احتمال زیاد، ما در سالهای بعد به نظم طبیعی اقلیمیمان که بارش کم است، بازخواهیم گشت. لذا نباید از بارشهای امسال فریب بخوریم و فکر کنیم که اقلیم ایران از این به بعد فوق العاده پر بارش خواهد بود. ممکن است یک یا دوسال بارشمان خوب باشد، اما در انتها، به اقلیم خود بازخواهیم گشت. یادمان نرود که عرض جغرافیایی ما، اجازهی ایجاد اقلیم مرطوب بلند مدت را نمیدهد، و معمولاً دورههای ترسالی بیشتر از یکسال و دو سال نیست.
به جای انجام اقدامات شتابزدهای چون حذف بودجه مقابله با بیابانزایی به بهانه جاری شدن سیل، باید از این فرصت حداکثر استفاده را بکنیم تا بخشی از خسارتها با هزینه به مراتب پایینتر جبران شود
صادقلو در پاسخ به این پرسش که آیا ما در کشورمان این حریم را رعایت میکنیم و به آن اهمیت میدهیم یا نه گفت: نکته قابل تأمل این است که ما به حریم دریاها هم احترام نمیگذاریم، چه برسد به حریم رودخانهها، مسیلها و کانالهای آبی. بنابراین یکی از مهمترین عوامل در افزایش خسارات سیلابهای اخیر، همین پدیده بوده است.
سه تالاب به اندازه کل سدهای گلستان، آب ذخیره کردندمعاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست نیز با اشاره به نقش تالابها در حفاظت مقابل سیل گفت: در سال ۱۳۹۷ از محل اعتبارات طرح حفاظت و احیای رودخانهها و تالابهای در معرض خطر، اقدام به این لایروبی کرده بود که همین امر موجب هدایت بخشی از سیلابهای حوضه اترک به این تالابها شده و شواهد و اسناد موجود نشان دهنده نقش مؤثر این تالابهای طبیعی در کاهش حجم سیلابهای اخیر است.
ظهرابی گفت: فقط تالابهای سه گانه آلاگل، آجی گل و آلماگل تقریباً معادل سدهای استان گلستان آب در خود ذخیره کردهاند.
وی تأکید کرد: پس از جاری شدن سیل، زمزمههایی از حذف بودجههای مربوط به خشکسالی و بیابانزایی و احیای تالابها و عرصههای طبیعی به گوش میرسد در صورتی که سیل با وجود فرصتی بسیار مناسب که برای احیای پوشش گیاهی عرصهها ایجاد کرده است، از سویی با انتقال رسوبات ریزدانه پهنههای وسیعی را مستعد ایجاد گرد و غبار کرده است.
وی ادامه داد: افزایش رطوبت خاک، در دسترس بودن آب کافی و انباشت گل و لای رسوبات ناشی از سیل باعث میشود تا برنامههای احیای پوشش گیاهی و مراتع آسیب دیده با هزینهای بسیار کمتر از قبل قابل انجام باشد.
این مقام مسئول اضافه کرد: از طرفی انباشت رسوبات حاصل از سیل بعد از مدت کوتاهی، باعث ایجاد چشمههای جدید تولید گردوغبار میشود که با ایجاد پوشش گیاهی باید از این موضوع جلوگیری شود.
مگر ما در خلیج فارس در اعماق زیاد حفاری نمیکنیم؟ چرا برای حفاری نفت در هورالعظیم با عمق آب یک متری، تالاب را خشک کردیم؟
وی افزود: به جای انجام اقدامات شتابزدهای چون حذف بودجه مقابله با بیابانزایی به بهانه جاری شدن سیل، باید از این فرصت حداکثر استفاده را بکنیم تا بخشی از خسارتها با هزینه به مراتب پایینتر جبران شود.
ظهرابی تاکید کرد: اقداماتی همچون بذرپاشی، نهال کاری، کاهش فشار بر مراتع و قرق کردن رویشگاهها با مشارکت جوامع محلی، از جمله اقدامات سریع و زود بازده برای مقابله با بیابانزایی و جبران خسارتها هستند.
محیط زیست برای ما مهم نیستاگرچه اغلب این سخنان پس از سیلابهای اخیر مطرح شدند اما پیش از این نیز بارها در این باره صحبت شده و کارشناسان هشدارهای لازم را داده بودند. با این حال عملکرد نهادهای دولتی گویای درسگرفتن این نهادها از این هشدارها نبوده است.
محمد درویش، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، یادآور شد: ما با یک سیل استثنایی روبرو بودیم و در واقع این سیل میتوانست یک خطر جدی را برای همیشه از شر مردم خوزستان دور کند. متأسفانه به جای اینکه ما از این فرصت استفاده کنیم و تمام قلمرو هورالعظیم را در بخش ایرانی سیراب کنیم اول همه تلاشمان را کردیم آب به مخازن سوم، چهارم و پنجم نفوذ نکند و بعد هم که راهی جز ورود آب به تالاب ندیدیم تلاش شد همان مقداری که نفوذ کرد هم ارتفاع آب زیر یک متر باشد تا به تأسیسات نفتی آسیبی وارد نشود. این باعث میشود که این آب به سرعت خشک شود و دوباره گل و لای و ریزگردهای بیشتری را به ارمغان بیاورد.
وی یادآور شد: سیلی که اتفاق افتاد نشان داد که چقدر ما در حق تالاب هورالعظیم جفا کردیم و در واقع این سیل بود که نشان داد صنعت نفت به نحوی سازههای خود را طراحی کرده که فکر می کرده هرگز در این منطقه آبی جاری نخواهد شد.
ممکن است سیلها در کوتاه مدت خسارتی به محصولات کشاورزی و باغی بزنند اما در میان مدت و درازمدت این خسارت جبران میشود و عملکرد سیلها برای تاب آوری سرزمین و افزایش آبخیزداری بسیار مثبت است
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع تأکید کرد: در واقع ما خوزستان را فضای میادین نفتی میکنیم و فعالان محیط زیست هم اصولاً با میادین نفتی مشکلی ندارند ولی سوال آنها این است که چرا این توسعه میادین نفتی را طوری طراحی نکردید که بتواند در محیطهای آبی هم اتفاق بیفتد؟ مگر ما در خلیج فارس در اعماق زیاد حفاری نمیکنیم؟ به راحتی میتوانستیم این کار را اینجا هم با هزینه خیلی خیلی کمتر بکنیم. چرا نکردیم؟ چون محیط زیست برای ما مهم نبود.
درویش درباره مفید یا مضر بودن سیلابهای اخیر برای کشاورزی گفت: در واقع سیلها یکی از دلایل حاصلخیز بودن جلگه خوزستان در طول هزاران سال گذشته بودهاند. اگر این سیلها نمیآمدند و این آبرفتهای شکلاتی جاری نمیشدند ما هرگز دشتهای حاصلخیزی در سیستان، خوزستان، میناب و برفاب نداشتیم. سیلها همیشه نعمت بودهاند منتها ما به دلیل ساخت و سازهای بی رویهای که در حریم سیلابی رودخانهها انجام دادیم، آنها را تبدیل به نقمت کردیم و خسارتهای سنگین به این دلیل به وجود آمده است. سیلها مواد حاصلخیز زیادی را با خود همراه دارند و این میتواند به حاصلخیزی خاک کمک کند و در واقع سیلها، نمک شویی میکنند و میزان نمک و املاح را از سطح مزارع میشویند و میبرند.
وی ادامه داد: به طور کلی سیلها مفید هستند. ممکن است در کوتاه مدت خسارتی به محصولات کشاورزی و باغی بزنند اما در میان مدت و درازمدت این خسارت جبران میشود و عملکرد سیلها برای تاب آوری سرزمین و افزایش آبخیزداری بسیار مثبت است.
وی در پاسخ به مدافعان سدسازی که میگویند اگر سدها نبود سیل خوزستان را غرق میکرد نیز گفت: میتوانیم به چهره خوزستان نگاه کنیم. در خوزستان کهنسازههایی دیده میشود مثل سازههای آبی شوشتر که دو هزار سال قدمت دارند. یا سازههای چغازنبیل که بیش از سه هزار سال قدمت دارد. آیا اگر قرار بود با هر سیل صدساله خوزستان به زیر آب برود، این سازهها باقی میماندند؟ قدمت سدها در خوزستان ۵۰ سال است. طبیعی است که این ادعای گزاف و بی اساسی است.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع توضیح داد: اتفاقی که در این ۵۰ سال افتاده این است که ما به مدد سدهایی که ساختیم پیکربندی جلگه خوزستان را تغییر دادیم. حریم رودخانهها را تنگ کردیم و به این علت در یک منطقه الان با دبی ۴۰۰ مترمکعب بر ثانیه خانهها به زیر آب میرود، در حالی که قبل از احداث سد کرخه این منطقه میتوانست هزار مترمکعب در ثانیه را تحمل کند. اینها دستکاری هایی بود که ما کردیم و سبب شد خوزستان در واقع به این شدت آسیب ببیند.
در عادتی افتخار آمیز که شاید روشنتر از هر جا در واقعه سیل شیراز و در رفتار شگفت همشهریان سعدی و حافظ به چشم آمد، نه فقط دستگاههای مسئول که هر اهل خیر و هر آزادهای دست به کار شد تا برای هموطنان آسیب دیده از سیل در حد وسع و توان خود کاری بکند و کرد، چه باک اگر در این میانه هستند کسانی که حتی در چنین وضعیتی به دنبال سو استفاده باشند
درویش در پاسخ به اینکه آیا سیلابهای اخیر مشکل آبهای زیرزمینی کشور را حل میکند یا نه گفت: به طور متوسط انتظار داریم که یک چهارم از ارتفاع بارندگی در زمین نفوذ کند یعنی اگر یک متر بارندگی رخ بدهد به طور متوسط ۲۵ سانتیمتر آن در زمین نفوذ میکند. کل بارندگی که الان در کشور اتفاق افتاده حدود ۲۷۰ «میلیمتر» است در حالی که مناطقی در ایران داریم مثلاً در استان فارس که ۴۰۰ متر سطح آب زیرزمینی پایین رفته است و برای آنکه آن را جبران کنیم باید ۱۶۰۰ «متر» بارندگی اتفاق بیافتد این یعنی ایرانیان متأسفانه ذخیره آب شیرین دست کم ۱۰۰۰ ساله خودشان را مصرف کردهاند و نباید دچار این توهم شوند که با این بارشها میتوانیم همه آن مشکلات و نابخردیها را حل کنیم.
فریب کاسبان سیل را نخوریمگیتی خزاعی، پژوهشگر جامعه شناسی تغییر اقلیم، نیز ضمن هشدار نسبت به ظهور پدیده «کاسبان سیل» گفت: یک گروه از کاسبان سیل اخیر در کشور، «سدستایان» هستند که طرفداران بیچون و چرا و نامنتقد سدسازی در کشور هستند و حسرت میخورند که چرا در این سالها سدهای بیشتری نساختند و با استناد به حجم عظیم آب رهاشده در شهرها و روستاهای مورد هجوم سیل، و با اشاره به کارکرد اخیر برخی از سدهای کشور در نگهداری از بخشی از این ورودی عظیم آب، و کمک این سدها به محدود کردن ورود آب به شهرها و روستاها، زمزمه ساختن سدهای جدید، کسب اعتبارات جدید برای سدسازی، دریافت مصوبات جدید برای سدسازی، دریافت اعتبار برای اتمام سدهای نیمهتمام کشور و … را سر دادهاند.
وی تصریح کرد: باید توجه داشت که به لحاظ تمدنی، گرچه بشر تکنیک سدسازی را به عنوان یکی از راههای مهار آب ابداع کرده است، اما تعرض و تصرف حقآبه طبیعت به واسطه احداث سد هم اتهام کمی نیست که با نادیده گرفتنش بشود به سدسازیهای بیشتر در کشوری که سالهاست سدها حقآبه طبیعت را بیمحابا بلعیده و تبخیر کردهاند، تن داد.
خزاعی گروه دیگر کاسبان سیل را «پروژهیابان» عنوان کرد و گفت: آنها مقاطعهکاران، و پروژهسازهای حرفهای کشور هستند که هنوز سامانههای بارشی از آسمان ایران عبور نکردهاند، قلاب پروژهیابی و پروژهسازیشان را در موج خروشانِ گلآلود سیلاب درافکندهاند و برای بازسازی آنچه خود مکرر میسازند و ویران میکنند و باز میسازند، اعلام آمادگی کردهاند. نتیجه سیل برای اینها، پروژههای بیشتر و برای ایران آسیبپذیری بیشتر، کاهش تابآوری و کمتابی بیشتر جامعه در مقابل حوادث طبیعی، و هدررفت بودجه آبرفته و اندک عمرانی کشور است. دولت هم البته در نهایت مجبور خواهد شد آنچه از دزد «سیل» باقی مانده را به رمال «پروژهیابها» و «پروژهسازها» بدهد تا بتواند مطالبات عمرانی مردم را پس از این ویرانی هولناک زیرساختها، یکجوری «جمعوجور» کند.
نه زمینی غرق میشود و نه سدی شکسته میشودالبته سیل بهانه به دست گروهی از افراد که به دنبال سیاهنمایی و برساختن فاجعههای دروغین بودند هم داد. عدهای از شکستن قریبالوقوع سدها خبر دادند و برخی از زیر آب رفتن خوزستان طی ۲۴ تا ۴۸ ساعت خبر دادند. اتفاقی که هرگز رخ نداد، سدی شکسته نشد و خوزستان هم زیر آب نرفت. این سخنان در حالی بیان میشد که دستیار ویژه مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان درباره شایعات منتشر شده درباره برخی سدهای این استان به خبرنگار مهر گفت: پایداری همه سدها از جمله سد کرخه در شرایط خوب ارزیابی شدهاند و مشکلی ندارند.
ناصر کرمی اقلیمشناس هم همان زمان تصریح کرد: هیچ جایی نه قرار است غرق شود و نه نابود شود و نه سدی شکسته شود.
کرمی افزود: مشکل الان این است که مردم هنگام هشدار سیل جا به جا نمیشوند. اگر جا به جا شوند دست کم خسارت جانی ایجاد نمیشود، به جز مزارعی که به زیر آب میرود و آن مزارع هم به هر حال دچار یک خسارت مالی با عدد و رقم مشخصی میشود که دولت باید آن خسارت اقتصادی را پوشش بدهد.
موج دریادیده را از سیل بیپایان چه باکبازسازی آنچه از دست رفت بدون شک فوقالعاده پرهزینه، زمانبر و تأثربرانگیز است، اما ملت ایران در شرایطی بسیار سختتر از این یکپارچگی بیمانند خود را به نمایش گذاشتهاند و از پس بحرانها برآمدهاند. در عادتی افتخار آمیز که شاید روشنتر از هر جا در واقعه سیل شیراز و در رفتار شگفت همشهریان سعدی و حافظ به چشم آمد، نه فقط دستگاههای مسئول که هر اهل خیر و هر آزادهای دست به کار شد تا برای هموطنان آسیب دیده از سیل در حد وسع و توان خود کاری بکند و کرد. چه باک اگر در این میانه هستند کسانی که حتی در چنین وضعیتی به دنبال سو استفاده باشند.
جهت مشاهده مهمترین مطالب مرتبط می توانید بر روی هر یک از عناوین زیر کلیک کنید:
کاهش مصیبتهای سیلهای اخیر با فناوریهای دانش بنیانعامل بحران سیل چیستآبخیزداری راه نجات کشور از از خشکسالیهای بلندمدت و جلوگیری از سیلناگفته هایی از مدیریت پس از بحران در مناطق سیل زدهخسارت سیل، دست انتقام آب از توسعه ناپایداربلایای طبیعی و خسارتهای اقتصادی ناشی از آن با نگاهی به خسارات اقتصادی سیل در ایرانبررسی ابعاد اقتصادی سیلداشتن برنامه برای مقابله با سیل الزامی استعلت سیل لرستان چه بود؟بررسی سیل اخیر در ایران در میزگردی با همین عنوانایران در رتبه هفتم وقوع سیل/ خسارت ۱۰۰ میلیارد دلاری فرسایش خاک در سیلاب اخیر