کاوه معصومی پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی در پاسخ به این سوال که چرا بحران تغییر آب و هوایی به اندازه کرونا جدی گرفته نشده است، گفت: بحران اقلیمی در بعضی نقاط جهان خیلی زیاد جدی گرفته شده است. رویکرد و سیاست حکومتها، قدرت و تحرک جامعه مدنی و شدت بروز نشانه ها و خسارات ناشی از بحران اقلیمی و میزان آگاهی های عمومی و نقش رسانه های جمعی و میزان تاب آوری و آسیب پذیری اکثریت افراد جامعه و راهکارهای واقعا موجود و در دسترس جامعه برای مقابله با تهدیدات، در جدی گرفتن بحران اقلیمی خیلی مهم بوده و هست.
درمورد کرونا هم همین عوامل عینا تاثیر داشته است. با یک تفاوت مهم که کرونا پدیده ای است که بطور مستقیم فرد را در معرض خطر قرار میدهد و در نتیجه غریزه صیانت از نفس را بشدت تحریک می کند. در حالیکه پدیده تغییرات اقلیمی و شیوه تبلیغات و اطلاع رسانی در باره ان تاکنون بصورت پدیده ای بوده است که جوامع و زیستکره را بعنوان کلیتی یکپارچه و عمدتا در چشم اندازآینده در معرض خطر قرار داده و خواهد داد.
به بیان دیگر کرونا موجودیت فردی آدم ها را در لحظه به چالش کشیده است و حس حفظ جان را در آحاد و یا دست کم اکثریت مردم برانگیخته است در حالیکه مخاطب پدیده تغییرات اقلیمی متاثر از نوع گفتمان فعالان اجتماعی و محیط زیستی عمدتا دولت ها و نهاد بین المللی بوده اند و نه آحاد افراد جامعه.
از یاد نبریم ایجاد حساسیت زیاد در جوامع در ارتباط با مخاطرات ناشی از تغییرات اقلیمی در اکثریت جوامع بسود و صلاح گروه های حاکم و صاحبان قدرت اقتصادی نیست تا آن اندازه که گاه از بیخ و بن آن را انکار می کنند.
کمتر کسی از فعالان محیط زیست بخصوص در ایران به اقتصاد سیاسی تغییرات اقلیمی و نقش منافع و سیاست های نئولیبرال سازی جهان در جهت تخریب محیط زیست توجه دارد.
چند وجهی کرونا و تغییرات اقلیم
شهرام اتفاق پژوهشگراقتصاد سیاسی در پاسخ به همین سوال گفت: بحران تغییرات اقلیمی دارای چند ویژگی مهم است که اهمیت آن را در نزد مردم کاهش میدهد:
1- آثار تخریبی و غیر قابل بازگشت تغییرات اقلیمی در آینده رخ خواهد داد
2- آن چه که تاکنون رخ داده است، تدریجی بوده و رویدادهای تدریجی برای افراد جامعه عادی میشوند.
3- مسئله اشتغال و کسب درآمد برای افراد جامعه، مسئلهی اکنون و همین لحظه است. سیر کردن شکم خانواده و شام امشب، برای کارگر شاغل در معدن زغالسنگ، از اولویت بالاتری نسبت به عواقب انقراض نسل پنگوئنها در قطب شمال دارد.
4- پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی برای بخش بزرگی از افراد و حتا بخشهای آگاهتر جامعه روشن نیست.
5- کشورهای گوناگون، منافع و زیانهای متفاوتی در برابراین بحران احساس میکنند. با افزایش گرمایش زمین، جزایرمالدیو زیر آب غرق خواهند شد، در حالیکه سرزمینهای بکر سیبری در شمال روسیه ارزشی چند برابر خواهند یافت و به قول هراری، سیبری تبدیل به سبد نان برای جهان خواهد شد.
اکنون تمامی این موارد را با بحران کرونا مقایسه کنید
1-بحران کرونا درباره مرگ و زندگی در لحظه و اکنون است.
2- مرگ در اثر بیماری تنفسی شبیه آنفولانزا برای عامه مردم کاملاً ملموس و قابل درک است و مانند مدلهای تحلیلی درباره روند نابودی اکوسیستم پیچیده نیست.
3- کرونا ناگهانی در میان ما حضور یافته و همه ما انسانها معمولاً درک بهتری از رویدادها و خطرات غیرتدریجی داریم.
4- کرونا به اشتغال، کسب درآمد، کرایه خانهی این ماه و شام امشب افراد جامعه آسیب میزند و بسیار قابل لمستر است و موضوعی راجع به نگرانیهای دانشمندان در 2030 یا 2050 نیست.
5- همه کشورها در برابر آن آسیبپذیر هستند و آسیب را به یکدیگر منتقل میکنند.
از این رو، برای سخن گفتن از اینکه شیوع ویروس کووید 19، چه مقدار کاهش انتشار کربن را در پی داشته است یا انقراض چند گونه جانوری متوقف شده است، باید توام با در نظر گرفتن آسیبهای بزرگی باشد که به جان و معیشت انسانها رسیده است. محیط زیست یک موضوع چندوجهی و میان رشتهای است و کم التفاتی به برخی جوانب آن، از ارزش هر کار تحلیلی در این باب خواهد کاست.