مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی چهار سناریوی ممکن در دوران پسا کرونا و بازیابی اقتصاد جهانی را بررسی کرده است. در این گزارش به وضوح گفته است که به طور قطع نمیتوان آینده بازار نفت را روشن متصور کرد. اولاً،هنوز بحران جهانی بهداشت پایان نیافته است. محتمل ترین فرضیه آن است که همزمان با انتظار برای کشف واکسن ویروس کرونا و در کنار مجموعه ای از پیامدهای ناشی از بیماری کوید- 19و امواج جدیدی از گسترش این بیماری، روند اقتصادی کشورها ادامه یابد.
به گزارش زیست آنلاین، بحران کوید- 19به وضوح تأثیر چشمگیری بر دنیا داشته و مسیر آن در مرحله کنونی غیرقابل پیش بینی است. درنتیجه، وجود نااطمینانی فاحش درخصوص آنچه در پیش رو قرار گرفته می تواند توانایی رهبران کسب و کارها را جهت اتخاذ اقدامات استراتژیک فلج کند. اتخاذ سیاستگذاری های عمومی ـ برای مثال مداخلات مالی و زمانبندی بازگشایی مجدد اقتصادهای محلی ـ اغلب مبهم است. آیا با تشدید نا آرامی های اقتصادی، ناآرامی های اجتماعی نیز افزایش می یابد؟ پاسخ به این
سؤالات و سؤالات بیشتر از اهمیت ویژهای برای محیط کسب وکار برخوردار خواهد بود، البته پاسخ سؤالات تا حد زیادی ناشناخته و اساساً ارائه پیش بینی ها ناممکن است. با این حال، عاجز ماندن و عدم انجام اقدامات لازم در این شرایط گزینه مناسبی نخواهد بود. درحقیقت، درحال حاضر انجام اقدامات مقابله ای در طول این بحران، مهم و حیاتی خواهد بود.
بر همین اساس، مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی «سناريوهای پيشروی بازار انرژی در بحران كرونا» را بررسی کرده است. در این گزارش آمده است: تحلیل های کارشناسی مجامع بین المللی نشان داد شرکت هایی که، برای مثال، در بحران مالی سالهای 2008و 2009از همان ابتدا شروع به واکنش و برقراری ارتباط با سرمایه گذاران کردند، به طور قابل توجهی عملکرد بهتری از شرکتهایی داشتند که منتظر ماندند تا رکود کامل اتفاق بیفتد.
بنابراین، چگونه یک اقتصاد میتواند در زمان وقوع نااطمینانی گسترده و تغییرات مداوم، بازیگر پیشرو در بازار باشد؟ در این خصوص، نکته کلیدی این است که برنامه زمانی حل بحران به مراحل قابل مدیریت تقسیم بندی شود. دوره اخیر ورشکستگی کسب و کارها، یک دوره انتقال یا گذار است که تا زمان تحت کنترل قرار گرفتن شیوع بیماری به طول می انجامد و فضای جدیدی به دنبال آن خواهد آمد. سپس رهبران باید سناریوهایی بسازند و با نظارت بر انواع شاخص های مبتنی بر زمان واقعی، سناریوها را به طور مرتب به روزرسانی کنند تا به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری استفاده شود همچنین زیرساخت های موقت مدیریت بحران نیز از ضروریات هر بنگاه اقتصادی است. در این یادداشت به اختصار سناریوهای متصور شده برای برون رفت از بحران کرونا از منظر اقتصاد انرژی و اثر آن بر بازار نفت بررسی شده است.
مرکز پژوهش های مجلس در ادامه گزارش چهار سناریو در ارتباط با آینده بازار انرژی را تشریح کرده می نویسد: در چند سال آینده یعنی تا سال 2030، تلفیق دو راه حل همکاری بین المللی و یکجانبه گرایی به چهار سناریوی احتمالی منجر خواهد شد.
هریک از این سناریوها از انسجام درونی و منطقی قوی برخوردار بوده و در عین حال با سه سناریوی دیگر بسیار متعارض است. امروز نمی توان احتمال وقوع هر یک از این سناریوها را برآورد کرد. تنها چیزی که می توان گفت، محتمل بودن وقوع هر چهار سناریو است.
سناریوی اول: بازگشت به وضع موجود +کاهش جهانی سازی=«هرکس برای خودش»
این سناریو متشکل از پیگیری کاهش جهانی سازی و تلاش برای بازگشت به وضع موجود است. می توان آن را سناریوی «هرکس برای خودش» نامید. در این سناریو، دولتها به جای حرکت در راستای سازماندهی مجدد و یا حتی ایجاد تفاوتی ساده پس از بحران، بر منافع کوتاه مدت و مستقیم خود تأکید دارند و لذا اولویت های خود را تقویت می کنند. هدف ایالات متحده، از سرگیری تعارض صنعتی و تجاری با چین است. برای سایر کشورها، هدف، مقابله با روند جهانی سازی است که به نظر میرسد عناصر بی ثبات کننده آن بیش از مزیتهایی است که کاهش قیمت تمام شده محصولات و خدمات به همراه دارد. هدف از واکنش اقتصادی به این بحران، حفظ رشد اقتصاد ملی با سریعترین روند ممکن است.
بنابراین، الگوی این هدف، بهبود وضعیت اقتصادی با نمودار Vشکل و سریع خواهد بود و در این خصوص بر بقای فعالیتهای فعلی، به دور از ملاحظات زیست محیطی و حتی تجدیدنظر در سیاست های حمایتی کنونی تأکید می شود.
بنابراین در بخش انرژی، گزینه پیشرو ارتقای راه حلهای با هزینه کمتر است. در کوتاه مدت راه حلهای مبتنی بر سوخت های فسیلی ترجیح داده میشود، عمدتاً به دلیل آنکه رکود بخشی از اقتصاد جهان به شدت قیمت این انرژیها را کاهش داده است.
مصرف نفت به دلیل آغاز به کار بخش حمل ونقل و همچنین تولید انرژی از زغال سنگ در آسیا مجدداً از سر گرفته میشود. از طرفی، این بحران ممکن است توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. طبق اعلام آژانس بین المللی انرژی عدم قطعیتها و دشواریهای تأمین مالی ممکن است توسعه پروژه های جدید در این زمینه را محدود کند؛ حتی پیش از این بحران نیز دولتهای متعددی درحال برنامه ریزی برای اصلاح و بعضاً کاهش کمک به طرحهای انگیزشی برای پروژه های تجدیدپذیر بودند.
به طورکلی، در هر دو گروه کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده انرژی، فعالیتهای کربن زا و به اصطلاح خاکستری(مانند زغالسنگ، نفت، گاز) به عنوان ابزاری برای کاهش هزینه انرژی و احیای اقتصادی استفاده میشود. بهبود شرایط به صورت Vشکل امکانپذیر است، اما در میان مدت به دلیل موج دوم بحران سلامت و هم به علت عدم تناسب میان عرضه و تقاضا در بازار کالا احتمال بازگشت وجود دارد. این عدم تناسب میتواند موجب ایجاد شوک های قیمتی شود؛ که در اینصورت با یک الگوی بهبود Wشکل و افزایش بی ثباتی مواجه خواهیم شد.
سناریوی دوم: بازگشت به وضع موجود + همکاری = «نجات کل کشتی»
سناریوی دوم مبتنی است بر همکاری بین المللی با هدف اجتناب از رکود و ورشکستگی بسیاری از دولتهای شکننده یا ضعیف. با توجه به ضرورت نجات اقتصاد، تقاضا برای گذارهای (تحولات) زیستمحیطی کاهش مییابد و یا تا حد زیادی به دست فراموشی سپرده خواهد شد. این سناریو را میتوان سناریوی «نجات کل کشتی» نامید. بحران جاری، یک بحران جهانی گسترده و قابل قیاس با رکود بزرگ دهه 1930است که صندوق بین المللی پول از آن تحت عنوان بحران تعطیلی بزرگ همراه با کاهش 3 درصدی تولید ناخالص داخلی در سطح جهان در سال 2020یاد میکند.
پیامد اصلی گسترش این موضوع، ممکن است منجر به ورشکستگی بسیاری از دولتهای ضعیف، شکننده و بدهکار در سطح جهان شود. بنابراین انجام مذاکرات مجدد و طرح استمهال بدهیها ازسوی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی ضرورتی اجتناب ناپذیر خواهد بود.
همچنین، از دیدگاهی نزدیکتر به مکتب اقتصادی کینز، میتوان با افزایش نقدینگی از طریق تزریق سنگین حق برداشتهای ویژه صندوق بین المللی پول، به تقویت و بهبود شرایط اقتصادی کمک کرد. نتیجه مورد انتظار، تثبیت اقتصادها و بهبود سریع فعالیت و تجارت است. این امر میتواند به یک الگوی بهبود Vشکل بینجامد و یا حتی اگر پس از سال 2021بازگشتی رو به جلو اتفاق بیفتد، این الگو میتواند به صورت Zشکل باشد. ولی این نوع روش بهبود اقتصادی، ممکن است به توسعه پایدار و کاهش سرعت فرایند گذار یا تحول انرژی منجر شود.
درواقع نجات اقتصاد میتواند به تأکید بر بازگشت سریع به الگوهای مصرف پیش از بحران، با هدف حراست از کسب وکارهای مورد تهدید (ازجمله اتومبیل سازی، حمل ونقل هوایی، گردشگری و غیره) و سرمایه گذاری در صنایع بالغ بینجامد.
سناریوی سوم: کاهش جهانی سازی + گذار یا تحول = «بازگشت به قلمرو»
تلفیق کنارهگیری از جهانی سازی و گذار زیست محیطی به سناریوی سوم می انجامد. این سناریو به معنای تجدیدنظر در فعالیتهای اقتصادی و تلاش برای خودمختاری بیشتر است. این سناریو «بازگشت به قلمرو» نام دارد.
بحران ناشی از ویروس کرونا بخشی از یک روند اساسی در حمایت از فعالیتهای انتقالی است. به دلیل ناتوانی در پیاده سازی همکاریهای بین المللی قوی و همچنین به علت تمایل آشکار برای بازیابی درجاتی از حاکمیت به واسطه انتقال، این سناریو فرض میکند که هر دولت، قلمرو خودش را انتخاب میکند که برای تضمین گذار یا تحول زیست محیطی «بر نیروهای خودش تکیه کند.»
نتایج حاصل از کاهش مصرف و تمرکز مجدد بر فعالیتهای صنعتی، پیاده سازی یک مدل کشاورزی جدید و برنامه ریزی منطقه ای است که شهرهای با اندازه متوسط را به شهرهای بزرگ اصلی ترجیح میدهد.
پیاده سازی این مدلهای جدید تولید و مصرف، خود مستلزم تحولات عمیق اجتماعی و اقتصادی است، لذا به بهبود سریع منجر نمیشود، بلکه به تدریج اجرایی خواهد شد. الگوی بهبود در این سناریو، Uشکل و یا حتی با در نظر گرفتن کاهش رشد تولید ناخالص داخلی متعاقب آن، Lشکل خواهد بود.
در این سناریو هدف اصلی، دیگر بهبود تولید ناخالص داخلی نبوده، بلکه سایر شاخصهای رفاه مد نظر است. این سناریو از لحاظ انرژی، کاهش قابل توجه در همه فعالیتهای مرتبط با سوختهای فسیلی و آلاینده را به همراه خواهد داشت و توسعه درجات بالاتری از کارایی، موتور رشد مصرف را به پویایی بسیار کمتری میرساند. توسعه زنجیره های کوتاه تر تولید و تدارکات، کاهش معنادار تقاضای حمل ونقل را امکانپذیر خواهد کرد.
در این سناریو، انرژیهای تجدیدپذیر (برای مثال پروژه گریترگرین ) در قالب نامتمرکز خود نقشی اساسی در تأمین و تدارکات بدون کربن ایفا میکنند.
سناریوی چهارم: همکاری + گذار یا تحول = «پیمان سبز جدید»
سناریوی چهارم، تلفیقی است از بازگشت به همکاریهای بین المللی به همراه تسریع در گذار زیست محیطی و انرژی. این همان سناریوی پیمان سبز اروپا است که با توجه به شرایط جدید پیش آمده به سناریوی «پیمان سبز جدید» منجر خواهد شد. شوک ناشی از ویروس کرونا و آگاهی از مخاطرات حاصل از بحرانهای جهانی (تغییرات اقلیمی یا ویروس) حداقل ما را نسبت به برخی از بازیگران اصلی جامعه بین الملل هوشیار میکند.
آنها خودشان را برای تجدید ساختار مؤسساتی چندبعدی با هدف توسعه پایدار، صیانت از تنوع زیستی، سرمایه گذاریهای سبز و کربن زدایی از سیستم های انرژی سازماندهی میکنند. درکی مشترک میان توافق «پیمان سبز» اروپا و اقدامات چین با برنامه های موسوم به «زیرساخت جدید» و پروژه یک کمربند یک جاده درحال شکل گیری است.
بنابراین پیمانهای سبز جدید و هماهنگ شده، با در نظرگرفتن درسهای برگرفته از این بحران درباره موضوعات مرتبط با امنیت و محدودیتهای حمایت از محیط زیست منعقد میشوند. اجرای این سرمایه گذاریها به اندازه ای سریع است که از رکود مستمر جلوگیری میکند.
متغیر مصرف، عمدتاً مرتبط با محصولات سبز است، درحالی که متغیر سرمایه گذاری مؤلفۀ قدرتمند رشد به شمار میرود. بنابراین، چنانچه اثر سرریز اقتصادی به سرعت و مبتنی بر منطق بازسازی و رشد سبز آزاد شود، روند بهبود Uشکل و حتی Zشکل را شاهد خواهیم بود.
این سناریو به اهمیت تغییرات معنادار در الگوهای مصرف و بهره وری انرژی به خصوص در بخش حمل ونقل اشاره دارد.
اما فرایند بازسازی سیستمهای انرژی که در این سناریو مطرح شده، اقدامی بسیار بلندپروازانه است و مستلزم بسیج تمام نوآوریها برای توسعه فناوریهای کم کربن خواهد بود. در این میان، باید توسعه انرژیهای تجدیدپذیر (حتی به صورت مدلهای نامتمرکز یا بزرگ مقیاس و شبکه متصل) را بسیار مهم دانست.
در این سناریو، آینده انرژی هسته ای کماکان در هاله ای از ابهام است، ولی به دلیل قابلیت تولید کربن زدایی که دارد، در برخی کشورها ممکن است جایگزین شود.
براساس اینگونه وضعیت های احتمالی در آینده، میتوان فرضیاتی جدید درباره بهبود شرایط و رشد اقتصادی جهان مطرح کرد. طی نیم قرن اخیر، تمام این الگوها در مقاطع زمانی مختلف ازجمله در خلال بحرانهای نفتی دهه ،1970بحران مالی دهه ،1990بحران بدهی خانوار سال 2008در ایالات متحده و به تبع آن بحران بدهی حاکمیتی اروپا مشاهده شده اند.
جمع بندی و نتیجه گیری
مرکز پژوهش های مجلس در جمع بندی نهایی از این چهار سناریو می نویسد: به طور قطع نمیتوان آینده بازار نفت را روشن متصور کرد. اولاً،هنوز بحران جهانی بهداشت پایان نیافته است. محتمل ترین فرضیه آن است که همزمان با انتظار برای کشف واکسن ویروس کرونا و در کنار مجموعه ای از پیامدهای ناشی از بیماری کوید- 19و امواج جدیدی از گسترش این بیماری، روند اقتصادی کشورها ادامه یابد.
به گزارش انرژی امروز، نظرات بیشماری به شیوه های مختلف در همه رسانه ها بیان شده است و لذا اقتباس چشم اندازی شفاف از این نظرات درخصوص آینده دشوار است. در هر حال، میتوان مطمئن بود که در پایان این بحران، گزینه های سیاسی دولتها، هم از نظر همکاری های بین المللی و هم از جهت اهمیتی که به ضروریات انتقال داده میشود، برای چندین سال وضعیت جهان فردا را تعیین خواهدکرد.
براساس گزارش ماه ژوئن اداره اطلاعات انرژی آمریکا، درمورد قیمتهای نفت پس از سال ،2021با مشاهده بیش از پنجاه سال روابط میان قیمتهای نفت و تولید اوپک میتوان شاهد پیچیدگی روابط و فرمولاسیون های ارزشگذاری قیمت و تعادل عرضه و تقاضای بازار نفت بود. بنابر نتایج یافته های گزارش مذکور پیش بینی شده که قیمتهای جهانی نفت برای چندین سال متمادی، در بازه 30تا 50دلار باقی بماند.