یک دکتری بومشناسی دریا با اشاره به اینکه خلیج فارس دارای تنوع زیستی و ارزش اکوسیستمی بسیار بالایی است، گفت: از مهمترین عواملی که تنوع زیستی اکوسیستمها و محیط زیست خلیج فارس را در معرض تهدید قرار میدهد ورود انواع آلاینده ها بخصوص زباله و آلودگیهای نفتی به آب این دریا است که باید مورد توجه مسئولان تمام کشورهای حاشیه این دریا قرار بگیرد.
حمیدرضا بارگاهی ضمن بیان اینکه چهار عامل اصلی اکوسیستم و تنوع زیستی خلیج فارس را تهدید میکند، اظهار کرد: یکی از این عوامل تغییرات اقلیمی است که منجر به تغییرات و ناپایداری اکوسیستم دریایی میشود یعنی گرمایش کره زمین باعث افزایش شدید دمای آب در فصل تابستان شده است و این دمای بالای آب باعث آسیب رساندن به آبسنگهای مرجانی، جنگلهای حرا و شور شدن آب خلیج فارس و تغییرات فیزیک و شیمیایی آب دریا میشود که به تبع آن روی انواع گونههای آبزی تاثیر میگذارد همچنین بر «شکوفایی پلانکتونی»، «شکوفایی انواع عروسهای دریایی»، «سالپها» و گونههای مختلف آبزی تاثیرگذار است.
وی یکی دیگر از منابع تهدیدکننده اکوسیستم خلیج فارس را آلودگیهای ناشی از انواع فاضلابها، روان آبها و پسآبهایی دانست که از مناطق شهری و اطراف خلیج فارس وارد این دریا میشوند و تصریح کرد: آلودگیهای ناشی از ورود فاضلابهای شهری، پسآبهای صنعتی و آب شیرین کنها از مهمترین منابع آلاینده خلیج فارس هستند. توسعه سواحل در سرتاسر منطقه خلیج فارس که همراه با تخریب سواحل، ساخت جزایر مصنوعی، استحصال دریا و پیشروی خشکی در دریا است از دیگر عوامل تهدید کننده این اکوسیستم است که باعث وارد شدن شن، سنگ و مصالح ساختمانی به آب دریا و ریزش رسوبات و انواع مواد آلی به آن میشود و کدورت آب خلیج فارس را افزایش میدهد که در این زمینه باید تمهیدات و اقدامات بیشتری صورت گیرد چرا که اثرات سوء آنها قابل کنترل و مدیریت است.
این دکتری بومشناسی دریا همچنین ضمن اشاره به اینکه یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده اکوسیستم خلیج فارس آلودگیهای نفتی است، گفت: ۲۵ تا ۳۰ درصد نفت جهان از این منطقه تامین می شود و اقتصاد تمام هفت کشور حوزه خلیج فارس بر پایه نفت است بنابراین این کشورها براساس اکتشاف، استخراج، پالایش و فروش نفت گذران زندگی میکنند. به همین دلیل این دریا بهعنوان یکی از پرترددترین دریاهای جهان شناخته شده و «سازمان بینالمللی دریانوردی» (IMO) آن را یک منطقه ویژه دریایی اعلام کرده است و کشورهای این حوزه موظف به رعایت پروتکلها و کنوانسیونهای بین الملی در این زمینه هستند که در صورت رعایت و پایبندی دقیق به آنها می توان امیدوار بود که این فعالیتها را مدیریت کرد.
خلیج فارس با انواع مخاطرات نفتی مواجه است
وی در ادامه با اشاره به اینکه خلیج فارس یکی از مناطق مهم تجاری-صنعتی جهان در زمینه صادرات و حمل نفت، گاز و محصولات پتروشیمی به حساب میآید، اظهار کرد: کشتیهای مختلف نفتکش و حامل میعانات گازی و کشتیهای فلهبر انواع محصولات پتروشیمی را ازکل کشورهای منطقه دریافت و از طریق آبهای خلیج فارس به سراسر جهان صادر می کنند و این دریا در حقیقت بزرگترین آبراه جهان در ارتباط با این نوع کشتیها است. بههمین دلیل اکوسیستمها و تنوع زیستی خلیج فارس با انواع مخاطرات از جمله نشت نفت از میادین اکتشاف نفت و گاز تا کشتیها، پالایشگاهها و تاسیسات سکوهای نفتی مستقر در بخشهای مختلف آن مواجه است.
فرسودگی خطوط لوله دریایی انتقال نفت و گاز
بارگاهی با اشاره به فرسوده بودن خطوط لوله دریایی انتقال نفت و گاز گفت: خطوط لوله انتقال نفت که زیر آبهای خلیج فارس نفت را از ساحل به دریا یا از دریا به ساحل منتقل میکنند اغلب بیش از ۶۰ تا ۷۰ سال قدمت دارند از این رو فرسوده بودن این لولهها باعث افزایش احتمال نشت نفت در خلیج فارس میشود. همچنین حرکت شناورهای نفتکش در خلیج فارس باعث میشود میلیونها تن آب توازن از نقاط مختلف دنیا توسط این شناورها به آبهای خلیج فارس و آلودگیهای مختلفی را وارد آب این دریا کند.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم نشت نفت بر اکوسیستم های دریایی
این دکتری بومشناسی دریا درباره تاثیرات نشت نفت بر محیط زیست دریایی خلیج فارس توضیح داد: نشت نفت دو اثر مستقیم و غیرمستقیم بر اکوسیستمهای دریایی دارد که اثرات مستقیم آن آثار فیزیکی برجا مانده از نشت نفت از خطوط لولههای انتقال نفت و کشتیهای نفتکش یا براثر واژگونی این کشتیها است که بصورت لکه نفتی روی سطح آب باقی میماند و با جریان آب به سمت سواحل میآید و ممکن است جزایری که در مسیرش قرار دارد را در بر گیرد و این آلودگیهای نفتی میتواند اکوسیستم را دچار مخاطره و چهره ساحل را بسیار زشت کند.
بارگاهی با اشاره به اینکه آثار غیرمستقیم باقیمانده از نشت نفت در دریا معمولا مورد توجه قرار نمیگیرد، گفت: از آثار غیر مستقیم انتشار نفت تجزیه آن در آب دریا است که به دلیل پایداری بالا و ماندگاری طولانی در آب دریا باعث ورود ۱۶ ترکیب سرطانزا یعنی؛ ترکیبات هیدروکربنهای نفتی پلی آروماتیک به دریا میشود. این ترکیبات به مرور توسط آبزیان فیلتر کننده مصرف می شود و در بدن این آبزیان رسوب کند وبه دلیل پایداری بالا در نهایت به بدن انسانها که از این آبزیان تغذیه میکند وارد شود. این مواد نفتی بر سلامتی آبزیان و انسانها آثار مخرب تری بر جای می گذارد.
وی افزود: ترکیبات فلزات سنگین که از پساب تاسیسات پتروشیمی یا پایانه های صادرات این محصولات به آب دریا سرازیر می شود نیز به همین صورت در بدن آبزیان فیلتر کننده رسوب می کند.
بارگاهی اضافه کرد: زبالههای محصولات نفتی و سایر زبالهها از جمله پلاستیک از سایر آلودگیهایی هستند که وارد خلیج فارس میشوند. در واقع از آلودگیهایی که امروزه بیشتر وارد دریاها میشوند می توان به پلاستیکها، میکروپلاستیکها و نانوپلاستیکها اشاره کرد که از بین نمیروند اما به ذرات کوچکتری تبدیل میشوند. آبزیانی مانند لاروماهیان آن ها را به اشتباه می بلعند. در نتیجه در بافت بدن آن ها رسوب می کند. این رسوبات تا بزرگ شدن لاروها در بدن آنها باقی میماند و به موجودات دیگر زنجیره غذایی از جمله انسانها نیز منتقل میشود. در نهایت میتوان گفت تمام این پیامدها ناشی از مخاطراتی است که محصولات نفتی و پتروشیمی بههمراه دارد.
رییس گروه توسعه و بهسازی زیستگاههای آبزیان سازمان شیلات در پاسخ به این پرسش که چرا باید مساله نشت نفت در خلیج فارس را جدی گرفت و آن را مورد توجه قرار، گفت: دریای خلیج فارس محدود به هفت کشور است که همگی در حال بهرهبرداری از منابع نفتی در این منطقه هستند و این کشورها بهنوعی جزو کشورهای در حال توسعه و جهان سوم هستند در حالی که رویکرد کشورهای پیشرفته اکنون خروج این تاسیسات آلوده کننده از کشورهای خود و سرمایه گذاری و توسعه آن ها درکشورهای درحال توسعه مثل کشورهای منطقه ما است بنابراین استراتژی کشورهای توسعه یافته رفتن به سمت استفاده از انرژی های پاک و حرکت در مسیر توسعه منابع طبیعی تجدیدشونده است که علاوه بر درآمد بی پایان، کاهش آثار مخرب زیست محیطی را بههمراه خواهد داشت و در چنین شرایطی اکوتوریسم میتواند جایگزین مناسبی برای نفت باشد.
بارگاهی در پاسخ به این پرسش ایسنا که مسئولان باید چه تمهیداتی را در زمینه کاهش آلودگیهای نفتی در خلیج فارس اتخاذ بیندیشند؟ اظهار کرد: تمام هفت کشور حوزه خلیج فارس عضو کنوانسیونهای دریایی از جمله «کنوانسیون لندن» و «کنوانسیون مارپل» (MARPOL) هستند اما هیچ یک از این کشورها به طور جدی به این کنواسیونها پایبند نیستند و مقررات آنها را با جدیت اعمال نمیکنند بنابراین نه تنها مقررات این کنواسیونها که قوانین ملی تمام این کشورها را موظف به کنترل، پایش و مقابله با انواع آلودگیها، نشت نفت و تمام مخاطرات نفتی کرده است که متاسفانه توسط این هفت کشور حوزه خلیج فارس رعایت نمیشود بلکه تمام این کشورها بهدنبال افزایش تولید و درآمد از طریق نفت هستند.
لزوم همکاری تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس برای مقابله با آلودگیهای دریایی
وی ضمن تاکید بر اینکه کاهش آلودگیهای ناشی از نفت در خلیج فارس مستلزم یکپارچگی و همکاری تمام کشورهای حوزه خلیج فارس است، تصریح کرد: متاسفانه کشورهای اطراف خلیج فارس یکپارچگی لازم برای پایبندی به برنامههای محیط زیستی خلیج فارس را ندارند و در این زمینه همکاری جدی نمی کنند. «سازمان منطقه ای حفاظت از محیط زیست دریایی منطقه راپمی» که ایران نیز عضو آن است هر چندسال یک بار جلسه یا برنامه نمایشی زیست محیطی برگزار می کند اما باز در ملزم کردن کشورهای حاشیه خلیج فارس به رعایت قوانین کنوانسیونها و وظایف مربوط به پایش و کنترل و مقابله با آلودگیهای محیط زیستی خلیج فارس موفق نبوده است. بههمین دلیل معتقدم اگر کشورهای منطقه خلیج فارس از جمله مسئولان کشور ما بخواهند این آلایندهها و مخاطرات ناشی از آن را در خلیج فارس کنترل کنند باید بتوانند یک برنامه مشترک را اجرا کنند و با همکاری یکدیگر سرمایهگذاری، هزینه و در این زمینه اقدام کنند چراکه خلیج فارس یک منطقه مشترک میان این هفت کشور است بنابراین یک کشور نمیتواند بهتنهایی وضعیت محیط زیستی خلیج فارس را کنترل کند بلکه همکاری همه آنها در این زمینه لازم است.
نقش موثر نظارت مردم بر کاهش انتشار آلاینده های نفتی
بارگاهی ادامه داد: درپی سانحه اخیر انتشار نفت از نفتکش در ژاپنی در نزدیکی جزیره موریس اقیانوس هند ابتدا مردم محلی موضوع را در شبکههای اجتماعی و رسانهها پیگیری سپس نمایندگان مجلس به موضوع ورود کردند و با هماهنگی امکانات و کمکهای مردم و پشتیبانی سازمانهای مسئول سریعا نفت را قبل از دوتکه شدن کشتی خارج کردند بنابراین شاهد هستیم که نظارت دقیق مردم و دستگاههای نظارتی به میزان زیادی در جلوگیری و اقدام برای کاهش انتشار آلایندههای نفتی مهم و موثر است.
رییس گروه توسعه و بهسازی زیستگاههای آبزیان سازمان شیلات بهروز رسانی و استانداردسازی تجهیزات پالایشگاهی، سکوهای نفتی و خطوط انتقال دریایی نفت و گاز را یکی دیگر از راهکارهای کاهش آلودگیهای نفتی دانست و گفت: به طور مثال پالایشگاه آبادان یکی از قدیمی ترین پالایشگاههای ایران است و اکنون بیشتر لوازم و تجهیزات آن از رده خارج شدهاند و تنها به این دلیل که بنزین تولید میکند، مشغول به کار است در حالی که این پالایشگاه از لحاظ استانداردهای زیست محیطی از جمله آلودگی هوا باید به کل تعطیل شود. پالایشگاههای نفت دیگری در منطقه مثل پاپکو در بحرین و یا آرامکو دردر عربستان چنین وضعیتی دارند.
آلایندهها و مواد نفتی خلیج فارس باید دقیق و کامل نظارت و پایش شوند
وی با اشاره به اینکه نظارت دقیق بر بهرهبرداری نفت باید با رعایت استانداردها و پروتکلهای سختگیرانهتر همراه باشد، اظهار کرد: باید تاسیسات بهره برداری همچنین پایانه های نفتی خلیج فارس بهصورت دقیق نظارت و پایش شوند و هربخشی که سهل انگاری کرده است و ایجاد آلودگی می کند با جرایم شدید روبهرو شود تا شرکتهای نفتی و شرکتهای نفتکش به فکر استانداردسازی تاسیسات و لوازم و کنترل شناورهای خود باشند همچنین عمل به قانون استفاده از دستگاه تصفیه در کشتیهایی که دارای آب توازن هستند امری لازم است تا محیط زیست دریایی با تخلیه آب توازن مورد تهدید قرار نگیرد.
اهمیت تهیه نقشه دریایی از مناطق و اکوسیستمهای با ارزش خلیج فارس
به گزارش ایسنا، بارگاهی در پایان صحبتهای خود با اشاره به اینکه هیچ نقشهای از مناطق حفاظت شده دریایی خلیج فارس در کشور تهیه نشده است، تاکید کرد: اگر نتوانیم به نقشههای دریایی که در آن تمام مناطق حساس و زیستگاههای دریایی خلیج فارس و دریای عمان مشخص شده باشد دست پیدا کنیم، نمیتوانیم بهدنبال توسعه پایدار در دریا باشیم بنابراین لازم است مسئولان پیش از هرگونه توسعه صنعتی و توسعه بهره برداری از میادین نفتی در سواحل خلیج فارس، مناطق حساس دریایی و زیستگاههای آبزیان مانند آبسنگهای مرجانی ساحلی و مناطق عمیق، محل های تخم ریزی، نوزادگاهها و محلهای تغذیه انواع گونه های آبزیان را شناسایی و تمامی زیستگاههای دریایی را از نظر اهمیت، طبقه بندی و زون بندی کنند تا با حفاظت آنها از توسعه در این مناطق حساس و با ارزش جلوگیری بهعمل آید و بهجای آن مناطق دیگری که پتانسیل توسعه و فعالیتهای مختلف دارد را احیا کنند.