در حال حاضر دست کم در اروپا، مساله محیط زیست به یکی از مهم ترین چالش ها و اولویت های سیاستمداران تبدیل شده است. هر چند که درعمل، بهبود وضعیت حتی در کشورهای غربی بصورت ملموس برای مبارزه تغییرات اقلیمی وجود ندارد.
هیچ رئیس جمهوری در ساختار فعلی نمی تواند چالش های زیست محیطی ایران را حل کند
15 خرداد 1400 ساعت 13:00
در حال حاضر دست کم در اروپا، مساله محیط زیست به یکی از مهم ترین چالش ها و اولویت های سیاستمداران تبدیل شده است. هر چند که درعمل، بهبود وضعیت حتی در کشورهای غربی بصورت ملموس برای مبارزه تغییرات اقلیمی وجود ندارد.
به گزارش زیست آنلاین، یکی از نمونه های بی بدیل اهمیت مسایل زیست محیطی و مبارزه با گرم شدن زمین، پیروزی احزاب چپ و بالارفتن محببویت احزاب چپ و شخصیت های فعال محیط زیست در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی در ۵ سال اخیر است.
بتازگی در انتخابات شهرداری ها در فرانسه، حزب سبزهای این کشور برای اولین بار پیروز قاطع انتخابات در اغلب شهرهای بزرگ بود. همزمان می بینیم که در کشورهای در حال توسعه و فقیر جهان، که شاید بصورت وسیع تری هم قربانی تغیرات اقلیمی هستند، محیط زیست اولویت سیاستمداران نیست.
در حالی که سازمان ملل بارها اعلام کرده که «مبارزه با تغییرات اقلیمی یک چالش جهانی است» چگونه می توان این تناقض بین کشورهای توسعه یافته و دیگر کشورهای جهان را معنا کرد؟
کاوه مدنی، پژوهشگر مشهورمحیط زیست و معاون سابق سازمان حفاظت محیط زیست در دولت حسن روحانی، معتقد است که «چالش های مهمی از دست مبارزه با بحرانهای کوتاه مدت اقتصادی، جنگها و تنش های داخلی» مهم ترین مانع مبارزه سراسری کره خاکی ما با چالش درازمدت تغییرات اقلیمی است.
چرا محیط زیست در اولویت سیاستمداران ایران نیست؟
آقای مدنی می گوید: «زمانی که می خواهیم میزان توجه کشورها به محیط زیست را بسنجیم نباید از شرایط اقتصادی، سیاسی واجتماعی این کشورها غافل شد. شما چند کشور فقیر و گرسنه می شناسید که محیط زیست اولویت آنها باشد. چند کشور درگیر جنگ و یا آشوب داخلی می شناسید که محیط زیست اولویت آنها باشد. چند کشور با بحران های اقتصادی و تنش های سیاسی می شناسید که اولویت آنها محیط زیست باشد. واقعیت این است که تنها کسانی می توانند که محیط زیست و آینده آن منابع و سرزمین فکر بکنند که شکمشان سیر باشد و نیازهای اولیه آنها برطرف شده باشد. محیط زیست یک چالش از جنس دراز مدت است که باید بجنگد با چالش هایی از جنس کوتاه مدت مانند بیکاری، گرسنگی و مسائل دیگر. زمانی که نیازهای کوتاه مدت کشورها پاسخ درستی ندارند سیاستمداران ناگزیر هستند برای مقابله با بحران و ناآرامیهای مردمی ابتدا همین نیازهای کوتاه مدت را اولویت قرار دهند. به عنوان مثال هیچ کسی در جایی مثل ایران نمی آید به سیاستمداری رای بدهد که می گوید بیکار می شوید ولی من آینده محیط زیست تان را سامان خواهم داد.
بنابراین کشورهای فقیرتر و ضعیف تر در واقع زور مقابله با بحران های محیط زیستی را نخواهند داشت. یکی از آثار چالش های کوتاه مدت را در حتی در جهان پیشرفته با شیوع همه گیری در ماه های اخیر لمس کردیم. همه گیری باعث شد بسیاری از نشست های محیط زیستی کم اهمیت جلوه داده شده و لغو شوند و یا اینکه بسیاری از ابتکار عمل ها برای مبارزه با تغییرات اقلیمی نیمه کاره رها شدند. طبیعی است زمانی که انسان ها برای زندگی خود می جنگند دیگر به مسائل درازمدت نمی اندیشند. »
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و مساله ای بنام محیط زیست
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران هستیم و بسیاری از ناظران می گویند هر چند چالش های زیست محیطی، خصوصا بحران خشکسالی و کمبود آب در ایران به مرحله خطرناکی رسیده است اما هیچ کدام از نامزدهای انتخابات پیش رو، چه آنهایی که رد صلاحیت شدند و چه هفت نفری که صلاحیتشان از سوی شورای نگهبان احراز شد، در مورد مسائل زیست محیطی اظهارنظری نداشته و یا اینکه آنرا در زمره اولویت ها کارزار انتخاباتی قرار نداده اند.
کاوه مدنی برای مدت کوتاهی در مقام معاون سازمان محیط زیست فعالیت کرده است. به همین دلیل شاید او از معدود دانشمندان شناخته شده ای باشد باشند که دست کم از نگاه وزرا و مقامات ایرانی در زمینه محیط زیست آگاهی دارند.
وی که مدرک دکترای عمران شاخه محیط زیستش را از دانشگاه کالیفرنیا گرفته است بر این باور است که «نمی توان از سیاستمداران و مقامات ایرانی انتظار زیادی داشت تا نسبت به موضوع محیط زیست علاقه مند باشند و یا درباره آن اظهارنظر کنند.» دلیل آن به گفته آقای مدنی یک چیز است: « همان مشکلات عدیده اقتصادی که باید در کوتاه مدت حل شوند.»
به گفته او حتی در کشورهای دموکراتیک و پیشرفته جهان هنوز بسیاری از سیاستمداران بدلیل سیاست های محیط زیستی قاطع از سوی بالا دستی های خود تحمل نمی شوند و مقام خود را از دست می دهند. « نمونه آن نیکلا هولو، وزیر محیط زیست فرانسه، که در سال ۲۰۱۷ به قدرت رسید اما از سوی امانوئل ماکرونی که خود را یکی از رهبران مبارزه با تغییرات اقلیمی می داند تاب آورده نشد و پس ازمدت کوتاهی جایگاه وزارت خود را از دست داد.»
به گفته کاوه مدنی «نکته تعجب برانگیز اینجاست که میزان توجه نامزدهای کنونی انتخابات ایران به مساله محیط زیست، بسیار کمتر از حتی انتخابات ریاست جمهوری ۴ سال پیش است.»
این در حالی است که بحران هایی از جمله بی آبی و آلودگی های هوا و گردوخاک و غبار بسیاری از شهروندان حتی مرکزنشینان را نیز تحت تاثیرقرار داده است. کاوه مدنی می گوید تنها کسی که شاید در میان نامزدهای کنونی درباره بحران های زیست محیطی صحبت کرده محسن مهرعلیزاده است که او هم در «یک توئیت از ورشکستگی آبی گفته و قول مدرنیزاسیون سامانه آبی کشور را داده است.» این متخصص بحران آب معتقد است که حتی این توئیت هم راه حلی برای بحران آب نیست و تنها «یک سیاست ناقص و کلیشه ای برای حل این بحران است.»
کاوه مدنی می گوید: « آقای همتی هم با وجود اینکه اقتصاددان هستند و از برنامه های اقتصادی خود می گویند اما هنوز ندیدم یک برنامه برای پایدارو متعادل کردن المان های زیست محیطی و پیشرفت های اقتصادی ارائه کنند. ۴ سال قبل هم در جریان انتخابات ریاست جمهوری هم آقای رئیسی و هم آقای روحانی برای آب و محیط زیست و کشاورزی، یکسری برنامه دادند اما برنامه های آنها هم از جنس دیگر برنامه های کشور بود. برنامه های بلندپروازانه و متناقض.»
به گفته معاون پیشین سازمان محیط زیست این «طرح های بلندپروازانه و غیرقابل اجرا» هم در متون برنامه های توسعه بلندمدت کشور هم جا خوش کرده اند و باعث نگرانی بیشتر هستند.
آقای مدنی می گوید: « به عنوان مثال نامزدها هم قول افزایش تولید می دهند و همزمان می خواهند از محیط زیست حفاظت کنند و در عین حال ساختارهای صنعتی که با انرژی های فسیلی کار می کنند را در اولویت می گذارند. خب این سوختها آلودگی ایجاد می کنند، می خواهی مشکل آلودگی را حل کنی اما نمی توانی کارخانه ها را تعطیل کنی چون کشور مشکل اشتغال زایی دارد. یا می خواهیم ساختارهای کشاورزی را اصلاح بکنی و باید قیمت محصولات را بالا ببری که أنهم به دلیل ترس از تبعات آن نشدنی است.»
به همین دلیل در چهارسال گذشته نه تنها بحران های زیست محیطی از کم آبی و خشکسالی گرفته تا آلودگی های هوا بیش از همیشه زندگی شهروندان را تحت تاثیر قرارداده بلکه فقر و بیکاری و مشکلات اقتصادی نیز چند برابر شده اند.
کاوه مدنی می گوید: « در همین راستا ناامیدی شهروندان به اندازه ای افزایش در مورد همین بحران های کوتاه مدت بیکاری و فقر آنچنان است که هیچ کدام از شهروندان کمترین سوالی درباره مشکلات بلندمدت زیست محیطی ندارد.»
به گفته کاوه مدنی تنها زمانی مدیران و وزرای دولت به اهمیت محیط زیست آگاه می شوند که برایشان « نگرانی های فوری و کوتاه مدت» درست کند.
وی می گوید: « محیط زیست عملا از نگاه این مدیران یک مانع برای توسعه اقتصادی است و تنها زمانی به سمت محیط زیست می آیند که برایشان دردسری درست شود. گردوغباری جایی درست شود، دو تا مصوبه؛ هوایی آلوده شود، دو تا با مصوبه؛ مازوت بسوزد دو تا مصاحبه تا مشکل را موقتا حل کنند. برهمین اساس معتقدم که همین نگاه به محیط زیست ادامه خواهد یافت. خصوصا به این دلیل که وضعیت اقتصادی مردم بدتر هم شده است. محیط زیست بیشتر هم به حاشیه رانده شده است.»
نیاز به اصلاحات ساختاری
اما آیا مشکل و چالش های زیست محیطی ایران بصورت موقتی قابل حل هستند یا اینکه باید تغییرات ساختاری در این زمینه ایجاد کرد؟
استاد پیشین کالج سلطنتی لندن براین باور است که «مشکلات زیست محیطی در سراسر جهان هیچگاه حل نخواهندشد واین مشکلات تا زمانی که بشر روی این کره خاکی زندگی می کند، ادامه خواهد یافت. چرا که بحث تعادل است.» آقای مدنی معتقداست که چالش های زیست محیطی آنقدر عمیق و حیاتی هستند که باید بصورت ساختاری آنرا حل کرد.
وی می گوید: « حل چالش های محیط زیست مانند بقیه موضوعات و بخش های مهم زندگی ایرانیان نیازمند تغییرات ساختاری حاکمیتی است.»
به گفته این چهره دانشگاهی مشکلات اقتصادی امروز هم بدلیل عدم مدیریت و برنامه ریزی درست خصوصا در زمینه بهره برداری از منابع طبیعی « هم مردم و هم طبیعت دچار بحران بی سابقه شده است. بنابراین بدون تغییرات ساختاری در اقتصاد، اقتصادی که باید همساز طبیعت وظرفیت های آن باشد، حل بحران آب و محیط زیست در ایران امکان پذیر نخواهد بود.» با این حال وی بر این باور است که باید تلاش کرد تا دست کم سقوط و سرنگونی سرزمین کمی به عقب بیفتد.
مشکلات امنیتی
با وجود اینکه محیط زیست شاید اولویت سیاستمداران در سال های اخیر نبوده اما شاهدیم که در چند سال اخیر به دغدغه برخی از شهروندان و به موضوعی امنیتی تبدیل شده است. چرا؟
کاوه مدنی می گوید اعتراضات محیط زیستی برخلاف اعتراضات حقوق بشری و یا سیاسی و اجتماعی فرهنگی، «پدیده ای است نوین» در ساختارهای جمهوری اسلامی.
به گفته برنده جایزه پژوهشی والتر هوبر، اعتراضات حامیان محیط زیست غالبا در چارچوب قانون اساسی است و بیشتر از دیگر اعتراضات مدنی از سوی جمهوری اسلامی پذیرفته است. با این حال کاوه مدنی می گوید: « به عنوان نمونه برخی از اعتراضات فعالان حقوق زن به مثابه نقض شریعت می تواند سرکوب شود اما محیط زیست، حق زیست بهتر، چیزی نیست که بتوان نقض آنرا در قانون اساسی و یا متون دینی یافت. در همین راستا حوزه محیط زیست می تواند در جامعه ایران به یک حوزه خطرناک تبدیل شود. به یک حوزه وحدت زا. شما مخالف و یا موافق جمهوری اسلامی و یا حتی عضوی از اقلیت های قومی باشی می توانی نسبت به موضوعات زیست محیطی معترض باشی. مرگ دریاچه ارومیه و یا مرگ دریاچه هامون می تواند بهانه اعتراض باشد. زاینده رود بمیرد، خاطرات می میرند. کارون بمیرد اشک چشمت جاری می شود. در آن سو مسایل دیگری وجود دارد، وقتی هوا آلوده است خوب نمی توانی نفس بکشی پس اعتراض می کنی، گردوغبار می آید زندگی شما فلج می شود. به هرترتیب محیط زیست حوزه ای است وحدت زا که می تواند سرانجام خطرناک باشد.»
کاوه مدنی می گوید حوزه ای خطرناک، چرا که بسیاری بدلیل «ناراحتی» از مسائل دیگر از حوزه محیط زیست «سوء استفاده» می کنند تا خشم خود را بیان کنند. آقای مدنی می گوید: «به همین دلیل دستگاه های امنیتی شک و تردید زیادی دارند نسبت به کسانی که مثلا حیات یوز ایرانی برایشان اهمیت دارد. یا مثلا از خود می پرسند چرا یک نفر باید از خارج بیاید ایران برای حل بحران های زیست محیطی.»
امید به ناجی در انتخابات پیش رو
آمار و گزارش های فعالان محیط زیست در سراسر کشور نشان می دهند که در سال های اخیر خشکسالی و پایان یافتن ذخیره آبهای زیرزمینی به حدی افزایش یافته است که برخی پیش بینی می کنند که بحران محیط زیست می توان باعث ویرانی سرزمین ایران شود.
در همین راستا می توان انتظار داشت که دولت آینده نیز با چالش های بیشتری نسبت به گذشته روبرو خواهد بود. با این حال کاوه مدنی می گوید هیچ رئیس جمهور، وزیر و یا مدیر دولتی نمی تواند در ساختار کنونی ناجی محیط زیست باشد. به گفته او برای حل این مشکلات باید نه تنها در حوزه محیط زیست، بلکه در حوزه های سیاسی و اقتصادی ساختارها کاملا تغییر کنند.
آقای مدنی می گوید: « حتی زمانی که من در دولت روحانی مسئولیتی را پذیرفتم می دانستم که نمی توان در آن ساختار تغییرزیادی ایجاد کنم. اما فکر می کردم تلاش من می تواند نهایتا سرعت این سقوط را کمی کمتر بکند. برای این کار تصمیم گرفتم با اگاهی دادن و بالابردن ضریب حساسیت های جامعه نسبت به مسائل محیط زیستی در ایران. با این حال با چیزهای که امروز می بینم، شعارهای نامزدها و اینکه چگونه می خواهند مشکلات اقتصادی و فقر مردم را رفع کنند، هیچ امیدی به اصلاح حتی بسیار اندک از سوی رئیس جمهوری آینده ندارم.»
اگر رئیس جمهوری ایران بودید چگونه به مقابله با چالش های زیست محیطی می رفتید؟ با بحران آب چه می کردید؟
کاوه مدنی: «همیشه گفته ام اقتصاد ما برای اشتغال زایی وابسته است به آب. یک بخش مهم کشاورزی است، که بیشتر برای قشر کم درآمد ایجاد شغل می کند. بنابراین بدون اینکه بتوانیم در زمینه صنایع به پیشرفت دست پیداکنیم، نمی تونیم مشکلات را ساختاری حل کنیم. در واقع اگر از من بپرسید به مقامات ایران می گویم که مشکلات محیط زیست را تنها نمی توان چالش هایی در بخش محیط زیست دید. برای حل این معضلات باید مساله ساختاری اقتصاد و مشکلات بنیادین حکم رانی را حل کنیم.» کاوه مدنی می گوید اقتصاد ایران باید دگرگون شود تا محیط زیست به پایداری دست پیدا بکند.
پیش بینی آینده
کاوه مدنی می گوید که برای درک بهتری از آینده فجایع و مشکلات زیست محیطی ایران نیازی نیست تا قدرت تصوری شگرف داشته باشیم.
تنها لازم است که معضلات گسترده امروز را در زمان و مکان بزرگ تر، بسط و گسترش دهیم.
وی می گوید: « به عنوان مثال مشکلات آلودگی هوا در تهران و اصفهان را به شهرهای دیگر سرایت خواهند کرد و وضع بدتر و بدتر خواهد شد. یک روزی تنها تهران درگیر مشکل آلودگی بود اما امروز شهرهای دیگر در ایران مبتلا شده اند. همزمان وضعیتی که در هامون و ارومیه در سال های اخیر دیده ایم در تالاب های دیگری خواهیم دید. وضعیت زباله ای که در گیلان و مازندران می بینیم، در بقیه جاهای کشور خواهیم دید. آتش سوزی که امروز در زاگرس می بینیم به سراسر کشور گسترش خواهد یافت. گردوغباری که امروز در خوزستان می بینیم به شهرهای و استان های دیگر می آید. مساله هم تنها خشکسالی نخواهد بود، بسیاری از مناطق کشور امکان دارد گرفتار سیل های خانمان برانداز خواهد شد.»/یورو نیوز
کد مطلب: 84611