به گزارش زیست آنلاین، ایران 28 رودخانه مرزی با طول 19118کیلومتر دارد که مهمترین آنها یعنی اروند، ارس، اترک، هیرمند و هریرود هستند، ورودی آب به ایران حدود 13 میلیارد متر مکعب است که در دوران خشکسالی به کمتر از 9 میلیارد متر مکعب میرسد و رقم خروجی آب 5 تا 6 میلیارد متر مکعب است که از شرق و غرب کشور خارج میشود. اکنون هیچیک از رودخانههای مرزی کشور غیر از اروندرود و رودهای مشترک با افغانستان قرارداد، پروتکل یا توافقنامه ندارند. اما با این وجود مسئولان کشور افغانستان، رودخانههای هریرود و هیرمند را یک رودخانه درونسرزمینی تصور میکنند که مالکیت انحصاری و حقوق آن متعلق به این کشور است، به همین دلیل موضوع تهاتر انرژی و معاوضه آب به جای نفت از سوی افغانستان مطرح میشود. یکی از موضوعاتی که افغانستان تأکید بسیاری بر آن دارد آب در مقابل برق یا نفت است. در حال حاضر حدود 70 درصد برق افغانستان وارداتی است و فقط 30 درصد برق در داخل این کشور تولید میشود. به گفته برخی منابع آگاه، مقامات افغانستان میخواهند به ازای آب مازاد بر حقابه از ایران درخواست کنند که یک نیروگاه برق در افغانستان راهاندازی کند. این یک مساله ملی است و تصمیمگیری درباره آن به تنهایی توسط مسئولان استانی امکانپذیر نیست، اما نکته مهم اینکه، تقسیم حقابه به صورت عادلانه موجب رونق کشاورزی، امنیت غذایی و کم شدن ریزگردها میشود.
مهدی قمشی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره چالش آبهای مرزی کشور و تاثیر آن بر کمآبی در کشور اظهار داشت: ما همان اندازه که ورودی آب از کشورهای مجاور و همسایگان داریم به همان میزان هم خروجی داریم، رویهمرفته خروجیها بسیار کم است و تا حدی نیست که چالش جدی باشد؛ حجم آب خروجی از کشور حدود 5 تا 6 میلیارد متر مکعب است و ورودی هم بین 13 میلیارد متر مکعب برآورد میشود.
وی افزود: مشکل ما در رابطه به آبهای ورودی بیشتر دو میلیارد متر مکعب از مرزی شرقی با کشور افغانستان است و مشکل خروجی هم مربوط به حوضههایی مثل سیروان و گرمسیری است که به دجله میرود در شمالغربی کشور با ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان تقریبا مشکلی نداریم و از نظر دیپلماسی آب مسئله جدی برای کشور ایجاد نشده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: 2 میلیارد متر مکعب ورودی از افغانستان هم بیشتر به مشکل آب در سیستان و بلوچستان برمیگردد که بسیار به این آب وابسته است، در حقیقت هامون از هیرمند تامین میشود و آب شرب و بهداشت استان به 2 میلیارد متر مکعب آبی که از کشور افغانستان وارد میشود، وابسته است. ما قراردادهای متفاوتی با کشور افغانستان داشتهایم، در قرارداد سال 1251 حکمیت گلد اسمیت بنا بود سهم ایران از این رودخانه 3 میلیارد و 400 میلیون متر مکعب باشد، در قرارداد حکمیت ماهون قرار بود سهم ایران 2 میلیارد و 300 میلیون متر مکعب باشد، در سال 1284 پروتکل موقتی برقرار شد و در سال 1317 قرار بود سهم ایران از هیرمند 3 میلیارد و 400 میلیون متر مکعب باشد، درسال 1351 طی پروتکل هیرمند قرار بود سهم ایران 820 میلیون متر مکعب تعیین شود که آخرین قرارداد با افغانستان در مورد هیرمند بوده است.
وی خاطرنشان کرد: طی این سالها 2 میلیارد متر مکعب از هیرمند آورد داشتهایم که اکنون افغانستان چندین سال است که سهم ایران را نداده و رهاسازی نداشته و مشکلاتی برای کشورمان ایجاد کرده است، که از جمله آنها آبگیری بند کمالخان در سال 1399 بوده است. هرچند افغانستان هم کشور کمآبی داشته و نیاز به آب دارد اما سهم ایران را به صفر رسانده مگر اینکه سیلابی رخ دهد که ما بتوانیم سهم خود را دریافت کنیم و آب وارد چاه نیمهها شود.
قمشی ادامه داد: ما از سال 1351 تاکنون هیچ قرارداد جدیدی با افغانستان نداشتهایم، اکنون میطلبد که دیپلماسی منطقهایمان را قویتر کنیم، ضمن اینکه خودمان هم به مباحث زیستمحیطی رودخانهها پایبند باشیم، انتظامان از کشورهای همسایه هم این است که حقابه پاییندست را رهاسازی کنند.
وی با بیان اینکه در شمال کشور مشکل چندانی نداریم؛ در هریررود، ارس و سد دوستی و سهمیهبندی رعایت میشود، گفت: حوضه غرب کشور از سروان و گرمسیری آبهایی از کشور خارج میشود، این دو حوضه از سرشاخههای دجله مشروب میشوند و سیاست ایران این نیست که بخواهد جلوی خروج آب از کشور را بگیرد، همانگونه که انتظار داریم افغانستان حقابه پاییندست را رعایت کند.
این کارشناس حوزه آب گفت: ما میتوانیم برنامهریزی کنیم که در حوضه در رودهای زاب کوچک و سیروان 5 میلیارد متر مکعب وارد کشور و 5 میلیارد متر مکعب هم وارد بستر طبیعی خود به عراق برود.
وی یادآور شد: نکته دیگر در زمینه هیدروپلیتیک اینکه ما مستقیما با آب رودخانههای دجله و فرات درگیر نیستیم ولی بطور غیرمستقیم به جهت کانون ریزگرد در منطقه درگیر هستیم، زیرا این دو رود از ترکیه سرچشمه گرفته، وارد سوریه شده و در عراق و به هم میپیوندند و با عنوان اروندرود وارد ایران شده، سپس کارون به آنها ملحق شده و وارد خلیجفارس میشوند، این دو حوضه به جهت گسترش کانونهای ریزگرد در منطقه دارای اهمیت هستند، ما حدود 12 تا 13 سال است که در غرب کشور درگیر کانونهای ریزگرد هستیم، حدود 70 درصد این کانونها در کشور عراق قرار دارند، کانونهایی که زمانی بستر آبی و تالاب بودند و با تغییرات دجله و فرات آبی به آنها نرسیده و تبدیل به کانون ریزگرد شدهاند.
قمشی بیان داشت: کشور ایران در این دو حوضه هم باید دیپلماسی قوی داشته باشد و با حمایت کشورهای سوریه و عراق از ترکیه بخواهد که حقابه پاییندست یعنی 70 درصد وابستگی عراق و 90 درصد وابستگی آبی سوریه را لحاظ کند، اگر ترکیه بخواهد با احداث سدهایی مثل آتاتورک جلوی آب را بگیرد باید شاهد بدتر شدن وضعیت در عراق و همچنین کشور خودمان باشیم، مشکل ما با دجله و فرات این است که آورد ما نسبت به گذشته 30 درصد کم شده؛ ترکیه به لحاظ آبی نسبت به دیگر کشورهای منطقه اوضاع بهتری دارد؛ با این وجود همین میزان آبی که به سمت عراق و سوریه میرود را در مرزهای خود نگه میدارد.
وی یادآور شد: سیاست ما در آبهای مرزی باید با تاکید بر حفظ حقابه زیستمحیطی رودخانهها باشد، اگر ما بتوانیم این محوریت را مبنا قرار دهیم و به عنوان کشوری که روی مسائل منطقه تاثیر دارد، منادی خوبی باشیم و بتوانیم کشورهای منطقه را مجاب به ارائه منافع منطقه از جمله ترکیه، افغانستان؛ ارمنستان، ترکمنستان، سوریه، عراق و کشور خودمان کنیم تا به صورت کلونی تفاهمانه داشته باشند و از تنش آبی جلوگیری کرده و یک روابط سودآور بین کشورهای منطقه ایجاد کنیم.