شوک درمانی و افزایش قیمت مشکل انرژی را حل نمی کند/ اجرای سیاست های غیر قیمتی ضرورت بهینه سازی مصرف سوخت
زیست آنلاین: وقتی سیاست های غیرقیمتی به صورت وسیع انجام شود، زمینه افزایش قیمت حاملهای انرژی را فراهم میکند. بدین شکل که مثلا اگر میزان مصرف انرژی تولیدکنندهای به ازای هر واحد تولید کالا و خدمات نصف شود، بدون این که کل هزینه انرژی او بالا برود میتواند قیمت دو برابر را هم تحمل بکند.عضو هیات مدیره انجمن اقتصاد انرژی گفت: دولت باید به پروژههای بهینهسازی و صرفهجویی انرژی به عنوان پروژه های تولید انرژی نگاه کند؛ به این معنا که به هر پروژه افزایش تولید حاملهای انرژی تنها در صورتی مجوز داده شود که پروژه آلترناتیو برای آزاد کردن همین میزان انرژی از طریق صرفهجویی وجود نداشته باشد.
به گزارش زیست آنلاین، گروه هم اندیشی انرژی، کربن و آب روز دوشنبه، ۲۹ شهریور، نشستی مجازی را با عنوان “مهمترین چالش بخش انرژی؛ موانع و راهکارها“ برگزار کرد. سخنران این نشست غلامحسین حسنتاش، عضو هیات مدیره انجمن اقتصاد انرژی بود که بحث اصلی خود را پیرامون بهینهسازی انرژی و راهکار غیرقیمتی ارائه داد.
حسنتاش مهمترین چالش پیش روی انرژی را بهینه نبودن تقاضا و مصرف انرژی و نامطلوب بودن شاخص شدت انرژی دانست.
وی کمک به بهینه سازی تقاضا و بهبود بخشیدن به شاخش شدت انرژی را پاسخی برای این مسائل دانست:
حل مشکلات انرژی داخلی و کمبودها و ناترازیها.
افزایش توان صادراتی حاملهای انرژی.
کمک به تولید صیانتی میادین نفتی و آزاد کردن گاز بیشتر برای تزریق.
کمک به محیط زیستی بهتر و سالمتر.
فراهم کردن زمینه اصلاح قیمتهای انرژی.
توسعه اقتصاد کلان و توسعه ملی.
ایجاد اشتغال در کوتاه مدت و میان مدت در بخش انرژی و در بلندمدت از طریق ارتقای بهرهوری ملی و رقابتی کردن تولید کالاها و خدمات در سطح جهانی.
حسنتاش اظهار کرد: برای این که شاخص شدت انرژی در ایران را به متوسط دنیا برسانیم، ۴۰ درصد پتانسیل صرفهجویی و آزاد کردن انرژی داریم که بیش از ۱۱۰ میلیارد مترمکعب گاز در سال به ارزش بیش از ۲۰ میلیارد دلار و همچنین بیش از ۲۶۰ میلیون بشکه فرآوردههای مختلف نفتی به ارزش بیش از ۱۵ میلیارد دلار میشود.
وی گفت: هزینه بهینهسازی و آزاد کردن یک واحد انرژی اغلب از هزینه تولید همان واحد انرژی کمتر است. ضمن این که کاهش آلایندهها و آثار مثبتی روی اقتصاد کلان و بهرهوری ملی و ایجاد اشتغال را نیز به دنبال دارد.
عدم پاسخگویی راهکار قیمتی
حسنتاش گفت: من مدعی نیستم که قیمت انرژی در کشور منطقی و درست است. ولی حداقل در بحث بهینهسازی و بهرهوری انرژی، قویا معتقدم که در شرایط ایران، افزایش قیمت مسئله را حل نمیکند و موجب ارتقای بهرهوری انرژی نمیشود.
وی دلایل این ادعا را چنین برشمرد:
۱. صفر بودن یا نزدیک به صفر بودن کشش جایگزینی بین انرژی و سایر عوامل.
۲. مشکل تامین سرمایه اولیه برای تامین مالی پروژه ها یا تهیه ملزومات برای ارتقا کارایی انرژی (این سرمایه تدریجا از طریق کاهش اتی در هزینههای انرژی بازگشت میشود).
۳. بیثباتی اقتصادی و ساختار تورمی که بر این سرمایهگذاری هم مانند همه سرمایهگذاریها تاثیر منفی میگذارد و انتظارات تعدیل تورمی قیمت مانع سرمایه گزاری می شود.
۴. دولت در اقتصادی مانند اقتصاد ایران، بزرگترین مصرفکننده و سرمایهگذار است. شرایط تورمی ناشی از آزادسازی، بیشترین اثر را بر روی دولت بزرگی چون دولت ایران خواهد گذاشت مطالعهای که در دوره برنامه سوم صورت گرفت، نشان داد که به ازای هر واحد اضافه درآمدی که برای دولت از طریق شوک درمانی حاصل شد، هزینههای مصرفی دولت با ضریب ۱.۲۴ برابر و هزینههای سرمایهای دولت ۱.۴۶ برابر افزایش مییابد.بنابر این حتی درآمد دولت هم افزایش نمی یابد.
۵. تجربیات ناموفقی هم در این زمینه وجود دارد، خصوصا در سال ۸۹
یک ذهنیت اشتباه در خصوص یارانه
یکی از ذهنیتهایی که در بحث قیمتگذاری باید اصلاح شود مسئله تعریف یارانه است. با مسئله یارانه به شکلی برخورد میشود که گویی یک روزی عدهای تصمیم گرفتهاند که به انرژی، یارانه پرداخت کنند. این تصور اشتباه است. یک سند برای من بیاورید که در شورای اقتصاد و در دولت تصمیم گرفته شده باشد به انرژی یارانه دهند.
وی افزود: مشکل ما این است که در یک لوپ تورمی قرار گرفتهایم. به شکلی که قیمتهای انرژی را بالا میبریم و باز سطح عمومی قیمتها بالا میرود و باز دوباره قیمت نسبی یا حقیقی حامل های انرژی پایین میآید. اسم این فاصله سطح عمومی قیمتها با قیمت حامل انرژی را یارانه انرژی گذاشتهایم. این یک یارانه تصمیمگیری شده و انتخاب شده نیست. بلکه این یارانه از جانب وضعیت خراب اقتصاد کلان کشور و ساختار تورمی کشور تحمیل شده است و اگر این را درک نکنیم در این دور باطل باقی می مانیم.
راهکارهای غیرقیمتی
عضو هیات مدیره انجمن اقتصاد انرژی گفت: منظور از راهکارهای غیرقیمتی این است که میتوان پروژهها و طرحهایی را تعریف و روی آنها سرمایهگذاری کرد تا در اثر اجرای آنها مصرف انرژی و آلایندهها کاهش پیدا کند و برای میزان مشخصی کالا یا خدمات، انرژی کمتری مصرف میشود.
وی چند نکته کلیدی در مورد راهکارهای غیرقیمتی را به این شرح توضیح داد:
۱. راه حل غیرقیمتی از طریق خرید انرژی آزاد شده به قیمتهای منطقهای امکانپذیر است. این راه حل مسئولیت را به دوش دولت میگذارد. چرا که قیمتهای داخلی ما این پروژهها را توجیه اقتصادی نمیکند، ولی قیمتهای منطقهای توجیه میکند. این دولت است که میتواند انرژی بازیافتی را به خلیج فارس ببرد یا از طریق خط لوله به ترکیه منتقل کند و با قیمتهای منطقهای بفروشد.
۲. برای دولت قیمتهای منطقهای انرژی کاملا محسوس است و در صورت صرفهجویی در داخل میتواند از طریق صادرات یا کاهش واردات از آن استفاده کند.
۳. هر پروژه بهینهسازی مصرف انرژی یک پروژه محیط زیستی و دارای اثرات اقتصادی خارجی از طریق کاهش آلایندهها نیز هست. بنابراین برای دولت انگیزه مضاعفی وجود دارد که برای بخش خصوصی مطرح نیست.
۴. در سطح ملی و کلان، میتوان از فرصتهای بینالمللی کاهش الاینده ها نیز استفاده کرد.
حسنتاش بیان کرد: دولت باید به پروژههای بهینهسازی و صرفهجویی انرژی به عنوان یک پروژه تولید انرژی نگاه کند؛ به این معنا که به هر پروژه افزایش تولید حاملهای انرژی (مانند ساخت نیروگاه یا پالایشگاه) تنها در صورتی مجوز داده شود که پروژه آلترناتیو برای آزاد کردن همین میزان انرژی از طریق صرفهجویی وجود نداشته باشد. به این صورت این مسئله در مسیر اصلی فعالیت شرکتهای انرژی قرار میگیرد.
خط لوله IAGAT1
این کارشناس ارشد انرژی گفت: زمانی با جمعی از مدیران شرکت ملی گاز ایران یک بررسی ابتدایی روی IGAT1 انجام دادیم. IGAT1 اولین شاهلوله جنوب به شمال ایران است که در قبل از انقلاب گاز را به شوروی صادر میکرد و در مسیر هم از آن برداشت میشد. IGAT1 درواقع ۷ ایستگاه فشارافزایی دارد که اینها از گاز عبوری مصرف میکنند و توربینهای بسیار قدیمی دارند. ما زمانی محاسبه کردیم که اگر فرض کنیم که یک سرمایهگذار با توربینهای نسل جدید، ایستگاههای تقویت فشار جدید را در کنار این خط لوله احداث کند و فرضا یک روز شیرهای ایستگاه قدیمی را میبندیم و شیرهای ایستگاه جدید را باز میکنیم و اینها وارد سرویس میشوند. در این صورت اولا با توجه به توربینهای نسل جدید، تعداد ایستگاه فشارافزایی از ۷ به ۵ تقلیل پیدا میکرد. ثانیا میزان گاز عبوری که مصرف میکردند بسیار کم میشد. درصورتی که اجازه داده میشد گاز آزاد و صرفه جویی شده از آن پروژه به شرکت بوتاش ترکیه فروخته یا به صادرات به ترکیه اضافه شود، این طرح در حدود ۱۴ ماه بازگشت سرمایه می شد. همچنین اگر از بحثهای کاهش کربن و صندوق های بینالمللی استفاده میشد، این زمان به ۱۲ ماه میرسید. این تنها یک مثال از خود صنعت نفت است.
یک تجربه موفق
حسنتاش گفت: تجربه ساده انتقال از لامپهای سنتی رشتهای به لامپهای کممصرف یک تجربه موفق بود. اختلاف قیمت این دو لامپ زیاد بود و مصرف کننده قدرت خرید آن را نداشت. وزارت نیرو با یک سیاست حمایتی تسهیلاتی قائل شد و این لامپها را در بین خانوارها جا انداخت.
قوانین و مقررات
عضو هیات مدیره انجمن اقتصاد انرژی گفت: در این زمینهها قوانین و مقررات بسیار محکمی داریم که در ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر تجمیع شده است. همچنین سال گذشته شورای عالی انرژی در این زمینه مصوباتی ارائه کرد و آییننامههای اجرایی آن هم بیرون آمد. بنابراین خلا و مشکل قانون و مقرراتی نداریم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود این همه قوانین و مقررات، راهکار غیرقیمتی اجرایی نمیشود، گفت: دلایل آن اشکال ساختاری در بخش انرژی، فقدان برنامه جامع انرژی، محدود بودن بازارهای صادراتی به دلایل شرایط بینالمللی، اشکال ساختاری در جایگاه متولیان بهینهسازی، مشکل تفاوت قیمتهای داخلی و بینالمللی، ضعف فرهنگ بهرهوری در کشور، تعارض منافع ذینفعان، مشکل تامین سرمایه، مشکلات قرارداری و حقوقی و خصوصا وسوسه طرفداران راه حل قیمتی و شوک درمانی است.
او در جمعبندی صحبتهای خود بیان کرد: مسئله بهرهوری انرژی حداقل در ساختار تورمی نابهسامان اقتصاد ایران با قیمت حل نمیشود. من با افزایش قیمت برای ثروتمندان مخالفتی ندارم.
وی با ذکر این که من با زیاد کردن قیمت برای ثرتمندان مشکل ندارم، افزود: بعضیها میگویند بروید از پرمصرفها بگیرید، اما من با آن مخالف هستم. پرمصرف ممکن است فقیر یا طبقه متوسط باشد که توان بهرهور کردن تجهیزات خود را نداشته باشد. اما میتوان از ثروتمندان خصوصا در مورد برق و گاز که کنتور و اطلاعاتش موجود است قیمت تمام شده گرفته شود ولی افزایش عمومی قیمت را به صلاح کشور نمی دانم.
حسنتاش بار دیگر تاکید کرد: مسئله بهرهوری انرژی مسئله خطیری برای کشور است و با شوکدرمانی و قیمت حل نمیشود. باید از دولت و دستاندرکاران بخواهیم که از این طرحهای غیرقیمتی برای بهرهوری انرژی حمایت کنند. ما در این زمینه کار جدی نکرده ایم و حتی عملکرد تعهداتی که دستگاهها در این زمینه داشتند نزدیک به صفر بوده است.
وی افزود: وقتی این کار به صورت وسیع انجام شود، زمینه افزایش قیمت حاملهای انرژی را فراهم میکند. یعنی اگر مثلا میزان مصرف انرژی تولیدکنندهای به ازای هر واحد تولید کالا و خدمات نصف شود، بدون این که کل هزینه انرژی او بالا برود میتواند قیمت دو برابر را هم تحمل بکند.