زمین نیازی به التیام ندارد، این ما هستیم که چنین نیازی داریم؛ این جمله یان مک کالوم، پزشک افریقای جنوبی است. او معتقد است « سیارۀ ما در مسیری قرار گرفته که سالهای آتی، طی تغییرات آب و هوایی، حیات گونۀ شکنندۀ انسان را در معرض تهدید قرار خواهد داد. در حالی که خود (زمین) میتواند مدتهای مدید پس از آن که گونۀ انسان ازبین رفت، به حیات خود ادامه دهد. برای اجتناب از این سرنوشت، به گفتۀ او، ما نیازی به اصلاح زمین نداریم، بلکه بایستی رابطۀ خود را با طبیعت تصحیح کنیم.
با پیشرفت صنعت از یک طرف و افزایش جمعیت انسان روی کرۀ زمین، برداشت بیحد و اندازه از منابع تجدیدناپذیر طبیعت شدت گرفت. پیشرفت علم و آثار برداشتها در قرون گذشته، پیام آور آیندۀ تاریک در صورت ادامۀ الگوی مصرف کنونی بشر است. اقتصاد محیطزیست با درنظر گرفتن ارزشهای اقتصادی و محیط زیستی، گزینه ای جدید برپایۀ این ارزشها مطرح میکند. هدف اصلی آن ايجاد موازنه بين فعاليتهای اقتصادی و اثرات محيط زيستی آنها با در نظر گرفتن همۀ هزينه و فايده های مربوط به آن است. اصول نظری اقتصاد محيط زيست از اين جهت طراحی شده است كه هزينه های آلودگی و تخريب منابع محيط زيستي را محاسبه نمايد، كاری كه مدلهای رايج اقتصادی، از انجام آن ناتوان هستند.
منشاء اقتصاد محیط زیستی از سال ۱۹۶۰ مقارن با اولین جنبشهای سبز و برداشتهای سیاسی در کشورهای پیشرفته که به محیط زیستگرایی معروف است شروع شد. البته از گذشته مباحثی به صورت موردی در خصوص اقتصاد محیط زیست مطرح بود، برای مثال مارشال در سال ۱۸۹۰ اولین کسی بود که روشی را برای تحلیل اقتصادی تخریب محیط زیست از طریق معرفی مفهومی به نام "صرفه های جانبی" ارائه کرد.
هدف اصلی ارزشگذاری اقتصاد محیط زیست، ایجاد امکان مقایسه میان حفاظت محیط زیست و توسعۀ اقتصادی-اجتماعی برای دستیافتن به مصرف بهینۀ منابع است. اقتصاد سبز را میتوان مدل توسعۀ اقتصادی برپایه توسعۀ پایدار و دانش اقتصاد محیط زیست دانست که علاوه بر کاهش خطرات محیط زیستی، در صدد بهبود سلامتی انسانها و ایجاد برابری اجتماعی است. بنابر تعریف UNEP (برنامه محیط زیست ملل متحد) اقتصاد سبز، فرایندی است که طی آن رفاه و حقوق اجتماعی انسان افزایش مییابد، در حالیکه خطرات و تهدیدهایی که متوجه محیط زیست است، کاهش مییابد. به بیان ساده تر، اقتصاد سبز را میتوان نمونه ای شامل میزان انتشار کربن پایین و منابع کارآمد دانست که همگان به اندازه کافی از آنها بهرمند اند. این اقتصاد بر پایۀ سرمایه گذاریهای دولتی یا خصوصی موجب کاهش انتشار کربن و آلایندههای دیگر، افزایش بهروری انرژی و منابع و جلوگیری از نابودی تنوع زیستی و اکوسیستمها میشود.
مردم میتوانند با تغییر سبک زندگی، تاثیر بزرگی بر حفظ محیط زیست داشته باشند. وقتی کنترل اطلاعات از دست فروشندگان خارج و به دست خریداران انجام می شود، کمپانیها و موسسات تولیدی به فکر چاره خواهند افتاد تا روند تولید کالای خود را بهبود بخشند. هوش محیط زیستی نشان میدهد که پدیدۀ آشکارسازی بنیادین (دسترسی به اطلاعات کامل راجع به همۀ جنبههای فرایند تولید یک محصول) میتواند موجب قدرت گرفتن مصرفکنندگان و خریداران شود و سرنوشت تجارت و دادوستد را تعیین کند. شرکتها و کارخانجات دیگر قادر نیستند، شهرت و اعتبار خود را کنترل کنند و برای نخستینبار آنچه عملاً انجام میدهند، مهمتر از آن چیزی خواهد بود که میگویند و تبلیغ میکنند.
*مدیرعامل موسسۀ مطالعاتي- ترويجي آوای سبز داربن
موسسۀ مطالعاتي- ترويجي آوای سبز داربن با تمركز بر بحث مصرف محصولات دوستدار محيط زيست، فعاليت خود را از سال ١٣٩٢ آغاز كرده است. هوشمندی و آگاهي مصرف كننده ميتواند سياست توليدكننده را به سمت محصولي سوق دهد كه سازگاري بيشتري با محيط زيست دارد. داربن معتقد است تغييرات بزرگ و اصولي در نتیجۀ قدمهاي كوچك و تدريجي شکل میگیرد. اگر افراد در زمان تصمیمگیری برای خرید کالا، اطلاعات بیشتری دربارۀ آثار واقعی آنها بر محیط زیست داشته باشند، میتوانند تصمیم درستتری اتخاذ کنند. بالارفتن سطح آگاهی مردم، ایشان را به عاملی برای تغییرات کوچک و تدریجی تبدیل میکند. این تغییرات زمانی که در میلیونها ضرب شود، جنبشی در تشکیلات اقتصادی صنعتی (از طراحی و تولید تا زنجیرۀ تامین و حمل و آخرین مراحل مصرف) ایجاد خواهد کرد. داربن با معرفی محصولات سبز و روش زندگی به نوعی که تاثیر مخرب کمتری بر محیط زیست داشته باشد، در این مسیر همراه انسانها و طبیعت است.