برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP)، اقتصاد سبز را پارادایمی در اقتصاد میداند که در کنار بهبود رفاه بشر و عدالت اجتماعی، کاهش خطرات زیستمحیطی و کمیابیهای اکولوژیکی را نیز به دنبال دارد.
در سادهترین بیان خود، اقتصاد سبز یک اقتصاد با انتشار کربن کم، کارآمدی در مصرف منابع و فراگیری اجتماعی میباشد. در اقتصاد سبز، رشد درآمد و اشتغال باید توسط سرمایهگذاریهای عمومی و خصوصی انجام شود تا موجب کاهش انتشار و آلودگی کربن، ارتقاء بهرهوری انرژی و منابع و جلوگیری از هدر رفت تنوع زیستی و خدمات اکوسیستمی شود.
از زمان برگزاری کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد محیط زیست و توسعه در سال ۱۹۹۲ (کنفرانس ریو)، جامعه جهانی در حوزه توسعه تلاشهای خود را برای دستیابی به توسعه پایدار متمرکز کرده است، اما اقتصاد به طور کلی، و کسب و کارها به طور خاص، رویه و رویکرد گذشته خود را دنبال کردند. پیروی از رویه گذشته منجر به افزایش فقر، تخریب منابع طبیعی و اکوسیستمها، از دست رفتن تنوعزیستی و خدمات اکوسیستمی و گرمشدن جهانی با وجود رشد در تولید ناخالص داخلی (GDP)، عمدتا به خاطر پیامدهای جانبی منفی بزرگی که این رویکرد اقتصادی داشت، شد.
اما، بسیاری از بحرانها و شکستهایی که در بازارها در دهه اول هزاره جدید به صورت همزمان اتفاف افتاد، به ویژه رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و افزایش قیمت مواد غذایی، موجب بروز سرخوردگی گسترده در بین اقتصاددانان و برنامهریزان اقتصادی نسبت به پارادایم اقتصادی غالب گشت. از سوی دیگر، افزایش شواهد و مصادیق گوناگون به سمت ایجاد پارادایم جایگزین به گونهای که افزایش ثروت به هیچ عنوان منجر به افزایش خطرات زیست محیطی، تخریب اکولوژیکی ویا افزایش نابرابری اجتماعی نمی شود.
در واقع رویکرد اقتصاد سبز تلاشی به منظور جهتدادن فعالیتهای اقتصادی و اقتصادها در حال گذر در جهت تحقق توسعه پایدار و کاهش فقر است.
مولفههای مهم این رویکرد شامل استفاده از ابزارهای اقتصادی، ایجاد بستر مناسب سرمایهگذاری و هدایت سرمایهگذاریهای عمومی و خصوصی در جهت انباشت ذخایر سرمایهای طبیعی میباشد.
اقتصاد سبز می تواند یک هدف مشترک برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه باشد تا توسعه آینده را پایدارتر کنند.
در حالی که نگرانی اقتصادهای صنعتیشده این است که چگونه ریسکهای زیستمحیطی را کاهش دهند و اقتصاد خود را سبز نگه دارند، نگرانی اقتصادهای در حال توسعه این است که چگونه میتوان رشد اقتصادی را بدون تخریب منابع طبیعی و با احترام به اصول اقتصاد کمکربن، افزایش داد.
برای مناطق کوهستانی، به ویژه مناطقی که در اقتصادهای در حال توسعه قرار دارند و میلیون ها نفر در یک محیط شکننده زندگی می کنند و عمدتا به منابع طبیعی برای زندگی خود وابسته هستند، چالش اصلی این است که چگونه به طور پایدار میتوان اکوسیستم ها را مدیریت کرد، تابآوری خود را در برابر تغییرات اقلیمی و فشارهای اقتصادی تقویت کرد، و رشد اقتصادی مبتنی بر کربن کم و عدالت اجتماعی را بهبود بخشید./ منبع: icimod