زیست آنلاین: خبرها که ميرسد بوي دورويي، بيخردي و کوتهبيني هوا را تسخير ميکند. اتفاق اين است که گروهي تصميم بر تسخير پيکرههاي آبي و جابهجا کردن آنها از گوشهاي به گوشه ديگر را دارند. در اين اتفاق منفعتهاي حاضران درهم تنيده شده است. اما بازندگان اين بازي، غايبان و بيسرپرستان زمانند. آنها که نمايندهاي براي گرفتن حقشان ندارند. نسلهاي آتي و محيطزيست. چه کساني بايد حق آنها را بگيرند. گفته ميشود حکومتها با سياستگذاري که يکي از کنش سياسيون است بايد چنين کند، اما حاشا و کلا... خود اینان در بازی منفعتها غرقند و نه در نمایندگی خیر عمومی...
سیاست، پدر و مادر آب را در میآورد|
آب را وسیله میدانند، خاک را میفروشند تا بمانند و نان درآورند. قدرت را برای ثروت میخواهند و ثروت را در خدمت قدرت. میگویند سیاست، پدر و مادر ندارد. و صد البته پدر و مادر هم در میآورد. آن هم از نوع پدر و مادر سرزمین و آب و خاک. گروهی تمام تقصیر برای تصمیمات مبهم و مسئلهدار را بر دوش سیاسیون میاندازند و برآنند که سیاسیون برای منفعت سیاسی و گروهی خود یا نگه داشتن پست و جایگاه خود، تحلیل کارشناسی را به تملک گرفتهاند و آب را از دریا یا زاگرس و البرز به اینور و آنور منتقل میکنند و چوب هراج به سرزمین، خاک و آب میزنند. گروهی هم بر این استدلال استوارند که بازیگردانان اصلی پشت صحنه ایستادهاند و دستورکار بازی را به گونهای میریزند که منفعف پروژهها را درو کنند. گروهی هم تنها دلهره نامی دستوپا کردن را از هیاهو و جنجال رسانهای دارند. همه منفعتی دارند و بیچاره البته آب، خاک و مردم. مسئله غامض، بدخیم و پر از بازیگر و منفعت پتانسیل این را دارد که به چاله تحلیلهای یک طرفه و بیارزش بیافتیم و قصه فیل در تاریکی شود. اما به راستی در این صحنه چه اتفاقی را چه کساني، براي چه هدفي، در چه زمان، با چه هزينه اقتصادي و اجتماعي و تحت تاثير چه شرايط بيروني رقم ميزنند. سیاستورزی در چنبره اقتصاد است یا اقتصاد مقهور سیاستورزی و در این میان تحلیل کارشناسی کجا ایستاده است. در این بازی مردم و سازمانهای مردمی سالم و دغدغهمند آب و خاک چه نقشي دارند و چه نوع تحلیل و کنشی را مطلوب میدانند تا این دور تسلسل زوالزای، فقرگستر، سرزمینفروش، سرمایهسوز و بیهوده بشکند. نزديکتر به هر کدام از اين سوالات و موضوعات بنگريم.
در ابتدا نگاهی کنیم به کنش سیاسي در بازی آب و نقش مردم در قدرت یافتن سیاستمداران برای .
سياست و آب
رابطه سياست و آب رابطهاي چندوجهی، درهم تنيده و غامض است. براي اينکه اين رابطه را به درستي درک کنيم بايد نگاهی به سه مولفه ساختارهاي سياسي و سياستگذاري بیاندازیم. با درک سه مولفه ساختار و سازمان سياسي (شکل و فرم) (Polity)، سياست و سياستگذاري (محتوا) (Policy) و کنشهای سیاسی و سياستورزي (فرايند) (Politic).
سازمان سياسي به جنبههاي نهادي و بر ساختارها و ترتيبات سياسي يک جامعه (سيستمهاي دولتي، مجلس شوراي ملي، حزبهاي سياسي، سازمانهاي بينالمللي، گروههاي ذينفع و غيره) و نظام حقوقي ( قانون اساسي، قوانين آب، مقررات و آييننامهها) تمرکز دارد. سیاستورزی و کنش سیاسی، فرایند سیاستگذاری و تصمیمگیری بوده و به فرايندها چون فرايندهاي سياسي (مانند انتخابات، لابيکردن و غيره) و تغارضات بر سر منافع و نحوه پيش برد مقاصد گروههاي ذينفع ميپردازد. در نهایت، سياست و سياستگذاري محتواي جر و بحثهاي سياسي را پوشش ميدهد و با هدف حل مسئله تضاد منافع و اهداف را بيان ميکند. به دیگر سخن، محصول نهایی ساختار و فرایند سیاسی سیاستگذاری است که معطوف به سیاستها و محتوا است.
بررسی و شناخت جامع و دقیق همه این ابعاد، به درک ما درباره رابطه سیاست و آب و نقش بازیگران سیاسی در سیاستگذاریها و تعریف پروژههای آبی کمک خواهد کرد. نگاهی به ساختار سیاسی در ایران که در همه حوزهها، به ویژه در حوزه محیطزیست، تاثیر گذاشته، نبود ساختار حزبی و سازماندهی سیاسی منسجم است. این ضعف منجر شده است که هیچ کس پاسخگوی سیاستگذاریهای مخرب و تعریف پروژههای ناپایدار و دارای پیامدهای زیستمحیطی نباشد. نبود ساختار حزبی تمام تخممرغهای یک ملت را در سبد شخص نماینده و بازیگر سیاسی قرار میدهد که گاها نه درک درستی از مسئله محیطزیست و آب در ایران دارد و نه برای آن ارزش خاصی قائل است. از این رو تمام سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای محیطزیستی و آبی متاثر از کنش سیاسی بازیگران سیاسی است.
کنش سياسی در آب
کنش سیاسی، کنشی است که معطوف به قدرت است و کنش سیاسی آب یا سیاستورزی آب به دنبال کسب قدرت از طریق آب به شیوههای گوناگون است. به دیگر سخن، متخصصان علوم سياسي، غایت کنش سیاسی را کسب و اعمال قدرت ميدانند که به خاطر آن از هر موضوع، مانند آب، استفاده ميشود. ابزار مبارزه و تصاحب قدرت پدر سوختگی است. کنش سیاسی و اصولا سیاست ورزی مستلزم دروغ گفتن، جنایت و خیانت کردن و دیگر اعمال «غيرانساني» است. کنش سياسي يا سياستورزي اخلاق نميشناسد. از سياستمدار کنش اخلاقي انتظار نميرود و کنش سياسي انتظار ميرود. کنش سياسي در بستر شرايط زمان و نظام حکمراني و شرايط اجتماعي رخ ميدهد و در نظام سرمایهداری به فاجعه نیز به چشم بازار و محل استحصال سود نگاه میکند. در چنین شرایطی ارادهی سیاسی تابعی از بازار است و مادامی که بتوان از فاجعه کسب سود کرد ارادهای هم برای تغییر وضعیت وجود نخواهد داشت.
از این منظر، تجربه نشان داده است که به دلیل نبود نظارت حزبی بر تصمیمات و رفتار کنشگران سیاسی، تفکر و روحیه قدرتطلبی آنها به ندرت به نفع منافع جمعی و خیر عمومی اقدام میکنند و بیشتر در لوای خیر عمومی برای تحقق منافع شخصی و گروهی لابیگری میکنند. حاصل آن در سطح سیاستها تاثیرگذاری آنها بر سیاستهای آبی از طریق تصویب قوانین چون قانون توزیع عادلانه آب و قانون تعیین تکلیف چاههای فاقد پروانه و برنامههای پنج ساله است. در سطح پروژهها هم فرایندهای نظام فنی و اجرایی کشور دخالت کرده و با اعمال فشار سیاسی بر مدیریت حوزه آب و محیطزیست به تعریف پروژههای گاها مخرب اما منفعت ساز می پردازند.
کنشگران سیاسی و در رأس آنها نمایندگان مجلس با سیاست منطقهگرایی و تلاش برای خرید رأی، فشار سیاسی گستردهای برای توسعه طرحهای سازهای در حوزه آب و کشاورزی وارد کردهاند. تعداد بسیار زیاد سدهای ساختهشده و منابع صرفشده برای آبرسانی و تأمین آب، و زیر کشت بردن اراضی بیشتر، محصول فشارهای نمایندگان بر دستگاه بوروکراتیک بوده است.
به همین دلیل در شرایطی که احزاب سیاسی وجود ندارند و هیچ برنامه حزبی برای قضاوت درباره نوع نگاه آنها به مسئله محیط زیست و آب وجود ندارد، باید بر انتخاب نمایندگان آشنا بر مسائل محیطزیست و آب تاکید کنیم. باید دقت کرد که این موضوع حساس تنها با اعلام دیدگاههای محیطزیستی در زمان انتخابات، که نظر کاندیداها در مرحله شعار خواهد ماند، تحقق خواهد یافت. باید گروهی از کارشناسان و متخصصان محیطزیست و آب شکل بگیرند در این باره برنامهریزی دقیقتری برای تحلیل دیدگاهها و نظارت بر آنها پس از انتخاب به عنوان نماینده شورای اسلامی انجام دهند. کار را نباید ساده گرفت. نظارت عمومی بر انتخاب و رفتار نمایندگان باید در حوزه آب و محیطزیست منسجمتر، دقیقتر و تخصصی تر صورت گیرد. تمام وعدههای کاندیداها شناسایی و ارزیابی شود و در زمان انتخاب مورد نظارت قرار گیرد. در صورت عدم عدم پایبندی به آنها باید یک برنامه روشنگری اجتماعی برای آن داشت. کنشگران سیاسی باید بدانند که عقاید آنها به دقت بررسی شده و رفتار و تصمیمات آن در زمان انتخاب تحت نظارت عمومی است و درباره هر گونه عدم پایبندی به تعهدات بین خود و رای دهندگان به خود روشنگری وسیعی خواهد شد.