گاومیشهای سرگردان در تالاب به گِل نشسته هورالعظیم پر از رنج به ظاهر آشکار و در اصل نا آشکار هستند. رنجهای تحمیل شده به این بیگناهان گرفتار در دام بشر، محصول سالها رنج انسان است و آینه خشونتهای شکل گرفته در مناسبات اقتصادی جامعه بشری است. انسان سلطهگر و ظالم یا انسان مغلوب و مظلوم؟ این پدیده ناخوشایند نتیجه کدام یک از این دو است؟
انسان سلطهگر و بیرحم، سالهای بیشماری است که به دنبال غلبه بر طبیعت بوده و با بلوغ علم و دستیابی به ابزارهای نوین و قدرتمند دست به خراشیدن طبیعت زده و جهانی را به سخره گرفته است، جهانی که بی مهری نکرد و بی مهری دید.
این تفسیری ناخوشایند از انسانهای پر احساسی است که در سرزمینی سرشار از احساسات شیرینها و فرهادها زندگی میکنند، سرزمینی که حافظها و خیامها را زاده است و پروینها و سپهریها را پرورانده است. چگونه این سرزمین پراحساس میتواند انسانهایی این چنین بیرحم را پرورش دهد؟ نه، این پاسخ کاملی برای گاومیشهای رنجنیده خاطر تالاب هورالعظیم نیست. انسانهای این سرزمین سلطهگر و بیرحم نیستد، انسانهای این سرزمین مغلوب و مظلوم در خوشههای خشم جهانی به ظاهر ناپایدار هستند و ناخواسته رنجهای متحمل شده را به موجودات معصوم سرزمین خود انتقال میدهند.
انسانهای مغلوب و معصوم این سرزمین بیش از هر چیز اسیر چرخدندههای پروژههای ناتمام مدرنیته و مناسبات اقتصادی جهان شدهاند. چرخدندههایی که پوست و گوشت انسان را درگیر روزمرگیها و نبرد امرار معاش برای بقاء و رقابت در نظام سرمایهداری کرده است و سبب فراموشی انسان از احساس، انسان از انسان و انسان از طبیعت شده است.
چرخدندهها و مناسبات اقتصادی بیرحم بقاء هستند که اینچنین انسانهای سرزمین پراحساس را به مردمانی خشمگین تبدیل کرده است و این انسانها قابل ترحماند چراکه هر خشمی نتیجه خشمی دیگر است. آنچه آشکار است اینکه انسانهای این سرزمین، با تمامیت مظلومیت و اسارات خود در این ساختارهای تودرتو و ناشناخته، سبب ظلم به مظلومی دیگر یعنی "گاومیشهای سرگردان" شدهاند و به نظر میرسد طبیعت این موجودات معصوم را در پایان زنجیره رنج ناتمام خوشههای خشم قرار داده است.
اما این سرانجام کار نیست و ما انسانهای این سرزمین غریب که به شکل نامعقولی عقلایی فکر میکنیم و منابع مشترک را تا جایی که دستمان میرسد به نفع منافع فردی مصرف میکنیم دیر یا زود به انسانها سرگشتهتر از این گاومیشهای روزگار خودگرفتار میشویم، اگر به دنبال خنثی کردن این چرخه خشم نباشیم!