تاریخ انتشار :يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۰۱
کد مطلب : 63019
*بهزاد انگورج
نوع پوشش و تراکم پوشش جنگلی و وضعیت ها از حیث توپوگرافی و دسترسی به جنگل ها و همچنین طولانی شدن فرایند کشف حریق و طولانی شدن فرایند مدت اطفای حریق در جنگل های ایران با جنگل های جهان نکات بسیار متفاوتی در خود دارد.
حادثه حریق جنگل های پرتقال در صدر اخبار حوادث محیط زیستی است، آتش از روز شنبه مصادف با ۱۷ ژوئن ۲۰۱۷ جنگل های ناحیه پیدرگو گراندی این کشور را در کام خود فرو برد و اکنون به مدت ۳ روز در خود می سوزد و ۱۱۷ کشته و زخمی به جا گذاشته و هنوز اطفا نشده است.
ضمن اعلام همدردی با بازماندگان حادثه و تقدیر از تلاش جنگلبانان کشور پرتقال در حفظ جنگل باید اشاره کنم که کشور پرتقال دارای جنگل کوهستانی صعب العبور نیست و بلند ترین نقطه این کشور کمتر از ۲۰۰۰ متر ارتفاع و این محدوده حادثه دیده کمتر از  ۵۰۰ متر ارتفاع دارد.
ناحیه زویشی جنگل های پرتقال مدیترانه و عناصر رویشی آن غالبا سوزنی برگ دست کاشت و متراکم و حساس به حریق است. مساحت جنگل این کشور در حدود ۸۰۰ هزار هکتار و در فهرست کشورهای دارای جنگل در ردیف ۷۸ قرار دارد.
آنچه که بررسی آن در این حادثه حریق با اهمیت تر و برای مدیریت جنگل های ایران درس عبرت و پند آموزی است، توجه به چگونگی مقابله با آتش فقر آگاهی عمومی است که انسان بر خرمن حیات خود می افکند.
بدین ترتیب در یک مدیریت علمی عملی برای جنگل باید به این اشاره نمود؛
آیا کنترل نفوذ انسان باید به درون زون جنگل مورد توجه در مدیریت جنگل باشد ؟
آیا جلوگیری از نفوذ جنگل به مناطق مسکونی باید بیشتر مد نظر قرار گیرد ؟
آیا توان عملیاتی در اطفای حریق باید افزایش یابد ؟
آیا به افزایش توان تمهیداتی در جلوگیری از بروز حریق باید توجه شود ؟
آیا همه آحاد جامعه می توانند در حمایت از جنگل در رابطه با بروز حریق کمک کنند ؟
آیا همه آحاد جامعه می توانند در عملیات اطفای حریق کمک کنند ؟
آیا همه تمهیدات انسان در حمایت از جنگل فیزیکی و عملیاتی است ؟ یا تمهیدات دیگر فنی اجرایی تحت مدیریت علمی عملی به جنگل کمک می کند، خطرات طبیعی را پشت سر بگذارد
آنجه من در کشورهایی مانند ایران می بینم، آتش فقر است که منابع را می سوزاند !!!
واضح است که سیاست عمومی جامعه، عرصه عملیاتی سیاست جنگل را غصب کرده است !!! این عبارت به قدری ساده است که متوجه شویم یک درخت با عمر طولانی خود، به یک برنامه مدیریت طولانی مدت نیاز دارد و بر عکس به قدری پیچیده است که سیاستمداران جامعه تن به خواسته ها و مشی سیاست جنگل ندهند و تحمل نداشته باشند و نیاز خود به عرصه جنگل یا محصول چوب جنگل را مستمسک قرار داده و بر خلاف نظر جنگلبانان عمل کنند.
در هر صورت هرگز اتش قهر طبیعت به جنگل صدمه جدی نزده است و جنگل همیشه با آتش فقر جامعه انسانی، دامنش را شعله ور در کام آتش تجربه کرده است. رمز گشایی این عبارت این است که اگر عاملیت انسان در هر حادثه ضعیف تصور و یا نفی و رد شود، نقش منجی انسان به نحوی برجسته است که تاریخ آن را در صفحات خود ثبت می کند.
جنگل ها در آتش فقر و لجاجت می سوزد، فقر جوامع محلی چوب جنگل را می سوزاند و دو سوم آن را از روی فقر دود می کند و یک سوم محصول آن ذغال است که سیاهی آثار لجاجت را در خود دارد تا شررهای آن دل ها و جگرها را کباب کند !
در یک مدیریت علمی عملی برای جنگل باید بر روی این عبارت واضح تمرکز داشت که؛ آیا کنترل نفوذ انسان به درون جنگل باید پیوسته مورد توجه باشد ؟
مزیت های نسبی در انواع بهره برداری انسان از جنگل برای استمرار حیات در کره مسکون چیست !
در ایران تجربه اجرایی طرح های جنگلکاری مبتنی بر ایجاد آتش بر بوده است و این روش کلاسیک در تمامی سطوح جنگلکاری قبل از انقلاب به اجرا درآمده است، با این وصف این سؤال مطرح است ، چرا در جنگل های کشور پرتقال آن شبکه راه دسترسی و آن آتش بُرهای موجود، بُرد اجرایی مناسبی در کنترل پیشروی حریق نداشته است. تصاویر و فیلم های دریافتی و اخبار حکایت از محاصره وسایل نقلیه در جاده های محدوده تحت حادثه داشته و حدود ۲۴ کشته مربوط به خسارت جانی در جاده است.
با اینکه گفته می شود جاده می تواند نقش آتش بر داشته باشد، چرا جاده نقش آتش بر ایفا نکرده است. بسیار بدیهی است که نباید امور مختلف فنی اجرایی را به حال خود رها کرد و در عهده طبیعت قرار داد و نشست و نظاره کرد و نتیجه مطلوبی انتظار داشت.  
اکنون می توان این پاسخ روشن را داد که آیا آن جنگل حادثه دیده، جنگل طبیعی و دست نخورده و بکر بود، یا یک جنگل دست خورده و غیر طبیعی ! سکونتگاه ها عرصه جنگلی را تصرف کرده اند، سکونتگاها جنگل را احاطه نمودند. هیچ جنگل وسیع پیوسته در کشور پرتقال در تصاویر ماهواره ای دیده نمی شود، از این رو نمی توان برای آن لکه های جنگلی زون جنگلی تعریف و برای هر لکه زون سپر و زون هسته مرکزی تعیین نمود.
فواصل کاشت درخت در عکس ها و کلیپ ها کم و تراکم بالا و نوع حریق تاجی و سرعت پیشروی آتش، مرتبط با سرعت جریان باد بالا و آنچه سوخت، سر شاخه و حیات درخت بود و آنچه به جا گذاشت دود و حرارت و خاکستر !.
ملاحظه جنگلکاری حاشیه جاده نشان می دهد، جاده ها کم عرض و تاج پوشش درختان بر عرض جاده گسترده بود.  اگر فواصل درختان در عملیات پرورشی زیاد می شد و تاج پوشش تنک و به هم متصل نبودند، از حمایت فنی بهتری برخوردار بوده و نقش آتش بر شدن جاده را آشکار می ساختند.
اکنون با مصداق قرار دادن تصاویر دریافتی از کشور پرتقال باید این سئوال مشخص را از تعطیل کنندگان طرح جنگلداری پرسید ؛ چگونه می توان مساحتی بیش از ۳۵۰ هزار هکتار پوشش متراکم جنگل دست کاشت حساس به حریق را که در قالب طرح جنگلداری، در طول سی سال گذشته کاشته شده اند و آن عملیات موفق به یادگار مانده از جنگلبانان را با خود محوری در تصمیم گیری و فقر و عدم آگاهی ، طعمه یک حریق ناشی از عدم احتیاط نمود و هیچ کس پاسخگوی خسارت به منافع ملی نباشد.
- چقدر برای مدیریت سنتی جنگل های کشور اسف بار است، اگر جنگل نشینانی که در زون جنگل سکونت دارند، صرفا به واسطه تعارض همه اعتمادهای معمول نسبت به آنها سلب شود و یا تحت حمایت نباشند و با معیشت وابسته به جنگل غیر برخوردار بمانند، جنگل در چه وضع مدیریتی اداره می شود.
- اگر شرایط دیگری برای مدیریت جنگل به وجود آید و جنگلنشینان تحت توسعه مدیریت به عنوان جزئی از اکوسیستم جنگل و اهرم عملیاتی و حامی جنگل محسوب شوند و همیشه با توان عملیاتی آنها در جنگل استفاده شود، حمایت از جنگل چه وضع مدیریتی خواهد داشت.
بنابراین مشخص می شود، کاشتن درخت یک اقدام اولیه است و نگهداری آن به نحویکه درآمد زا نباشد، هزینه بر خواهد بود و بر این أساس با توجه به مساحت کاشت هر ساله هزینه ها افزایش می یابد. در حالیکه منابع مالی اعتباری محدود است، چگونه می توان رابطه بین افزایش هزینه ناشی از احیا و مراقبت را برای تحقق هدف بزرگی چون افزایش سهم سرانه عملیاتی نمود.
بدین وصف آنچه بیش از هر چیز با درجه اهمیت بیشتری به عنوان یک مزیت و اولویت باید برای حفظ و نگهداری جنگل مد نظر قرار گیرد، اعمال سیاست بلند مدت و تهیه یک برنامه اقتصادی حفظ و نگهداری جنگل از کاشت تا برداشت است.

*زیست آنلاین

https://zistonline.com/vdci3uaq.t1apz2bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما