به گزارش زیست آنلاین، اکوسیستم ها نقش کلیدی در پایداری حیات انسان در کره زمین دارند. به گونه ای که دستيابي به توسعه پايدار مستلزم حفظ و حراست از ذخاير اكوسيستمي است. از این رو ارزش گذاري خدمات اکوسیستم ها به دلايل زيادي از جمله شناخت و فهم منافع زيست محيطي و اکولوژيکي توسط انسان ها، ارائه مسائل زیستمحیطی به تصميم گيرندگان و برنامه ريزان، فراهم آوردن ارتباط ميان سياست هاي اقتصادي و سياست هاي زيست محيطي، سنجش نقش و اهميت منابع زيست محيطي در حمايت از رفاه انساني و توسعه پايدار، تعديل و اصلاح مجموعه محاسبات ملي مانند توليد ناخالص ملي و جلوگيري از تخريب و بهره برداري بي رويه منابع طبيعي، بسیار حائز اهمیت ميباشد. بنابراین، امروزه نياز به شناخت و وارد نمودن ارزشهاي زيست محيطي در سرمايه گذاري ها، پروژه هاي عمراني، صنعتي و خط مشی هاي مربوط به تصميم گيري ها کاملاً محسوس است.
در همین راستا کمیته صیانت از باغات شورای شهر با همکاری پایگاه خبری زیست آنلاین میزگردی را با عنوان «ارزش گذاری اقتصادی خدمات اکوسیستم» در روز دوشنبه مورخ ۱۱ تیرماه ۱۳۹۷ ساعت ۱۳ برگزار نمود. هدف از این میزگرد، آشنایی با انواع اکوسیستم های شهری، خدمات آن ها و روش های ارزش گذاری آنها و همچنین شناخت نقش درختان در اکوسیستم شهری، خدمات آن و شیوه های ارزشگذاری اقتصادی آنها بوده است. به نحوی که بتوان از نتایج آن در برنامه ریزی شهری استفاده کرد.
این میزگرد با حضور خانم آناهیتا گودرزی، کارشناس شهری؛ آقای کورش کاووسی، کارشناس اکولوژی و جنگل؛ آقای آرمین پرهیزی راد، طراح محیط و خانم زهرا عابدی، متخصص اقتصاد محیط زیست و آقای محمد ابراهیم رئیسی متخصص اقتصاد محیط زیست به عنوان مجری میزگرد، برگزار شد. فیلم این میزگرد در ادامه آمده است.
در طرح جامع شهر تهران میزان جمعیت پذیری و نوع کاربری هر منطقه بر اساس ویژگی آن منطقه تعیین گردیده است.
خانم گودرزی: با گسترش شهر در دو قرن اخیر در نسل جدید طرح های شهرسازی، پیش بینی نیاز های همه جانبه زندگی شهری از جمله: سکونت، خدمات فرهنگی، فضای سبز، آموزشی، بهداشتی و درمانی و... در یک برنامه ریزی جامع برای زندگی در شهرها در دستور کار قرار گرفت. نسل اول این طرح ها همان طرح های مبتنی بر تعیین کاربری ( landuse) برای زمین های شهری بود که با توجه به پویایی شهر که عملاً نمی توان برای هر قطعه زمین شهری در دراز مدت تعیین تکلیف نمود، در مسیر اجرا مورد نقد های فراوان قرار گرفت.
طرح های نسل بعدی، طرح های مبتنی بر زون بندی اراضی شهری (zoning) بود. در این راستا پس از سپری شدن زمان طرح جامع مصوب سال ۴۹، در دهه ۸۰ طرح موسوم به ساختاری– راهبردی شهر تهران، در دستور کار قرار گرفت.
۲۲ مشاور، مطالعات جامع اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی، جمعیتی، محیط زیست و غیره ۲۲ منطقه شهر تهران را آغاز کردند و در آذرماه سال ۸۶ عاقبت طرح جامع جدید در شورایعالی شهرسازی به تصویب رسید.
در طرح تفصیلی مناطق ۲۲ گانه شهر تهران که ذیل راهبرد های طرح جامع تهیه گردیده بود، برای هر یک از مناطق با توجه به قابلیت ها و پتانسیل های خود نقش ویژه ای (گردشگری ، هویتی– تاریخی ، میراث طبیعی ، صنعت پاک و غیره) در اندام واره شهر تهران پیش بینی گردید و کلیتی یکپارچه را در اهداف خود در تبادلات فی مابین به نمایش گذاشتند.
طرح جامع مصوب شهر تهران با امضا وزراء وقت در سال ۸۶ برای همه مسئولین التزامی به همکاری در مسیر تحقق طرح ایجاد نمود. در این راستا نهاد دیده بان طرح جامع به عنوان نهادی واسط مابین وزارت مسکن و شهرسازی وقت و شهرداری تهران تشکیل گردید که صیانت از اجرای منویات طرح تفصیلی را بعهده داشت و متاسفانه در سال ۸۹ این نهاد توسط وزارت راه و شهرسازی وقت منحل گردید و عملا نهاد ناظر بر فعالیت شهرداری حذف گردید و رصد عملکرد شهرداری به عهده خود نهاد مجری گذارده شد!
از سویی دیگر، با تاخیر در تصویب و ابلاغ طرح تفصیلی ( از سال ۸۶ تا ۹۱ )، در عمل فضای مبهمی در حدود ۵ سال ایجاد شد که توسط مدیران اجرایی مورد تفسیر های گوناگون قرار گرفت و در اجرا تصمیماتی مغایر با اهداف طرح اتخاذ گردید که تحقق پذیری کلیت یکپارچه طرح را خلل پذیر نمود.
رئیسی: به نظر می آید که طرح تفصیلی جامع شهر تهران با توجه به عملکرد فضای سبز که شامل حذف آلودگی و تاثیر آن بر سلامت انسان، تخریب ذخیره کربن، جلوگیری از رواناب و اثرات آن بر انرژی و ساختمان میباشد، طراحی شده بود. اما سوال این است که چطور شد که این طرح منحرف شد. از دکتر کاووسی درخواست می شود جدا از ضرورت و نیاز به وجود فضای سبز در شهرها، در مورد اینکه ساختار و گونههایی که در فضای سبز شهری مورد استفاده قرار میگیرد، چه خصوصیاتی باید داشته باشند، صحبت کنند؟
درختان غیربومی را جایگزین درختان طبیعی و بومیمان کردیم که کارکرد ندارند.
کاووسی: سوال شما را دانستن نوع کارکردهای گیاهان درختی، درختچهای و بوتهای که تواناییهایی دارند که در جامعه شهری و طبیعت شهری عرضه میکنند، پاسخ خواهد داد. منابع موجود در دانش بینالمللی فهرست بلند بالایی را از کارکرد درختان ارائه کردهاند. برای نمونه، در برخی مناطق دنیا از درختان به عنوان موانع در برابر نور خورشید استفاده می شود. ما در جامعه شهری تهران از گونه های متفاوت و اشکال گوناگون استفاده کرده ایم. در صورتی که اگر این عملکرد درختان برای شهر تهران مهم است، باید از درختانی استفاده کنیم که طرح رشد کروی دارند و نه درختانی که شکل نیزهای دارند. با این تحلیل و با توجه به این که با تغییر اقلیم مواجه هستیم، نیاز به بازبینی در نوع درختان داریم.
عملکرد دیگر درختان جذب دی اکسید کربن است. اما کدام گونههای درختی با چه ویژگیهای روزنهای در سطح برگ برای جذب دی اکسید کربن و جلوگیری از اثر گلخانهای در جامعه شهری مناسب ترند، مسئله مهمی است که در این ارتباط نیازمند بازنگری است. امروز خیلی از درختانی که در شهر تهران این عملکرد را داشتند یا دیگر وجود ندارند یا پیر شده اند و عملکرد خود را از دست دادهاند و نیاز به جوان شدن دارند. در جاهایی که بیشتر مشکل ترافیک داریم نیاز به درختانی داریم که در جذب سرب مناسب تر عمل میکنند. این در صورتی است که طراحی هایی که در مورد درختان در شهر تهران انجام شده است، خیلی از این هدف و فرض اولیه دور است.
کنترل باران دیگر کارکرد درختان در شهر تهران است. ما مجبور هستیم که در خیابان هایی که شاهراه عمودی تهران هستند، مثل خیابان ولیعصر، این درختان را داشته باشیم. ویژگی جذب باران به جذب سطحی و انتقال به داخل بر می گردد. تنه درختانی که با این هدف کاشته میشوند باید ویژگیهای خاصی داشته باشند که بتوانند این آب را جذب داشته باشد. عملکرد دیگر درختان جذب صدا است.
ما در ایران هزاران درخت و درختچه داریم که متاسفانه از این درختان بومی در شهرهای ایران استفاده نمیکنیم و از درختان چینی و پاکستانی که غیر بومی هستند و کارکرد منفی و معایب زیادی دارند، وارد می کنیم.
همچنین درختان، به خصوص درختانی که در نزدیک مناطق حفاظت شده حاشیه شهر تهران شامل البرز مرکزی، لار، ورجین و سرخصار، واقع هستند، در تنوع زیستی جانوری نقش دارند. کمتر شهری در جهان است که چهار منطقه حفاظت شده و پارک ملی اطراف شهر باشد. طبیعتاً درختان شهر تهران باید پشتیبان گونه های جانوری این مناطق حفاظت شده در زمستان باشند. این در صورتی که ما در قصر فیروزه، در حاشیه جنوبی البرز درختان را از بین برده ایم. درختان غیربومی را جایگزین درختان طبیعی و بومی مان کردیم که کارکرد ندارند. این درختان جدید قادر به ایجاد این زنجیره غذایی برای جانوران این مناطق نیستند. این یک خلاء مهم است که از ندانستن مدیران و برنامهریزان است.
طی مطالعهای که در باغ سردار ماکو داشته ایم متوجه ازدیاد حشرات به دلیل رنگ شدن بدون مطالعه و دانش درختان توسط میراث فرهنگی و عدم نزدیک شدن دارکوبها، شدیم. ما با بهم ریختن زنجیره غذایی به دلیل از بین بردن درختانی که متضمن دوام این زنجیره است، ضربه اساسی به جامعه شهری زدیم.
رئیسی: از اقای آرمین پرهیزی راد به عنوان نماینده انجمن متخصصین فضای سبز تقاضا دارم که از دیدگاه منظر در مورد نقش درختان صحبت کنند.
پرهیزی راد: ما علاوه بر نقش درخت درون یک اکوسیستم طبیعی، میتوانیم از نقش درخت درون اکوسیستم های انسانی هم صحبت کنیم. وقتی راجع به درخت در شهر صحبت می کنیم باید به نقش درخت در بافتار شهری توجه کنیم. این در صورتی است که ما امروز درگیر یک بیماری به نام سبزفریبی در مدیریت شهری هستیم. شهرهای ما دارند به رنگ سبز در می آیند و فکر می کنیم که خوب است، اما ممکن است بد باشد. شاید لازم نباشد شهرهای ما سبز شود. درخت را باید در محیط ببینیم. برای مثال ارزش هر کدام از قطعات باغهای کن شاید از ارزش پارکهایی که در مقیاسهای وسیع ممکن است ساخته شوند، بیشتر باشد. زیرا تناسب مناظر با بستر طبیعی اهمیت دارد. محل و نقش منابع باید مطالعه شود.
ما وقتی از باغ های کن صحبت میکنیم از مجموعه ای صحبت میکنیم که در آن درخت، خاک، آب، جریان هوا، فرهنگ، اقتصاد، دانش تجربی و هویت محلی همه در کنار هم و در توازن با هم تکامل یافته اند. ما باید به موضوعی تحت عنوان مدیریت انطباقی سرزمین توجه کنیم. برای نمونه وقتی به باغ های تاریخی نگاه میکنیم، با قوانین طبیعت سازگار بودهاند و نیاز های انسان هم در آن لحاظ شده یا به زبان امروزی مدیریت انطباقی در آنها صورت گرفته، باغها با شرایط بستر تناسب داشته اند و کارکرد های متنوعی هم داشته اند. یعنی جانمایی باغ و ساختار آن و همچنین انتخاب گونه، تعداد و آرایش درختان در تناسب با محیط انتخاب شدهاند.
ما وقتی از باغ ها و درختان صحبت میکنیم لازم است که مقیاس مطالعه را از موجود زنده به مقیاس اکوسیستم ببریم. شاید مقیاس باید حتی از شهر هم فراتر رود. ما در مورد درختان تهران نمیتوانیم صحبت کنیم مگر اینکه ساختار اکولوژیک کلان آن را بشناسیم و تمام روابط را کشف کنیم. آنگاه میتوانیم نقش یک درخت در شهر را بفهمیم.
مسئله آب در طراحی شهری ما بسیار مهم است. اگر از نگاه منظر نگاه کنیم، شهرداری نباید از نهاد مسئول آب درخواست کند که من این برنامه را برای توسعه فضای سبز دارم و آن نهاد موظف باشد تا آن حد برای شهرداری آب تامین کند، بلکه باید برعکس باشد و مدیریت آب باید به شهرداری بگوید که شما به این میزان آب دارید و بر اساس آن باید فضای سبز را توسعه بدهید و مثلا درخت بکارید و از درختان موجود نگهداری کنید. همانطور که در باغ های ایرانی انجام می شده است. وسعت باغ فین کاشان یا شازده ماهان بر اساس میزان آب تعیین شده است. ایرانیان سنتی با دانش تجربی خود، نگاهی جامع داشتهاند. امروز به این مدیریت انطباقی گفته می شود. یعنی رابطه بین درخت، باغ و منظر شهری با نگاهی جامع ادراک شود.
در آینده اگر بخواهیم در مورد درخت و باغ در شهر تهران صحبت کنیم باید یک مفهوم تئوریک کلان نگر داشته باشیم که بگوییم تهران قرار است در آینده چه باشد. در آن مفهوم باید نقش درخت مشخص شود. جای مفهومی به نام رویکرد منظر در ایران خالی است که در آن برنامه ریزی و طراحی محیط بر اساس نگاهی جامع به محیطزیست، اقتصاد و فرهنگ انجام می شود.
رئیسی: از خانم دکتر عابدی که متخصص اقتصاد محیط زیست است درخواست داریم که در مورد ارزش های اقتصادی آثار زیست محیطی و نقش آنها در دنیای امروز صحبت کنند.
باید به تمام کارکرد های درختان و اکوسیستم های طبیعی علی الخصوص جنگلها، فضای سبز و درختان توجه نماییم و ارزشگذاری آنها را برآورد کنیم .
عابدی: به دنبال صحبت هم اندیشان گرامی، با توجه به تاریخ باغها در شهرهای ایران، این سوال مطرح می شود که چرا باغ ها و پارک هایی که در قدیم در شهرهای ایران وجود داشته و در نوشتارهای تاریخی از آنها یاد شده، با سرعتی غیرقابل تصور از بین رفته اند که منجر شده است تا درحال حاضر به اجبار به دنبال ایجاد و ساخت پارکها، فضای سبز و جنگل های دست کاشت باشیم. برای پاسخ به این موضوع باید گفت زمانی که انسان در مقابل دریافت کالا و خدمات اکوسیستم بهایی پرداخت نکند برای آنها علیرغم اهمیت بسیار بالا، ارزشی قائل نخواهد بود.
در بسیاری از موارد، از قبیل قیمت گذاری کالا و خدمات اکوسیستم ها، کالاهای عمومی، کالاهای فاقد مالکیت خصوصی از قبیل پارکها و همچنین پیامدهای جانبی ناشی از تولید و مصرف ناپایدار بنگاه ها و مصرف کنندگان بر اشخاصی که در تولید و مصرف آنها نقشی نداشته اند، در ارتباط با قیمت گذاری، بازار با شکست مواجه می شود. در این راستا که بازار نمی تواند قیمت کالاها و خدمات را به درستی تعیین نماید مقوله ارزشگذاری اقتصادی- زیست محیطی اهمیت می یابد.بدین ترتیب قسمت بسیار عمده ای از کالاها و خدمات زیست محیطی و کارکرد های آنها را نمی توان بطور دقیق در بازار قیمت گذاری نمود. بر این اساس، اهمیت ارزشگذاری اقتصادی آنها مشخص می گردد. در واقع می بایست از طریق روش های مختلف ارزشگذاری اقتصادی، ارزش پولی موارد یاد شده برآورد گردد.
اکوسیستم های درختی و درختان نیز دارای کارکردهای فراوانی از قبیل ترسیب کربن (تنظیم گازها)، تنظیم شرایط اقلیمی، تولید اکسیژن، حفظ حاصلخیزی خاک، تنظیم جریانات هیدرولوژیکی، کنترل فرسایش آبی، مهار روانابها و سیلاب، زیستگاه پرندگان، ارزش های ذاتی، وجودی و میراثی، ارزشهای استفاده ای، غیر استفاده ای، تفرجی و مواردی از این قبیل نیز از این قاعده مستثنی نبوده و می بایست ارزش های بسیار زیاد آنها را به لحاظ اقتصادی برآورد نمود.
در این راستا با بهره گیری از روش های مختلف ارزشگذاری اقتصادی میتوان ارزش های بسیار متنوع فضای سبز و درختان را به صورت پولی برآورد نمود. در این رابطه هزینه های خارجی و یا خسارات ناشی از تولید و مصرف ناپایدار می بایست در هزینه های اجتماعی مورد محاسبه قرار گیرد. به این منظور در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری تمامی عملکردهای درختان به صورت پولی برآورد گردد و در طرح های توسعه ملحوظ شود.
رئیسی: در مرحله اول، خانم گودرزی از وضع موجود طرح جامع شهر تهران گفتند که در عمل دنبال نشد، لطفا بفرمایید که چرا اجرای طرح در عمل با موفقیت انجام نشد؟
راه حل فوری برای حفظ باغات تهران این است که نهادهای عمومی باید نسبت به حفظ باغات خود بسیار جدی باشند.
گودرزی: سازمان فضایی طرح جامع شهر تهران بر مبنای هفت رود دره شهر تهران بنا شده بود. علی رغم انتقاداتی که به طرح جامع وارد شده است معتقدم که الزامات و تکالیفی که ذیل آن برنامه برای مجریان تعریف شده بود، محقق نگردید و علت اصلی را می توان معضل شیوه درآمد زایی شهرداری ها دانست. از سال ۶۸ با در دستور کار قرار دادن خودکفایی شهرداریها ( مصوبه وزارت کشور ) بدون تعریف مشخصی از ردیفهای مجاز به دریافت درآمد، در عمل شهرداری ها برای گردش و گذران امور خود به تک محصول ساختمان وابسته شدند. و در چشم انداز وسیع تر میتوان اقتصاد کلان غیر مولد کشور را که به تک محصول نفت وابسته بود در نظر گرفت و نبود راهبردها و سیاست هایی برای تولید محصولات مولد که موجد ارزش افزوده بوده و قابلیت صادرات را داشته باشند.
در این مسیر اقتصاد نامولد شهری و مبنا بودن ساخت و ساز هر چه بیشتر و اتکا درآمدهای (ناپایدار) شهرداری به ساخت و ساز بی بدیل شهر که در طرح جامع به عنوان اراضی ذخیره توسعه و نوسازی نامگذاری شده بود و قرار بود محل تامین خدمات مورد نیاز منطقه ذیربط و مناطق همجوار باشد، دستخوش ساخت و ساز گردید و همچنین عرصههای باز و باغات و فضای سبز شهر تهران بیشترین آسیب را از محل بارگذاری ساخت و ساز متحمل گردید.
اکنون راه حل صیانت از اندک باغات باقیمانده شهر تهران در ابتدا: الزام حفظ باغ و عدم ساخت و ساز برای مالکان نهادهای گوناگون دولتی و نهادهای مختلف است. دوم: تبیین ارزش اقتصاد محیط زیست و آگاهی بخشی عمومی به همراه پیش بینی امکان استقرار کاربری های مجاز به استقرار که همخوان با ماهیت باغ باشند (گردشگری، پذیرایی، کلینیک های گل و گیاه، خانه سالمندان، باغات با کاربری های متنوع فرهنگی و هنری و ....) برای صاحبان باغ به علاوه طیفی از تشویقات غیر کالبدی از جمله بخشودگی عوارض، کمک به آبیاری و صیانت از درختان باغات توسط شهرداری و غیره می باشد .
فیلم کامل میزگرد
کاووسی: ما مشکلاتی را در شهر و مناطق مختلف شهر تهران از جنبه صدا، آلودگی هوا، رواناب، افزایش حشرات و غیره داریم. نکته اصلی که باید اشاره کنم این است که ما الان درباره وضع موجود ساختار آن ساخته شده و گرفتار آن هستیم و به هر حال یک سری از باغات و گونه های درختی حذف شده اند، صحبت میکنیم. من به عنوان یک گیاه شناس نظرم این است که این از بین بردن گونه ها، همانطور که الان در مورد باغ پردیسان هم با آن مواجه هستیم، غلط بوده است. بر اساس نظر یک استاد دانشگاه تهران، ما تعدادی گیاه در پارک پردیسان داریم که تنها نقطه حضور آن در جهان است. پیشنهاد واضح من این است که ما نیاز به بازسازی، بهسازی و غنیسازی شهر تهران با استفاده از گونههایی که سازگار با این اقلیم و بومزاد منطقه البرز هستند، داریم. نه اینکه هر گیاهی که پیمانکار راحت تر است بکاریم. ما نیازمند یک بازنگری علمی واخلاقی در این کار هستیم. اخلاقی از این نظر که ما به تهران ویران شده از این دیدگاه داریم نگاه می کنیم. نگران مباحث آلودگی آب، هوا و سیلابها هستیم. خیلی از ما کارشناسان در زمان سیل و بارندگی در مناطق بالای شهر تردد داریم و با شرایط و مسائل مناطق پایین شهر تهران در این زمانها آشنا نیستیم. مجاری شهری در مناطق پایین شهر ظرفیت انتقال آب را ندارند. ما برای این کار باید مسئله را از ریشه حل کنیم و نه اینکه دنبال جابه جا کردن افراد سکنی گزیده در این مناطق باشیم.
پیشنهاد من در این رابطه این است که در ابتدا باید بحران هر منطقه شناسایی شود. یک نقشه دقیق توسط نهادهای معتبر از تمام گونه های گیاهی تهران تهیه شود. بعد، کسری ها را با توجه به کارکردهایی که در هر منطقه به آن نیاز داریم جبران کنیم. ترجیح این است که از گیاهان اگزوتیک استفاده نکنیم. حتی ما گیاهان اندمیک که به این سرزمین تعلق دارند را هم در فضای شهری مان درست نکاشتیم.
باید گونه های درختی به شکل درست و با لحاظ همه ویژگی ها آن گونه کاشته شود. بنابراین، باید در بدنه مدیریت شهری شهر تهران افراد متخصصی حضور داشته باشند که کارها را سامان دهند.
درباره حوزه مناطق حفاظت شده در اطراف شهر تهران به یک مطالعه جامع شهر تهران نیاز داریم. درباره اهمیت این مناطق حفاظت شده فکر نکردیم. ما حدود بافر مناطق حفاظت شده را رعایت نمیکنیم. کاشت درختان عرعر در این مناطق اشتباه بوده است. حالا که کاشته شده اند کاری که باید انجام دهیم این است که فضا های شهری در این حواشی را بازسازی کنیم و از گیاهان مملو کنیم تا بتوانند برای حیات وحش نقش داشته باشند. الان تمام کبکهایی که در البرز مرکزی هستند به سمت ورد آورد میآیند. ما هیچ مدیریتی در منطقه ورد آورد نداریم.
گیاهان در جامعه شهری باید خدمات اکوسیستمی بدهند. این شامل مناطق حفاظت شده ای که به شهر نزدیک است هم میشود.
رئیسی: آقای پرهیزی از صنعت منظر صحبت کردید، به نظر شما صنعت منظر چه وضعیتی در شهر تهران دارد و چه کمکی می تواند به فضای سبز شهر تهران کند؟
رویکرد منظر وقتی نگاه کوتاه مدت داشته باشید راهکاری برای شما ارائه نمیکند.
پرهیزی راد: نکته ای که باید توجه کنیم این است که مقیاس زمانی و مکانی کسانی که محیط زیست را مطالعه میکنند، با مقیاس مطالعه و عمل تکنوکرات ها تفاوت دارد. آنها از یک چشمانداز وسیع به همهچیز نگاه میکنند. یکی از دلایل این است که گروه اول به روندها و فرایندها در گذر زمان توجه دارند. دوم اینکه سعی میکنند روابط را ببیند. این روابط متعدد و پیچیده هستند. وقتی اکوسیستم طبیعی و انسانی با هم تلفیق شوند، بسیار پیچیده تر هم میشوند. اما مهندسان فنی با مقیاس دیگری به موضوع نگاه میکنند و خوب بود در چنین جلسهای از جامعه مهندسین و تکنوکرات هم دعوت میشد. ما تا یک مقیاس برنامهریزی نداشته باشیم که توسط کسانی تهیه شده باشد که نگاه کلان دارند، کاری از پیش نمیرود. البته مباحث نباید در سطح تئوری باقی بماند. در مورد طرح جامع شهر تهران با این مسئله مواجه میشویم که جزییات بسیاری توسط کارشناسان دیده شده و مطالعات آن انجام شده است، اما در عمل و در اجرا بسیاری از موارد پیش بینی شده به مرحله اجرا در نمیآید. بهتر آن است که مدیران پاسخگو باشند که چرا اجرای بعضی بند ها و مصوبه ها مثلا در طرح جامع متوقف شده است.
این داشتن نگاه کوتاه مدت یکی از ویژگی های منفی جامعه ماست. رویکرد منظر وقتی اهداف کوتاه مدت داشته باشید راهکاری برای شما ارائه نمیکند. چون راهکار های رویکرد منظر برآمده از استراتژی هایی است که از برنامهریزی کلان آمدهاند. در قدم اول اگر برنامهریزی واستراتژی ها وجود داشته باشند و ارزشگذاری ها انجام شده باشد، کار طراحی و آنچه صنعت منظر انجام میدهد از اینجا شروع میشود. یعنی در ابتدا در یک چارچوب جامع گروهی از متخصصان فرهنگی، اقتصادی و محیطزیستی باید مطالعه کنند و میراث طبیعی و فرهنگی را شناسایی و ارزشگذاری کنند و سپس طراحی شهری و منظر اتفاق میافتد و طراحان بر اساس این اصول کلی طراحی خود را انجام میدهند و در مقیاس مهندسی راهکارهای خلاقانه میدهند و از تکنولوژیهای روز هم استفاده میکنند. این مسئله بسیار مهم است به این دلیل که امروز تکنوکرات ها و مهندسان ما در جایگاه برنامهریزی نشسته اند. مثلا در طرح جامع، ارزش های باغ که به منافع جمعی مرتبط است به روشنی تعریف نشده است. چنین تعریفی که برگرفته از درک جامعی از ارزشهای باغ باشد کجا و این تعریفی که میگوید "هر ۲۵ متر یک اصله درخت داشته باشد" کجا. این دو تعریف فرسنگ ها از هم فاصله دارند. قانون اینها را ندیده است. عنوان ماده ۱۴ قانون زمین شهری، افراز و تفکیک باغات و اراضی کشاورزی است. این قانون، قانونی برای افراز و تفکیک است و مباحث فرهنگی، محیطزیستی و اقتصاد محیط زیست در آن دیده نشده است. قانونی است برای تفکیک باغ .
گودرزی: در بحث تفکیک در سال ۹۱ و ۹۲ مجلس شورای اسلامی اصلاحیه ای بر ماده ۱۰۱ قانون تفکیک تصویب کرد و توسط رئیس جمهور وقت به شهرداری ها ابلاغ گردید. بر این اساس هر ملکی که متقاضی تفکیک باشد بایستی ۲۵ درصد از عرصه ملک را بابت خدمات و ۲۵ درصد از مابقی ( ۷۵ درصد ملک ) را بابت ایجاد شبکه معابر به شهرداری بدهد (در صورت عدم امکان واگذاری زمین بهای آنرا به شهرداری ها بپردازد) و این قانون عملا موجب شد که از تقاضاهای تفکیک کاسته شود.
پرهیزی: اما اگر آن ارزشگذاری که از اقتصاد محیطزیستی میآید را در نظر بگیریم، آن وقت شاید به جایی برسیم که بگوییم باید بعضی مناطق را تبدیل به منطقه حفاظت شده کنیم. شاید هم نه لازم نباشد.
گودرزی: اینجا قانون باید تکلیفش را در مواردی که حقوق عمومی با حقوق خصوصی در تضاد قرار میگیرد روشن نماید. و اینکه مدعی العموم بعنوان حافظ منافع عمومی و در راستای اصل ۵۰ قانون اساسی چه زمانی ورود می کند.
پرهیزی: آن وقت وارد مرحلهی بعدی میشویم که مسئله مالکیت خصوصی است.
گودرزی: یا مدعی العموم بر اساس اصل ۵۰ قانون اساسی کجا باید ورود کند.
پرهیزی راد: بعد از این که دارایی های فرهنگی و طبیعی ارزشگذاری شد میتوان به مساله ارجحیت مالکیت خصوصی یا منافع جمعی پرداخت. همه آن، به تعریف اولیه که از یک نگاه جامع می آید بر می گردد. ما منافع عمومی و جمعی را تعریف نکردیم. اگر منافع عمومی را تعریف کنیم آن وقت میتوانیم توجه قاضی را به جنبههای متنوع مرتبط با منافع جمعی جلب کنیم که مسلما بر مالکیت خصوصی ارجحیت دارد. اما امروز چون این تعریف را نداریم، به آن مالکیت خصوصی می رسیم و همه این حرفهای کلی که در مورد باغ و درخت میزنیم به مانعی به نام مالکیت خصوصی بر می خورد. نگاه جامعی که برنامه ریزی می کند و قانون را تهیه و تصویب میکند. آن قانون تا نباشد، هیچ توقعی نمیتوانیم از طراحان شهری و معماران داشته باشیم. چون آنها باید بر اساس استراتژی هایی که به آنها داده میشود، طراحی کنند.
گودرزی: اسفندماه ۹۶ عاقبت شورای اسلامی شهر تهران مصوبه ویرانگر موسوم به برج باغ را که غالب باغات ارزشمند شهر تهران را بر طبق ضوابط این مصوبه ( از سال ۸۳ ) دستخوش ساخت وساز و نابودی ساخته بود، لغو کرد.
با نهایت تاسف تا اردیبهشت ماه ۹۷ این مصوبه که لازم الاجرا بوده است توسط حوزه معاونت شهرسازی و معماری به مناطق ابلاغ نگردید و به نظر می رسد فشارهای مافیای ساخت و ساز موجب این امر گردید. لذا لازم است هرچه زودتر راه حل هایی اندیشیده شده و برای حفاظت از باغات باقیمانده تهران در دستور کار قرار گیرد.
رئیسی: به نظر میرسد یکی از بحثهایی که امروز در موضوع درخت و باغ مطرح میشود، انگار یک با یک برابر نیست. به این معنی که درختی که در حال انقراض است با درختی که به فراوانی وجود دارد، برابر نیست. قوانین ما توجهی به این موضوع نمیکنند. به نظر می آید که باز تعریف برخی از مفاهیمی که امروز با آن مواجه هستیم لازم است. باغی که پر از درختان با فراوانی زیاد است با باغی با درختان نادر برابر نیستند.
در دنیا با سه شیوه یک آدمها را می توان وادار به یک انجام کاری کرد. یا با اجبار است که از طریق قوانین انجام میشود. یا داوطلبانه است که در محیط زیست خیلی در ایران از آن استفاده کردیم. اما شیوه دیگری هست که به انگیزه های مادی انسان برمیگردد. انسان ها ذاتاً منفعت طلب هستند. به نظر می رسد انگیزههای اقتصادی میتواند به قوانین ما کمک کند که انسان از محیط زیست دفاع و حفاظت کند. از خانم دکتر عابدی خواهش می کنیم که توضیح دهند که چگونه میتوان با کمک اقتصاد محیط زیست و با توجه به انگیزه های مادی انسان دو شیوه دیگر قوانین و حمایت داوطلبانه را تقویت کرد؟
برای انجام ارزش گذاری اقتصادی، دانش اقتصاد زیست محیطی لازم است.
عابدی: طبیعی است که هر درختی دارای ارزشهای بسیار متنوع و متفاوتی است. برای نمونه، ارزش های وجودی، ذاتی و میراثی سرو ابرکوه (ابرقوه) با قدمت تقریبی ۴۰۰۰ سال یک میراث جهانی است که جهان نسبت به آن حساس است. این ارزش ها بسیار والاتر از ارزش های استفاده ای می باشند. بنابراین در هر درختی میتوان ارزش های بسیار متنوعی را به صورت پولی ارزش گذاری اقتصادی نمود.
در بسیاری از طرحهای عمرانی، اقتصادی و توسعه ای ارزیابی فنی و محیطزیستی انجام میشود که نتیجه مطلوبی به همراه ندارد. برای نمونه سد گتوند به طور قطع دارای ارزیابی فنی و اقتصادی بوده است لیکن ارزش گذاری و تعیین خسارات آتی آن مورد محاسبه قرار نگرفته است. ارزیابی مقوله ای مدیریتی است در حالیکه ارزش گذاری، مفهومی اقتصادی است. در این رابطه در ارزش گذاری و برآورد خسارات زیست محیطی طرح های توسعه، می بایست قبل از اجرای طرح هزینه منفعت اجتماعی صورت پذیرد. به عبارت دیگر در انجام هر طرح توسعه ای باید هزینه های خارجی که ممکن است آن طرح به جامعه تحمیل کند قبل از اجرای طرح به روشنی دیده شود.
برای مثال: تداخل فرهنگی، مهاجرت افراد بومی، از بین رفتن کشاورزی، پدیده گرد و غبار و غیره ناشی از سد گتوند از دیدگاه اقتصاد محیط زیستی قبل از اجرا می بایست ارزشگذاری و تعیین خسارت می گردید.
ارزش گذاری اقتصادی، نیازمند دانش اقتصاد زیست محیطی است. اما پشتوانه آن تعیین و در نظرگرفتن حقوق زیست محیطی می باشد. اگر حقوق زیست محیطی و قوانین مناسب وجود نداشته باشد، ارزش گذاری و تعیین خسارت نیز به درستی به حساب نمیآید.
سوالی مطرح می شود که چرا باید ارزشگذاری و یا تعیین خسارت اجتماعی انجام گیرد. در این رابطه باید به مبحث ردپای اکولوژیک و ظرفیت زیستی توجه نمود. در دنیا، از نیمه اول دهه اول قرن جاری بررسی شکاف بین ظرفیت زیستی و ردپای اکولوژیک بطور جدی تری مد نظر قرار گرفت. در آن زمان به یک و نیم کره زمین برای تامین نیازهای بشر نیاز بوده است. اگر به همین ترتیب پیش رود، بر اساس پیش بینیها در ۳۰ سال آتی جهان به سه کره زمین نیاز خواهد داشت، تا بتواند نیازهای صنعت، مسکن، انرژی، کشاورزی و زیرساخت هایی که بشر به آنها نیاز دارد را تامین کند. برای نمونه، در کشور ما، لواسان تا ۲۰ سال پیش منطقهای بسیار سرسبز بوده است. اما طبق مطالعات انجام گرفته در حال حاضر حدود ۶ برابر ظرفیت زیستی در لواسان ساخت و ساز صورت گرفته است. این ساختمانها نیاز به زیرساخت، انرژی، آب، بهداشت و غیره نیاز دارند که مهیا سازی آنها قوانین اکولورژیک را بهم می زند، به عبارتی در این منطقه ظرفیت زیستی، کمتر از ردپای اکولوژیک گردیده است. این موضوع نیاز به ارزش گذاری اقتصادی اکولوژیک را برجسته تر میکند.
مسئله دیگر تغییر اقلیم است. پیش بینی می شود که به صورت بدبینانه و خوشبینانه بین سالهای ۲۰۶۰ تا ۲۱۰۰ دمای کره زمین ۶ درجه افزایش پیدا کند. این افزایش عمدتا بخاطر افزایش گازهای گلخانه ای است و ریه ای که جذب کربن را انجام میدهد بوستان ها، فضای سبز، جنگل ها و درخت ها هستند. در کشور های پیشرفته اگر آسمانخراش هایی ساخته می شوند، در کنار آن بوستان ها، فضای سبز و پارک های متناسب با آن ساخت و ساز نیز ایجاد می گردند. حال مقایسه کنیم در تهران در مقابل ساخت و ساز های ساخته شده در مناطق مختلف به چه میزان باغ های قدیمی از بین رفته و چه اندازه پارک ها و فضای سبز جدید جایگزین شده اند؟ برای نمونه، در تهران بخصوص در منطقه یک چقدر ساختمان صورت گرفته است و چقدر بوستان و باغ ایجاد شده و این باغ هایی که احداث گردیده تا چه اندازه توانسته جایگزین آن درختان طبیعی که از بین رفته اند، باشند.
رئیسی: شاید بهتر باشد که مقداری در مورد ابزار های اقتصادی که در دنیا در این زمینه استفاده میشود هم صحبت کنیم.
عابدی: ابزار های مختلف اقتصادی شامل ابزار های مالی یا غیر مالی و تشویقی می باشند. بسیاری از ابزار ها را می توان بوسیله آگاه ساختن مردم از طریق رسانه های گروهی، سیمنار ها و آموزش های جمعی در سطح شهر انجام داد.
ابزار های اقتصادی هم متفاوت هستند. برای نمونه در تهران انتقال صنایع آلاینده به شهرک های صنعتی می تواند کمک ساز باشد. مالیات سبز، عوارض سبز ، سپرده بازپرداخت و یارانه هم ابزارهای دیگری هستند که از این ابزارها می توان در جهت حفظ و صیانت فضای سبز و درختان استفاده نمود. اما مهمترین مسئله ارزش گذاری اقتصادی- زیست محیطی است که تا زمانیکه انجام نگیرد نمیتوان عوارض مناسب را در تخریب ها برآورد نمود. باید تعیین خسارتها بر اساس ارزش گذاری صورت پذیرد.
رئیسی: اگر صحبت نهایی دارید، بفرمایید.
گودرزی: ۲۴ اسفندماه ۹۶ مصوبه لغو برج باغ نهایی شد. دو ماه در کشوی میز معاون شهرسازی ماند و ابلاغ نشد. فشار هایی که صاحبان باغات و صاحبان سرمایه ها دارند باعث این کار شد. ما باید به راهحل هایی بپردازیم که از این مقدار کم باغ باقی مانده حفاظت شود.
کاووسی: خیلی خلاصه بگویم که ایران از نظر گیاهی و جانوری با خیلی جاهای دیگر جهان متفاوت است. ما نمیتوانیم از اروپا و جاهای دیگر الگو برداری کنیم و پیاده سازی کنیم. ما برای داشتن یک الگوی مناسب مطالعه دقیق بدهیم و نظرات کارشناسان و دانشگاهیان را ببینیم.
عابدی: برای مقابله با پدیدههایی چون تغییراقلیم و گرد و غبار، شهر ها نیازمند به فضای سبز، بوستان ها و می باشند. صیانت و حفاظت مناسب از بوستان ها نیازمند قیمت گذاری است. چون این ارزش ها از طریق بازار قابل حصول نمی باشند باید ارزش گذاری اقتصادی- زیست محیطی به طور جدی مدنظر قرار گیرد. پشتوانه ارزش گذاری دانش اقتصاد زیست محیطی است. بر اساس ارزش گذاری اقتصادی- زیست محیطی میتوان میزان خسارات را برآورد نمود تا ابزار های مناسب جهت کاهش خسارات مشخص گردد. ارزش گذاری اقتصادی نیازمند بکارگیری حقوق زیست محیطی و قوانین پشتیبان و همچنین اجرای مناسب این قوانین می باشد.
رئیسی: مجموع صحبت هایی که در این نشست کردیم، به این نتیجه رسید که بر همگان اهمیت فضای سبز و درختان پوشیده نیست. سعی کردیم از ابعاد مختلف، آثار و ارزشهای درختان را مورد بررسی قرار دهیم. بحث کردیم که چگونه می توان این ارزش ها را پولی کرد. در نهایت، واکنش سریع شاید یکی از راههای کوتاه مدت برای دستیابی به حفظ باغاتی که آخرین باغات موجود در تهران هستند، باشد. سرکار خانم آناهیتا گودرزی، ارائه کاربری های اقتصادی را پیشنهاد کردند. دکتر کاووسی در مورد شناسایی بحران در مناطق مختلف و ارائه نقشه دقیق از گونههای گیاهی با تدقیق مطالعات موجود یا تعریف مطالعات جدید برای این کار صحبت کردند. مهندس پرهیزی مقیاس برنامه ریزی کلان را مطرح کردند. اینکه ابتدا باید از نگاه اقتصاد کلان نگاه شود و بعد تکنوکرات ها را برای طراحی وارد کنیم. دکتر عابدی از اهمیت توجه به اقتصاد محیط زیست و استفاده از ابزارهای اقتصادی صحبت کردند. ضمن تشکر از کارشناسان ارزنده ای که دعوت ما را در این میز گرد پذیرفتند این میزگرد را به پایان می رسانیم. زیست آنلاین به منظور آشنایی بیشتر با ابعاد این مسئله، این سلسله میزگرد ها را با حضور متخصصین دیگر ادامه خواهد داد.
https://zistonline.com/vdcepx8f.jh8fwi9bbj.html