سازمان حفاظت محیط زیست و برنامه توسعه ملل متحد راهحلهای حفاظت تالابهای در حال خشک شدن ایران را ارائه میدهند.
به گزارش زیست آنلاین از ایسنا، سازمان حفاظت محیط زیست جمهوری اسلامی ایران و برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) امروز گزارش مشترکی حاوی راهحلهایی برای نجات تالاب های در حال خشک شدن ایران را رونمایی کردند. در حالیکه این راه حلها متمرکز بر دریاچه ارومیه و تالاب هامون است اما توصیههایی نیز در مورد چگونگی مدیریت تالابهای ایران به همراه منابع آبی حوضههای آبریز مرتبط که براساس پیشبینیهای اقلیمی به همراه اغلب مناطق خاورمیانه در درهه های آتی گرمتر و خشکتر خواهد شد ارائه میکند.
یافتههای این گزارش حاصل بحثهای تخصصی میزگرد فنی بینالمللی تالابهاست که به وسیله سازمان حفاظت محیط زیست و برنامه توسعه ملل متحد در اسفند ماه سال ۱۳۹۲ در تهران برگزار شد. این گزارش دلایل خشک شدن این دو تالاب وِیژه و اقدام های مورد نیاز برای حل مشکل آنها را تجزیه و تحلیل میکند. گزارش مزبور همچنین تجارب موفق بینالمللی در احیای تالابهای درحال خشک شدن را نیز دربر میگیرد. این گزارش با درنظر گرفتن سیاستهای جاری و ملاحظات سازمانی، پشتیبانی و بودجهای، مجموعهای از گامهای اجرایی را که برای اجرای سریع قابل ساماندهی هستند را به دولت پیشنهاد میدهد.
توصیههای کلان:این گزارش در سطحی کلان نیاز به بسیج ملی آگاهی رسانی عمومی و برنامه حفاظت آب را تشریح می کند.
توصیههایی برای اصلاح مدیریت کشاورزی در ایران (که ۹۰ درصد منابع آب را مصرف میکند) جهت حفظ آب ارائه گردیده است.
به علاوه گزارش توانمندسازی برای پیادهسازی مدیریت زیستبومی و بهرهبرداری معقول از تالابهای را توصیه میکند.
در دوره طولانی مدتتر (یعنی فراتر از دوره دو ساله که اقدامات فوری نیاز است) گزارش خواهان اجرای قیمتگذاری آب و بازنگری در برنامه استفاده منابع آب و خاک، مدیریت منابع آب همچنین برنامه ملی سدسازی می شود.
همچنین این گزارش از دولت ایران و همسایگان آن می خواهد که از رویکردهای تجارب موفق بینالمللی در مدیریت حوضههای آبریز فرامرزی و تالابهای مشترک پیروی کند.
توصیههای دریاچه ارومیه:
این گزارش بطور اختصاصی در مورد دریاچه ارومیه خواهان به روز رسانی طرح مدیریت جامع دریاچه، تاسیس صندوق پایداری دریاچه ارومیه وهمچنین کاهش برداشت آب حوضه برای مصارف کشاورزی است.
گزارش خواستار بسیج مردمی برای حفظ آب و بازسازی زیستبومی (بخشی) دریاچه یعنی فرایندی معروف به "حوضهبندی" با حداقل ساخت وساز و منوط به نتایج ارزیابیهای زیستمحیطی است.
با اظهار نگرانی از تاثیر طوفانهای نمک و گرد وغبار حاصل از بستر خشک شده دریاچه گزارش خواستار پیاده سازی اقدامات حفاظت از سلامت مردم است.
همچنین گزارش خواستار توسعه نظام پایش شرایط حوضه و دریاچه است که درنتیجه آن بتوان روند پیشرفت اقدامات و احیای دریاچه را کنترل کرد.
تالابهای هامون:در مورد اقداماتی که برای دو سال آتی برای تالابهای هامون باید انجام گیرد گزارش مقدمتا خواستار جمع آوری و اشتراک بهتر اطلاعات مرتبط با ابعاد مساله است.
گزارش معتقد است شفافسازی، ساده سازی و منطقی کردن ساختارهای نهادی مدیریت هامون ضروری است.
گزارش تاکید دارد که باید تصمیمی اتخاذ شد که آب به نحوی به اشتراک گذشته شود تا خدمات حیاتی این زیست بوم تداوم یابد و از مردم و اسکان جمعیت و جوامع در منطقه حمایت شود.
در این گزارش قید شده که نیاز به تمرکز بیشتری بر بهرهروی آبهای داخل کشور(در ایران) و مدیریت این منابع آبی با درنظر گرفتن نیازهای زیستمحیطی و کارکردهای زیستبوم تالابی هامون است.
همانند دریاچه ارومیه این گزارش برای تالاب هامون نیز خواستار ارتقای آگاهی عمومی و آموزش در مورد مشکل پیش رو و همچنین بهبود همکاری فرامرزی با افغانستان که منبع همه آب ورودی به هامون است شده است.
در ماه اسفندماه ۱۳۹۲ و بنا به درخواست دولت جمهوری اسلامی ایران و دفتر کشوری برنامه توسعه ملل متحد تعدادی از متخصصان سرشناس بینالمللی و ملی دعوت شدند تا تجربیات و راهحلهای خود را برای کمک به تنظیم مجموعهای از توصیههای عملی ویژه برای این دو تالاب درحال خشک شدن در ایران به اشتراک بگذارند. این راه حل ها امروز ارائه شدند.
در سراسر نواحی خشک و نیمه خشک ایران، همچنین آسیای غربی و مرکزی درخواست غیرمتعارفی برای آب به ویژه جهت کشاورزی وجود دارد. نحوه مدیریت این تقاضا توام با اثرات تغییرات اقلیمی از همین الان موجب تنش زیستمحیطی در ایران شده است.
سرنوشت دریاچه آرال به خوبی ثبت شده است و درحال حاضر بحرانهای مشابهی تالابهای سراسر منطقه منجمله ایران را تحت تاثیر قرارداده است. در حال حاضر بیشترین نگرانی در مورد دو نظام تالابی وجود دارد: دریاچه ارومیه در غرب کشور واقع در آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی و تالابهای هامون در سیستان و بلوچستان. این مناطق ارزشمند درحال حاضر کارکردهای زیست بومی خود را با اثرات مخربی بر تنوع زیستی، اقتصاد و رفاه اجتماعی از دست دادهاند و احیای آنها بسیار چالش برانگیز شده است.