بیش از ۴۰۰میلیونمترمکعب فاضلاب در شمال کشور تولید میشود که فقط مقدار اندکی از آن تصفیه میشود و اکثر فاضلاب تولیدی به صورت غیرمستقیم (از طریق رودخانهها) یا بهصورت مستقیم وارد دریای خزر میشود.
به گزارش زیست آنلاین فرزاد کلانتری، استاد دانشگاه در روزنامه شرق نوشت: خطرات تخریب و نابودی محیطزیست و لزوم ارایه راهکارهای عملی برای جلوگیری از ایجاد آلودگی زیستمحیطی امری بسیار ضروری است که باید به دغدغه ملی مردم و مسوولان تبدیل شود. منشأ اکثر سهلانگاریهای صورتگرفته زیستمحیطی در ضعف فرهنگ عمومی و نبود اعتبارات و امکانات کافی در حفاظت از محیطزیست است.
دریای مازندران، غیر از وجهه هویتی آن، برای بسیاری از مردم ایران خاطرهانگیز است و همواره موردعلاقه بسیاری از ما ایرانیهاست. رفتن به شمال همیشه به شوق دریای زیبای مازندران از لذتبخشترین سفرهای ایرانیها به ویژه پایتختنشینان است. اما این اظهار علاقه متاسفانه با نوعی بیمهری شدید به این طبیعت زیبا آمیخته شده است و آلودهشدن این دریاچه توسط مسافران و ساکنان سواحل خزر، روزبهروز بیشتر میشود. همانطور که مشاهده میشود، در سالهای اخیر، روند آلودگی دریای مازندران بحرانی است و سلامت مردم را بسیار تهدید میکند.
با شروع فصول گرم سال، شهرهای شمالی کشور با افزایش مسافر و گردشگر همراه است. و این هجوم مسافر به سواحل دریای مازندران بدون رعایت ابتداییترین اصول حفاظت از محیطزیست نتیجهای جز «فاجعه زیستمحیطی» ندارد.
از جمله آلودگیهای دریای خزر شامل: مواد نفتی، سموم کشاورزی، آفتکشها، عناصر سنگین و فاضلاب شهری و خانگی است. با توجه به اینکه ایران در تخلیه فاضلاب انسانی به دریایخزر رتبه اول را دارد، در سواحل مربوط به کشورمان آلودگی فاضلاب شهری و خانگی نقش بسیار مهمی دارد یا به عبارت دیگر از آلودگی اصلی دریا به حساب میآید که این آلودگی، به مرحله بسیار خطرناک و نگرانکنندهای رسیده و گونه ماهیان خاویاری و فوک خزری را در معرض انقراض قرار داده است. ۱۱۴گونه، ۶۳زیرگونه و ۱۴نژاد از کمیابترین ماهیان جهانی در دریای مازندران زیست و زادآوری میکنند و این بیانگر اهمیت اکوسیستم دریای مازندران در اقتصاد و محیطزیست است.
آلودگی زیستمحیطی دریای مازندران معضلی کاملا جدی است. بنابر اعلام سازمان حفاظت محیطزیست، سالانه ۱۲۲هزارو۳۵۰تن آلودگی از کشورهای حاشیه دریای خزر بهویژه آلودگی ناشی از عملیات اکتشاف و استخراج نفت، محیط این دریا را آلوده کرده و گونههای زیستی این دریا را در معرض خطر جدی قرار داده است. جمعیت ساکن در شهرهای شمالی کشور هفتونیممیلیوننفر است که باید به این میزان، حضور میلیونی مسافران را در سواحل دریای مازندران اضافه کرد بنابراین آلودگی زیستمحیطی که این تعداد جمعیت از طریق فاضلاب منازل مسکونی، هتل آپارتمانها و اماکن تجاری در سواحل ایجاد میکنند، با انتشار بوهای زننده و نامطبوع تهدید جدی برای سواحل این دریا محسوب میشود.
بیش از ۴۰۰میلیونمترمکعب فاضلاب در شمال کشور تولید میشود که فقط مقدار اندکی از آن تصفیه میشود و اکثر فاضلاب تولیدی به صورت غیرمستقیم (از طریق رودخانهها) یا بهصورت مستقیم وارد دریای خزر میشود. با توجه به اینکه پژوهشکده سازمان حفاظت محیطزیست از ثبت ۴۰۰ نوع انگل در دریای خزر خبر میدهد بنابراین میتوان گفت خطرناکترین عامل تهدیدکننده دریای خزر در سواحل ایران آلودگی میکروبی است که عامل اصلی آن تخلیه فاضلابهای انسانی میباشد. این آلودگیهای میکروبی سلامت شناگران را در سواحل دریای خزر مورد تهدید قرار میدهند. آلودگی آب دریا علاوه بر بروز بیماریهای پوستی و قارچی در شناگران، چنانچه فقط مقداری از آب این دریاچه در هنگام شناکردن بلعیده شود، موجب بروز انواع بیماریهای انگلی و رودهای در آنان میشود. با وجود اختیارات قانونی که مجلس محترم شورای اسلامی در اختیار دولت محترم قرار داده و بر اساس بند (ج) ماده ۶۱ و نیز ماده ۶۳ قانون برنامه چهارم توسعه، که دولت را (از سال ۱۳۸۴) مکلف کرده است: ضمن تامین اعتبارات لازم، کلیه شبکهها و تاسیسات جمعآوری و تصفیه فاضلاب استانهای شمالی را تکمیل و به مرحله بهرهبرداری برساند و علیرغم وجود مصوبه هیات دولت مبنی بر تجهیز جوامع بالای ۳۰هزارنفر به سیستم تصفیه فاضلاب خانگی در برنامه پنجساله پنجم توسعه، متاسفانه بهدلیل سهلانگاریهای صورتگرفته از سوی سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت نیرو و... طی سالیان گذشته، تاکنون هیچگونه اقدام مثبتی صورت نگرفته است.
با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی آلودگی دریای خزر (تخلیه فاضلابهای تصفیهنشده شهری و خانگی) به دلیل مجهزنبودن شهرهای ساحلی به سیستم تصفیه فاضلاب است، با اجرای کامل این قوانین، تاسیس تصفیهخانههای شهری در شهرهای شمالی و ممانعت از ورود فاضلابهای تصفیهنشده به دریا، میتواند از چارهاندیشیهایی باشد که مانع تبدیلشدن دریای مازندران به فاضلاب شهرهای شمالی شود. به هر حال برای رهایی از بند چالشها و مشکلات زیستمحیطی به یک عزم ملی، برنامه مدون اصولی و تدبیری کلاننگر نیاز است. در صورتی که امروز پیشگیری نکنیم فردا دیر خواهد بود و باید هزینههای بسیار هنگفتتری را برای رفع معضلات زیستمحیطی و اجتماعی ناشی از آن هزینه کنیم.