تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۸
کد مطلب : 38936
سروش مدبری، ‌کارشناس خاک است، ‌زمانی هم در سازمان حفاظت محیط زیست کار می‌کرده و قانون خاک را تدوین کرده بود و قرار بود برای تصویب راهی مجلس شود. در حال حاضر نایب‌رییس انجمن مواد جهش زای زیست محیطی ایران هم هست، ‌او از پژوهش‌هایی که هرگز در این حوزه انجام نشد، ‌از تحقیقاتی که لازم است در حوزه آلودگی‌های خاک ناشی از جنگ انجام شود، ‌سخن گفته است.
جنگ و آلودگی‌های بی‌پایان زیست محیطی
به گزارش زیست آنلاین جنگ، ‌تیز است، ‌تیز و پر از درد، ‌دردی به اندازه ترکیدن و دود شدن زندگی آدم‌ها، ‌آدم‌هایی که از سر جبر جغرافیایی زندگی‌های?شان را روی خط‌هایی که مرز می‌نامندشان، ‌بنا نهادند. تنها آدم‌ها هم نیستند که قربانی می‌شوند، ‌هر موجود زنده‌یی، ‌جنگ را برنمی‌تابد و خم می‌شود و به سوی مرگ می‌رود، ‌کم‌کم. اما جنگ که تمام می‌شود، با موذی‌گری تمام می‌شود، ‌طوری تمام می‌شود که هرگز از یاد آدم‌های چند نسل بعد هم نرود. نشانه‌هایش نه فقط بر روح و روان آدم‌ها یا توی وجودشان و عجین شده با ژن‌های?شان که روی زمین، ‌در هوا، ‌روی کوه و دشت، ‌توی آب‌های روان هم می‌ماند و آلودگی را از آن هرآنچه روی زمین است می‌کند. سلاح‌های شیمیایی و غیرشیمیایی، ‌آنچه شلیک شده‌اند و آنچه زیر زمین کاشته شدند و منفجر شدند و آنچه هنوز بعد از گذشت سال‌های سال، منفجر هم نشدند، آنها که شیمیایی بودند و آدم های یک شهر را به یک جا کشتند، ‌همه آلودگی‌هایی بعد از لحظه وقوع از خود به جا گذاشتند، آلودگی‌هایی که طول عمری شاید بیش از نیم قرن داشته باشند.سروش مدبری 

  سروش مدبری، ‌کارشناس خاک است، ‌زمانی هم در سازمان حفاظت محیط زیست کار می‌کرده و قانون خاک را تدوین کرده بود و قرار بود برای تصویب راهی مجلس شود. در حال حاضر نایب‌رییس انجمن مواد جهش زای زیست محیطی ایران هم هست، ‌او از پژوهش‌هایی که هرگز در این حوزه انجام نشد، ‌از تحقیقاتی که لازم است در حوزه آلودگی‌های خاک ناشی از جنگ انجام شود، ‌سخن گفته است. او از آلودگی مین می‌گوید و بمباران‌های شیمیایی و معتقد است: « مین‌ها سلاح‌های کوچک و محدودی هستند، حتی اگر به تعداد زیاد هم جایی کار گذاشته شده باشند، می‌توانند به صورت محلی محیط را آلوده کنند. مواد شیمیایی و یکسری فلزات سنگین با خود دارند که می‌توانند در محیط پخش شوند. همچنین در میدان‌های مشق نظامی هم اثرات آلودگی سرب دیده می‌شود. اما مین‌گذاری در جنگ، مین‌های عمل نکرده یا منفجر شده، مواد منفجر شده را به اطراف پخش می‌کنند. این مواد با خودشان فلزات سنگینی چون سرب و آنتیموان دارند و محیط را به?طور محلی در جای خاص آلوده می‌کنند. سلاح و بمباران‌های شیمیایی مشابه آنچه در حلبچه یا سردشت در ۲۵ یا ۲۶ سال پیش اتفاق افتاد، گسترده بود به طوری که هنوز هم اثراتش وجود دارد. افرادی که کودک بودند یا حتی بالغ‌ها، هنوز هم اثرات آلودگی‌های شیمیایی را با خود دارند. به همان نسبت که انسان‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرند، مواد شیمیایی که عمدتا ترکیبات شیمی آلی هستند و در خاک و محیط زیست باقی می‌مانند، هنوز هم در خاک محیط اطراف که تحت بمباران قرار گرفته، در اثر بارندگی یا حرکت آب جابه‌جا شده وجود دارند. » مدبری، رییس انجمن زمین‌شناسی ایران هم هست، او از مطالعاتی که قرار بود روی این حوزه انجام شود و به دلایلی به حال خود رها شد، می‌گوید: «هیچ مطالعه‌یی هم روی این محیط‌ها انجام نشده، زمانی که خودم چندین سال پیش در محیط زیست بودم، کاری را شروع کردیم که گروهی بیایند این پژوهش را انجام دهند. بودجه‌یی هم برایش درنظر گرفته شده بود، پژوهشی که هرگز اتفاق نیفتاد. » سموم کشاورزی و بیماری‌های آدم هاگاز خردل، ‌نمونه‌یی از گازهای استفاده شده در جنگ توسط عراقی‌ها بود، ‌گازی که شبیه به آن هم در جنگ استفاده شده بود اما کسی از چند و چون و ترکیبات دقیق آن اطلاعی ندارد. موادی شیمیایی چون گاز فوران که در جنگ ویتنام توسط امریکایی‌ها استفاده شده بود، ‌سال‌ها پیش مورد تحقیق قرار گرفت، ‌گازی که برگ‌های روی درختانی که پناه ویتنامی‌ها بود را می‌ریزاند و راحت‌تر مورد تهاجم امریکایی‌ها قرار می‌گرفتند. به گفته مدبری این گاز، ‌بر اساس مطالعه‌یی که رویش انجام شده، ‌تا بیش از ۵۰ سال بعد هم اثراتش روی مردم و محیط زیست منطقه باقی می‌ماند.  مدبری، ‌سازمان محیط زیست را دستگاه نظارتی می‌داند که موظف به انجام مطالعه است و ایجاد بستری برای پاکسازی مناطقی که خاک آلوده دارند. اینکه بعد از گذشت ۲۶ سال از پایان جنگ، ‌کارشناسی در کشور نداند که مواد شیمیایی استفاده شده در جنگ چه بوده و کدام یک از آنها هنوز در خاک مناطق مورد حمله باقی مانده‌اند و نیاز به پاکسازی دارند، ‌مساله‌یی است که باید سال‌ها پیش مورد مطالعه قرار می‌گرفت. این مناطق، ‌کشاورزی دارند، ‌آب?های روان دارند و بادی دارند که این ذرات را بلند می‌کند و نزد آدم‌ها می‌آورد. نظیر داستان آرال که بعد از خشک شدن دریاچه و رسیدن حجمش به ۱۰ تا ۱۵ درصد در ۵۰ سال گذشته، ‌سموم کشاورزی موجود در خاک به واسطه وزش باد بلند شد و به اطراف رفت، به حلق مادرانی رفت که تازه کودکان‌شان را به دنیا آورده بودند و باعث ایجاد کم خونی در منطقه‌یی با دو میلیون جمعیت شد و آلودگی شیرمادران. بر اساس مطالعاتی که سازمان ملل در ازبکستان، ‌منطقه خوارزم انجام داد، شیر مادران منطقه خطر، ‌نامی که برای آن منطقه گذاشته بودند، به واسطه تنفس هوای آلوده، ‌آلوده شده بود و آنها از شیردادن به کودکان‌شان منع شدند.  مدبری با اشاره به این پیشینه، ‌اثرات ناشی از مواد شیمیایی و سلاح‌ها در جنگ هشت ساله را هم کمتر از آرال نمی‌داند، او می‌گوید: «در کنفرانس بین‌المللی جنگ و محیط زیست که چند سال پیش برگزار شده بود به این مساله پرداختیم. آنچه می‌دانیم این است که در مناطق کشاورزی کمتر از این بمب‌ها استفاده شد، اما بالاخره این مواد با آب باران و آب‌های جاری شسته می‌شود و به پایین دست می‌رود. اگر رودخانه باشد که رقیق می‌شود و اثرش از بین می‌رود اما اگر با جریان باد یکجا رسوب و تجمع پیدا کند، می‌تواند خطرناک باشد. اما چون مطالعه انجام نشده، نمی‌دانیم خاک‌های اطراف سردشت و حلبچه آلودگی دارند یا نه.» او درخصوص تنها پژوهشی که در خصوص اثرات بمباران در ایران انجام شد، ‌گفت: « متاسفانه در پژوهش خیلی عقب هستیم مخصوصا در پژوهش‌های اینچنینی که امنیتی هم هست. فقط یک مورد انجام شد، آنهم بعد از بمباران چاه‌های نفت کویت توسط عراق که اثرات سوختن چاه‌های نفت را بررسی می‌کرد تا کجا اثر دارد، آنهم برای گرفتن جریمه از مجامع بین‌المللی. اما در کشورهای دیگر این مطالعات با کمک سازمان ملل انجام می‌شود، مثلا در افغانستان سازمان ملل، مطالعات گسترده‌یی را برایش انجام داده و اثرات زیست محیطی بعد از جنگ و بخش‌هایی از خاک که تخریب یا آلوده شده بودند را از لحاظ اثرات اجتماعی زیست?محیطی جنگ بررسی کرده است. این مطالعات در لبنان بعد از جنگ غزه هم انجام شد. » خاک در کشور ما متولی ندارد از نگاه این مدیر سابق خاک محیط زیست، در کشور ما خاک، ‌متولی ندارد. او در این خصوص می‌گوید: «با وجود اینکه هرکسی ممکن است ادعای حفاظت از خاک کند، متولی ندارد. از طرفی سازمان کشاورزی به نظر می‌رسد متولی خاک است که نه برای نگهداری‌اش و نه برای بازگرداندن به حالت طبیعی، کاری نمی‌کند. محیط زیست سازمان نظارتی است اما بازهم کاری نمی‌کند. آلودگی خاک ۱۵ تا از استان‌ها را درنظر گرفتیم، اما طرح‌ها متوقف شد. انتظار داشتیم به چهارم ، پنجم هزار نقطه آلوده برسیم. می‌خواستیم متولی پیدا کنیم برای پاکسازی. قانون خاک را در سال ۸۸ تهیه کردم، نمی‌دانم بالاخره تصویب شد یا نشد. هنوز بلاتکلیف است. مساله خاک نه برای مجلس و نه برای دستگاه‌های نظارتی اولویت نیست.» او با مقایسه آلودگی‌های خاکی و آبی گفت: «آلودگی‌های آب را داریم می‌بینیم که به‌شدت پیگیری می‌شود، چون با سلامت ما ارتباط مستقیم دارد. آلودگی آب به راحتی مشخص است. چندسال پیش در زاینده رود، خط لوله نفت بالای سد شکست و آب آلوده به نفت تا چند روز در اختیار اصفهانی‌ها قرارگرفت و وزارت نفت همه مسوولیتش را پذیرفت و خسارتش را پرداخت کرد، اما چه اتفاقی برای پالایشگاه تهران که ۷۰ سال است آلودگی خاک یا آلودگی آب زیرزمینی دارد، افتاد؟ چون کسی نمی‌بیندش، کسی هم به فکرش نیست.» باد بلند می‌شود و ذرات ریز خاک را با خود بلند می‌کند، ‌اسمش می‌شود ریزگرد، ریزگردهای آلوده که می‌تواند هرآنچه آلودگی در خاک است را هم با خود به شهرها و روستاها ببرد، شبیه قصه مردم خوارزم و دریاچه آرال، مثل مردم کردستان و کرمانشاه و خوزستان، ‌آلودگی‌های کشاورزی تاثیرات خودش را دارد، ‌اما قطعا به پای آلودگی‌های شیمیایی حاصل از جنگ نمی‌رسد، آلودگی‌هایی که نسل‌ها را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.منبع: اعتماد https://zistonline.com/vdciq3ap.t1avp2bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما