* پدارم آستانی، فعال محیطزیستسد گلورد، در فاصله حدود چهل و پنج کیلومتری شهرستان نکا که مکانیابی آن در اواخر دهه چهل شکلگرفت، پس از فراز و نشیبها در ساخت آن هماکنون آماده آبگیری هست؛ ولی رودخانه نکارود دیگر آن رودخانه دهه چهل نیست.
در ابتدای دهه هشتاد، مطالعه این سد آماده شد. در سال ۸۱، کارشناسان وقت دفتر فنی آب وزارت نیرو، این طرح را مردود و غیرضروری اعلام کردند ولی تکنوکراتها یا فنسالارانی که چاره هر چیزی را ساختوساز بتونی و فلزی میدانند و از طبیعت درک درستی ندارند و برای حفظ آن اهمیتی قایل نیستند، به مردم و مسوولان القا کردند چاره نجات نکا از سیل و کمآبی، ساخت این سد هست. در این مقاله سعی کردم، آنچه که واقعیات بدیهی از پیامدهای زیستمحیطی این سد که بهزودی گریبان گیر ما خواهد شد روشن ساخته و به مردم و مسوولان منطقه نسبت به عواقب آبگیری این سد هشدار دهم. آهنگ تغییر اقلیم در ایران به سرعت در حال نواخته شدن هست و در شرق استان مازندران بیشتر هست. چنانچه به همین شکل به تخریب منابع آبی و جنگلها بپردازیم و راه توسعه شهری مناطق روستایی واقع در جنگلهای هیرکانی را طی کنیم، به سرعت دچار زیانهای آن ازجمله کمآبی و نزاع آب خواهیم شد.
کاهش آب کشاورزی روستاهای پایینرودخانههای مازندران در چند دهه اخیر به خاطر عوامل مختلفی از جمله دستکاریهای غیراصولی و گرمایش جهانی زمین، بهطور متوسط دچار ۴۷ درصد کاهش دبی آب شدهاند ولی سهم کاهش آب رودخانه نکارود از این تحولات ۸۰ درصد بوده که بیشترین کاهش در استان شمرده میشود. در چند سال گذشته در فصل تابستان که مزارع برنج پا میگیرند، شاهد هستیم حجم آب عبوری رودخانه در وسط شهر نکا تقریبا به صفر رسیده است. کاشت برنج در این منطقه حدود دو هزار سال قدمت دارد و تابستانها نیز آنقدر آب کافی بود که به دریا منتهی میشد، بهجز چند سال اخیر. در حال حاضر حقابه محیطزیستی این رودخانه هم وجود ندارد. با آغاز افتتاح و آبگیری سد گلورد در سیزده تیر امسال با حضور وزیر نیرو، شکایت برنجکاران چندین روستای پاییندست رودخانه از کاهش شدید آب و خطر خشک شدن شالیها شنیده شد که با درخواست فرمانداری نکا، آبگیری به حداقل رسید.
دوم آنکه آب رودخانه نکارود به بهشهر راه نداشت و میلیونها سال از منطقه نکا گذر کرده و به ساحل نکا میریخته. با احداث این سد، بخش زیادی از آب رودخانه از طریق خطوط لوله قطور برای آب شرب و دهها کیلومتر شبکه آبیاری به سمت مزارع بهشهر منحرف میشود. درگذشته نیز خطوط قطوری برای انتقال آب سفرههای زیرزمینی نکا به سمت بهشهر ساخته شد و در حال انتقال آب هست. با وجود این دو انتقال که برخلاف قوانین طبیعت و حکمرانی آب و برهم زدن حقابه طبیعی هستند، باید سرنوشت خطرناکی برای کشاورزان نکایی متصور شد. همچنین تجربه سالهای اخیر در انتقال آبها بوسیله وزارت نیرو نشان داده، هر طرفی که قدرت لابیگری بیشتری داشته باشد سهم بیشتری از آب دریافت میکند. آب شرب این سد برای شهرهای نکا، بهشهر و گلوگاه و حتی بندرترکمن نیز در نظر گرفته شده است.
سوم آنکه بر پایه اطلاعاتی که از وزارت نیرو به دست آوردیم و هیچگونه اطلاعرسانی در این زمینه نشده و کار بهصورت محرمانه صورت گرفته است، طرحی وجود دارد که آب سد گلورد را به سمنان منتقل میکند و تمام مطالعات آن به انجام رسیده است و اطلاعات بیشتری از جمله زمان اجرای آن بدست نیاوردیم.
بهرهبرداری از این سد با چنین کاهش دبی آب، اصولاً غیرمنطقی هست چه برسد به آنکه از چندین محور برای انتقال آب، انشعاب گرفته شود.
کاهش آب دریا و فروکش کردن آب تالاب حفاظت شده میانکاله و پرندگان مهاجر را نیز باید به این تهدیدات آبی بیافزاییم.
قطع شدن هزاران درخت ارزشمنددرختان انبوه از گونههای ارزشمند و منحصربهفرد شمال ایران که در بازدید میدانی دیدیم در پهنه ۲۷ هکتار تعداد آنها که در دو طرف درهایی که در مخزن سد قرار میگیرد به تخمین ما بیش از ۱۰۰ هزار درخت هست و تاکنون ۲۴۰۰۰ درخت برای قطع شدن علامتگذاری شده است و تا این لحظه حدود ۸ هزار درخت قطعشده است. ازنظر حجمی نیز بسیار زیاد هستند، زیرا شامل درختان قطور پنجاه تا چهارصدساله و بهطور میانگین درختان صد و پنجاهساله هستند، بهطور کامل در حال قطع و پاکتراشی هستند. پیمانکاران برداشت چوب که دو شرکت نکاچوب و الغدیر و یک شخص حقیقی هستند، هرروز در حال قطع ص درخت و انتقال آنها هستند. مسوولان و مدیران پروژه در مورد این تعداد درختی که نابود میشود اطلاعرسانی نکردهاند. عدم اشراف به ارزش جنگل برای مهندسین سدساز و عدم بهکارگیری کارشناسان ارزیابی ارزش اقتصادی درختان جنگل، برای ارزشگذاری و مقایسه آن با منافع سدی با عمر مفید محدود کمتر از صدسال، اکنون موجب آن شده است که به این سادگی دست به قطع میراث طبیعی و باستانی جنگلهای شمال ایران بزنیم. درختان بسیار قطور ممرز، انجیلی، بلوط که دیر رشد هستند و انواع درخت افرا و توسکا، بیشترین گونههایی هستند که در حال قطع شدن هستند و برآورد صحیحی از ارزش واقعی آنها صورت نگرفته است.
در شمال هر چه جنگل متراکمتری داشته باشیم باران بیشتری خواهیم داشت. حنگل متراکم شمال موجب خنک شدن و زود بارور شدن بخارهای دریای مازندران و تشکیل مه میشود. احیای دوباره شبیه این جنگل با عمر کمتر، نیاز به بودجه نجومی دارد. پرسش ما این است آیا وزارت نیرو در قبال نابودی این جنگل غرامتی به سازمان جنگلها میپردازد تا درجایی دیگر مشابه این جنگل را احیا کند؟
زیر آب رفتن چشمه آبشار بزرگ و غار ارزشمند اسپه اوچشمه آبشار اسپه او در مسیر رودخانه نکارود یکی از این مواهب الهی هست که باکیفیتترین آب را به ما ارزانی میدهد و این چشمه آبشار خزهای که آب آن به درون رودخانه میریخته به زیر آب مخزن سد میرود. این چشمه آبشار که یکی از بهترین جاذبههای اکوتوریستی منطقه هست و نیز میتواند منبع تأمین آب شرب مفیدی باشد، به اینگونه به دست ویرانی میرود. از دیگر جاذبههای توریستی کنار این آبشار، غاری هست که هنوز تحقیقاتی در مورد آن انجام نگرفته است. در مورد ویرانی این چشمه آبشار ارزشمند که طبیعت گردان زیادی را از اقصی نقاط ایران جلب میکرد، هیچ گونه اطلاعرسانی عمومی انجام نگرفته است و نشانه آن هست که مدیران مجری سد نه تنها به مردم بلکه به میراثهای طبیعی کشورمان نیز بیاعتنا هستند.
کاهش آب سفره های زیرزمینی نکاچندین سال هست که فصل تابستان در شهر نکا با بستر خشک رودخانه مواجه میشویم. بخش اعظمی از زمینهای کشاورزی جلگه بزرگ و حاصلخیز نکا که در چند دهه قبل بهوسیله آب رودخانه و کانالهای منتهی از آن انجام میگرفت، اکنون بهوسیله حفر چاههای بیشماری، بدون حساب و نظارتی انجام میپذیرد. از طرفی دیگر برای آب شرب شهرهای نکا و بهشهر، از چاهها و لولههای قطوری آب برداشت میشود که رقم مجموع آبدهی این چاهها به بیش از ۸۰۰ لیتر در ثانیه بالغ میشود. مجموع این شرایط خطرناک موجب شده آبخوانهای دشت نکا بهسرعت به سمت تهی شدن پیش بروند. مسوولان شهر بهشهر میتوانستند آب شرب خود را از چشمههای غرب این شهر تامین کنند ولی به نظرشان آب نکا منبع باثباتتری برایشان محسوب میشد ولی با برداشت حجم زیادی از آب نکا، امنیت آبی منطقه را به خطر انداختهاند. از چند سال قبل دشت نکا و بهشهر و گلوگاه دشت ممنوعه اعلام شده است ولی چاههای آب همچنان فعالند و نظارتی ندارند. گزارشهای رسمی رسیده از کاهش ۴۰ درصدی سطح آب آبخوانها و افزایش غلظت کلر و نیترات در این آبها خبر میدهد.
با بهرهبرداری از سد گلورد، تغذیه آبی آبخوانهای نکا بیشتر از سابق بهشدت کاهش مییابد و کشاورزان دست به حفر چاههای عمیقتر میزنند و درنهایت خطر فرونشست آبخوانهای دشت نکا که طی میلیونها سال شکلگرفتهاند، در راه هست که بههیچوجه قابل بازگشت نیست. از سوی دیگر سیلهای موسمی نکا یکی از عوامل تغذیه آبخوانهای حیاتی نکا هست که با وجود سد گلورد این نوع تغذیه آبی کمتر خواهد شد.
در چنین شرایطی خردمندانهترین تدبیر در مدیریت آب این حوزه آبریز و رودخانه نکارود و دشت نکا، نظارت دقیق و محدود کردن برداشتهای آب نکارود از منشا تا مقصد و همچنین نظارت دقیق و محدود کردن چاههای آب هست و بهرهبرداری از سد گلورد بر خطرات آبی منطقه میافزاید.
توسعه ناپایدار حاشیه سدازآنجاییکه مخزن سد، روستای رودبار و پل کوچک این روستا را به زیر آب میبرد، ارتباط پنج روستا را به سمت بهشهر قطع کرده. در حال حاضر ارتباط از راه روستای کنت که کمی دورتر هست امکانپذیر هست و راه به سمت نکا نیز به قوت خود باقی هست ولی مهندسین فنسالار در بهترین نقاط جنگلی شمال ایران، برای کوتاه کردن مسیر دسترسی این پنج روستای کوچک، پلی به طول ۴ کیلومتر در نظر گرفتند که نهتنها ضرورتی ندارد، بلکه توجیه اقتصادی ندارد و به نظر میرسد نیت سازندگان آن، کشاندن توسعه ناپایدار شهری به سمت مناطق روستایی در دل جنگلهای باارزش هیرکانی هست. با برپا شدن این پل به عریض شدن جادهها و تغییر گردشگری کنونی از نوع بومگردی به گردشگری شهری و هجوم ماشینها از نقاط مختلف و تخریب جنگل و ساختوسازهای بین جادهای میانجامد و رفتهرفته این نوع توسعه ناپایدار به روستاهای مجاور نیز سرایت میکند. در حال حاضر لولهکشی گاز نیز تا روستاهای مجاور سد انجام گرفته است. بردن امکانات توسعه شهری بر خلاف گفته برخی به حفظ درختان جنگل کمک نخواهد بلکه به ویلاسازی و معاملات زمین تسریع میبخشد.
لازم به یادآوری هست روستای رودبار با حدود ۱۲۰ خانوار بوسیله خرید خانههایشان و پرداخت وام، به محلی دیگری در بالای مخزن سد منتقل شد و روستاییان بخش زیادی از زمینهای کشاورزی خود از جمله همه مزارع برنج خود را از دست دادند. همچنین قبرستان روستا به محل دیگر منتقل شد ولی تعداد زیادی از قبور قدیمی مسلمین رها شد و به زیر آب مخزن سد میرود.
محروم شدن از سیل و جمع شدن رسوبات در سدیکی از محاسن سیلهای رودخانه نکارود که هرساله رخ میدهد، شسته شدن و پاکسازی طبیعی رسوبات و گلولای و درختان افتاده در رودخانه و پالایش رودخانه از آلودگیها هست. این رسوبات که بهوسیله سیل حمل میشود، نقش مهمی نیز در پیشگیری از فرسایش ساحلی دریا دارند. همچنین سیلهای بزرگ که معمولاً هر صدسال یکبار رخ میدهد، نقش مهمی در ساخت جلگههای حاصلخیز دارند. جلگه نکا یکی از مرغوبترین خاکها را در ایران دارد که آن را مستعد کشاورزی پررونق کرده است و این مهم بدون وجود چنین سیلهایی میسر نمیشد.
یکی از عواملی که موجب ساخت سد گلورد شد وقوع سیل سال ۷۸ نکا بود. گرچه این سیل در نوع خود بزرگ بود و در حالت عادی میتوانست خساراتی ببار آورد ولی عامل اصلی خسارتهای این سیل، بسته شدن مسیر آب در پل مرکز شهر بهوسیله درختانی که در سیل دو هفته قبل جمع شده بودند و جمع شدن آب این سیل در پشت پل، شناخته شد. همچنین تخریب جنگلهای بالادست رودخانه و ساختوساز در حریم رودخانه و کوچک کردن بستر رودخانه در مسیر داخل شهر بهوسیله ساخت دیواره سنگی، به قدرت تخریب این سیل افزود.
ولی فنسالاران که علاج هر کاری را در ساختوساز بتونی میدانند، بجای علاج واقعی به سراغ احیای طرح سد گلورد افتادند و این راه را یگانه راه مهار سیل در نکا اعلام و آن را در ذهن مسوولان و مردم القا کردند.
سد گلورد در مقابل رودخانهای بلند باوجود درههای صخرهای و جنگلی پرشیب و باوجود مناطق کوهستانی بالادست (درازنو و جهاننما و شاهکوه) که دارای بارندگی کوهستانی قوی و ناگهانی هست، محلی برای تجمع گلولای سیل و درختانی که سیل حمل میکند میشود.
لایروبی گلولای و درختان در این سد که به مخزن و دیواره و دریچههای سد گیر میکنند، هزینه هنگفتی دارد که گاهی از هزینه ساخت سد نیز بیشتر میشود و در حقیقت در ایران این کار انجام نمیپذیرد. مگر آنکه مسوولان سد دست به روشهای تهاجمی خطرناکی بزنند و آن رها کردن ناگهانی آب در شرایط سیل شدید هست که خود سیلی شدیدتر را به وجود میآورد. نظیر چنین کاری در سد دز خوزستان در فروردین ۹۵ انجام شد که به کشته شدن تعدادی از هموطنان و بیخانمانی و خسارات مالی زیادی منجر شد.
راه تهاجمی دیگر برای کم کردن درختانی که در سیلهای موسمی کنده میشوند و به درون مخزن سد گیر میکنند و از طرفی در اثر پوسیدگی موجب آلودگی آب مخزن سد میشوند، قطع کردن همه درختانی هست که در شیبهای تند قرار دارند و احتمال کنده شدن آنها وجود دارد و این کار مصداق بارز دستاندازی نابخردانه به طبیعت و تغییر اقلیم است.
آلوده شدن آب سالم رودخانه نکارودبیشتر درختان درون دره صخرهای و شیبهای تند هستند و کار قطع آنها به سختی و با خطر همراه هست. امکان از ریشه درآوردن درختان در شیبهای تند وجود ندارد و برای پیشگیری از ریزش، لازم هست ریشه در خاک باقی بماند. پیمانکاران قطع درختان دو ماه دیگر فرصت دارند همه درختان را قطع کنند. این حجم زیاد از ریشه درختان درون آب مخزن سد گلورد پوسیده و آب مخزن را دچار آلودگی زیادی خواهد کرد.
همچنین هرساله این رودخانه شاهد سیلی بزرگ هست که در مسیر خود از شاه کوه گرگان تا نکا از درههای جنگلی بسیاری گذر کرده و درختان و پوششهای بیشماری را با خود حمل میکند. همچنین در حالت عادی درختان زیادی در دره و بالای سطح مخزن آب باقی میمانند که برگهایشان طی به درودن مخزن راه پیدا میکند و تعدادی درخت نیز در آینده به دلیل پایان عمر یا عوامل دیگری به داخل مخزن میافتند. به علت پوسیدگی این درختان و ریشههای باقیمانده و برگهایی که در مخزن سد فرو میروند، سد گلورد به یک منبع بزرگ تولید گاز دیاکسید کربن (CO۲) بدل میشود. خاک و گیاهان درون مخزن سد گلورد جای مناسبی برای فعالیت باکتریهای بیهوازی میشود و به منبع بزرگی از تولید گاز متان (CH۴) تبدیل میشود که با گذشت زمان حتی اگر یک قرن از وجود سد بگذرد این روند ادامه خواهد داشت. سومین گازی که از این سد تولید میشود، گاز سولفید هیدروژن (H۲S) هست که در اثر تجزیه مواد آلی درون مخزن سد آزاد میشود. این گاز بسیار بدبو و خورنده فلزات هست و موجب خوردگی لولههای انتقال آب این سد خواهد شد. چهارمین نوع آلودگی شیمیایی سد گلورد، آلودگی به متیل جیوه هست. جیوه در طبیعت به شکل غیر آلی و بیزیان در بسیاری از خاکها وجود دارد. باکتریهای خورنده مواد در حال تجزیه درون مخزن سد، بهگونهای این جیوه را به متیل جیوه تبدیل میکنند. متیل جیوه در بدن ماهیها و موجوداتی که از این ماهیها تغذیه میکنند ازجمله ماهیگیران و پرندگان و پستانداران ماهیخوار همچون شنگ و خرس، باقی میماند و موجب آسیب جدی به اعصاب مرکزی میشود.
محوطه سدها یکی از حساسترین نقاط هستند که ظرفیت تجمع سموم و آلوده شدن یکباره آب شرب و کشاورزی را دارد. در گذشته اگر بالادست رودخانه به سمی آلوده میشد بهوسیله آب جاری حمل میشد و در لبههای رودخانه پخش و در نهایت به دریا میرفت ولی این سد آلودگی را در خود ذخیره و به درون خطوط لوله آب شرب میفرستد. با توجه به اینکه محوطه سد گلورد در مجاورت چند روستا هست و پل بزرگ ارتباطی از روی مخزن سد میگذرد و با توجه به هجوم گردشگران شهری به این منطقه، سد گلورد در مقابل آلودگی با سموم ایمن نخواهد بود.
بنابراین انتقال آب آلوده شده این سد برای تأمین آب شرب هر منطقهای از رودخانه جاری و پاکیزه نکارود بسیار نابخردانه هست و نمیتواند هدف ساخت آن باشد.
شرایط ژئومورفولوژی خاص رودخانه نکارود از سرمنشا آن در شاه کوه گرگان تا ابتدای جلگه نکا باوجود درههای جنگی و صخرهای یک ذخیره کننده بدیع و سالم و طبیعی آب شیرین باکیفیت را به وجود آورده که طبیعت به ما هدیه داده است. درختان و پوششهای گیاهی متنوع مانند اسفنجی عمل میکنند که آب را در خود ذخیره و بهتدریج وارد درهها و صخرهها و غارها و شکافهای طبیعی درون درهها و درنهایت سفرههای آب زیرزمینی میکند. صدها چشمه و آبراه جنگلی منتج به این رودخانه درنهایت به درون مخزن سد گلورد وارد میشوند و در آنجا با آبهای آلوده دیگر مخلوط میشوند.
مدیریت و بهرهبرداری حسابشده و تعیین حقابهها از سر منشا تا دریا و حفظ جنگل و اکوسیستم اطراف این رودخانه باارزش، بهترین راه برای منابع آبی پایدار هست و نه ساخت سد.
با توجه به افزایش فعالیتهای صنعتی در ساخل نکا و کاهش دبی آب نکارود و افزایش غلظت سموم این ساحل، این آلودگی نیز باید مورد مطالعه قرار بگیرد.
نابودی ماهی هادر دهه ۶۰ خورشیدی و قبل از آن، رودخانه نکارود حریم امنی برای انواع ماهی بود و بخش مهمی از غذا و اقتصاد مردم بومی را تامین میکرد. ماهیهای باارزش سفید و اورنج و شالک با وزن بالا بهوفور در این رودخانه پیدا میشد و هر فردی با دست و بدون وسایل ماهیگیری میتوانست ماهی بگیرد. پس از دستاندازیهای بیحساب به رودخانه، ازجمله برداشتهای غیرمجاز آب، ساخت سازههای بتونی ازجمله سیلبند، پاکتراشی جنگل و توسعه کشاورزی در بالادست رودخانه و ورود انواع سموم و برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه، ماهیها در این رودخانه هرروز کمتر و کوچکتر شدهاند به شکلی که تنها در بالادست رودخانه میتوان، اندک ماهیهای کوچکی یافت. سد گلورد مانع حرکت ماهیها به سمت بالادست میشود و ارتباط ماهیهای دو طرف سد را قطع میکند.
مواد معدنی و مغذی که در اثر شسته شدن دیواره خاکی و سنگی و مواد درون جنگل این منطقه بهوسیله رودخانه و سیلهای موسمی به داخل دریا راه پیدا میکرد، مواد با ارزشی برای رشد ماهیان ساحل دریای نکا به فراهم میآورد که بخش بزرگی از مواد غذایی و اقتصاد مردم بومی را تأمین میکند ولی با احداث سد گلورد این مواد در پشت سد در بین گلولای حبس میشوند. در مخزن سد به دلیل افزایش زیاد مواد معدنی ماهیهایی که زیاد به آلودگی حساس نیستند رهاسازی میشوند و به سرعت رشد میکنند ولی در بدن این ماهیها انواع آلودگیها ساکن شده است که تغذیه از آن برای انسان خطرآفرین است.
تبخیر و شوری آبرودخانه جاری نکارود در تابستان نیز آب خنکی دارد و تبخیر در آن ناچیز هست. با جمع شدن آب در مخزن سد و سکون آب، بخش بزرگی از این آب تبخیر شده و به هدر میرود. برای سد گلورد حداقل ۷ درصد سالیانه تبخیر پیشبینی میشود که بهطور تقریبی معادل ۱۲ میلیون مترمکعب در سال هست که در فصل تابستان سرعت بیشتری دارد. جمع شدن نمک حاصل از تبخیر آب در مخزن سد نیز بر افت کیفیت آب شرب و همچنین خوردگی لولههای انتقال تسریع میبخشد.
افزایش حشرات موذی و افزایش بیماریها در مردم بومی و حیواناتآب کناره مخزن سد گلورد که راکد و در معرض نور آفتاب هست و همچنین شبکههای آبیاری ۱۱۰ کیلومتری بهشهر و نکا، جای مناسبی برای تکثیر انگل شیستوزومیاسیس (Schistosomiasis) و مالاریا و انواع مگسهای موذی و نرمتنان و سایر جانوران حامل انگلهای بیماریزا هست.
در مطالعهای بین سالهای ۸۴ و ۸۶ در استان مازندران و در دو مرحله فصول گرم (بهار و تابستان) و سرد (پاییز و زمستان) انجام گرفت بهطور متوسط ۱۵ درصد گوسفندان به انگل شیستوزومیاسیس آلوده بودند. تخم این انگل بهوسیله حیواناتی ازجمله گاو و گوسفند و گراز به داخل رودخانه راه پیدا میکند و سپس در بدن نرمتنان رشد پیداکرده و سپس لارو آنها در آب سد دفع میشود و درنهایت به آبهای پاییندست رودخانه و کانالهای انتقال آب شرب و کانالهای آبیاری راه پیدا میکند. لاروها در بدن انسان و حیوانات به مثانه راه پیاده میکنند و به کرم بالغ و سپس هزاران کرم تبدیل میشوند.
در دهههای قبل بیماری مالاریا در منطقه نکا و بهشهر گزارششده بود و یک سمپاشی عمومی نیز در این شهرها انجام گرفت. سد گلورد میتواند فرصت دوبارهای برای تکثیر پشه آنوفل و شیوع بیماری مالاریا فراهم کند.
منطقهای نزدیک نکا، درون صخرهها و دره پرشیبی که رودخانه نکارود میگذرد، به مهربان رود معروف هست و در حدود هفتصد سال قبل شهری پرجمعیت بود و بالاتر از آن آثار انسانهای اولیه در حدود پنج هزار سال قبل پیدا شده است. آنها اجداد ما بودند که بهخوبی و سلامت از این رودخانه و جنگل و موجودات بهره بردند ولی اکنون بدست ما در حال نابودی است. بیایید با این رود، مهربان باشیم و با آگاهی و اراده همگانی دوباره آن را احیا کنیم.