عضو کمیسیون کشاورزی مجلس با اشاره به سفر آقای روحانی برای شرکت در اجلاس تغییر اقلیم «یک زمین» در پاریس گفت: آقای روحانی نباید در این نشست تعهداتی را یک طرفه و بدون اذن مجلس بپذیرد؛ این توافقنامه منجر به تحمیل هزینههای سنگین به مردم میشود.
به گزارش زیست آنلاین، عباس پاپیزاده با اشاره به سفر آقای روحانی به اجلاس تغییراقلیم «یک زمین» در پاریس گفت: آقای روحانی، رئیسجمهور کشورمان است و میتواند در این نشست شرکت و مسائل را رصد کند و در قبال مسائلی که به نفع کشور است موضع مثبت بگیرد اما آنجایی که به نفع کشور نیست، نباید موضع غیرکارشناسی بگیرند و باید با دقت بیشتری مسائل را رصد کنند.
وی با اشاره به اینکه شرکت آقای روحانی در این نشست مانعی برای این توافقنامه نیست، اظهار داشت: اما اینکه توافقنامهای امضا شود که منافع کشور در آن در نظر گرفته نشود، قطعاً به صلاح نخواهد بود و نباید این اتفاق بیافتد؛ در واقع آقای روحانی نباید در این نشست تعهداتی را یک طرفه و بدون اذن مجلس بپذیرد که در راستای منافع ملی کشور ما نباشد بلکه ایشان باید تلاششان را به کار گرفته تا منافع ملت تامین شود.
پاپیزاده متذکر شد: قاعدتاً توافقنامه باید به تصویب مجلس برسد اما اینکه دولت مذاکراتی را انجام میدهد، دلیل بر این نیست که حتماً مذاکرات دولتها این فضا را به وجود بیاورد که حتماً این توافقنامه الزامآور شود؛ تا مجلس تعهدات را تایید نکند، این توافقات خالی از اشکال نخواهد بود.
این نماینده مجلس تصریح کرد: کشورهای توسعهیافته و صنعتی بیشترین انتشار گازهای گلخانهای را دارند و یکی از کشورهایی که با فاصله زیادی نسبت به دیگر کشورها از سوختهای فسیلی استفاده کرده، کشور آمریکاست اما این کشور به راحتی و با صراحت، با دستور رئیسجمهورش اعلام کرد که حاضر نیست توافقنامه پاریس را به عنوان یک محدودیت برای کشور آمریکا بپذیرد و از موضع قدرت و تکبر صحبت میکنند.
وی افزود: این کار آمریکاییها ناشی از این است که دولت آمریکا و ترامپ به دنبال تامین منافع حداقلی آمریکا است چراکه وقتی آمریکا معاهدهای همچون معاهده پاریس یا یک توافقنامه را امضا میکند، در مباحث مربوط به رشد صنعتی و تکنولوژی این کشور تاثیراتی خواهد داشت؛ بنابراین احتیاطهای لازم را انجام میدهند و حتی حاضر هم نیستند کوچکترین عقبنشینی نسبت به این مساله داشته باشند؛ به خصوص در شرایطی که نفت، حرف اول را در تامین انرژی دنیا میزند و کشورها هم چارهای ندارند جز آنکه با استفاده از سوختهای فسیلی همچنان روند توسعه کشورهای خودشان را ادامه دهند.
عضو کمیسیون کشاورزی مجلس با اشاره به اینکه موضوع توافقنامه پاریس، موضوع کوچکی نیست و بسیار حساس است، گفت: این تعهدنامه نیازمند موضعگیری دقیق و بسیار کارشناسانه دارد؛ اینکه ترامپ بسیار محکم در مورد این موضوع ایستادگی کرد اما عمده گرمایش دنیا از طریق این کشور اتفاق میافتد، یعنی آنها به این نتیجه رسیدهاند که معاهده پاریس به ضرر اقتصاد کشورشان خواهد بود بنابراین در اینجا سؤالی وجود دارد مبنی بر آنکه وقتی کشوری همچون آمریکا حاضر نیست این توافقنامه را امضا کند، چرا کشور ما باید پیشقدم شود؟
پاپیزاده گفت: نکته بعدی در مورد کشورهای توسعهیافتهای است که نفت ندارند؛ این کشورها شاید معاهده پاریس را بپذیرند چراکه با این محدودیت به سمتی خواهند رفت که بهرهوری از سوختهای فسیلی را افزایش دهند و با سوخت کمتر، تولید بیشتری داشته باشند و در واقع راندمان خود را بالا ببرند یا آنکه به دلیل این محدودیتها و اینکه همه کشورها باید مصرف سوخت فسیلی را کاهش دهند، فضا برای ورود دیگر انرژیهایی که تاکنون توجیهپذیر نبوده فراهم خواهد شد و این به نفع کشورهایی است که نفت ندارند و تولیدکننده نفت نیستند اما کشوری همچون ایران، تولیدکننده نفت است و بیشترین ضرر را از این معاهده خواهد کرد.
وی در ادامه به ذکر مثالی در این باره پرداخت و گفت: در نظر بگیرید که ۱۰درصد از مصرف نفت جهانی کاهش پیدا کند، بنابراین به راحتی قیمت نفت ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد و این به ضرر تولیدکنندگان نفت است؛ با این وجود، زیان فروش نفت برای ایران و کشورهای مشابه ایران، عدد بالایی خواهد بود.
این نماینده مجلس گفت: ما یک کشور تولیدکننده نفت هستیم و ارزانترین انرژی در دسترس ایران نفت است حتی تولید برقی که از طریق نفت داریم همچون سیکل ترکیبی که با سوخت گازی اتفاق میافتد، شاید در حد یک پنجم تولید انرژی به روشهای دیگر باشد؛ پذیرفتن معاهده پاریس، یعنی ما باید تولید انرژی ارزان قیمت را در کشور کنار بگذاریم و آرام آرام به سمت تولید انرژیهای گرانقیمت برویم؛ به این ترتیب مردم را واردار به پرداخت هزینههای بیشتر کردهایم.
به گزارش تسنیم، پاپیزاده ادامه داد: وقتی در کشور قیمت انرژی افزایش پیدا کند و انرژیهای گرانقیمت جایگزین نفت و گاز ارزان قیمت شوند، قیمت تولید انواع کالاها و قیمت تمام شده و نیز تورم کلی کشور بالا خواهد رفت و در نهایت تاثیر منفی در GDP کشور و تولید ناخالص ملی خواهد گذاشت که به تبع موجب کاهش درآمد ملی کشور خواهد شد.