بهره مندی از منابع طبیعی سرشار و تنوع بالای گونه های گیاهی و جانوری اگرچه محیط زیست ایران را منحصربفرد ساخته اما غلبه مدیریت نادرست در دوره های مختلف و کم توجهی به این ظرفیت ها، کشور را در معرض تهدیدات بزرگ زیست محیطی قرار داده است.
به گزارش زیست آنلاین، تا چند سال پیش طرح مسائل زیست محیطی در مباحث عمومی و مدیریت کلان و خرد کشور جایگاهی نداشت اما بحرانی شدن وضعیت زیست بوم ها و تغییر آب و هوای برخی مناطق ایران، زنگ خطر مرگ محیط زیست را به صدا درآورد و مردم و دولتمردان را به این موضوع حساس کرد.
کم آبی و خشکسالی، ریزگردها، آلودگی هوای کلانشهرها، بالا بودن مصرف انرژی، خشک شدن تالاب ها، فرسایش و فرونشست زمین از عمده ترین مشکلات گریبانگیر محیط زیست ایران است که افزون بر به خطر انداختن جان انسان ها، محیط زیست ایران را به سوی شرایط بحرانی سوق داده است. رئیس جمهور معضلات زیست محیطی را مشکل بزرگ کشور عنوان و به عمده ترین چالش های این حوزه اشاره کرد. عمده ترین چالش ها در چهار بخش قابل بررسی است:
۱- قریب به یک دهه است که ریزگردها نفس از کف شهروندان جنوبی و غربی کشور بریده اند. بر اساس آنچه مسئولان اعلام کرده اند، حدود ۸۰ درصد ریزگردهای این مناطق از کانون های داخلی منشاء می گیرند. تشدید این پدیده در استان های جنوبی و غربی به ویژه در سال های اخیر، محصول یک یا دو عامل و برآمده از سوء مدیریت یک دولت نیست بلکه عوامل گوناگونی در طول سال ها دست به دست هم داده تا ریزگردها اکنون پای ثابت هوای شهرهایی چون اهواز، سوسنگرد، اندیمشک، دزفول یا کرمانشاه شوند. مهمترین این عوامل عدم رعایت حقابه های زیست محیطی و بی توجهی به برنامه های آمایش سرزمینی است که خشک شدن برخی مناطق و شریان های حیاتی چون هورالعظیم را در پی داشته است. مسئولان محیط زیست حل معضل ریزگردها را تنها در گرو بازگشت یا بازپس گیری حقابه تالاب های جنوبی و مرکزی کشور می دانند. اگرچه در سال های اخیر به ویژه در دولت های یازدهم و دوازدهم طرح های بسیاری برای مهار ریزگردها در مناطق کشور اجرایی شد اما هیچ یک ثمربخش نبودند تا جایی که در هفته های اخیر شاهد وضعیت فوق اضطراری برای برخی شهرهای جنوبی بودیم. همکاری های بین المللی و منطقه ای، حل مساله حقابه ها رودها و تالاب های ایران، ایجاد بارش های مصنوعی و بارورسازی ابرها، رواج کشاورزی در مناطق با امکان کشت، مالچ پاشی، استفاده از پوشش های سنگی در مناطقی که امکان کاشت پوشش گیاهی وجود ندارد و رایزنی با همسایگان ایران که کانون های خارجی تولید گرد وغبار به شمار می روند از جمله راهکارهای پیشنهادی کارشناسان محیط زیست است. بحران ریزگردها جدا از به خطر انداختن سلامت جسمی ساکنان مناطق جنوبی و غربی کشور بر وضعیت روحی و روانی، اشتغال و فعالیت های روزمره در این مناطق نیز اثرگذار بوده است.
۲- معضل نام آشنای کلانشهرهای ایران آلودگی هوا است که در برخی شهرها مرحله بحران را پشت سر گذاشته و به شرایط اضطرار رسیده است. این شرایط در فصول سرد سال تشدید می شود و سالانه شهروندان زیادی را به دلیل مشکلات تنفسی و قلبی و عروقی راهی بیمارستان می کند. بر پایه آمارهای موجود، ۱۰ درصد مرگ و میرهای کشور بر اثر آلودگی هوا رخ می دهد و این معضل چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته می شود. در سال های اخیر اقدامات تشویقی و تنبیهی بسیاری برای حل این معضل از سوی دولت و شهرداری صورت گرفت اما هر یک تنها اثرات موقتی بر کاهش آلودگی هوا داشتند. تعطیلات زمستانی، اجرای طرح های زوج و فرد، ایجاد محدوده طرح های ترافیک، افزایش اختیارات سازمان محیط زیست، نوسازی ۲۰۰ هزار خودروی فرسوده، واردات خودروهای برقی، افزایش کیفیت سوخت و خودروهای داخلی، تهیه سند راهبردی آب و تغییرات اقلیمی و تصویب قانون هوای پاک از جمله راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت به کار برده در کاهش آلودگی هوا بوده اند. اما این معضل همچنان پابرجا بوده و سالانه جان بسیاری از شهروندان را می گیرد.
۳- مرگ تدریجی و خشکسالی چند سالی است که بر سر تالاب ها و دریاچه های ایران سایه افکنده است؛ غافل از اینکه این زیست بوم ها از درجه بالای اهمیت برای محیط زیست و ساکنان اطراف خود برخوردارند. خشک شدن تالاب ها در بسیاری موارد دارای پیامدهای جبران ناپذیری چون به خطر افتادن معیشت ساکنان اطراف تالاب ها، مشکلات اقتصادی، از بین رفتن فرهنگ بومی و مهاجرت است. مسئولان و فعالان محیط زیست بارها نسبت به وضعیت تالاب ها هشدار داده اند و بروز چنین وضعیتی برای دریاچه ارومیه، گاوخونی، هورالعظیم یا هامون را نتیجه بهره برداری های نادرست و در نظرنگرفتن حقابه ها عنوان کرده اند. در این میان نمی توان تلاش های دولت یازدهم در احیای دریاچه ارومیه و تشکیل ستاد ویژه برای خروج این دریاچه از بحران را نادیده انگاشت. در سایه تلاش های پنج ساله دولت که شامل مدیریت زیست بومی تالاب های کشور و تدوین طرح های برنامه ریزی در سطوح ملی و منطقه ای برای احیای تالاب هایی مانند هورالعظیم و شادگان بوده است، بخش زیادی از چالش های این زیست بوم ها مرتفع شده است. اگرچه هنوز تا خروج کامل این مناطق از بحران زمان باقی است اما نگاهی به کارکردهای تالاب ها چون حفظ تنوع گیاهی و جانوری، ارزش های فرهنگی، تامین آب، کنترل سیلاب و خشکسالی، پاکسازی هوا، تامین غذا و گردشگری بر ضرورت احیا و حفظ آن ها تاکید می کند.
۴- خشکسالی و هدررفت منابع آبی کشور نیز یک سر مشکلات زیست محیطی کشور را تشکیل می دهد. تغییرات اقلیمی منجر به تغییر الگوی بارش ها در بسیاری از مناطق ایران شده است. از سوی دیگر مدیریت نادرست منابع آبی، برداشت بی رویه و خارج از ظرفیت آب های زیرزمینی در دهه های گذشته را سبب شده است. کاهش بیش از صد متری آب های زیرزمینی، فرونشست دشت ها و فروچاله ها را پدیدار ساخته است. بیش از ۸۰ درصد از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی صرف می شود که هنوز به شیوه ای سنتی و کم بازده در حال انجام است. سلسله چالش های ناشی از کمبود آب و خشکسالی خطر جابجایی های جمعیتی و به خطر افتادن منابع غذایی را در پی دارد. جنگ آب نیز عبارت تازه وارد به عرصه محیط زیست است که در میانه چالش ها، هرازگاهی به گوش می خورد. به همه چالش های اشاره شده، از بین رفتن جنگل ها، بیابان زایی، فرسایش خاک، آلودگی دریاها، انقراض گونه های جانوری بومی، شکار غیرقانونی، از بین رفتن تنوع زیستی، بالابودن مصرف انرژی و سرانه تولید دی اکسید کربن را باید افزود. تنها کورسوی امید در این وضعیت ناگوار، افزایش حساسیت افکار عمومی جامعه به محیط زیست و تلاش مسئولان دولتی برای حل چالش ها است. / منبع : زیست نیوز