جهان اجتماعی بر اساس الگوی عظیمی از نابرابری و بی عدالتی ساخته شده است. کمتر پیش می آید که ستمگران،غارت گران یا اختلاس گران به سزای اعمالشان برسند و کمتر شنیده شده ستم دیدگان؛ غارت شدگان و اختلاس شدگان توانسته باشند حقشان را بازپس بگیرند.
به گزارش زیست آنلاین، تغییر اقلیم نیز از همین الگوی کلان پیروی می کند. تغییر اقلیم توسط شرکت ها، دولت ها یا اشخاصی شدت می گیرد که خود و نسل های بعدیشان نیز کمتر درگیر پیامدهای آن خواهند شد. از طرفی قربانیان تغییر اقلیم کسانی هستند که نه خود و نه پدران و فرزندانشان هیچ گاه سهم قابل توجهی در این مسئله نداشته اند.
برای مثال آیا تا کنون شنیده اید احدی از مدیران عالی رتبه و تصمیم گیران اصلی مرتبط به حکمرانی آب در جمهوری اسلامی، در اثر خشکسالی، کم آبی یا پدیده ریزگردها دچار ورشکستگی، مهاجرت به حاشیه شهر ها با کمترین امکانات، فروپاشی خانواده به خاطر فقر مطلق یا مسائلی از این دست شده باشد؟ آیا کسی از آقازادگان این مدیران خبر دارد؟ چندتای آن ها خودشان یا اقوام درجه یکشان دوتابعیتی هستند؟ آیا آنها از تصمیم گیریهای که انجام داده اند نفع اقتصادی هم برده اند؟ اگر برده اند چه قدر؟ این ها سوالاتی است که در نظام ناعادلانه جهان هیچ گاه پاسخ نمی یابند و به جهانی دیگر حواله خواهند شد.
آنچه در زیر می خوانید نگاهی کوتاه به قربانیان تغییر اقلیم در هند است که در تارنمای میدان بازنشر یافته است.
به گزارش زیست آنلاین، در روزهای انتهایی آگوست بارشهای سنگینی در بمبئی، شهر مهم سواحل غربی هند، بارید. تنها در روز ۲۹ آگوست، در کمتر از بیست و چهار ساعت، ۳۶۸ میلیمتر باران بارید. چهارده نفر جان باختند و دهها هزار نفر در محلهای کار و مدارس گیر افتادند. دو روز بعد یک ساختمان مسکونی قدیمی در جنوب بمبئی که به وسیلهی بارشهای قدرتمند داغان شده بود، به طور کامل فرو ریخت و سی و چهار نفر را به کام مرگ کشاند.
دانشمندان هواشناسی نسبت به این خطا که گرمایش زمین عامل اصلی هر بارش شدیدی قلمداد شود، هشدار میدهند و در عوض ما را به دقت در روندهای عام فرا میخوانند.
مردمان ایالت شمالی بیهار هند بیشترین صدمه را از این آب و هوای مرگبار دیدند، جایی که باران سیلآسا در شمال و در نزدیکی مرز جنوبی نپال، باعث جاری شدن سیل برقآسایی شد که جان بیش از پانصد نفر را گرفت. هم اکنون بیش از دوازده میلیون نفر در بیهار بیخانمان هستند. و این تخریب در بخشهای وسیعی از شبه قاره، که شامل نپال و بنگلادش هم میشود، گسترش یافته است.
این بارشهای شدید و سیلهای مرگبارِ پس از آن به طور روزافزونی به عنوان هنجاری جدید پذیرفته میشوند. چیزی که کمتر مورد توجه واقع میشود این است که چگونه این «هنجار جدید» به طرز نامتناسبی، در حال درهمکوفتن اقشار آسیبپذیر در همهی نقاط -فقرای شهری، کشاورزان، اجتماعات ساحلی و زنان فقیر- است.
در بیهار، تعداد بیشماری از مردم در خاکریزهای رودخانه و اتوبانهای ایالت گیر افتادهاند. بیشتر آنها دهقانان کوچک و کارگران زراعی هستند که خانه، وسایل و گلههایشان را از دست دادهاند. بیش از نیمی از جمعیت بیست میلیونی بمبئی در جوپاد پادیس و دیگر زاغهها و حلبیآبادهایی که نسبت به سیل شدید آسیبپذیرند، سکونت دارند. به عنوان مثال بیشتر افرادی که در سال ۲۰۱۵ از بین رفتند، ساکنان فقیر شمال بمبئی بودند که آلونکهایشان متلاشی شد. در دسامبر ۲۰۱۵ در شهر چنای، آب کلبههای بسیاری را با خود برد، دهها تن جان سپردند و تعداد بسیاری آواره شدند. بسیاری دیگر نیز وسایل زندگی و معیشتشان را از دست دادند.
دیگر آسیبی که سیل برای فقرای شهری به ارمغان میآورد از بین رفتن اسناد هویتی است که برای دسترسی به کمک هزینههای اجتماعی و رفع و رجوع زندگی روزمرهشان -مثل شناسهی رای، کارتهای جیرهی غذایی و غیره- لازم دارند. در سیلهای سال ۲۰۱۳ در استان آتاراخاند[۲]، که احتمالا بدترین فاجعهی جوی هندوستان تاکنون بوده است، بر طبق گزارشهای رسمی یازده هزار نفر جان باختند، با این حال باید گفت که این مقدار بسیار دست پایین است چرا که هزاران کارگر مهاجر نپالی و هندی در فصل گردشگری در آنجا مشغول به کار بودند و هیچکدام در این آمار به حساب نیامدند.
فعالان عدالت آب و هوایی و در واقع همهی افرادی که دلمشغول گرمایش زمین هستند، نمیتوانند بر یک چیز چشم بپوشند: گرمایش زمین بر آنهایی بیشترین تاثیر را میگذارد که کمترین مسوولیت را [در ایجاد آن] دارند. برای خواندن ادامه مطلب بر روی INSTANT VIEW بروید./ منبع:تارنمای میدان،ساحت زیست