آتش زیر خاکستر پروژه دره ارغوان بعد از سکوتی موقت بار دیگر با مصاحبه شهردار ایلام زبانه کشید. گویا این بار قرار است درختان بیشتری در این آتش بی تدبیری بسوزند و قربانی بی آگاهی مدیران از محیط زیست شوند.
به گزارش زیست آنلاین، مروری بر استدلالهای بیان شده برای توجیه اقدامات صورت گرفته در دره ارغوان و اعلام برنامههای آتی در این مورد، بار دیگر نشان داد که بسیاری از مدیران نه تنها درک مناسبی از طبیعت و ارزشهای آن ندارند بلکه با تفکر توسعه مبتنی بر سیمان و فولاد، علاوه برتخریب طبیعت، در حال تهدید حیات هستند. در حالی که روز جنگل سال ۲۰۱۸ با شعار "جنگلها و شهرهای پایدار" نامگذاری شده است، در مجاورت شهر ایلام یک ذخیرگاه جنگلی دارای ارزشهای اکولوژیکی و حفاظتی مهم مورد تخریب قرار میگیرد تا به گفته فرماندار سرانه فضای سبز شهری افزایش یابد و به قول شهردار، پتانسیل جذب گردشگر ایجاد شود.
تعقل در مورد این سخن جناب فرماندار به خوبی نشان میدهد که ایشان یا با مفهوم شهر، فضای سبز، سرانه و جنگل شهری به خوبی آشنایی ندارند یا آنکه در مدیریت شهری این توان حکمرانی بی چون و چرا بر طبیعت را میبینند. همچنین جناب شهردار نیز باید به این مساله آگاه باشد که اگر منطقه ای دارای توان جذب گردشگر است، این توان به دلیل وجود جاذبههای طبیعی و نه ناشی از سیمان و فولاد است. اگر ارغوان به عنوان یک پتانسیل جذب گردشگر مطرح است، این توان ناشی از طبیعت منحصربه فرد و زیبای آن است. خراش دادن چهره زیبای ارغوان با تیغ تیز لودر طبیعت ستیزی، زیبایی برای جذب گردشگر باقی نخواهد گذاشت.
جناب فرماندار که نگران سرانه فضای سبز هستند باید به این سوال پاسخ دهند که این افزایش سرانه را قرار است از طریق جنگلکاری و گسترش حضور درختان در مناطق داخلی و اطراف شهر انجام دهند یا با دستکاری یک دخیرهگاه و ایجاد آمار کاذب قصد افزایش این سرانه را دارند؟ آیا این افزایش کاذب سرانه باعث تهدید جان و مال مردم شهر در اثر تشدید وقوع سیل نخواهد شد؟
جناب استاندار که از اشک ریختن برای محیط زیست و لزوم داشتن ارزیابی محیط زیستی برای پروژه های توسعه سخن گفته اند، پروژه ارغوان را از این منظر مورد توجه قرار داده اند یا اینکه بیان این سخنان شعارگونه که مصداق "سبزشویی" است، بسنده میکنند؟
اگر از سخنان مدیران شهری و سیاسی شهر و استان بگذریم، سکوت یا تلاش ادارات کل محیط زیست و منابع طبیعی در استان و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و به طور ویژه دفتر جنگلهای خارج از شمال این سازمان برای توجیه این تعرض، عجیب و مایه تاسف است. این سکوت و تلاش برای توجیه، زمانی عجیب تر است که تاریخچه مدیریت این منطقه نشان میدهد که در سالیان گذشته هزینههای هنگفت چند میلیاردی برای کنترل و مدیریت سیل در این محل صورت گرفته است. علی الرغم این هزینه ها و با توجه به وضعیت اقلیمی و توپوگرافی منطقه، بروز سیل امری غیر عادی نیست، چنانچه در ۱۳۹۴ سیل خسارتهای مالی و جانی شدیدی را به بار آورد.
نگاهی به مصاحبه های مدیران شهری و منابع طبیعی در آن زمان به خوبی بیانگر این نکته است که دره ارغوان یکی از مناطق بروز این سیل بوده است و دستکاریهای بدون برنامه، خطر بروز سیل را افزایش داده است. به گواه هزینه ها، عملیات و طرحهای آبخیزداری صورت گرفته، دره ارغوان علاوه بر ارزشهای اکولوژیکی نقشی مهم در حفاظت آب و خاک و جلوگیری از خسارت به شهر دارد. حال سوال این است که این حجم از عملیات برای طرحهای مورد نظر شهردار و فرماندار، خطر بروز سیل را افزایش نمیدهد؟
مدیران استانی و کشوری حوزه محیط زیست و منابع طبیعی دلیل سکوت و موافقت خود با این اقدامات را بیان کنند؟ در ابتدا ادعا شد که حتی یک درخت قطع نخواهد شد و امروز شاهد برنامه هایی هستیم که اجرای آنها تنها با قطع هکتارها از جنگلهای منطقه میسر است. آیا این پروژه به اصطلاح توسعه، پایدار خواهد بود؟ آیا پایداری شهر را تهدید نمیکند؟ چنانچه در سالهای آتی خسارت ناشی از این دستکاری غیر معقول در طبیعت از فواید آن بیشتر شود، کدام از این مدیران پاسخگو خواهند بود؟
نگاهی گذرا به پروژه ارغوان نشان میدهد که مدیران ما نیاز به آموزش دیدن در مورد اصول حاکم بر طبیعت دارند. نیاز است مدیران آگاه شوند که طبیعت با شما هماهنگ نمیشود، بلکه این شما هستید که باید طرحها و برنامههای خود را با شرایط طبیعی سنجیده و هماهنگ کنید. بدانید که تخریب طبیعت، خشم طبیعت را در پی دارد و در آن زمان شما قادر نیستید که با دستور و جلسه، طبیعت سرکش را آرام کنید. برای درک بهتر، نگاهی دوباره به سیل ۱۳۹۴ و سخنان مدیران و دلایل بیان شده وقوع سیل توسط اسلاف خود بیندازید. اگر هدف خود را توسعه میدانید، آگاه باشید که امروزه نه تنها توسعه و رشد اقتصادی، بلکه حتی شادی پایدار را نیز بر اساس حفاظت محیط زیست میسنجند./ دیدهبان زیستبوم ایران