پسماندهای شمال برای مردم تبدیل به معضل بزرگی تبدیل شده و در حال ازدستدادن شمال ایران با پسماندها هستیم.
به گزارشزیست آنلاین، عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که ظرفیت زیستی استان تهران اشباع شده است، گفت: به خاطر آلودگی هوا،در تهران تقریباً به بنبست رسیدهایم. عیسی کلانتری در گفتگو با خبرنگار اطلاعات با اشاره به این که هزینههای سلامتی در تهران بالاست، ادامه داد: در زمستان گازوییلسوزها عامل آلودگی هوا هستند، ولی در تابستان و در گرمای ۴۰ درجه عامل آلودگی هوا خودروهای بنزینسوز هستند. اینها آلودهکنندههای ازن هستند که دیده و حس نمیشوند و این آلودگی از وارونگی هوا در زمستان خطرناکتر است. تهران واقعاً اشباع شده است و دیگر نمیدانم برای این شهر چه باید کرد.
او با بیان این که حتی اگر پایتخت سیاسی را از تهران منتقل کنند باز مشکلی حل نمیشود چون اقتصاد در اینجا متمرکز است، افزود: زمانی این موضوع مطرح شد که پایتخت به قیدار در زنجان، شاهرود، سیوند فارس یا لرستان منتقل شود اما حتی اگر دولت و سفارتخانهها هم بروند ولی اقتصاد همچنان در تهران بماند، فایدهای ندارد. کنترل تهران دیگر از دست همه دررفته است و خود مردم باید تشخیص دهند که تهران دیگر جایی برای زندگی نیست.
او همچنین در زمینه انتقال آب دریا به داخل سرزمین گفت: از نظر زیستمحیطی این کار اشکالی ندارد، اما مسأله اینجاست که این کار توجیه اقتصادی ندارد.
فرآوری نخالههای ساختمانی توجیه اقتصادی نداردکلانتری در پاسخ به این که با توجه به ساختمانسازیهای غیراصولی و عمر پایین سازهها، تولید میلیاردها تن نخاله تا دو دهه آینده طبیعت ایران را تهدید میکند و این که آیا سازمان حفاظت محیط زیست برنامهای برای این موضوع دارد، گفت: قبل از نخالههای ساختمانی، پسماند در حال تخریب کشور به نابودی شمال ایران است.
نخالههای ساختمانی معضل است، مناظر بدی را ایجاد میکند و باید مناطقی را برای آنها در نظرگرفت. شاید بتوان با ایجاد کارخانههای فرآوری، این مشکل را مدیریت کرد، ولی سرمایهگذاری برای ایجاد کارخانههای فرآوری فعلاً توجیه اقتصادی ندارد زیرا قیمت مصالح در کشور بسیارپایین است و در این شرایط فراوری نخاله توجیه اقتصادی ندارد. البته در شهرها و شهرستانها در حال مذاکره با استانداران برای ایجاد محوطهای با هدف دفن نخالهها هستیم که تا زمان ساخت کارخانههای فرآوری چهره شهرها زشتتر از این نشود، اما پسماندها دارند شمال را به نابودی کامل میکشانند و رسیدگی به این معضل باید جزو اولویتها باشد .
صرف بودجه بازیافت پسماند برای هزینههای نظامیمعاون رئیس جمهوری از درخواست سال گذشته آقای روحانی برای اختصاص ۳ ر۱ میلیارد دلار برای بازیافت پسماندهای شمال، از محل صندوق توسعه ملی خبر داد وگفت که البته مجلس آن را حذف کرد و به بودجه نظامیاختصاص داد .
وی با اشاره به این که زیستگاههای شمال در حال نابودیاند، خاطرنشان کرد: رودخانههای شمال کشور در شرایطی به دریا میریزند که تقریباً دیگر موجود زندهای در آنها وجود ندارد، زیرا شیرابهها همه موجودات زنده داخل آب را نابود کردهاند. پسماندها هم آلودگی شدید بهداشتی در این بخش از کشور بهوجود آوردهاند و بوی پسماند شمال را فرا گرفته است.
بهگفته وی، دیگر جایی برای دپو و دفن زبالهها باقی نمانده است، اغلب درهها و جنگلهای بکر به مدفن زباله تبدیل شدهاند و شیرابه زباله رودخانهها را فرا گرفته است.
به گزارش ایسنا، وی تصریح کرد: پیشنهادی که برای حل این مشکل مطرح شده این است که از پسماندها برق تولید کنند و از آنجا که هزینه تولید این برق سه چهار برابر برقهای فسیلی تمام میشود، از آن حمایت نمیشود .کلانتری ادامه داد: پسماندهای شمال برای مردم تبدیل به معضل بزرگی تبدیل شده و در حال ازدستدادن شمال ایران با پسماندها هستیم. حاکمیت و دولت باید خیلی سریع و جدی برای این مسأله فکری کنند تا زبالههای تولیدی بازیافت شود. چرا که بهداشت، طبیعت و مردم شمال در حال قربانیشدن با پسماند هستند. مثلاً دو رودخانه زرجوب و گوهررود در سراوان رشت نابود شدهاند و دیگر فقط نام رودخانه را یدک میکشند.
تخریب طبیعت به نام معدنداریکلانتری در پاسخ به اینکه چرا اجازه میدهید اکوسیستم حساس شمال و منابع طبیعی را با توجیه معدنداری به نابودی بکشانند، در حالی که کارکرد جنگل با معدن قابل قیاس نیست، تصریح کرد: برداشت از معادن در داخل زیستگاههای شمال فعلاً ممنوع است، ولی در منابع طبیعی با رعایت استانداردها، مانعی ندارد.
بهگفته معاون رئیس جمهوری، مشکل آنجاست که ضوابط زیست محیطی توسط معدنداران رعایت نمیشود و منطقه مورد برداشت را به ویرانه تبدیل میکنند.معاون رئیس جمهوری در پاسخ به این که آیا بهتر نیست بهجای شکافتن کوههای جنگلی و نابودکردن جنگلها بهدلیل برداشت معدن، از ظرفیت این مناطق برای گردشگری ازجمله تبدیل مناطق جنگلی شمال ایران بهعنوان پاتوق گردشگری کشورهای همسایه استفاده کرد، تصریح کرد: تا مشکلات ساختاری کشور در این بخش حل نشود، گردشگری در ایران روی توسعه را به خود نخواهد دید.
گرچه بهگفته شما میتوان بهجای برداشت معادن طرحهای گردشگری را توسعه داد، اما سیاستها بهگونهای است که سرمایهگذاران را فراری میدهند. مثلاً یک سرمایهگذار بخش خصوصی کشور با شریک اتریشی خود در فیروزکوه سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیارد تومانی و منطقهای را با مجوز دستگاهها از جمله سازمان جنگلها اجاره کرد. همه کارهایش قانونی بود اما ناگهان به نام کوهخوار تشکیلات او را پلمب کردهاند. وقتی حافظ قانون خودش خلاف قانون عمل میکند، چگونه میتوان به اجرای طرحهای گردشگری و دیگر کارها امیدوار بود؟
چندی پیش در خرداد ماه امسال نیز خبری در رادیو فردا در خصوص وضعیت فوق بحرانی زباله های شمال کشور منتشر شد که حاوی مطالب ذیل بود.
وضعیت «فوق بحرانی» زباله و پسماند در گیلان و مازندراندبیر ستاد توسعه انرژی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایران روز سهشنبه هشتم خرداد، وضعیت میزان زباله و پسماند در دو استان گیلان و مازندران را «فوق بحرانی» توصیف کرد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، سیروس وطنخواه مقدم توضیح داد که به خاطر «عدم اراده جدی» در ادوار مختلف، سوءمدیریت، بخشینگری، نبود اعتبارات و عدم سرمایهگذاری دولت وضع به این مرحله رسیده است.
دبیر ستاد توسعه انرژی اضافه کرده که «آمار شیوع بیماریهای مختلف رابطه معناداری با میزان زبالهها دارد» و آن را «هشدار خطرناکی» دانسته که باید اقداماتی برای رفع این مشکل صورت گیرد.
آقای وطنخواه با انتقاد نسبت به روش امحاء زبالههای خطرناک، به یک نمونه از مشکلات مدیریتی در این زمینه اشاره کرده و گفته که در سال ۱۳۹۶ برای قیمتگذاری برق تجدیدپذیر از منابع پسماند در این ستاد کارگروه مشترکی تشکیل شد و مصوباتی نیز داشت اما وزارت نیرو تاکنون این مصوبات را ابلاغ نکردهاست.
فعالان محیط زیست سالهاست که نسبت به ورود پسابهای صنعتی و شهری، و همچنین پسماندهای خانگی به رودخانههای شمال ایران و ورود آنها به دریای خزر هشدار میدهند.
بحران آلودگی دریای خزر به گفته برخی کارشناسان به مرحلهای رسیده که بحث سرطانزا بودن سمهای موجود در آب مطرح شدهاست.
دیماه امسال، ولیالله نانواکناری، نماینده بابلسر و فریدونکنار با اشاره به روند آلودهسازی دریای خزر گفت در سمومی که از طرف ایران به خزر ریخته میشود «هنوز دِتِتِ و جیوه یافت میشود» و گونههای آبزی در این دریا منقرض شدهاند و «ماهی کپور و آزاد دیگر وجود ندارد و خاویار تقریباً به صفر رسیده است».
خبرگزاری ایسنا در مردادماه امسال در گزارشی نوشت که ریختن زبالهها در طبیعت طی ۳۰ سال گذشته باعث شدهاست که کوهی از زباله در منطقه شاهزید جاده هراز، همه رستورانها و مراکز تفریحی بخشی از مسیر این جاده را به تعطیلی کشانده و آب رودخانه هراز را آلوده کند.
به نوشته خبرگزاریها، در شهرستان توریستی بابلسر هم به فاصله چند صد متری از دریا کوهی از زباله سالها است انباشته و با خاک پوشانده میشود. کوههای زباله منبع اصلی تولید شیرآبه است و گزارشهایی از نفوذ این شیرابهها به شالیزارهای پاییندست نیز منتشر شدهاست.
اسفندماه ۱۳۹۵، علی محمد شاعری نماینده نکا، بهشهر و گلوگاه، هشدار داد که فاضلابهای شهری و صنعتی که در استان مازندران تولید و به رودخانهها و دریا میریزد، فاجعه بزرگی را در آینده ایجاد میکند که به قیمت نابودی کشاورزی این خطه تمام خواهد شد.
پیش از آن در خرداد سال ۱۳۹۰، کاظم نصرتی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران، به خبرگزاری مهر گفت که «بیشتر از ۹۰ درصد محلهای رهاسازی فاضلابها و تخلیه زبالهها در شهرهای شمال کشور در جنگلهای باستانی هیرکانی و میراث طبیعی دنیا قرار دارد».
وی همچنین خبر داد که «رودخانه زرجوب در استان گیلان که به دلیل تخلیه زباله به عنوان یکی از آلودهترین رودخانههای جهان معرفی شدهاست» و افزود: «بسیاری از بیماریهای لاعلاج موجود در شمال کشور به دلیل آلودگی محیط زیست، آلودگی آبهای زیرزمینی، چرای دامها از مراتع آلوده به شیرابههای زباله و بسیاری مسائل دیگر است که جا دارد دست اندرکاران اگر برای منابع طبیعی ارزشی قائل نیستند حداقل برای نجات جان مردم کاری بکنند».
در سال های اخیر فاجعه آلودگی آب رودها و دریاها بر اثر فاضلاب و رهاسازی پلاستیک، بیشتر در حوزه دریای خزر، شمال غرب خلیج فارس، سواحل چین، جنوب شرق آسیا و سواحل هند روی داده است.