اگر شاخص های ترکیبی را نادیده بگیریم و تنها رشد اقتصادی را به جای توسعه مد نظر قرار دهیم، توسعه و پایداری حوزه آبخیز رخ نخواهد داد.
علم و هنر برنامه ریزی مستمر و اجرای اقدام های لازم برای مدیریت منابع حوزه های آبخیز با در برگیری شاخص های منابع طبیعی، کشاورزی، اقتصادی و مالي و انسانی بدون ایجاد اثرات منفی در بهره برداری پایدار منابع آب و خاک در مفهوم آبخیزداری گنجانده شده است، به بیانی دیگر آبخیزداری طراحی و مدیریت حوضه به منظور حفاظت و استفاده صحیح و پایدار از منابع زیستی با توجه ویژه به منابع آب و خاک است. که میتواند به صورت اقدامات بیومکانیکی، مکانیکی،بیولوژیکی و یا مدیریتی باشد. از این رو آشنایی با این مفهوم و کارکرد ها و رویکرد های متفاوت آن به منظور حفاظت و استفاده صحیح و پایدار از منابع طبیعی با توجه ویژه به منابع آب و خاک، یکی از ملزومات عصر حاضر به شمار می رود. آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفت گوی زیست آنلاین و دکتر هوشنگ جزی، مدیر کل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک است در خصوص آبخیزداری و آخرين فعاليتهاي انجام شده در اين زمينه در كشور است.
در ابتدا تعریفی از آبخیزداری و مزایای آن بیان کرده و به شرح مختصری از وضعیت آبخیزداری در کشور بپردازید؟ حوزه آبخیز به زبان ساده عرصهای است که روان آب ناشی از بارش بر روی آن توسط آبراههها جمعآوری و به یک خروجی نظیر رودخانه، آب انباشت، تالاب، دریاچه و دریا هدایت میشود. به عبارتی دیگر حوزه آبخیز تمامی سطحی را در بر میگیرد که آبهای سطحی در آن منطقه به سمت نقطه یا محل مشخصی جریان مییابد.، به بیانی دیگر وقتی که بارش اتفاق می افتد، میزان آب حاصل از آن، به تدریج، از رودخانه های کوچک تر جمع شده و به رودخانه های بزرگتر متصل می گردد و در نهایت از یک نقطه خروجی در آن محدوده خارج می گردد که مي تواند به يك دریاچه شور، بیابان، دریای آزاد و یا تالاب و... منتهی گردد که به آن نیز نقطه خروجی حوضه گفته می شود. به این محدوده، حوضه آبخیز می گویند که بسته به مساحت و رابطه هیدرولوژیکی آن، یعنی میزان آب و بارانی که وارد مجموعه می شود و مدت زمانی که طول می کشد تا آب از این حوضه خارج گردد دارای تفاوت های مختلفی است و مرزهای مشخصی برای آن ها نیز تعیین گشته است. با این تعاریف، کشور ایران به ۶ حوضه آبخیز اصلی تقسیم می گردد: ۱. حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان ۲. حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۳. حوضه آبریز دریای خزر ۴. حوضه آبریز فلات مرکزی ۵. حوضه آبریز قرهقوم ۶. حوضه آبریز مرزی شرق
آیا اصطلاح های حوضه آبخیز و یا حوضه آبریز با یکدیگر متفاوت اند؟ در ایران اصطلاح «حوضه آبریز» در رشتههای جغرافیا، آبشناسی و زمینشناسی رایج است و در رشتههای منابع طبیعی از اصطلاح «حوزه آبخیز» استفاده میشود. طبق فرهنگ فارسی معین واژه «حوضه» برای مسائل طبیعی و «حوزه» برای مسائل انسانی (شهری و روستایی) کاربرد دارد. واژه «آبریز» هم معانی مختلفی دارد که یکی از معانی آن در فرهنگ فارسی عمید بدین صورت است: جایی از رودخانه که آب از کوه یا نهر وارد آن میشود. اصطلاح «آبخیز» در فرهنگ معین به معنی زمین پرآب بهکار رفتهاست. با توجه به معانی واژهها و تعریف حوضه، استفاده از اصطلاح «حوضه آبریز» مناسبتر بهنظر میرسد. برخی دیگر از محققان نیز پیشنهاد میکنند که برای حوضههای بزرگ، مانند حوضه کارون و حوضه مرکزی ایران، از واژه آبریز و برای حوضههای کوچک مثلاً حوضه کسیلیان از واژه آبخیز استفاده شود تفاوت های موجود در میان این دو به این علت است که اساس کلمه از ترجمه واژه های معادل انگلیسی نظیر ، basin ،watershed و ... گرفته شده است. اما به شکل کلی می توان اظهار کرد که حوضه های کلان بیشتر شامل حوضه های آب ریز هستند و به یک کفه بزرگ نظیر دریا یا اقیانوس ختم خواهند شد. و حوضه های آبخیز به عنوان زیرشاخه های کوچکتر در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال؛ دریاچه ارومیه خود ۳ استان را در بر می گیرد، و یا در بازه کوچکتر، کارون که ۷ استان را پوشش می دهد، کرخه، کارون، سفید رود، اترک و ... هر کدام چندین استان را پوشش می دهند. بنابراین می توان گفت، این حوضه ها در مرزهای سیاسی نیز تاثیر گذاری دارند. که با در نظر گرفتن مساحت و ویژگی های آن ها در نهایت به ۱۱۷۰ حوضه آبخیز کوچک تر تقسیم می گردند. بنابراین حوضه آبخیز از نظر فیزیکی فرایند، جمع شدن آب و خروج از یک نقطه خروجی است.
آبخیز داری به معنی برنامه ریزی برای مدیریت هر یک از این حوضه های آبخیز است. به بیانی ساده تر این حوضه طبیعی می بایست مدیریت گردد و این مدیریت نیز باید از بالادست تا نقطه خروجی به شکل کاملا متعادل صورت گیرد و اگر تعادل آن برهم ریزد، سراسر حوضه با مشکل رو به رو شده و از بین می رود. بنا بر این تعریف، آبخیزداری یعنی مدیریت منطقی یک حوزه آبخیز از بالادست تا پایین دست. در کشور ما بیشترنگاه فیزیکی به حوزه های آبخیز صورت گرفته است و این در حالی است که؛ علاوه بر وجود آب و خاک، انسان نیز در این تعریف نقش اساسی دارد. در حقیقت ۵ سرمایه کلی در حوزه های آبخیز وجود دارد که شامل: سرمایه طبیعی نظیر گیاه سرمایه فیزیکی نظیر ساخت و سازهایی که توسط انسان صورت می گیرد سرمایه اقتصادي و مالی به معنی ارزش اقتصادی هر یک از حوضه های آبخیز و درآمد آن، و موضوع تسهیلات در مدیریت آن سرمایه انسانی که جمعیت ساکن در هر حوزه آبخیز را مورد مطالعه قرار می دهد و به مهارت و میزان سواد آن ها می پردازد. و مهم ترین آن سرمایه اجتماعی است که شامل ارزش های انسانی و ارزش های کارکردی است که این مفهوم به ارتباط میان انسان ها و نهاد های مدنی موجود می پردازد، و ارتباط و کارکردهای میان شوراها و تعاونی ها را مورد توجه قرار می دهد. از این رو می توان گفت، سرمایه های طبیعی به سایر سرمایه ها وابسته بوده و به شکل مستقیم در هر یک از آن ها تاثیر گذار است، برای مثال وقتی با نگاه سرمایه فیزیکی از یک معدن برداشت می کنیم سرمایه طبیعی در آنجا را نیز به چالش می کشیم.
بنابراین در این جا مفهوم ترکیب میان این سرمایه ها شکل می گیرد و این موضوع به این معناست که آیا نیروی اجتماعی ماهر می تواند منجر به یک سرمایه اجتماعی قدرتمند گردد؟ یا مهارت و سواد چگونه باعث ارتقاء سرمایه اجتماعی قوی هستند؟ به بیان دیگر سرمایه های طبیعی، نیروی انسانی و سرمایه های اجتماعی به واسطه نظام بهره برداری به یکدیگر متصل می گردند. در تعریف مشخص نظام بهره برداری نیز می توان اذعان کرد که به عنوان مثال به طریقه و چگونگی استفاده مردم از آب در هنگام آبیاری مزرعه و یا آب دهی به دام های خود، یعنی روش های بومی مدیریت آب نظام بهره برداری آب اطلاق می شود. سرمایه اجتماعی مستلزم حفظ و حراست از سرمایه های یک حوزه آبخیز است. به عنوان مثال، ذکر این نکته لازم است که عشایر هیچ هنگام در راستای تخریب محیط زیست در حرکت نبودند و با بهره مندی از مهارت های لازم برای انجام اقداماتی نظیر کوچ کردن به موقع ، بهره برداری درست و به اندازه، نظام های خاص و قاعده مندی را در این راستا طراحی می کردند که موجب حفظ سرمایه های طبیعی می گشت. برای مثال وقتی با دام های خود از یک منطقه رد می شدند، به دام های پیشرو خود یک ظرف با محتوی بذور مختلف متصل می کردند که با حرکت دام، بذور بر زمین ریخته و در این صورت حرکت سایر دام ها موجب کود دهی و فرو رفتن بذور مذکور بر زمین می شد. بدین ترتیب یک روش حرفه ای و طبیعی برای کاشت بذور در آن مناطق رخ می داد. اما بعضی از اقدامات انسانی صورت گرفته نظیر ساخت جاده های متعدد و توسعه باغات موجب شکل گیری موانع بزرگی بر سر راه نظام های طبیعی شد، و مسیر عشایر را تغییر داد و ایل راه ها را به تدریج از میان برداشت. بنابراین باید اظهار داشت که ما به همه موضوعاتی که به عنوان بخشی از حوضه آبخیز؛ موجب پایداری آن می شود، توجه نکردیم. بنابراین؛ وقتی شاخص های ترکیبی را نادیده می گیریم و تنها رشد اقتصادي را به جاي توسعه را مد نظر قرار می دهیم، توسعه و پایداری حوزه آبخیز رخ نخواهد داد. که در این صورت با وجود اینکه بهره برداری اتفاق می افتد، و در مدت زمان کوتاهی نیز درآمد در یک بخش، با رشد همراه می شود، به تدریج در بخش های دیگر با کاهش رو به رو بوده و تعادل را بر هم می زند که نهایتا حوزه آبخیز را به ورطه نابودی می کشاند. به عنوان مثال این نمونه اتفاقی بود که در ارومیه نیز شاهد آن بودیم.
از آنجایی که ایران به لحاظ دانش بومی آبخیزداری از کشورهای خیلی قدیمی به شمار می رود و تاریخچه منحصر به فردی دارد، توضیح دهید تا چه میزان در روش های جدید آبخیزداری از دانش بومی بهره گرفته می شود؟ متاسفانه باید اظهار کرد، با توجه به دانش بومی بسیار غنی که در کشور داریم، به دلیل مداخله های مکرر بیرونی، بهره گیری از آن به شکل قابل توجهی تحلیل رفته است. بر این اساس، به ذکر مثال هایی در این زمینه می پردازم. به عنوان مثال در روستای لزور از شهرستان فیروزکوه استان تهران ، نظام بومی بنه سه. که به معنای برقراری تعادل میان زمین های کشاورزی و آب است، یک نمونه از این مثال ها و نشان دهنده بکارگیری و اهمیت دانش های بومی کشور می باشد و بدین مفهوم است که کشاورزانی که زمین های کمتری داشتند به عنوان کشاورزان خرد در زیرمجموعه سایر کشاورزان قرار می گرفتند؛ و محاسبه تقسیم آب هر یک از نهرهای اصلی برای این مناطق به شکل بومی و بدون محاسبه عددی صورت می گرفت . ین طریقه به مدت ۳۰۰ سال مستقر بود تا اینکه در شرکت آب منطقه ای موضوع لوله گذاری و اصلاح روند مذکور پیش گرفته شد و با تغییر این موضوع سرعت و حجم آب تغییر یافت که نظام تقسیم را با مشکلات روبه رو نمود و تلاش شد تا با کمک سرمایه اجتماعی روستا و اعتماد مردم به پروژه حبله رود که در این روستا به عنوان پایلوت اجرا شده بود، رابطه منطقی برای اصلاح اقدامات شرکت آب منطقه ای با مشارکت مردم برقرار نمود. در حقیقت دانش بومی موجود در کشور با وجود آنکه غالبا در قالب محاسبات و فرمول های علمی و دانشگاهی نیست ولیاکثرا بسیار دقیق و اصولی صورت می گیرد و با وجود اینکه شکل دانش و نوع محاسبات در مقایسه با علوم نوین تفاوت دارد، در نهایت اعداد برآوردی آنها نزدیک به اعداد و ارقام محاسباتی می باشد. ا از طرف دیگر حتی از دانش بومی به منظور ایجاد در آمد از توریسم، بوم گری و صنایع دستی و غذاهای محلی نیز بهره بسیار برد. مباحث دیگر نظیر خشکه چین، آب بند، خوشاب ها و یا گورآب ها همگی مثال هایی از بکار گیری دانش بومی است که منجر به حفظ ونگهداری از آب می شده است.
به نظر می رسد دانش بومی ما ترکیبی از فعالیت های سازه ای و غیر سازه ای را که ترکیب بهینه است مورد استفاده قرار داده و در واقع با مفهوم آبخیزداری بومی منجر به ایجاد پایداری شده است، بفرمایید در حال حاضر، چه تعداد از حوزه های آبخیز به وضعیت عدم تعادل رسیده است که اول باید به تعادل رسیده و سپس از آن نگهداری صورت گیرد؟ و وضعیت فعلی آبخیز هایی که از تعادل خارج شدند به چه شکل است؟ از نظر من کل حوزه های آبخیز کشور از تعادل خارج شده است، از این رو باید اظهار داشت، درحال حاضر ما با ۸۶ دشت کاملا بحرانی مواجه هستیم و در تمام حوضه های آبخیز، ایجاد عواملی نظیر افزایش جمعیت، توسعه بی رویه و انتقال آب بین حوضه ای، تغییر کاربری های چشمگیر، تغییر اقلیم و تغییر الگوهای بارشی از جمله دلایل برهم خوردن تعادل موجود درحوضه های آبخیز شده اند. به طوری که می توان گفت؛ در حال حاضر، حدود بیش از میلیون هکتار از اراضی کشور تحت تاثیر سیل است و این به آن معناست که سهم اعظم حوضه های کشورمستعد سیل خیزی نیز می باشد. از طرف دیگر، نگاهی که در برنامه ریزی کشور، مستقر است، بر روی نظام توزیع پول متمرکز شده است. با این حال، حجم پولی که در این سال ها به حوزه های آبخیز اختصاص داده شده است، قادر بود که تنها ۲۶ میلیون هکتار از اراضی کشور را مورد مطالعه قرار دهد و ۱۱ میلیون هکتار را نیز اجرایی سازد.
عملیات اجرایی در این ۱۱ میلیون هکتار از كيفيت لازم برخوردار بوده است؟ همان طور که در سوال شما مشخص است، بحث کیفی نیز بسیار تاثیر گذار و با اهمیت می باشد، که متاسفانه در بعضی مواقع؛ مهندیسن مشاور به میزان کافی سرمایه اجتماعی و دانش بومی را مورد نظر قرار نمی دهند و بعضی اصول را نادیده می گیرند. همان طور که می دانید؛ بحث اصلی در همه مطالعات، بررسی اقتصادی اجتماعی آن است که عمدتا با کم توجهی رو به رو می شود. بر این اساس نیاز به بازنگری کلی محسوس است و ضروریست تا بکارگیری دانش بومی از سر گرفته شود که هم مردم در این امر مشارکت داشته باشند و هم هزینه ها کاهش یابد. در واقع سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین حلقه های بر قرار کننده زنجیره تعادل حوزه های آبخیز است.
البته به لحاظ فنی و طراحی، سازه های آبخیزداری در بسیاری از حوزه های آبخیز کشور توانسته است جان و سرمایه مردم ساکن را نجات دهد و همچنین به تامین منابع آب کمک نماید.
شما تنها نهاد مسئول آبخیزداری در کشور هستید؟ بله، تنها نهادی که در حال حاضر موضوع آبخیزداری را پیگیری می کند سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری در وزارت جهاد کشاورزی و است.
مجموعه شما در گذشته معاونتی از وزارت جهاد سازندگی بوده ولي در حال حاضر اين چنين نيست اين تغيير ساختار چه تاثيري داشته است؟ در گذشته چنین بود اما پس از مدتی ، عنوان آبخیزداری کشور درون سازمان جنگل ها گنجانده شد و تحت عنوان سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور به رسمیت شناخته و در این سازمان ادغام شد. به تناسب افت جایگاه ساختاری، از نیروی انسانی، امکانات و منابع مالی آبخیزداری نیز کاسته شد. همانطور که پیش تر ذکر شد، ۱۱ میلیون هکتار به اجرا درآمده است و در حدود ۴ میلیون هکتار نیز در دست اجرا داریم، اما ذکر این نکته لازم است که یکی از اشکالات اصلی پیش رو حجم پول نمی باشد، در واقع در حال حاضر هر هکتار از حوضه آبخیز ۷۰۰ هزار تومان اعتبار به منظور اجرا و برای هر هکتار ۱۰ هزار تومان نیز جهت مطالعه احتیاج دارد و اگر یک حوضه آبخیز ۱۰۰۰۰ هکتاری را در نظر بگیریم به ۱۰۰ میلیون تومان براي مطالعه و ۷ میلیارد تومان برای اجراي آن به بودجه احتیاج خواهیم داشت] اما يا اين بودجه تامين نمي شود ويا در صورت تامين،[ این میزان پول در یک بازه زمانی حدودا ۵ ساله در اختیار ما قرار می گیرد. بنابراین، در این حالت ما تنها قادریم در این حوضه ها اقدامات اجرایی را اولویت بندی نماییم و تا زمان تکمیل نهایی میزان پول، مطالعات نهایی خود را تکمیل سازیم. از سوی دیگر، در توزیع اجرای کار نیز دچار مشکل هستیم، و به علت توزیع قطره چکانی منابع مالی، هر مطالعه چندین سال به طول می انجامد و در این مدت زمان مشکلاتی مانند تغییر کاربری و ... رخ خواهد داد که ما را موظف به انجام بازنگری خواهد نمود. بنابراین علاوه بر میزان حجم منابع، نحوه توزیع آن نیز مشکل ساز است. البته لازم به ذکر است عملیات آبخیز داری در مقایسه با بازده آن بسیار به صرفه بوده و در حدود ۴ برابر هزینه ها سود حاصل خواهد شد.
بنابر توضیحات شما میزان نیاز اعتباری به شکل عددی شفاف چقدر می باشد ؟ حدود ۹ میلیون هکتار که مطالعه در آنها انجام شده اما هیج اقدامی در آن صورت نگرفته است که از حاصل ضرب این میزان در مبلغ ۷۰۰ هزار تومان(هزینه اجرای اقدامات در سال جاری که به تناسب زمان تصویب و تخصیص نیازمند اعمال ضریب افزایش سالیانه خواهد بود) می توان گفت ۶۳۰۰ ميليارد تومان مورد نیاز است تا مطالعات انجام شده اجرایی گردد. و ۱۰۰ میلیون هکتار نیز نیاز به انجام مطالعات دارند که مبلغی معادل ۱۰ هزار تومان برای هر هکتار را به خود اختصاص می دهند كه بودجه اي معادل ۱۰۰۰ميليارد تومان را نياز دارد.
طرحهايي كه شما در آبخیزداری انجام می دهید مربوط به احيا جنگل ها و مراتع] و منابع آبي و جلوگيري از سيل [است و همه اینها را در بر می گیرد؟به نظر می آيد که به عنوان یک پروژه، برای توجیه آن احتیاج به احصا درآمد دارید، با توجه به ارزش های بازاری و غیر بازاری هريك از موارد فوق مي توان با توجه به ارزشه ای اقتصادی از دید گاه اقتصاد ملی و تفاوت آن با ارزش هاي مالي طبیعاتا به سمتی حرکت كرد که شكاف منافع اقتصادی و مالی را با استفاده از کمک های دولتی حل می کنیم آیا این فرایند در مجموعه شما انجام می شود؟ [در مورد قسمت اول سوال جواب شما مثبت است] بله علم آبخیزداری همه مطالعات از جمله جنگل و مرتع را در بر می گیرد به اضافه اینکه ما مطالعات پوشش گیاهی نیز داریم، اما در تعدادی از مطالعات ما به دلیل مشکلات اجتماعی و یا عدم مشارکت بهره برداران، وزن مناسب اقدامات بین فعالیت های مکانیکی و بیولوژیکی رعایت نشده وگرایش به طراحی سازه های مکانیکی افزایش می یابد. بایستی در روش های مطالعه و اجرا این نکته مورد توجه قرار گرفته و اصلاح شود به هر صورت هنر آبخیزداری هنر مدیریت طبیعت بر اساس شرایط موجود و منطبق با حوزه آبخیز است. در خصوص قسمت دوم سوال شما منفي است، خیر این فرایند آن طور که باید انجام شود انجام نمی شود و کار ما بر اساس وظیفه محوله به این شکل است که یک کار مرسوم و عادت را که شامل مطالعه و اجرا است انجام می دهیم. متاسفانه نحوه تخصیص اعتبار بر اساس درآمد به دست آمده صورت می گیرد به همین منظور از آنجایی که فروش آب بسیار درآمد زاست منابع در اختیار آن قرار می گیرد تا به سد سازی بپردازند و این در حالی است که در آبخیز داری فروشی اتفاق نمی افتد ولی استهلاک موجود در طبیعت که ارزش غیر بازاری است و نمی شود آن را مستقیم تبدیل به پول کرد محاسبه نشده و در سیستم برنامه ریزی و بودجه کشور و در حسابداری ملی مورد توجه قرار نمی گیرد. يك مسئله مهم كمبود منابع مالی دولتی است، سرمایه اجتماعی جدا از تکنیک منابع مالي خود را نیز در اختیار می گذارد و سرمایه گذار بخش خصوصی هنگامی حاضر به شرکت در فعالیت هاست که آن سرمايه گذاري سود ده باشند شما برای سود آور کردن فعالیت های آبخیز داری آیا طرحی و برنامه اي دارید که بخشی از منابع مالی خود را از بخش خصوصی تامین نمایيد؟ خیر، در واقع ]فعلا مهمترین منابع مالي خارج از بودجه دولت خیرهایی هستند كه منابع مالي در اختيار طرح ها قرار مي دهند ؛ اما خیرها نیز هدفمند برای مکانی خاص و برای اقدامی که از نظر آن ها می تواند مشکلات مرتبط با مردم یک روستا یا منطقه ای را حل کند همکاری دارند و بخش خصوصی محسوب نمی شوند. درآمد حاصل از عملیات آبخیزداری یا غیر بازاری و غیر قابل فروش است که برای بخش خصوصی قابل دريافت نیست و یا مستقیما برای بهرهبرداران درآمد ایجاد می کند که مردم خودشان با اشکال مختلف در اجرا مشارکت می کنند به عنوان مثال اگه اجرای عملیات آبخیزداری منتج به احیا قناتی گردد آب قنات به کشاورز می رسد و بخش خصوصی نمی تواند آن را مورد استفاده خود قرار دهد. هر هکتار در مناطق پرشیب ۵۳۰ متر مکعب در سال توسط آبخیز داری آب را استحصال می کند که این رقم در آب خوان ها ۱۰۰۰ متر مکعب در سال است .
یعنی ۲۶ میلیون هکتار که مطالعات در آن انجام شده است قابلیت۲۶ حداقل افزایش نفوذ میلیارد متر مکعب آب را دارد؟مساله اصلی این است که تامین این ۱۳.۷ میلیارد متر مکعب چقدر هزینه دارد؟و این که شما جدا از آب احیاء پوشش گیاهی را مانند جنگل و مرتع احیاء می کنید که موجب جلوگیری از ایجاد سیل می شود یعنی عملا با یک هزینه ثابت چند منفعت جداگانه ایجاد می کنید آیا سعی دارید تا این نگاه را در سیاست کاری خود جاری سازید؟ بله سعی کرده ایم. اما همواره نیاز است تا در میان دستگاه ها ارتباط برقرار شود به طور کلی، در کشور ما موضوع اصلی، ایجاد ساختار نیست، بلکه موضوع درک درست از مساله در نظام اجرایی و مردمی ما است، بنابراین نیاز به درک جمعی از نظام مدیریتی داریم و بنابراین توسعه باید طوری اتفاق بیوفتد که به حفظ منابع زیستی بیانجامد. علاوه بر آن در کشور ما در انتخاب مشاور هم با مشکل مواجه ایم که سازمان مدیریت عهده دار اقدام در این خصوص است.
در مورد ۲۰۰ میلیون دلار صندوق توسعه توضیح مختصری بفرمایید؟ آبخیزداری در حال حاضر مطالبات خیلی زیادی دارد، و واقعا در تغذیه چشمه ها، قنوات و چاه ها برای تامین منابع آب مورد نیاز مردم و جلوگیری از خسارت سیل و کنترل رسوب موثر واقع شده است و تضادی هم در زندگی مردم ایجاد نمی کنه بلکه به آن ها کمک می کند. به همین جهت مردم نیز به بحث های آبخیز داری علاقه مند می باشند ولی همین موضوع سبب شده تا مطالبات مردمی داشته باشیم و مطالبات مردمی پایه گذار مطالبات دولتمردان در استان ها، نمایندگان مجلس و ... نیز بوده است. این مطالبات و اثراتی که به همراه داشته، باعث شد که امسال از سوی مجلس و دفتر رهبری ۲۰۰ میلیون دلار معادل ۷۰۰ میلیارد تومان بود از صندوق توسعه به اقدامات آبخیزداری و آبخوانداری تعلق داده شود، که که نشان دهنده افزایش قابل توجهی در اعتبارات این بخش می باشد. امسال با نگاه جامع نگری در حوزه های آبخیز در ۶۴۳ حوضه آبخیز در نظر داریم تا نقشه های کاداستر را تکمیل نماییم ، کنترل آفات و بیماری های جنگل و مرتع را برنامه ریزی کنیم، با کنترل و اطفاء حریق از پوشش گیاهی حفاظت کنیم، اعتبار قابل توجهی را به احیاء و توسعه پوشش گیاهی در مراتع و اراضی جنگلی اختصاص دهیم و همچنین آگاه سازی، توان افزایی و جلب مشارکت موثر مردم را در محوریت برنامه های خود قرار دهیم.
به چه علتی فعالیت های شما بازتاب رسانه ای و جریان رسانه ای به همراه نداشته است؟
در گذشته توجه زیادی به ارائه نتایج اقدامات آبخیزداری و آبخوانداری به صورت عمومی نداشتیم. مطالبات مردم و درخواست های مکرر برای اجرای عملیات آبخیزداری نتیجه تبلیغات و ارائه گزارشات تصویری و خبری نبوده است بلکه بازخوردها مثبت اقدامات در زندگی مردم باعث افزایشات مطالبات عمومی و دولتمردان شده است. اما یکی از برنامه های محوری امسال برقراری ارتباط موثر با آحاد جامعه و ارائه گزارش پیشرفت و نتایج اجرای اقدامات آبخیزداری و آبخوانداری به مردم است. به این منظور دفتر روابط عمومی و اموربین الملل سازمان با برنامه ریزی در سطح ملی و سطح استانی از ابتدای شروع برنامه صندوق توسعه در تلاش هستند تا امسال با تمام توان گزارش های اجرایی و عملکردی ما را در استان ها و همچنین از طریق نشریات و رسانه ملی به مردم عزیز گزارش نمایند و ما با کمال میل آماده پذیرش نظرات نخبگان، مردم و مجموعه مسئولین نظام هستیم تا به امید خدا بتوانیم در سال آینده با جلب اعتماد همه مردم و مسئولین با قوت و قدرت بیشتری انجام وظیفه نماییم. تا کنون در استان ها و در سطح ملی خبرنگاران برای دریافت دعوت شده اند و برنامه هایی از صدا و سیما پخش شده است و این مهم ادامه خواهد داشت. البته درخواست من از مجموعه اصحاب رسانه ارائه گزارشات با نگاهی منصفانه و علمی است. گاهی دیده می شود که از ادبیات غیر علمی و غیر مستند در ارائه خبر استفاده می شود. ما نیازمند مشارکت آحاد مردم هستیم، پس از همه شما درخواست همکاری داریم.