تاریخ انتشار :سه شنبه ۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۰
کد مطلب : 79480
سرمایه داری بدون کارایی، آلودگی بدون رشد اقتصادی، غارت منابع طبیعی  و منابع مشترک بدون ایجاد پس انداز و سرمایه گذاری  از جمله شیوه های حکمرانی است که  منحصر به فرد است و قواعد و نکات آن  راباید استخراج و دردانشگاه ها تدریس کرد.در این باره شاید خواندن حکایت منسوب به قدح یا به روایتی آفتابه سلطان حسین شاه خالی از لطف نباشد.
حکایت سطان حسین شاه  و تخریب محیط زیست
به گزارش زیست آنلاین، آقای عیسی کلانتری ریاست محترم سازمان محیط زیست پیرو سخنرانی های جنجالی و همیشگی خود درباره تخریب محیط زیست و سپس فراموش کردن همه آن ها اخیرا فرموده اند :
صنایع معدنی ما ارزش افزوده‌شان در حد یک دهم تخریب محیط زیستشان نیست. واقعاً باید چه کرد؟ 
  ۲۵ هزار میلیارد تومان دو خودروساز پیش فروش می‌کنند و ۱۵ هزار میلیارد تومان بدهکار می‌شوند و آلودگی‌ها شهری باقی می‌ماند.
البته ایشان به آمارهای مختلفی درباره ثروت اندک ناشی از تخریب محیط زیست در بخش های کشاوری وحتی به صورت کلان تر تولید ناخالص ملی هم پرداخته اند که در خبرگزاری ها قابل دسترس است.

سرمایه داری بدون کارایی، آلودگی بدون رشد اقتصادی، غارت منابع طبیعی  و منابع مشترک بدون ایجاد پس انداز و سرمایه گذاری  از جمله شیوه های حکمرانی است که  منحصر به فرد است و قواعد و نکات آن  راباید استخراج و دردانشگاه ها تدریس کرد.در این باره شاید خواندن حکایت منسوب به قدح یا به روایتی آفتابه سلطان حسین شاه خالی از لطف نباشد

نقل است که در زمان شاه سلطان حسین صفوی ، تجار فرنگ برای عرض ارادت، آفتابه چینی ای که یک چارک وزن داشت و چهار من آب میگرفت را پیشکش شاه  کردند و او از سبکی  و در عین حال آبگیری آن خوشش آمد به همین خاطر به صنعت گران دربار  دستور داد که  از روی آن نمونه ای وطنی بسازند. آنها هم پس از چندروز آفتابه ای شبیه آن آوردند با این تفاوت که این یکی چهار من وزن داشت و یک چارک آب میگرفت! 
 شاه سلطان حسین هم برسرشان فریاد زد که: پدرسوخته ها! شماها پشت و رو عمل کرده اید که! باید یک چارک وزن می گرفت و چهارمن آب .
صنعت گران دربار هم خیلی با جدیت جواب دادند که تصدقتان گردیم قبله عالم!  آنها کافرند از مصالحش زده اند ما مسلمانیم و چنان نتوانیم!

تخریب محیط زیست و حکایت شاه سلطان حسین

حالا حکایت مواجهه  نظام حکمرانی ما در بیش از نیم قرن گذشته با مفهوم پیشرفت و مدرنیته همین بوده است .
نظام های مختلف حکمرانی در ایران  دیدند سرمایه داری در جهان غرب یک چارک تخریب محیط زیست دارد و چهارمن رفاه می آورد در نتیجه دستور دادند به تکنوکرات ها که  بروند تقلید کنند و عین اش را در وطن پیاده کنند .
اما از آنجایی که این تکنوکرات ها، آلوده به فساد سازمان یافته، انتخاب بر اساس دوری و نزدیکی به اشخاص صاحب نفوذ در دستگاه های سیاسی وقت بوده، ریاکاری های عقیدتی و...بودند و در نتیجه ناکارآمدی شان شهره خاص و عام بود، نوعی سرمایه داری و توسعه آورده اند که  که چهارمن تخریب محیط زیست داشت و یک چهارم رفاه می آورد و تاسف بار اینکه آن رفاه هم بیش از آنکه در جامعه توزیع شود بر سر سفره های خواص و ژن های خوب نشسته است. به همین جهت بر خلاف تجربه غرب که صنعتی شدن باعث دست کم پیشرفت ظاهری و موقت به بهای قربانی شدن منابع طبیعی و افزایش آلودگی شد ما منابع طبیعی مان را به خاطر "هیچ" از دست دادیم و نه رفاه برایمان ماند و نه محیط زیست.

https://zistonline.com/vdchvknq.23nw6dftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما