تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۰۰
کد مطلب : 80200
آموزش، ترويج و توسعه فرهنگ منابع طبيعی فعاليت های مستمری است به منظور ايجاد تغييرات مطلوب در دانش، بينش و رفتار مردم، بهره برداران و مجريان طرح ها و تسهيل مشاركت آنان در فرآيند برنامه های حفاظت، احياء، توسعه و بهره برداری اصولی و پايدار از جنگل، مرتع ، بيابان و حوزه های آبخيز كشور.
پارادایم آموزش و ترویج شبکه ای و تکثرگرا منابع طبیعی
به گزارش زیست آنلاین، دستيابی مطلوب به دستاوردهاي فوق نيازمند تعريف و تدوين برنامه اي منسجم، كارآمد و همسو و هماهنگ با ساير فعاليت ها و برنامه هاي محوري مديريت شبکه اي و تکثرگرا منابع طبيعی با نگاه پارادايمی می باشد كه در اين مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است.

فلسفه آموزش و ترویج شبکه ای و تکثرگرا منابع طبیعیبه طور كلی، اگر انسان آموزش ديده، تنها داراي بينش و تفکر علمی باشد، صرفا با تاكيد بر "نمود" خويشتن خواهان آن است تا مشکلات پيچيده حوزه منابع طبيعی را رفع كند. اين درحالی است كه به نهاد خود، آينده و انتطارات و آرزوهاي وي و جامعه توجه اي نخواهد داشت. امّا با داشتن تفکر فلسفی در كنار بينش علمی براي چالش با محيط در حال تغيير خود را مهيا می سازد، تا بطور حکيمانه ترسيم روند انتظارات و آرزوهاي بشري و ماورايی را نيز مورد توجه قرار دهد و تلاش خواهد كرد تا به شناخت عميق تري از واقعيات دست پيدا كند. همچنين، آمادگی لازم براي روبرو شدن با مشکلات تخريب سرزمين، تغيير اقليم، بحران آب، نا امنی غذايی و اكولوژيکی و فقر فرهنگی، مادي، دينی و غيره را دارد (شاه ولی، ۱۳۹۲).

با روشن شدن تفاوت بينش علمی و فلسفی، تبيين فلسفه آموزش و ترويج شبکه اي و تکثرگرا منابع طبيعی بهتر معلوم می گردد. بطور كلی، فلسفه آموزش و ترويج در هر حوزه از جمله منابع طبيعی، داراي يک نظام خاص نيست. بلکه از مطالعه و تجزيه و تحليل مشکلات، مسائل و علايق متناقض حاكم بر عرصه هاي منابع طبيعی سرچشمه می گيرد. با توجه به فلسفه آموزش و ترويج در جامعه، معيارهاي روشن و مشخص كننده اي براي تعيين خط مشی هاي اساسی و انتخاب اهداف كلی و جزئی نظام آموزشی جامعه به دست می آيد. زيرا نتيجه كلی داشتن يک مبناي فلسفی روشن و اعتقاد به اصول آن براي يک نهاد، اين است كه از تلف شدن اوقات گرانبهاي عمر نسل هاي يک جامعه و منابع مادي و معنوي آنها، جلوگيري به عمل آورد. بنابراين، فلسفه آموزش و ترويج بويژه در اين مطالعه، بايد روشن نمايد كه چرا در جوامع مختلف، افراد براي اهداف متفاوت آموزش می بينند؟ هدف غايی از آموزش و ترويج صيانت از منابع طبيعی چيست؟ آيا هدف غايی افراد از اين آموزش و ترويج يکی است؟ آيا مخاطبان مختلف اين حوزه بايد آموزش و ترويج يکسان ببيند؟ آيا آموزش آنها بايد عمومی يا تخصصی باشد؟ آيا آموزش آنها بايد نظري يا عملی باشد؟ آيا آموزش آنها بايد فنی يا اعتقادي باشد؟ و سؤال كليدي اين است كه چرا بايد از ظرفيت همه دست اندركاران و ذينفعان براي آموزش و ترويج صيانت از منابع طبيعی استفاده كرد؟ به اين ترتيب فلسفه آموزش و ترويج صيانت از منابع طبيعی بايد داراي ويژگی هاي زير باشد.

- تلفيقی از اصول علمی و معرفتی باشد.

- اهداف غايی (مادي و معنوي) آموزش را بايد مشخص نمايد.

- راه عملی ساختن اهداف آموزش را بايد نشان دهد.

بررسی جايگاه فلسفه در آموزش و ترويج شبکه اي و تکثرگرا منابع طبيعی در حال حاضر گوياي آن است كه متأسفانه در آموزش و ترويج صيانت از منابع طبيعی اصولاً به فلسفه آموزش و ترويج كمتر توجه می شود و برنامه هاي آموزشی و ترويجی عمدتاً با بينش صرف علمی طراحی و اجرا می شوند. همچنين، اگر فعاليت آموزشی و ترويجی در اين زمينه انجام گرفته است، غالباً با فلسفه ايده آليسم يا رئاليسم و نهايت امر پراگماتيسم است (حجازي، ۱۳۸۵). اين مکاتب در آموزش و ترويج فقط به نمود انسان و محسوسات توجه می كنند و به نهاد انسان توجه اي ندارند و بنابراين نمی توانند به اهداف غايی مادي و معنوي آموزش و ترويج دست پيدا كنند. در حالی كه فلسفه اسلام براي آموزش و ترويج اين است كه انسان ها بايد آموزش ببينند تا به تکليف خود واقف شوند كه در غير اين صورت در محدوده عقل و علم تجربی خود عمل خواهند نمود (شاه ولی، ۱۳۹۲).

بیشتر بخوانید: فرهنگسازی مهم ترین راهکار احیای منابع طبیعی و تالاب ها پارادایم آموزش و ترویج شبکه ای و تکثرگرا منابع طبیعیشناخت پارادايمی از واقعيت ها و پديده ها، پايين تر از شناخت فلسفی و در مرحله ي بالاتر از شناخت نظري قرار دارد. ولی بهرحال، سطح پارادايمی در طراحی برنامه هاي آموزشی و ترويجی مورد توجه قرار نمی گيرند. در حالی كه رويکردهاي آموزشی و ترويجی می بايد از سطوح الگوها و نظريه هاي علمی به سطوح پارادايمی و فلسفی ارتقاء پيدا كنند. هر چه به سمت سطوح بالاتر معرفتی يعنی معرفت پارادايمی و مکتبی/فلسفی حركت شود كل نگري و جامعيت در آنها بيشتر می شود (شاه ولی و ابراهيمی،۱۳۹۴ ).  خوش بينانه ترين وجه آن است كه در طراحی برنامه هاي آموزشی و ترويجی بويژه در مطالعه حاضر بايد يک تركيب متعادل از سطوح الگوها، نظريه ها، پارادايم ها و مکتب ها/فلسفه ها مورد توجه قرار گيرد(ایمان، ۱۳۸۷: ۳۵-۲۸ ؛ ابدی، ۱۳۹۲: ۲۷۳ و شاه ولی، ۱۳۹۳)

متأسفانه پارادايم هاي مکاتب"اثبات گرا"، "پسااثبات گرا"،"انتقادگرا" و "ساخت گرا" غالبا در آموزش و ترويج صيانت از منابع طبيعی رويکردي كالبد شکافانه دو زمانه از گذشته تا حال ارائه می دهند تا عوامل موثر بر تخريب و بهره برداري بی رويه از اين منابع را شناسايی نمايند. اين پارادايم ها همچنين به دنبال جدايی ارزش هاي دينی از عرصه هاي منابع طبيعی هستند و لذا تمركز اصلی آموزش و ترويج صيانت از منابع طبيعی، در اين پارادايم ها انتقال فن آوريها به گروه هاي هدف است و به عامل انسانی در اين باره توجه كمتري دارند. زيرا آنها انسان را موجودي مادي، توليد محور و منفعت طلب تلقی می كنند. تلاش هاي آن ها به دليل توجه نداشتن به رابطه انسان با منابع طبيعی و پويايی اخلاق حفاظت از منابع طبيعی از يک سو و مادي گرائی آن ها از سوي ديگر كارساز نبوده است. اين در حالی است كه بهره برداري بی رويه از منابع طبيعی در زمان حاضر در نگاه و تفسير انسان ها از اين منابع و ناهماهنگی دست اندركاران مديريت منابع طبيعی ريشه دارد. به بيان ديگر، مشکل اصلی نوع پارادايم و عدم انسجام سازمانی است. بنابراين هرگونه تلاش براي صيانت از منابع طبيعی و بهره برداري بهينه از آن ها را بايد از اصلاح و بازنگري پارادايم دست اندركاران و ذينفعان آغاز نمود. بی شک، نگاه عميق به ماهيت پارادايم هاي غيرمتعالی و غيرتوحيدي بيانگر اين است كه هر يک از آنها به نوعی منابع طبيعی را يک واقعيت بيرونی، غيرانسانی و مقهور انسان می دانند كه بايد مورد بهره برداري قرار گيرد و به صيانت از اين نعمت الهی توجه كمّی دارند. در صورتی كه حل مسائل منابع طبيعی و پيامدهاي آن ها، همراهی علم و معرفت دينی و انسجام دست اندركاران مختلف مديريت منابع طبيعی را می طلبد. بنابراين براي شناخت مسايل منابع طبيعی و صيانت از آن ها به يک تغيير نگاه و نيز به هر دو نور "علم" و"دين" و با يک دستگاه نقد متعادل و سه زمانه (گذشته، حال و آينده) و براي آموزش و ترويج متعالی صيانت از منابع طبيعی، بايد رويکرد شبکه اي و تکثرگرا مبتنی بر پارادايم متعالی و توحيدي مد نظر قرار گيرد. در پارادايم توحيدي و متعالی سازگار با بوم فنی و معرفتی كشور، آموزش و ترويج صيانت از منابع طبيعی علاوه بر انتقال و اشاعه فن آوريهاي نوين، نقش هاي ديگري همچون؛ تربيت انسان متعهد و متخصص، توانمندسازي و مهياسازي انسانها، توجه به نهادهاي بومی، نهادهاي مردم نهاد، تعاونی ها، توسعه فرهنگی، آموزش مهارت ها به جوامع محلی، ارتقاء سطح دانش، بينش و مهارت مردم و بهره برداران، جلب مشاركت مردم و دست اندركاران مختلف با رويکرد شبکه اي و تکثرگرا در مديريت پايدار منابع طبيعی را مد نظر دارد و به طور خلاصه به هر دو "نمود" و "نهاد" انسان توجه می كند (حسینی، ۱۳۸۰ و شاه ولی، ۱۳۹۳)

بنابراين اين پارادايم با توجه به ويژگی هايش می تواند فرصت مناسبی را براي دست اندركاران آموزش و ترويج متعالی منابع طبيعی و به منظور صيانت از آنها با در نظر گرفتن آموزه هاي دينی و علمی فراهم سازد. با توجه به مباحث و موضوعات مورد بحث در صيانت از منابع طبيعی، چنين آموزش و ترويجی سازگارترين گزيدار خواهد بود (شاه ولی و ملکیان، ۱۳۹۳: ۶۸-۴۳).

تخریب منابع طبیعی نابودی زندگیستجایگاه آموزش و ترویج شبکه ای و تکثرگرا منابع طبیعیامروز نقش منابع طبيعی بعنوان بستر حيات و توسعه پايدار در مواجهه با چالش هاي زيست محيطی نظير تخريب سرزمين، تغييرات آب و هوايی، بحران آب، انرژي، كاهش تنوع زيستی، نا امنی غذايی و ناامنی معيشت روستايی آشکار گشته است. از طرفی به لحاظ تأثير عميقی كه بين چالش هاي فوق و مسائل اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی و نيز الگوهاي توسعه اي با روند تغييرات منابع طبيعی وجود دارد، توجه به جنبه هاي مديريت شبکه اي و تکثرگرا منابع طبيعی و رعايت الزامات حفاظت از آن بيش از پيش نمايان شده است.

در حال حاضر، اگرچه با بهره مندي از پشتوانه هاي علمی و تحقيقاتی، درک بهتر و دقيق تري از علل و عوامل تخريب منابع طبيعی بدست آمده و راهبردهاي متنوعی نيز براي توقف تخريب و بهبود وضعيت منابع طبيعی ارائه گرديده است، اما با اين حال، ضروري است تا در كنار و به موازات توجه به مسائل و عوامل بيوفيزيکی، جنبه هاي اقتصادي و اجتماعی و نيز ترويج، آموزش و ارتقاء آگاهی و فرهنگ سازي در فرايند حفظ، احياء، توسعه و بهره برداري پايدار از منابع طبيعی مد نظر قرار گيرد. به عبارتی، استفاده از منابع طبيعی بيش از آنکه يک مقوله زيست محيطی باشد، نشأت گرفته از يک ساختار پيچيده و همه جانبه شامل مجموعه اي از عوامل اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی و حتی سياسی است كه تحت تأثير اين مجموعه بهم تنيده، فضاي لازم براي استفاده از منابع بوجود می آيد. بديهی است چنانچه بهره برداري از هريک از اجزاي تشکيل دهنده اين ساختار، متوازان، متعادل و مبتنی بر رعايت اصول و توسعه پايدار نباشد، علاوه بر منابع طبيعی؛ بر ساير بخش ها نيز تأثير بسيار مخربی خواهد داشت. بر اين اساس، رويکرد شبکه اي، تکثرگرا، سيستمی، جامع نگر، يکپارچه و مبتنی بر ترتيبات مشاركتی، به عنوان يک مقوله بنيادين در ادبيات توسعه پايدار منابع طبيعی مورد تاكيد و توجه قرار گرفته است (قاسمی و همکاران، ۱۳۹۳). در اين شيوه از مديريت، دولت تنها بازيگر و تصميم گير براي مديريت منابع طبيعی نيست، بلکه با به رسميت شناختن ساير كنشگران و دست اندركاران تلاش میكند راهکارهايی براي حضور فعالانه كليه دستگاه ها، سازمانها، نهادها، تشکل ها و آحاد جمعيت بهره بردار براي دستيابی به توسعه پايدار منابع طبيعی بيابد (همان).

الگوي آموزش و ترويج شبکه اي و تکثرگرا منابع طبيعی، موجب همسويی اهداف كليه دست اندركاران شده و زمينه لازم را براي توليد و به كارگيري خلاقيت ها و توانمندي هاي آحاد جمعيت تحت تاثير فراهم می آورد. به اين ترتيب فضاي پوياتري براي يادگيري از هم و خلاقيت ايجاد گشته و شرايط مناسبی براي گسترش سطح همکاري و همدلی بين مديران و كارشناسان دولتی، با كليه دست اندركاران عرصه منابع طبيعی به ويژه دست اندركاران آموزش، ترويج و مشاركت هاي مردمی فراهم می شود (همان).

موضوع مشاركت از ديرباز ريشه در فرهنگ و آموزه هاي دينی ما داشته است. مروري بر دانش غنی بومی كشور در زمينه مديريت منابع طبيعی به روشنی بيانگر اين واقعيت است كه الگوهاي شبکه اي، تکثرگرا و مشاركتی در مديريت منابع آب، مديريت جنگلها و مراتع و محيط زيست، بسيار كارآمدتر از سيستم هاي تمركزگرا و يکسويه عمل كرده اند.

مشاركت واقعی، هزينه هاي اعمال حاكميت دولتی و نظارت را كاهش می دهد، بردباري و شکيبايی دست اندركاران را نسبت به يکديگر افزايش داده، دلسوزي بيشتري نسبت به حفاظت و صيانت از عرصه هاي منابع طبيعی ايجاد كرده و به پديدآمدن فضاي تعاملی بين تمامی دست اندركاران كمک می نمايد.

اما استقرار راهبرد مديريت شبکه اي، تکثرگرا و مشاركتی با هدف سهيم نمودن تشکل ها و جوامع محلی در سياست گذاري، برنامه ريزي، اجرا و پايش و ارزيابی فعاليت هاي منابع طبيعی، بيش از هر چيز نيازمند تحول بنيادين در نظام ترويج و آموزش و خدمات مشاوره اي روستايی است. تجارب و درس آموخته هاي بدست آمده در ارزيابی فعاليتهاي مهياسازي، توانمندسازي و ظرفيت سازي جوامع محلی به روشنی بيانگر ضرورت بازنگري در جايگاه و شيوه هاي ترويج و آموزش در توانمندسازي و ظرفيت سازي در سازمان هاي دولتی و نهادهاي مرتبط، بهره برداران از منابع طبيعی، كشاورزان، تعاونیها، نظام هاي صنفی، بخش خصوصی و تشکلهاي رسمی و عرفی و بومی می باشد (همان).

ماموریت آموزش و ترویج شبکه ای و تکثرگرا منابع طبیعیماموريت آموزش و ترويج شبکه اي و تکثرگرا منابع طبيعی، ارتقاء سطح دانش، بينش و مهارت حرفه اي مجريان و بهره برداران و ساير اقشار جامعه و جلب مشاركت مجريان، بهره برداران، تشکل ها و آحاد جامعه در حفاظت، احياء و توسعه پايدار منابع طبيعی و حوزه هاي آبخيز می باشد (لقمان پور و همکاران، ۱۳۹۳: ۲۵)

بیشتر بخوانید: جلب مشارکت مردمی در طرح های حفاظت جنگل هامخاطبین آموزش و ترویج شبکه ای و تکثرگرا منابع طبیعیآموزش و ترويج شبکه اي و تکثرگرا منابع طبيعی بطور كلی با سه دسته مخاطب بشرح ذيل مواجه است.

مجريان و بهره برداران اعم از جنگل نشينان، مرتعداران، حاشيه نشينان مناطق كويري و ساكنين حوزه هاي آبخيز و تشکل هاي تخصصی

مسئولين، برنامه ريزان وسياستگذاران دستگاه هاي متعدد (مانند قواي سه گانه، وزارت خانه ها، استانداران، فرمانداران، بخشداران، ائمه جمعه، نمايندگان مجلس و ..(

ساير اقشار جامعه (دانشجويان، دانش آموزان، زنان، طلاب، كارمندان، كارگران و ...) (همان).

بیشتر بخوانید: نقش مشارکت مردمی در اجرای پروژه‌های منابع طبیعی و آبخیزداری برای حفظ منابع طبیعی باید آموزش را توسعه دادرئوس برنامه ها، سیاست ها و راهکارهای اجرایی آموزش و ترویج شبکه ای و تکثرگرا منابع طبیعی - بستر سازي براي سازماندهی و تشکيل نظام هاي صنفی، تعاونی ها و اتحاديه هاي مختلف منابع طبيعی و آبخيزداري

 - مهياسازي و توانمندسازي تشکل هاي تخصصی زيربخش منابع طبيعی و آبخيزداري (تعاونی ها،اتحاديه ها، نظام هاي صنفی، انجمن هاي صنفی و...) و برون سپاري وظايف در راستاي اصل ۴۴ و قانون افزايش بهره وري

 - جلب مشاركت تشکل هاي تخصصی و سازمان هاي مردم نهاد، دهياران، شوراهاي اسلامی روستاها، جوامع محلی، نهادهاي محلی در مديريت تکثرگرا منابع طبيعی

 - آسيب شناسی از عملکرد تشکل هاي تخصصی منابع طبيعی و آبخيزداري و ارائه راهکار براي ارتقاء عملکرد آنها

 - بهره مندي از اعتبارات استانی درجهت فعاليت هاي آموزشی، ترويجی و مشاركتی (اعتبارات مناطق محروم، اعتبارات خشکسالی، اعتبارات آموزشی و ترويجی جهاد كشاورزي و ... )

 - تسريع انتقال يافته هاي تحقيقاتی از موسسات و مراكز تحقيقاتی به مجريان و بهره برداران و تشکل هاي تخصصی

 - برنامه ريزي در جهت ارتقاي همکاري هاي فرابخشی و ميان بخشی دستگاه هاي دولتی و غير دولتی در امر حفظ، احياء، توسعه و بهره برداري بهينه عرصه هاي منابع طبيعی

 - تهيه و تدوين استانداردهاي آموزشی دوره هاي آموزش مجريان و بهره برداران منابع طبيعی

 - اصلاح و بازنگري دوره هاي آموزش مجريان و بهره برداران منابع طبيعی با مشاركت بهره برداران و تشکل هاي تخصصی

 - افزايش بهره وري دوره هاي آموزشی و ترويجی مجريان طرح ها و بهره برداران منابع طبيعی

 - بررسی اثربخشی دوره هاي آموزشی مجريان و بهره برداران منابع طبيعی و آبخيزداري

 - بهره گيري از پتانسيل نظام هاي صنفی كشاورزي و منابع طبيعی، شركت هاي خدمات مشاوره اي و ترويجی و تشکل هاي مردمی در جهت آموزش، ترويج و توانمندسازي بهره برداران منابع طبيعی و آبخيزداري

 - بکارگيري روش هاي نوين آموزشی براي تغيير در دانش، بينش و مهارت مجريان و بهره برداران منابع طبيعی و آبخيزداري

 - فعال سازي نظام آموزش مبتنی بر آموزش آموزش دهندگان (Training of Trainers)

 - گسترش فرهنگ منابع طبيعی در بين اقشارجامعه، مسئولين، كاركنان دولت، روستائيان، دهياران و ...

 - شناسايی و سازماندهی جوامع محلی (همياران طبيعت) در قالب تعاونی هاي همياران منابع طبيعی و استفاده از ظرفيت آنها در مديريت تکثرگرا منابع طبيعی

 - استفاده بهينه از ظرفيت ها و قابليت هاي رسانه اي دستگاه هاي ارتباط جمعی در امر آموزش و ترويج منابع طبيعی

 - شناسائی و تشويق نمونه هاي هاي برتر منابع طبيعی و آبخيزداري

 - ايجاد الگوهاي آموزشی و ترويجی بخش منابع طبيعی (جنگل ، مرتع ، بيابان و آبخيز، حفاظت و امور اراضی)

 - مستند سازي از فعاليت هاي آموزشی، ترويجی و مشاركتی موفق و برتر منابع طبيعی و آبخيزداري

 - برنامه ريزي به منظور تهيه و توليد مواد كمک آموزشی (بروشور، نشريه، CD و ...) براي مجريان طرحها، بهره برداران و ساير اقشار جامعه

 - بازديدهاي تخصصی (ويژه مجريان و بهره برداران) و عمومی(آحاد جامعه) از طرح هاي الگويی و شاخص منابع طبيعی

 - برگزاري كارگاه هاي برنامه ريزي مشاركتی مسئولين كارشناسان و مجريان پيشرو منابع طبيعی

- برنامه ريزي براي برگزاري نمايشگاه ها و جشنواره هاي مرتبط (مانند جشنواره صنوبر، مرتع و ...)

 - جمع آوري و تدوين دانش بومی بخش منابع طبيعی و آبخيزداري و تلفيق آن با دانش نوين

 - حضور سازمان هاي مردم نهاد در مراسم هفته منابع طبيعی و انعکاس فعاليت ها و عملکرد آنها از طريق رسانه هاي گروهی

 - بهره گيري از دستاوردهاي علمی و فنی و تجربيات داخلی و خارجی در امر آموزش فرهنگ منابع طبيعی

https://zistonline.com/vdcjy8eo.uqeyyzsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما