زیست آنلاین: که ما نمی توانیم با " شرایط غیر منتظره یا غیر قابل پیش بینی " سازگاری پیدا کنیم زیرا ما آماده نیستیم که آنها را مدیریت کنیم و یا به مقابله با آن ها بپردازیم.
به گزارش زیست آنلاین، نیویورک تایمز یک قطعه جالب از ویلیام گیل منتشر کرده است. در این مطلب او استدلال می کند که ما نمی توانیم به "ناشناخته های موجود در طبیعت" سازگاری پیدا کنیم زیرا ما آماده نیستیم که به مقابله با تمام جوانب از پیش تعیین نشده آن بپردازیم.
در نگاه اول ممکن است این منطق درست به نظر برسد اما، در سطح کلی تر این ادعا نادرست است.
نویسندگانی مانند جول ورن و ایساک آسیموف تخیل ما بر چشم انداز آینده جهان را گسترش دادند و کتابی در خصوص آینده جهان متصور شده اند که احتمالا خوانندگان داستان علمی تخیلی از خواندن آن لذت بسیار می برند.
ما در دنیای علم زندگی می کنیم، امروزه میلیاردها نفر از سواد اجتماعی بهره مند هستند و دسترسی بی سابقه ای به اطلاعاتی که گوگل در اختیار آنها میگذارد، دارند.
اما دانشمندان و نویسندگان بی شماری هستند که به دنبال کسب شهرت بیشتر به انتشار مطالب بیشتر حیرت آور و تعجب برانگیز می پردازند. به عنوان مثال، موفقیت دیوید والاس ولز و چاپ کتاب اخیر او تحت عنوان زمین غیرقابل تحمل، گواهی از این مطلب است.
نکته ای که در این کتاب مشهود است ایجاد حیرت و ترس بیشتر برای این است که تخیل ما راضی شود البته بیشتر هدف او از نوشتن این کتاب آن است که او امیدوار است که طبقه متوسط را برای حمایت از مالیات بر کربن در دنیای امروز سوق دهد که البته باید یادآور شد، قطعا این نتیجه سیاسی خوشحال کننده خواهد شد.
مهمتر از همه، "گسترش ذهن" از طریق کتاب والاس-ولز به ما کمک می کند تا با تغییرات اقلیمی و آب و هوایی سازگار شویم. اگر ما از سناریوهای ترسناک مطلع شویم، افراد را تحت الشعاع قرار می دهیم و به دنبال کارآفرینان پیش می رویم تا سرمایه گذاری های خود را برای رفع درد و کاهش مشکلات آینده آغاز نمایند. آقای گیل معتقد است که تمام ۷،۴ میلیارد نفر در این سیاره در مورد آینده نقش آفرین هستند.
یک دید کلی تر، این است که بسیاری از ما آگاه هستیم که ناشناخته های طبیعی وجود دارد و این باعث می شود ما به جستجوی سرنخ ها و راه یافتن به دانش برای کشف آنها بپردازیم. این فرایند کشف با جمع آوری داده های بهبود یافته (انقلاب بزرگ داده ها) و رایانه های سریع تر و روش های آماری بهتر (AI و Learning Machine) برای تشخیص الگوهای جدیدی که ما قبلا نمی دانیم میسر خواهند شد.
آقای گیل در کتاب خود یک مدل "تایتانیک" دارد که ما درون کشتی بزرگ قرار داریم ولی از دیدن کوه یخ غافل می مانیم و با این حجم از غفلت تمام افراد ساکن در آن را از بین می بریم. منظور گیل از این مفهوم این نیست که ما بیشتر وقت خود را صرف «جست و جوی کوه یخ» کنیم اما باید آگاه باشیم که برای مثال افزایش انتشار گازهای گلخانه ای می تواند منجر به اتفاقات ترسناکی نظیر کوه یخ باشد.
این آگاهی از ناشناخته ها چیزی است که ما را از میمون ها و موجودات دیگر متفاوت می کند. این قدرت آینده نگری و تحلیل سرمایه انسانی ما است - و این سهام و سرمایه کلیدی هر روز رشد می کند و مهم تر آنکه در قلب آن چیزی است که ما را قادر می سازد تا با این چالش سازگار شویم.
البته برخی ادعاهای مربوط به آینده ما اشتباه بوده است اما اجازه دهید روند علمی، آنها را ارزیابی کند. چراکه ما ظرفیت جمع آوری داده ها و ابزارها و قدرت محاسبات را برای تجزیه و تحلیل تمام این ادعا ها داریم، فقط به تخمین های دقیق تر در مورد مجموعه ای کامل از آینده انسان نیازمندیم.البته با توجه به اینکه ۷.۴ میلیارد نفر در این سیاره وجود دارند، ما می توانیم راه های مختلفی را برای این بازی شطرنج بزرگ پیدا کنیم./منبع : blogspot
جهت مشاهده مهمترین مطالب مرتبط می توانید بر روی هر یک از عناوین زیر کلیک کنید: