نتایج پژوهشها نشان میدهد باوجود این که کشاورزان خطر خشکشدن دریاچه ارومیه را درک کردهاند؛ این ادراک منجر به انجام رفتارهای عملی کاهش ریسک در سطح قابل قبول نشده است.
به گزارش زیست آنلاین، خشکسالی پرهزینهترین بلای طبیعی به لحاظ کاهش تولیدات کشاورزی و رنج و عذاب روستاییان به شمار میرود. از جمله معضلات طبیعی که از حدود دو دهه پیش در ایران اتفاق افتاده است خشکسالی دریاچه ارومیه است. بررسیهای کارشناسی مشخص کرده که امروزه اثرات خشکسالی دریاچه ارومیه به صورت سرمازدگی محصولات کشاورزی، تلفات دامهای روستاییان، افزایش سرطان دستگاه تنفسی و گوارشی انسان، مشکلات و بیماریهای پوستی، کاهش کیفیت خاک و افزایش شوری آن، افت شدید آب سفرههای زیرزمینی، تخلیه روستاها و مهاجرت به مناطق شهری و ناهنجاریهای اجتماعی بروز یافته است.
در پژوهشی که علی مجنونی توتاخانه و محمد ظاهری انجام دادهاند آمده است: «درک اهمیت خشکسالی توسط روستاییان و تنظیم رفتارهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در راستای کاهش ریسک خشکسالی به عنوان یکی از راهکارهای جدید و موفق در کاهش اثرات زیانبار خشکسالی تلقی میشود که اصطلاحاً تحت عنوان رفتارهای تجربی روستاییان نام برده میشود. میتوان گفت رفتارهای تجربی روستاییان در برابر کاهش ریسک خشکسالی مجموعهای از کنشهای مربوط به خطرات وقوع خشکسالی در یک طیف وسیع شامل احساسات، تمایلات و آمادگیهای خاص، منابع و امکانات مادی و معنوی برای رفتار نسبت به خشکسالی است.»
این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع تبیینی- علی است. با روش نمونهگیری نظاممند، از میان ۸۸ روستایی که در فاصله ۳۰ کیلومتری خط ساحلی کرانه شرقی دریاچه قرار داشتند ۴۳ روستا به عنوان سطح نهایی تحلیل انتخاب شدند. در انتخاب روستاها سعی شد روستاها با ابعاد مختلف جمعیتی، از نظر وضعیت استقرار، دوری و نزدیکی به دریاچه، موقعیت روستا نسبت به منابع آبی و تعداد روستای هر شهرستان مد نظر قرار گیرد تا اصل تصادفی و جامعیت نمونهگیری رعایت شده باشد. بر اساس نتیجه فرمول کوکران ۳۸۰ نفر به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.
در این پژوهش آمده است: «۶۲ درصد افراد را مردان و ۳۸ درصد را زنان تشکیل دادهاند. همچنین ۶۴.۳ درصد افراد در بخش کشاورزی، ۹ درصد در بخش دامداری، ۷.۷ درصد خانهدار و بقیه نیز در سایر کارها فعالیت داشتند. از نظر سطح سواد نیز ۶.۴ درصد افراد بیسواد، ۱۲.۵ درصد ابتدایی، ۱۶.۷ درصد راهنمایی، ۳۱ درصد دیپلم، ۱۷.۵ درصد لیسانس و ۱۵.۹ درصد نیز دارای تحصیلات تکمیلی و حوزوی بودند.»
محققان در این پژوهش میگویند: «میزان آمادگی روستاییان در برابر خشکسالی تحت تأثیر فرآیندها و ویژگیهای فردی و اجتماعی است؛ بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل رفتارهای تجربی روستاییان کرانه شرقی دریاچه ارومیه در برابر خطرات خشکسالی انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد باوجود ادراک خطر خشکسالی توسط روستاییان، این ادراک منجر به انجام رفتارهای عملی کاهش ریسک در سطح قابل قبول نشده است.»
بر اساس نتایج این پژوهش، جدی تلقینکردن خطر خشکسالی علیرغم ادراک ریسک آن ناشی از عواملی مانند ارجحیت منافع کوتاهمدت، پایین بودن سطح دانش و آگاهی و همچنین ضعف در برنامههای اجرایی بوده است. به طور کلی به نظر میرسد سطح آگاهی افراد از میزان خطر و رفتارهای کاهش ریسک در مورد هفت متغیر انتخاب محصول کشاورزی مقاوم به خشکسالی، دانش و مهارت، درآمد، سن، طول مدت اقامت در روستا، شرکت در برنامههای آموزشی، نوسازی و بهسازی کانالهای آبیاری مزارع و باغات، تأثیر به سزایی در ایجاد انگیزه در افراد جهت انجام رفتارهای عملی کاهش خطر خشکسالی اعم از انتخاب و کشت محصولات مقاوم به خشکسالی، بهسازی کانالهای آبیاری، شرکت در دورههای آموزشی و غیره دارد.»
یافتههای این پژوهش نشان میدهد از جمله متغیرهای مهمی که باعث کاهش ادراک ریسک خشکسالی روستاییان میشود تعصبات خوشبینانه، درآمد و مدت زمان اقامت در روستا است که تعصبات خوشبینانه ریشه در مشکلات فرهنگی و تقدیرگرایی و اعتقاد به قضا و قدر الهی در بین روستاییان دارد. همچنین روستاییان با درآمد بالا که عمدتاً منابع درآمدی خود را از کارهای غیر کشاورزی به دست میآورند، به دلیل از دست ندادن مزارع و باغات کمتر ریسک خشکسالی را درک کردند. در این زمینه میتوان گفت که از طریق ارتقای دانش و مهارت عمومی روستاییان میتوان نقش عوامل منفی مانند منفعت طلبی، رفع عادت شکننده روستاییان در زمینه خشکسالی و تعصبات کورکورانه آنها را از بین برد.
در این پژوهش آمده است: «با توجه به یافتههای این پژوهش پیشنهاد میشود که برای ارتقای رفتار حرفهای روستاییان به منظور کاهش خطر ریسک خشکسالی، به منظور آموزش و آگاهی بخشی به عنوان یک اصل مسلم توجه شده و همواره دانش و مهارت روستاییان در زمینههایی چون اصلاح الگوی کشت، راههای صرفهجویی در مصرف آب و استفاده از محصولات پربازده تقویت شود.»
این پژوهش در شماره ۳۳ نهمین دوره فصلنامه برنامهریزی منطقهای منتشر شده است.