گزارش ملی سيلاب نشان مىدهد احداث سدها بدون توجه به ارزيابی محيط زيستى، میتواند سبب بروز سیل شود.
به گزارش زیست آنلاین، گزارش ملی سیلاب که خلاصه آن به تازگی در اختیار عموم قرار گرفته است نشان میدهد که مخاطرات محیط زیستی تا چه حد در بروز سیلاب و افزایش خسارات ناشی از سیل موثر است برای مثال احداث پروژههای توسعه مانند پتروشیمی در حوضه آبریز تالابها موجب بروز سیل میشود.
پس از سیلابهای بزرگ زمستان سال ۱۳۹۷ و فروردین ماه ۱۳۹۸ که به ۲۰ استان کشور از جمله گلستان، لرستان، خوزستان، فارس و …خسارت وارد کرد و سبب کشته و مفقود شدن بیش از ۸۰ نفر و مجروح شدن بیش از ۱۰۰۰ نفر از مردم شد، دولت دستور نوشته شدن گزارش ملی سیلابها را صادر کرد.
بر اساس این دستور جمعی از متخصصان دانشگاههای مختلف کشور برای تهیه این گزارش انتخاب شدند و ریاست کارگروه بر عهده رئیس دانشگاه تهران قرار گرفت.
نسخه نهایی این گزارش در آذرماه سال ۱۳۹۹ به سرانجام رسید و روز گذشته از سوی وزارت نیرو خلاصه آن در اختیار عموم قرار گرفت.
در این گزارش به عوامل مختلف تاثیرگذار در وقوع سیل و همچنین مدیریت بحران پس از وقوع سیلاب پرداخته شده است.
یکی از فصلهای گزارش ملی سیلاب به محیط زیست و تاثیر تخریبها و پدیدههای محیط زیست بر وقوع سیلهای اخیر در ایران پرداخته شده است.
تخریب ۲۱ درصداز جنگلهای مازندران
بخش اصلی فصل محیط زیست گزارش ملی سیلاب اینگونه آغاز میشود:«از بین رفتن بخش وسیعی از جنگلهای هیرکانی در استانهای مازندران و گلستان، تخریب یا تغییر کاربری طبیعی بخشهایی از بیشهزارهای مناطق پیرامونی دز و کرخه، و همچنین تبدیل بخشهای مهمی از مراتع کلاس یک به کلاس دو در استانهای لرستان و شمال خوزستان نقش قابل توجهی در تشدید سیلابها داشتهاند.»
در این گزارش وضعیت جنگلهای مازندران به عنوان مثال مطرح شده و عنوان شده است که از سال ۶۵ تا ۹۷، سطح اراضی جنگلی استان مازندران از ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار هکتار به ۸۷۰ هزار هکتار رسیدهاست و اراضی جنگلی بیشتر به زمینهای کشاورزی و مناطق مسکونی تغییر پیدا کردهاند. این گزارش تاکید میکند که روند تخریبها همچنان ادامه دارد.
این اعداد نشان میدهد که در بازه زمانی ۲۱ درصد از اراضی جنگلی مازندران از بین رفتهاند.
جنگلها علاوه بر مهار و جذب آب در بالادست حوضه، از عوامل مهم در پایداری زمین محسوب میشوند. تجربه سیلابهای اخیر نشان میدهد زمین لغزشهای ناشی از سیلاب در محلهایی رخ داده که پوشش جنگلی تخریب شده بود.
به طور مشخص در گزارش ملی سیلاب آمده است که در بارشهای شدید فروردین ۱۳۹۸ آنچه سبب تشدید ابعاد خسارت شد، نبود قابلیت جذب آب در بالادست حوضه آبریز، نبود پوشش گیاهی مناسب برای حفاظت از خاک و افت قابلیت نفوذپذیری خاک به دلیل تخریب جنگلها و مراتع بالادست بود.
پروژههای توسعه مسیر ورودآب به تالاب را منحرف کرده است
در بخش دیگری از گزارش به اهمیت تالابها در جلوگیری از سیلاب اشاره شده و ارزش اقتصادی تالابها برای کنترل سیلاب ۴۶۴ دلار به طور متوسط برای هر هکتار تالاب اعلام شده است و گفته شده این مقدار با هزینههایی که برای سازههای ساخته شده برای مقابله با سیل انجام شده، قابل مقایسه است.
در ادامه اشاره شده است که چه اتفاقاتی برای تالابهای ایران افتاده که اکنون قابلیت مورد انتظار برای مقابله با سیل را ندارند. یکی از این عوامل تغییر کاربری اراضی حوضههای آبریز و زیرحوضههای تاثیرگذار بر تالابهاست که برای توسعه کشاورزی و همچنین پروژههای توسعهای همانند ساخت جاده، صنایع نفت، گاز و پتروشیمی انجام شده و موجب شدهاست مسیر ورود آب به تالاب منحرف شود.
عامل دیگر هم رشد گونههای گیاهی مهاجم عنوان شده که با کاهش ظرفیت ذخیره آب تالاب موجب سیلاب میشود. به صورت مشخص از تالاب شادگان برای این مشکل نام برده شده است.
یکی دیگر از مشکلات عنوان شده بر اساس گزارش ملی تالابها این مساله است که اندازهگیری دادههای پایه محیط زیستی مانند دادههای مربوط به کمیت و کیفیت تالابها انجام نمیشود.
این گزارش تاکید میکند که ضرورت حفظ تالابها برای مدیریت سیلاب آشکار است به طوری که در سیل سال ۱۳۹۸ وجود تالابهای آلماگل، آلاگل و آجیگل در استان گلستان با قرارگیری در مسیر سیلاب و با پتانسیل ذخیرهسازی حجم آبی معادل مخازن سدهای استان گلستان یعنی بیش از ۱۳۰ میلیون مترمکعب از طریق انحراف آب رودخانه اترک به تالابها، در کنترل سیلاب نقش موثری داشتند.
تغییر نظام هیدرولوژیکی رودخانه با احداث سد و انتقال آب
اگرچه مسئولان کشور همواره از سد به عنوان راهی برای جلوگیری از سیلاب نام بردهاند اما در این گزارش گفته شده احداث سد بدون ملاحظات زیست محیطی و همینطور انجام طرحهای بزرگ انتقال آب بین حوضهای بدون انجام مطالعات ارزیابی پیامدهای محیط زیستی یا بدون توجه به نتایج این مطالعات، در موارد بسیاری باعث کاهش جریان رودخانه و عدم تامین نیازهای محیط زیستی پیکرههای آبی شده است و این مساله رژیم هیدرولوژیکی رودخانهها را تغییر داده است.
برداشت بیرویه شن و ماسه
در گزارش ملی سیلاب به برداشت شن و ماسه از رودخانهها به عنوان دیلی دیگری برای بروز سیلاب یاد شده است .
در این گزارش آمده است:«برداشت بیرویه شن و ماسه از رودخانهها، تجاوز به حریم رودخانهها و از بین رفتن پیچ و خمشان، رودخانهها را شریانی کرده و خسارت سیل را افزایش داده است. … تجاوز به حریم رودخانه باعث کاهش آبگذری رودخانه و افزایش خسارات سیلاب شده است.»
تصرف بستر و حریم رودخانه
یکی از اولین خساراتی که در موقع سیلاب به وجود میآید مربوط به ساختمانها و سازههایی است که در حریم و بستر رودخانهها ساخته شده است که نه تنها موجب خسارت مالی میشود بلکه جان انسانها را هم به شدت به خطر میاندازد.
در گزارش ملی سیلاب تعداد متصرفان حریم و بستر رودخانهها در ایران ۸۲ هزار و ۹۰۲ مورد ذکر شده است که مساحتی حدود ۶۲ هزار و ۷۱۶ هکتار از بستر رودخانهها ۲۹ هزار و ۲۲۰ هکتار در حریم رودخانهها را تصرف کردهاند.
بیشتر این تصرفات برای کشاورزی بوده است.
در این گزارش عنوان شده که برای تعیین حریم معمولا بررسی فنی محلی انجام نمیشود و تنها از مراجع استعلام صورت میگیرد.
علاوه بر این مساله گفته شده پیگیری حقوقی برای رفع تصرفات با چالش روبهروست و این روند علاوه بر زمانبر بودن در کشور یکپارچه نیست. مساله محیط زیستی دیگر در بروز سیلاب زیرساختها و سازههای تقاطعی غیراصولی عنوان شده است. گفته شده تاکنون بیشتر از ۲ هزار و ۴۳۳ مورد سازه تقاطعی غیراصولی و فاقد آبگذری مناسب توسط وزارت نیرو شناسایی و برای رفع انسداد به دستگاههای ذیربط اعلام شده است اما تاکنون تنها حدود ۱ درصد آنها رفع انسداد شده است.
در این گزارش برای جلوگیری از وقوع سیلابهای شدید و خسارتزا بر لزوم حفظ اراضی جنگلی، برخورد با متصرفان حریم و بستر رودخانهها و … تاکید شده است. یکی دیگر از موارد مورد تاکید در این گزارش تعیین حریم اکولوژیک است. «تعریف حریم اکولوژیک به عنوان یک مفهوم و رویکرد جدید و به عنوان راهبردی بلندمدت برای مقابله با سیلاب پیشنهاد میشود.
حفظ این حریم و جلوگیری از ساختوساز در محدوده آن، علاوه بر حفاظت از افراد در برابر خطر سیل، مزایای متعدد دیگری برای پایداری منطقه در پی خواهد داشت.»/پیام ما