یک کارشناس حوزه نیرو گفت: در حال حاضر کشورمان از عدم وجود یک شرکت مادر تخصصی در زمینه احداث و توسعه خطوط فاضلاب رنج میبرد.
به گزارش زیست آنلاین، دغدغه آب امر جدیدی نیست، کلمه آب حدود ۶۰۰ هزار مرتبه در عهد عتیق تکرار شده است. طی بیش از ۲۰۰۰ سال مردمان دنیا در مواقع خشکسالی دست به دامان دعا برای بارش باران میشدند. بنابراین بحران آب در همه اعصار برای بشریت وجود داشته و بشریت برای رشد اقتصادی خود همواره نیاز به آب کافی داشته است.
طبق آمار رسمی تا انتهای دهه ۸۰، طبیعت ایران هر ساله به طور متوسط میزان آبی معادل ۱۳۰ میلیارد مترمکعب را هر ساله در اختیار جامعه ایرانی قرار میداده است. ۱۱۸ میلیارد مترمکعب از این میزان منابع تجدیدپذیر ناشی از ریزشهای جوی بوده، که تنها ۳۰ درصد حجم ریزشها بوده و ۷۱ درصد از حجم ناشی از ریزشهای جوی به صورت تبخیر و تعریق از دسترس خارج می شود، و حدود ۱۲ میلیارد مترمکعب از طریق جریان های سطحی وارد کشور می شود و یا به صورت رودخانه های مشترک مرزی جریان پیدا مینماید.
بر اساس اظهار نظر مسئولان وزارت نیرو، به دلیل تغییر اقلیم و به هم خوردن تعادل بین منابع زیرزمینی و سطحی و زوال کیفی منابع، این مقدار در یک دهه گذشته به ۱۱۰ میلیارد مترمکعب وحتی اخیراً در ۵ سال گذشته به ۱۰۰ میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کرده است. مشخص نبودن وضعیت میزان منابع تجدیدپذیر در دسترس به صورت دقیق و شفاف، در کشوری که به این میزان آب اهمیت دارد، نیز خود حکایت پرغصهای است.
در دهه های اخیر دست اندازی به منابع آب تجدیدناپذیر شده است که سهم آیندگان و ضامن حفظ تمدن ایرانی در این خطه جغرافیایی است.
وضعیت اسف بار این است که در دهههای اخیر علاوه بر مصرف تمام منابع آب تجدیدپذیر، دست اندازی به منابع آب تجدیدناپذیر شده است که سهم آیندگان و ضامن حفظ تمدن ایرانی در این خطه جغرافیایی است. برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی تجدید پذیر در دهههای اخیر به صورت بی رویه و غیرپایداری افزایش پیدا کرده است.
در همین راستا به منظور بحث پیرامون شرایط کنونی منابع آب کشور و بررسی راهکارهای حل این مسئله بر اساس تجارب جهانی به سراغ پژمان تیموری، کارشناس حوزه نیرو رفتیم تا در ارتباط با این مسئله با وی به گفتگو بنشینیم.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
*81 درصد دشتهای کشور در وضعیت بحران آب قرار دارد
فارس: عبارتی که در حال حاضر بسیار از مردم آن را شنیدهاند، مسئله بحران آب است، به نظر شما علت این فراگیری مسئله بحران آب در بین مردم ناشی از چه دلایلی است؟
تیموری: واقعیت این است که شاید تا ابتدای دههی 1400-1390، کمتر کسی در کشورمان بحران آب را جدی میپنداشت، چرا که همه چیز جنبهی مطالعات و پیشبینی داشت که عمدتا در سطح محافل علمی و مدیریت خرد و کلان کشور مطرح بود، لیکن اکنون در پایان این دهه، همهی مردم پی به فراگیربودن این بحران در کشورمان بردهاند، زیرا عواقب خشکسالی و کمبود آب و خشکشدن آبخوانهای کشور برایشان عینیت و قطعیت یافته است.
فارس: خب این شرایط بسیار نامطلوب حوزه آب به نظر شما معلول کدام علت است یا بهتر بگویم، چه دلایلی زمینه شکلگیری بحران آب را به وجود آورده است؟
تیموری: متاسفانه به دلیل ضعف مدیریتی در حوزهی حکمرانی آب بالاخص در یک دههی گذشته که به واسطهی عدم اتخاذ سیاستهای صحیح زیربنایی توسط وزارت نیرو صورت پذیرفت، آنچه که پیشبینی شده بود، به وقوع پیوست.
در تائید غلط بودن سیاستهای وزارت نیرو در یک دههی گذشته، مثالها و شواهدی متقن وجود دارند. در سال 1389، تمام امیدها برای صیانت و حفاظت از منابع آب زیرزمینی کشور با طرح دولت مبنی بر لزوم قانونی نمودن برداشت آب از چاههای غیرمجاز، از بین رفت. با این تصمیم غلط، طی یک دههی گذشته، تمام آبخوانهای کشور ته کشید و نتایج این تصمیم منجر به آن شد که اکنون از میان 609 دشت کشور، 499 دشت در وضعیت بحرانی و ممنوعه است و از میان 900 هزار حلقه چاه حفرشده، 40 درصد آنها غیرمجاز تلقی میشود.
*بررسی تجربیات دنیا در حوزه مدیریت منابع آب
فارس: یکی از مواردی که به طور مکرر توسط برخی کارشناسان مطرح میشود،فرصت سوزی وزارت نیرو در طول سالهای اخیر است، به نظر شما این فرصت سوزی در چه حوزههای رقم خورده است؟
تیموری: در سالهای گذشته اقدامات سازندهای برای احیای آبخوانهای کشور و تغذیهی مصنوعی آنها انجام نشد، در حالی که اگر زیربنای این کار در کشور پیریزی میشد، به راحتی میتوانستیم با استفاده از بارشهای غنی سال 1398 که بالغ بر 563 میلیون مترمکعب بود، نه تنها نیاز آب شرب سالهای طولانی در کشور را تامین نمائیم، بلکه بخشی از آبخوانها را نیز بطور مصنوعی تغذیه نمائیم تا بلکه ابزاری در برابر نشست پیشروندهی زمین در دشتها و کلانشهرهای کشور داشته باشیم. متاسفانه این فرصت مغتنم شمرده نشد و آنچه درد ناشی از انفعال در برابر ذخیره نمودن بارشهای سالیان گذشته بالاخص سال 1398 را دوچندان میسازد، این است که در سال 1397، میزان نزولات جوی 280 میلیون مترمکعب بود، در حالی که در سال 1398 این رقم 2 برابر شد. در حقیقت معنای فرصت سوزی ذیل این مسئله عنوان میشود.
فارس: خب به طور مکرر از شرایط نامطلوب و تشریح وضعیت کنونی شنیدهایم، اما کمتر کسی راهکار مستدل در این حوزه ارائه کرده است. با توجه به تسلط شما بر تجربیات جهانی آیا خروج از شرایط فعلی کشور راه حل دارد؟
تیموری: در گذشته و حال، ما از زمین فقط آب ستاندهایم، اما اکنون لازم است بیشتر از آنچه که آبخوانها را تخلیه نمائیم، آنها را به روش مصنوعی تغذیه نمائیم. اکنون باید با آبخوانها و منابع آب زیرزمینی رفتار بده- بستان داشته باشیم، با این قید که میزان "داده" باید خیلی بیشتر از "ستانده" باشد. مشکل ما تنها خشکسالی نیست، بلکه پیامدهای مدیریت غلط به مراتب بیشتر از خشکسالی آزارمان میدهد. اصولا در کشورهای توسعهیافته بالاخص در کشور ژاپن، سالها قبل از آغاز طرحهای تغذیهی مصنوعی آبخوانها، اعطای حقابهها از سیاست یا ازآب استفاده کن یا از دست میدهی (Use it or Lose it) پیروی مینمود، یعنی اینکه یک حقابه مشخص در اختیار مصرفکنندگان قرار میگرفت تا هر طور دوست دارند، آب را مصرف نمایند و در صورت مصرف نکردن، حقابه از آنها سلب میشد. آنها به مرور و با پیشرفت صنایع و بروز پدیده نشست در محیطهای شهری، خیلی زود بفکر حذف این سیاست افتادند و لذا نه تنها بر مصرف حقابهها نظارت نمودند، بلکه صنایع را مجبور نمودند تا بخشی از هزینههای تصفیه و انتقال فاضلاب را متقبل شوند و بدین وسیله بتوانند از پسابهای صنعتی و فاضلابهای خانگی برای تغذیه مصنوعی آبخوانها استفاده نمایند.
در کشور ما علیرغم رسیدن به آستانهی بحران، سیاست تخصیص حقابهها از جملهی معروف از آب استفاده کن وگرنه آن را تلف خواهی کرد. (Use it or waste it) پیروی مینماید، یعنی اینکه نه تنها بر نحوه مصرف حقابهها نظارت نمیشود، بلکه حقابه بی کم و کاست در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد تا یا آن را مصرف نمایند یا اینکه آنرا به نحوی هدر دهند. به همین دلیل است که هدررفت منابع آب در کشور ما سر به ارقام خیرهکنندهای میزند.
*2 راهکار برای تغذیه سفرههای آب زیرزمینی کشور
فارس: سایر کشورهای دنیا در مقابل حقابهها چه سیاستی را در پیش گرفتهاند؟
تیموری: کشورهای دیگر حقابههای مازاد را از مصرفکنندگان مسترد مینمایند اما در کشور ما اختیار مصرف حقابه به هر نحو ممکن در اختیار مصرفکننده است. فرهنگ ما در زمینهی پاسداشت منابع آب آنقدر فقیر است که در بسیاری از پروژهها نظیر پروژههای شهری، به محض برخورد با آب در حفریات زیرزمینی، بلادرنگ روی به سمت پمپاژ و زهکشی (Drainage) زمین میآوریم و هیچ تدبیری برای انحراف آب از مسیر پروژه (Dewatering) در آستین نداریم. در همین تهران، آبکشی و پمپاژ در بسیاری از پروژهها زمینههای نشست زمین را فراهم آورده و تبعات ناخوشایندی ایجاد نموده است.
در بسیاری از کشورها، از آبهای سطحی نظیر آب رودخانهها برای تغذیهی مصنوعی زمین استفاده میشود، در حالیکه در کشورمان با توجه به شرایط خشکسالی، رودخانهها آب قابلملاحظهای برای استفاده جهت تغذیهی مصنوعی آبخوانها ندارند.
فارس: در اظهاراتتان به طور مکرر از عبارت تغذیه آبخوان بهرهبردید، اساسا راهکار تغذیه آبخوان با توجه به شرایط کشور چیست؟
تیموری: در این شرایط تنها 2 راهکار برای شارژ مجدد آبهای زیرزمینی و تغذیهی آبخوانها داریم: استفاده از روشهای پخش و نگهداشت و ذخیره نمودن سیلاب در سطح زمین بالاخص در زمینهای دارای آبرفتهای درشتدانه کشور برای ایجاد فرصت نفوذ آب به درون زمین و نیز استفاده از پسابهای تصفیهشدهی صنایع و فاضلابهای خانگی.
روش اول برای تغذیهی مصنوعی آبخوانهای موجود در دشتهای کشور بسیار مفید است و روش دوم برای کنترل نشست در داخل و اطراف محیطهای شهری مناسب است. باید توجه داشت که کنترل نشست کاملا متمایز از جبران نشست است، بدینمعنی که هرچند در مناطق شهری بالاخص در کلانشهرها، با تغذیهی مصنوعی آبخوانها میتوان نشست را کنترل نمود، لیکن نمیتوان نشستهای غیرمتعارف را جبران نمود و زمین را به شرایط اول برگرداند. در چنین شرایطی ممکن است نیاز به تزریق آب به درون لایههای زمین جهت جبران نشست باشد. در این زمینه ژاپنیها و هندیها هم در مقیاس محلی و هم در مقیاس کشوری تجارب موفقی داشتهاند.
*خلا وجود شرکت مادر تخصصی در حوزه فاضلاب احساس میشود
فارس: ممکن است، پیرامون راهکار ابتدایی یعنی تغذیه مصنوعی آبخوانهای کشور بیشتر توضیح دهید؟
تیموری: به دلیل مشکل بودن انتقال فاضلابهای تصفیهشدهی شهری به دشتها، بایست در دشتها بشدت بدنبال مهار روانابها و مدیریت سیلابها باشیم تا آب را به هر صورت ممکن در سطح زمین یا در زیرزمین ذخیره نمائیم و از این راه بتوانیم آبخوانها را تغذیه نمائیم.
اگر بتوانیم آب را در هنگام ظهور رواناب و بروز سیلاب مستقیما به درون زمین تغذیه نمائیم، در این صورت احتمال تبخیر و هدررفت آب بطور کامل از بین میرود و با حفظ آب در زیرزمین، هر مقدار آب میتواند جذب لایههای زیرین آبخوانها شود و هر مقداری که باقی بماند، به عنوان ذخیرهی در دسترس برای مصارف آتی در زیرزمین ذخیره میگردد.
فارس: همانطور که اشاره کردید بسیاری از شهرهای کشور به دلیل برداشت بدون مدل سازی از ذخایر زیرزمینی شاهد گسترش پدیده نشست هستیم، در خصوص راهکاری که پیرامون توقف افزایش نرخ نشست عنوان کردید بفرمایید؟
تیموری: در داخل و محیط اطراف کلانشهرها نیز مناطق دارای نشست، لزوما مجاور تصفیهخانههای فاضلاب نخواهند بود و برای انتقال فاضلاب تصفیهشده از تصفیهخانهها به مناطق شهری که باید به واسطهی نشست، آب در این مناطق به درون زمین تزریق یا شارژ شود، نیاز به کانالهای ارتباطی در زیرزمین داریم. بدین منظور میتوان از تونلهای با قطر کم یا اصطلاحا میکروتونلها استفاده نمود و مسیر انتقال پساب فاضلاب را بروش مکانیزه با دستگاههای میکرو تیبیام حفاری نمود.
معضل اصلی در این زمینه این است که در حال حاضر کشورمان از عدم وجود یک شرکت مادر تخصصی در زمینه احداث و توسعه خطوط فاضلاب رنج میبرد که بنده به شخصه بسیار خوشبین هستم اینکار ارزشمند با تمهیدات وزیر جدید نیرو، جناب آقای دکتر محرابیان، محقق گردد. بدون شک اگر معاونت آب و آبفا در بدنهی جدید وزارت نیرو، فردی آگاه به وضعیت منابع آب کشور و دارای فهم بایسته در زمینهی حکمرانی آب و مسبوق به سابقهی طویل در مطالعات منابع آب باشد، این امیدها بسیار پررنگتر خواهند شد.
استفاده از میکروتونلها در دشتها نیز راهبرد خوبی است. علیرغم اینکه حدود یکچهارم پهنهی کشور را آبرفتهای درشتدانه پوشش دادهاند، لیکن کلیهی آبخوانهای فقیر از آب الزاما در این مناطق قرار ندارند و به همین دلیل نفوذپذیری سایر پهنهها قطعا مانند پهنههای آبرفتی درشتدانه نیست. در این پهنهها میتوان با حفر میکروتونلها مشابه قناتها، آب را در لایههای نفوذپذیرتر در زمین ذخیره نمود و فرصت مناسب برای تغذیهی آبخوانها از طریق لایههای با نفوذپذیری بیشتر در عمق را فراهم نمود. بعلاوه از این روش میتوان برای ذخیره نمودن آب در زیرزمین و حتی انتقال آنها در زیرزمین استفاده نمود.
*بخشی از آب انتقال یافته از خلیج فارس به فلات مرکزی با هزینه صنابع صرف تغذیه مصنوعی آبخوانها شود
فارس: خب برخی از کارشناسان مدعی هستند به جای تزریق مصنوعی چرا مصارف را کاهش ندهیم و از این طریق هزینه تغذیه مصنوعی را هم پرداخت نکنیم؟
تیموری: تغذیهی مصنوعی آبخوانها یک انتخاب نیست، بلکه یک الزام است. در این زمینه کارشناسان پژوهشکدهی حفاظت خاک و آبخیزداری کشور مطالعات بسیار خوبی انجام دادهاند و حتی جناب آقای دکتر آهنگ کوثر که پدر دانش تغذیهی مصنوعی آبخوانها در کشور هستند، اقدامات عملی ارزشمندی در استان فارس برای تغذیهی مصنوعی آبخوانها به عمل آوردهاند که جا دارد از همهی این عزیزان تشکر نمائیم.
شاید فردی بپرسد که چرا بجای شارژ مصنوعی آبخوانها، آبهای سطحی موجود یعنی آبهای موجود در سطح زمین را مستقیما مصرف نکنیم و همزمان با این اقدام میزان برداشت از آبهای زیرزمینی را کاهش ندهیم؟ این سوال یک فرار روبه جلو محسوب میشود و در پاسخ بدان باید گفت که اساسا وضعیت نشست زمین در کشور آنقدر بحرانی است که ناگزیر از تغذیهی مصنوعی آبخوانها هستیم، کما اینکه به دلیل عمق و شدت این نشستها، در بسیاری از نقاط عملا تخلخل موثر در پهنهی رسوبات آبرفتی از بین رفته و امکان کنترل و یا جبران نشست وجود ندارد. بعلاوه، بارشها در حدی نیستند که بتوان به تغذیهی طبیعی آبخوانها امید بست.
فارس: اگر بخواهیم روی زمین صحبت کنیم و برنامه عملیاتی ارائه کنیم، چه مواردی در این برنامه عملیاتی قید خواهد شد؟
تیموری: همانطور که عرض کردم، مشکلات مدیریتی و عدم سیاستگذاری صحیح در زمینهی حفظ منابع آب زیرزمینی، بسیار مخرب است. با تفکر صحیح میتوان سیاستهای کنترلی و جبرانی را اتخاذ نمود و با برنامهریزی صحیح میتوان شرایط را برای اجرای سیاستهای معقولانه فراهم نمود. در همین طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران، بسیاری از کارشناسان با اساس و الفبای طرح مخالفاند، اما بنده عرض میکنم که اکنون که این کار بنابه هرگونه ملاحظاتی در دستور کار دولت است، میتوان اقدامات حداقلی را به عمل آورد تا بخشی از دغدغههای کارشناسان محیط زیست که الزام و نیاز کشور است، مرتفع شود، به عنوان مثال میتوان بخشی از آبی که به فلات مرکزی ایران انتقال مییابد را به عنوان حقابه جهت تغذیهی مصنوعی آبخوانهای تهیشده در استانهای کرمان و یزد در نظر گرفت و همزمان با آن، صنایعی که از این آب منتفع میشوند، ملزم به تامین بخشی از هزینههای جمعآوری و تصفیهی پسابهای صنعتی و فاضلابهای خانگی شوند تا این پسابهای تصفیهشده برای تغذیهی مصنوعی آبخوانها، به نقاط مدنظر در پهنهی آن استانها منتقل شوند.
*رویکرد مدیریت منابع آب در کشور باید تغییر کند
فارس: آیا اقدامات ذیل تغذیه مصنوعی آبخوان پتانسیل جایگزین شد با سایر ابزارهای مدیریت منابع نظیر سدسازی را دارا است؟
تیموری: ممکن است برای مهار سیلابها و روانابها در کشور، هنوز نیاز به احداث تعداد بسیار معدودی سد باشد، اما در کل سدسازی چارهی دردهای کمبود آب در کشور نیست. باید دید چرا کشورهای توسعهیافته گرایش به تخریب سدها دارند، در حالی که در کشورمان هنوز اشتهار به سدسازی بیرویه وجود دارد؟ واقعیت این است که چون کشورهای دیگر به سمت انرژهای نو و تجدیدپذیر حرکت کردهاند و از انرژی باد و خورشید برای تولید برق استفاده میکنند، اقبال آنها به سمت تولید برق از نیروگاههای برق-آبی کاهش یافته است.
از طرف دیگر در این کشورها، سالهاست تغذیهی مصنوعی آبخوان با جدیت دنبال میشود و این دو رویکرد و اقدام، نه تنها نیاز به تولید برق از نیروگاههای برق-آبی و ذخیرهسازی مفرط آب در سطح زمین از طریق نیاز به احداث سد را مرتفع نموده، بلکه کار را بدانجا رسانده است که حتی نیازی به حفظ سدهای موجود نمیبینند و آنها را تخریب میکنند.
اکنون برخی از کشورها حتی از انرژی ناشی از جزر و مد آب برای تولید برق استفاده مینمایند و بدینترتیب بدون تخریب محیط زیست، بیشترین بهره را از محیط زیست برای تولید برق میبرند.
فارس: به عنوان سوال پایانی توصیه شما برای تغییر در نگرش مدیریت منابع آب چیست؟
تیموری: صمیمانه امیدوارم وزارت نیرو در 4 سال پیشروی، بتواند با حرکت بسوی تولید انرژیهای تجدیدپذیر و همزمان با آن از طریق تغذیهی مصنوعی آبخوانها، شرایط را بنحوی تغییر دهد که نه تنها نیاز به سدسازی بیرویه مرتفع شود، بلکه حتی نیازی به حفظ سدهای موجود نباشد و محیط زیست بتواند به شکل اولیهی آن برگردانده شود.