.زباله و پسماندهای خانگی، تجاری، صنعتی، بیمارستانی و خطرناک، گرفتاری هر روزه ای است که جوامع متمرکز و شهرنشین در همه جای دنیا، با آن روبرو هستند.
به گزارش زیست آنلاین، طبیعی است که اداره کنندگان این جوامع، برای حل این مشکل، به دنبال شیوه هایی متناسب با توانمندیها و شرایط اقتصادی، فنی و اجتماعی خود باشند. از میان هفت شیوه دفن، سوزاندن، گازی سازی، پلاسما، کمپوستینگ هوازی، کمپوستینگ بیهوازی و پیخاله سازی یا Vermicomposting ، برخی از مسئولین و کارشناسان کشورمان، سوزاندن پسماندها را سریع الاثرترین و بهترین شیوه برای از بین بردن حجم عظیم ۴۱ هزار تن زباله روزانه می دانند و تلاش می کنند تا سرمایه گزاران بخش خصوصی را به سوی احداث و مدیریت واحدهای زباله سوز هدایت کنند تا به زعم خویش، بتوانند هر چه سریعتر، این معضل بزرگ را چاره نمایند، غافل از این که این شیوه، بیش از این که سودمند به نظر آید، خود، مشکلات دیگری را به وجود می آورد .از مضرات سوزاندن زباله ها ، از میان رفتن مواد با ارزش قابل بازیافت و دیگری، ایجاد آلودگیهای پیش بینی نشده در هوا، خاک و آب، است. سوزاندن به شدت از سوی کشورهای غربی تبلیغ می شود این تبلیغات افسانه سازی و فریبکاری برای فروش دستگاههاییست که اندک اندک در جهان پیشرفته در حال منسوخ شدن و کنار گذاشته شدن هستند. به سخن دیگر، کشورهایی که پیشتر از زباله سوزها یاهمان پسماندسوزها برای از میان بردن زباله های تولیدی خود استفاده نموده اند، پس از این که به اشتباه بودن بهره گیری از این شیوه پی بردند،آنها کم کم در حال تغییر شیوه خود هستند و در این جاست که سازندگان این دستگاهها، برای گشودن بازارهایی جدید برای تکنولوژی خطرناک خود، رو به سوی کشورهایی همچون ایران و دیگر کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه آورده اند. گواه این امر این که دستگاه پسماندسوز فرانسوی با ظرفیت دریافت ۱۱۹تن زباله در روز که با بهایی نزدیک به ۱۱۰میلیارد تومان چندی پیش به ایران پیشنهاد شده بود،اکنون با ۱۱ میلیارد تومان از سوی کشور ایتالیا، پیشنهاد شده است. این در حالی است که تفکیک و بازیافت باید هم در مورد زباله های تر انجام شود و هم در مورد زباله های خشک.پسماندهای تر به دلیل سودمندیهای فراوان و غیرقابل انکار آن برای سرزمین خشک ایران باخاکهای تحول نیافته اش می تواند بسیار مفید باشد اما تلاش برخی کارشناسان و مسئولین شهری برای ترویج روش سوزاندن پسماندهای شهری در کشور جای تعجب دارد،شیوهای که اندک اندک درجهان پیشرفته در حال بر چیده شدن است.نظیر این گونه تصمیمات نابخردانه رامیتوان در امور دیگر نیز دید مانند این که سد سازی در کشورهای پیشرفتهای مانند آمریکا در حال جایگزین شدن با شیوههای معقولتر کنترل آبهای سطحی است اما در کشورمان شاهد عطشی فروناپذیر برای ساخت و توسعهسدهای بزرگ و کوچک هستیم که فاجعه های بزرگی به همراه دارد. همچنین به دلیل مضرات اثبات شده به کارگیری رآکتورهای اتمی، کشورهای اروپایی و نیز ژاپن در حال برچیدن رآکتورهای خود هستند اما در کشورمان شاهد عقد قرارداد ساخت شش رآکتوراتمی دیگر هستیم و این در حالی است که از ۱۱۹روز آفتابی کشور و نیز بادخیزی برخی نقاط مانند منجیل، شهریار، سیستان، بینالود و نیز جزرومد دریا در دو هزارکیلومتر از سواحل جنوبی برای تولید انرژی برق بدون این که هیچ ضایعه محیط زیستی در پی داشته باشند،بهره گیری شایسته ای نشده و یا اصولاً هیچ استفاده ای صورت نمیگیرد. اما در کشورهای دیگر، شاهد انجام پروژه هایی با خطرآفرینی صفر یا نزدیک به صفر برای محیط زیست هستیم. برای نمونه، کشور آلمان با تشویق بخش خصوصی برای ساخت دستگاههای بیوگاز جهت استفاده از تکه های خردشده ذرت، فضولات گاوی و نیز دیگرپسماندهای آلی، در حال حاضر ۸ هزار مگاوات برق در ساعت تولید و وارد شبکهی سراسری خود نموده است.
کشوراتریش نیز به همین روش، برق قابل توجهی را تولید و به شبکه سراسری خود وارد مینماید. در بسیاری ازکشورهای اروپایی مانند سوئد، سوییس، دانمارک، فرانسه، اکراین و نروژ، شاهد چنین تلاشهایی هستیم و این در حالی است که این کشورها مدام ما را تشویق به سوزاندن زباله ها می کنند و مسولان نیز پیرو تبلیغات آنها دست به خرید دستگاههای از کار افتاده آنها می نمایند در این جا یاد آوری یک نکته را ضروری میدانم و آن این که برخی از زباله های خاص مانند زباله هایبیمارستانی، الزاماً باید سوزانده شوند، و یا این که در برخی نقاط خشک کشور که با مشکل کم آبی یا بی آبی روبروهستند، شاید درست نباشد تا کیسه های نایلون و نایلکسی که آغشته به عفونت زباله ها هستند را شستشو داده و آنگاه به عنوان ماده میانی برای تولید کالاهای خاص مورد استفاده قرار داد. از این رو، سوزاندن این گونه زباله ها، و تولید برق از انرژی آزاد شده شان، شاید درست تر به نظر آید البته پس از جدا سازی بخش تر از بخش خشک و درنتیجه کاهش زیاد حجم این گونه زباله های غیرقابل بازیافت. پس میتوان گفت که سوزاندن زباله های خطرناک وغیرقابل بازیافت از نظر اقتصادی، کاری تکمیلی برای روش تفکیک زباله های شهری و گوارش بیهوازی بخش ترآنها به شمار خواهد آمد.اما این به معنای از بین بردن تمام زباله ها با زباله سوزها نخواهد بود.